شنبه 22 ژوئن 13 | 10:13

سه تکلیف ما در دوره جدید

باید این را بدانیم که یک فرهنگ با شعار و حرف ایجاد نمی شود. ایجاد تمدن و فرهنگ مبتنی بر مبانی دینی به حاملان صالح آن پیام بیشتر نیاز دارد تا سخنرانی و حرافی! همانطور که این پیام باید بتواند برنامه و طرح ساماندهنده زندگی مردم را ارائه کند باید مجریان و طرفداران متناسب خود را نیز بازتولید نماید و دوره کنونی از این حیث سخت و طاقت فرساست.


علیرضا کمیلیعلیرضا کمیلی- بنظر می رسد آن رویکردهای اصلی که در شرایط جدیدباید مورد توجه ما باشد تا بتوانیم با توجه به ظرفیتهای متعددمان بار دیگر گفتمان انقلابی را به بدنه رسمی کشور بازگردانیم از این قرار است:

1. تعمیق برای تاسیس

گرچه رویکرد دو دولت سازندگی و اصلاحات با انقلاب تطابق کامل نداشت اما بدلیل تجاهر و تظاهر اصلاحیون به این تمایزات، احساس خطر بدنه انقلابی جامعه بیشتر از زمان دولت سازندگی بود. اگر تحت تاثیر آن دوره، ما با اندیشه های دیگر، نقد غرب و رد نگرشهای روشنفکری آشنا شدیم، دوره کنونی دوره تاسیس و رویکرد ایجابی است و این یعنی باید در بدنه انقلابی شاهد عمق بیشتری باشیم چرا که پیگیری گفتمان سبک زندگی در جهت ایجاد تمدن اسلامی چیزی نیست که با نگرشهای صرفا سلبی قابل تحقق باشد.

هم گفتمان عدالتخواهی که در دوره اصلاحات توسط رهبری مطرح و با همت انقلابیون به گفتمان غالب جامعه بدل شد گفتمانی واقعی و مبتنی بر نیاز جامعه بود و هم گفتمان سبک زندگی یک گفتمان واقعی است با این تفاوت که اینک به پیچیدگی، عمق و دقت بیشتری نیاز داریم که متاسفانه این امر در بدنه مذهبی و برخی نخبگان ما نیست! لذا باید در شرایط کنونی به سمت تشکیل حلقه های فکری عمیق و استفاده از منابع اصیل دینی رفت و از سطحی نگری و نگرشهای سلبی فاصله گرفت و به نگرش اصیل دینی در موضوعات مختلف دست یافت.

2. رویکرد اجتماعی

مشکل دیگر حزب الله در سالهای قبل، فاصله گرفتن از بدنه جامعه بوده است. همین که می بینیم سالهاست رهبر انقلاب شعارهای اقتصادی و اجتماعی را مطرح می کنند ولی هیچ تجاوبی از طرف بدنه انقلابی دیده نمیشود! -تو گویی همه را رسالت دولت می دانند- خود نشاندهنده محدود شدن ما در میان خود و عدم توجه به بدنه جامعه است.

این بدان معنا نیست که اقدامات فرهنگی مساجد و تشکلهای مذهبی نباید ادامه یابد ولی بنظر میرسد باید یک رویکرد جدید نیز به کارهای ما اضافه شود و آن ورود به موضوعاتی است که بدنه جامعه بیشتر با آنها درگیر است. این امر نیازمند تغییر ادبیات و زبان مفاهمه نیز هست. البته تغییر فاز به موضوعات اقتصادی و اجتماعی خود به خود ما را با عامه مردم مواجه می سازد.

تشکیل تعاونی های صنفی و اقتصادی، تشکلهای حمایت و پیگیری مطالبات اصناف، کشاورزان، صنعتگران و… موسسات مرتبط با مساله ازدواج و خانواده، کانونهای کارآفرینی و کاریابی و دهها اقدام دیگر، از اقداماتی است که باید بدنه انقلابی بدانها ورود کند.

در این صورت گفتمان انقلاب به متن زندگی مردم ورود خواهد یافت. این امر با صرف فعالیت فرهنگی در مساجد و تشکلهای مذهبی قابل وصول نیست. نقطه ضعف ما فعالیت صرف در عرصه های سیاسی و فرهنگی بوده و هست!

3. جامعیت عملی

از دیگر نقاط ضعف ما، عدم جامعیت در رفتار است. برخی بداخلاقی ها و رفتارهای ناپسند که براحتی به نام حزب الله زده می شوند نباید از این پس رویت شوند. اگر بخواهیم تمدن آتی را بسازیم باید صلاحیتهای عملی و فردی خود را نیز متناسب با انسان انقلاب اسلامی سامان دهیم.

باید این را بدانیم که یک فرهنگ با شعار و حرف ایجاد نمی شود. ایجاد تمدن و فرهنگ مبتنی بر مبانی دینی به حاملان صالح آن پیام بیشتر نیاز دارد تا سخنرانی و حرافی! همانطور که این پیام باید بتواند برنامه و طرح ساماندهنده زندگی مردم را ارائه کند باید مجریان و طرفداران متناسب خود را نیز بازتولید نماید و دوره کنونی از این حیث سخت و طاقت فرساست.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.