کمیل نقیپور– در آستانه سفر آقای روحانی به نیویورک برخی از رسانهها و شخصیتهای سیاسی با خوش بینی افراطی نسبت به تعامل ایران و آمریکا در تدارک زمینههای رسانهای و تبلیغاتی، دیدار دو رئیس جمهوری ایران و امریکا، در حد یک خوش و بش و احوالپرسی هستند.
بررسی رفتار آمریکا در طول 34 سال گذشته همواره رویکرد خصمانه علیه جمهوری اسلامی داشته است و بنابر اعتقاد برخی از اهالی سازش طبیعی است این کشور به دنبال ضربه زدن به ایران به عنوان بزرگترین دشمن خود در منطقه خاورمیانه باشد.البته در طول این مدت کاخ سفید در برهه ای سیاست اقتصادی خود با ایران را تغییر داده است، اما این چرخش نیز به سبب زمینه سازی برای ضربه زدن به مردم ایران بوده است، چرخشی که در سالهای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و بطو مشخص در فاصله سالهای 1370 تا 1374 امریکا را به بزگترین شریک تجاری ایران تبدیل کرد.. هر چند این اقدام آمریکا آن زمان با خوش بینی افراطی مسئولین دولت سازندگی همراه بود و آنها بی محابا و با استقبال بی سابقه ای درها را به روی کالاها و شرکتهای آمریکایی گشودند ولی هدف اصلی آمریکا مبتنی بر این اصل بود که حکومتها باید وابسته بر قدرتهای مسلط جهانی باشد و تا در موقع لازم و با فشار در مواردی که وابستگی حیاتی شده است، ایران منقاد تصمیمات این قدرتها شود.این سیاست سبب شد آمریکا طی مدت چند ماه خریدار 50 درصد نفت ایران شود. وابسته کردن اقتصاد ایران به ایالات متحده تا سال 1374 ادامه پیدا کرد اما به یک باره با به اجرا در آمدن سیاست مهار دوگانه و پس از آن سیاست تحریمی “داماتو و گینگریج” اقتصاد ایران یک ضربه تاریخی و اساسی خورد.
ماجرای افزایش مبادلات تجاری با امریکا و اجرای سیاست مهار دوگانه
حسن واعظی برادر محمود واعظی و از نزدیکترین چهرهها به رئیس جمهور دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی، یکی از مسئولین وقت وزارت امورخارجه است که در کتاب خود به نام ایران و آمریکا به لبخند آمریکاییها به اقتصاد ایران به منظور وابسته کردن کشورمان اشاره کرده استواعظی در بخشی از این کتاب آورده است: در اواخر حکومت جرج بوش پدر برنامه جدیدی علیه ایران تحت نام سیاست مهار دوگانه یا Duael containment policy تنظیم و تدوین شد. این خط مشی که طراح آن استراتژیست های صهیونیست بودند، توسط معاون یهودی وزیر خارجه آمریکا تدوین گردید و در اجلاسی با شرکت رئیس جمهوری آمریکا ، رییس سیا ، رئیس پنتاگون، روسای مجلسین سنا و کنگره، وزیر خارجه و مسئول شورای امنیت ملی آمریکا به تصویب رسید و سیاسی رسمی آمریکا علیه ایران شد.کلینتون پس از پیروزی در انتخابات ریسات جمهوری سیاست مهار دو گانه را به عنوا استراتژی ملی آمریکا علیه ایران به اجرا درآورد.
اهداف سیاست دوگانه
در دوران جنگ تحمیلی مردم ایران با محرومیتهای شدید مواجه بودند. پس از پایان جنگ طی چهار سال درهای کشور بر روی کالاها بازگردید و برای بازسازی کشور اعتبارات نسبتا زیادی از کشوهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و ژآپن اخذ شد… در این زمان آمریکا طبق یک برنامه حساب شده حجم مبادلات اقتصادی خود با ایران را به بیش از 5 میلیارد دلار در سال رسانده بود و شریک اول تجاری ایران محسوب میشددر حدود 30 درصد از نفت ایران توسط شرکتهای آمریکایی خریداری میگردید و با در نظرگرفتن سهم آمریکا در سایر کنسرسیومها و شرکتهای چند ملیتی سهم آمریکا در خرید نفت ایران به حدود 50 درصد رسید. به عبارت دیگر نزدیک به 35 درصد از درآمدهای ارزی ایران از طریق آمریکا تامین میشد و نزدیک به 50 درصد از صادرات نفت ایران توسط شرکتهای آمریکایی یا موسسات وابسته به آنها خریداری میگردیددر این زمان آمریکا با اعمال سیاست مهار و به اجرا درآوردن تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران ، که پس از جنگ جهانی دوم بی سابقه بود و حتی در اوج دوران اشغال لانه جاسوسی نیز چنین تحریمهایی به اجرا در نیامده بود با هدف وارد ساختن ضربه شدید اقتصادی علیه ایران و فلج کردن اقتصاد کشور به منظور افزایش شدید نارضایتیهای عمومی ، ناگهان کلیه روابط تجاری و مالی خود را با ایران قطع کرد و ظرف سه ماه حجم مناسبات 5 میلیارد دلاری خود با ایران را به صفر رساند و خرید نفت از ایران کاملا قطع گردید.شایان ذکر است که آمریکا نزدیک به 60 درصد تجارت نفت جهان را مستقیم و غیرمستقیم در اختیار دارد. بنابراین هدف این بود که با قطع خرید نفت از ایران توسط آمریکا و اعمال فشار بر سایر کشورها برای نخریدن نفت از ایران نارضایتیهای عمومی گسترش پیدا کندبه موازات این اقدام طرح “داماتو و گینگریج” شامل تحریم علیه کشورهای سرمایه گذار در صنایع نفتی و گاری ایران نیز به مرحله اجرا در آمد.از آن سال تا کنون، این تحریمها هر ساله از سوی روسای مختلف جمهور امریکا اعم از جمهوریخواه و دموکرات، امضاء شده و به اجراء درآمده است. علاوه بر این آمریکاو انگلیس موضوع تحریم ارسال تکنولوژیهای دو منظوره را نیز در دستور کار اجلاس سران گروه هفت کشور صنعتی قرار دارند.
حقوق بشر در ایران در دستور کار مجمع عمومی قرار میگیرد
فشارهای مضاعف به کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ژاپن برای جلوگیری از استمهال بدهیهای ایران وارد ساختند. سفارتخانههای آمریکا ماموریت یافتند که مستقیما علیه معاملات تجاری ایران با سایر کشورها وارد عمل شوند.در شرایط وخیمی که 50 درصد از فروش نفت ایران به یکباره مسکوت مانده بود و 35 درصد از درآمدهای ارزی کشور قطع شد و بهای نفت به ببشکه ای 9 دلار کاهش یافته بود و سیاست مهار با جدیت دنبال میشد و فشارها برکشور چنان افزایش یافته بود که یکی از سناتورهای آمریکایی اعلام کرد که «نه تنها باید به تحریمها علیه ایران ابعاد وسیع تری بخشید بلکه باید ریشه ملت ایران را خشکاند» در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران مقاومت و صبر در برابر مشکلات را به عدول از مواضع و تسلیم شدن در برابر مطالبات نا مشروع و ذلت بار سلطه گران ترجیح داد.
تدبیر رهبر انقلاب و لو رفتن استراتژی دشمن
البته رهبر معظم انقلاب نسبت رفتار آمریکا مبنی بر افزایش معادلات اقتصادی با ایران مشکوک شدند و در سال 1372 و 1373 در دو مرحله به وسیله شورای عالی امنیت ملی درباره عواقب این فعالیتها هشدار دادند. در کتاب ایران و آمریکا دراین باره نوشته شده است:
با این حال مقام معظم رهبری با درایت و کیاست بی نظیر اولین کسی بود که اهداف اصلی آمریکا و صهیونیسم را شناخت و برای خنثی سازی سیاست مهار وارد صحنه گردید و اقدامات زیر را به اجرا درآورددر حالی که انحصاری کردن خرید نفت از ایران توسط شرکتهای آمریکایی در جریان سال 1373 در نقطه اوج بود، حدود یک سال قبل از صدور فرمانهای اجرایی رئیس جمهوری آمریکا و به اجرا درآمدن سیاستهای تحریمی ، مقام معطم رهبری در اواخر سال 1372 و در بهار سال 1373 طی دو مرحله از طریق شورای عالی امنیت ملی به مسئولین کشور هشدار دادند و از ازدیاد خرید نفت ایران توسط آمریکا و اهداف پشت پرده آن اظهار نگرانی نمودند. هشدارهای مقام معظم رهبری مانع از غلطیدن بیشتر کشور به دام آمریکاییها گردید و آمادگیهای لازم را در میان مسئولین کشور برای مقابله با تحولاتی که یک سال بعد با فرمانهای اجرایی کلینتون و طرحهای تحریمی داماتو گینگریچ به وقوع پیوست ایجاد نمود.در این کتاب همچنین به این موضوع اشاره شده است که رهبر معظم انقلاب از شکل گیری تفکرات انحرافی مبتنی بر تسلیم و عدول از مواضع جلوگیری کرد.
به نظر میرسد بازخوانی این خاطرات نه چندان دور، در این روزها خالی از لطف نباشد. در حالیکه ایران به عنوان نماد مقاومت در مقابل استکبار امریکا شناخته میشود، و دشمنی امریکا با ملت ایران کاهش که نیافته است، بلکه بیشتر و شدیدتر نیز شده است، زمزمههای و زمینهسازیهای رسانهای برای ملاقات با رئیس جمهور امریکا که بیشتر برد تبلیغاتی و شکستن وجهه مقاومتی ایران را دارد، نه تنها راهگشا نخواهد بود، بلکه میتواند زمینه را برای اجرای سناریوهای مشابه با سناریوی داماتو فراهم کند.بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب یکی از شروط به کارگیری صحیح و منطقی نرمش قهرمانه آن است که دشمن و اهداف دشمن را به خوبی بشناسند : «فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چهکار میکنند، بدانند که با چه کسی مواجهند، با چه کسی طرفند، آماج حملهی طرف آنها کجای مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.»
Sorry. No data so far.