تریبون مستضعفین
پرده اول: نشریه هابیل توقیف شد
چند هفته قبل خبری منتشر شد که برای اهالی فرهنگ بسیار عجیب بود و باعث آزرده شدن خاطر بسیاری از آنها شد: «نشریه هابیل توقیف شد»
«دوماهنامهی هابیل» از پاییز ۱۳۸۵، بهصورت مستقل و با تحریریهای دانشجو و طلبه، فعالیت خود را در حوزهی تاریخ و فرهنگ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، و با رویکرد تحلیل، نقد، پرسشگری و بازخوانی مبانی انقلاب اسلامی و بررسی مسایل اجتماعی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی و بررسی نقادانهی فعالیتها و گفتمانهای رسمی در حوزهی فرهنگ (خصوصاً دفاع مقدس) آغاز کرد.
هابیل چرا توقیف شد؟
بخش هایی از بیانیه شوراهای سیاستگذاری و تحریریه این نشریه (10 بهمن 1390):
«اما در هفتهی گذشته و در آستانهی انتشار شمارهی جدید، به ناگاه و در کمال بهت و حیرت، رونوشت نامهای از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق فاکس به دفتر نشریه ارسال شد که خبر از «توقیف» هابیل توسط «هیئت نظارت بر مطبوعات» به استناد مادهی ۱۲ قانون مطبوعات و ارجاع پرونده به دادگاه میداد؛ درحالیکه هابیل تاکنون هیچ سابقهای از تذکر و اخطار و… در پروندهی فعالیت خود نداشته است. عجیبتر آنکه پس از تحقیق از مراجع رسمی و غیررسمی، روشن شد مستمسک اصلی صدور این حکم، یکی از یادداشتهای پاطوق جنسیت و امر جنسی شمارهی ۵ نشریه که در مرداد و شهریور ۱۳۸۹ منتشر شده، بوده است. یعنی یادداشت «حجاب و زیستجهان جنسی» به قلم آقای اکبر جباری که پیش از هابیل در یک سایت خبری مشهور و به نقل از آن در چندین سایت و پایگاه اینترنتی دیگر، و پس از هابیل هم باز به دفعات از جمله در ویژهنامهی «خاتون» روزنامهی ایران منتشر شده و حتی در قالب کتاب «فلسفه، تکثیر، جنسیت»(مشخصات نشر: آبادان: نشر پرسش، ۱۳۹۰) نیز موفق به کسب مجوز و انتشار شد.»
«بهموازات این مقاله و در درجات بعدی، برخی مطالب دیگر دو شمارهی اخیر ـ که یکی شانزده ماه و دیگری شش ماه پیش منتشر شده بودند ـ نیز بهعنوان دلایل فرعی و مکمل مدنظر تصمیمگیران بودهاند، از جمله یادداشتهای «سکس؛ انسانی یا اقتصادی» (گفتاری از دکتر ابراهیم فیاض)، «فاصلهها و مسألهها» (به قلم محسن حسام مظاهری)، «فرهنگ علمایی و سیاست حجاب اجباری در ایران» (به قلم دکتر شهاب اسفندیاری) در شمارهی ۴ (مرداد و شهریور ۱۳۸۹) و یادداشتهای «انباشت تاریخی یک مسألهی اعتباری»، «سربازی و ملالتهای آن» و «یک قفس بزرگ» در شمارهی ۵ (تیر و مرداد ۱۳۹۰) و حتی فرازی از یادداشتهای بعدالتحریری سردبیر در هر شماره با عنوان «حیاط خلوت»! هابیل، به دلیل انتشار این مطالب به فهرستی از اتهامات ازجمله انتشار مطالب خلاف عفت عمومی، تبلیغ علیه نظام و حتی توهین به رهبری متهم شده است! ظاهراً کسانی ـ که هویت و انگیزهشان هنوز مشخص نیست ـ با رویکرد بولتنسازی و عیبجویی، دو شمارهی اخیر را خط به خط بررسی کرده و هر مطلبی که میتوانسته دستاویزی برای اقناع اعضای هیئت نظارت در راستای برخورد با هابیل باشد را در بولتنی تهیه و تدوین کردهاند. تا جایی که حتی بخش «حیاط خلوت» ـ که حکم پینوشت نشریه را دارد ـ هم از نظر دور نمانده است. و متأسفانه اعضای محترم هیئت نظارت هم متأثر از این بولتنسازی به چنان تصمیمی رهنمون شدهاند.»
موضوع این یادداشت، نقد و بررسی دلایل توقیف این نشریه که با انگیزه، همت و هزینهی شخصیِ جمعی از دانشجویان، طلاب، نویسندگان و پژوهشگران نسل سوم انقلاب اسلامی و بدون هیچ وابستگی، حمایت و کمک دولتی و حکومتی منتشر میشد و عمدهی مخاطبان و نویسندگان و همراهانش جوانانی با دغدغهی دین و کشور و انقلاب بودهاند، و دفاع از آنها نیست، حتی موضوع این یادداشت این هم نیست که چگونه است که پس از گذشت شش ماه و در مواردی شانزده ماه از انتشار این مطالب، هیئت نظارت انتشار آنها را اکنون خلاف تشخیص داده و به فکر برخورد قاطع (توقیف کامل) افتاده است؟ هر چند که این موضوعات بسیار مهم هستند و جا دارد رسانه ها و اهالی فرهنگ بخصوص از جنس حزب اللهی نسبت به آن اقداماتی انجام دهند اما موضوع این یادداشت فقط بررسی این بخش از بیانیه شوراهای سیاستگذاری و تحریریه این نشریه (10 بهمن 1390) است که چه ارتباطی میان برخورد با نشریهی هابیل و پروندهی ویژهنامهی خاتون روزنامه ایران وجود دارد؟ در در بند 4 و 5 از این بیانیه شان آمده بود:
«چه ارتباطی میان برخورد با نشریهی هابیل و پروندهی ویژهنامهی خاتون وجود دارد؟ با توجه به اینکه مطلب اصلی مستمسک برخورد، همان مطلبی است که در آن ویژهنامه منتشر شده و ازجمله موارد اتهامی آن پرونده است و اینکه آقای علیاکبر جوانفکر ـ مدیرمسئول روزنامهی ایران ـ هم در دادگاه و هم در کنفرانس خبری خود پیرامون پروندهی خاتون به انتشار آن مطلب در هابیل اشاره کرده و تصریحاً خواستار برخورد با این نشریه شده بود؟ با اوصافی که ذکر شد آیا این شائبه پیش نمیآید که اعضای محترم هیئت نظارت بر مطبوعات، دانسته یا ندانسته متأثر از یک بازی سیاسی تصمیم به چنین برخورد با نشریهی هابیل گرفتهاند؟»
نگاهی به ویژه نامه خاتون و برخوردی که با آن شد، کمک میکند که بهتر قضاوت کنیم که آیا ارتباطی بین برخورد با نشریهی هابیل و پروندهی ویژهنامهی خاتون وجود دارد یا خیر؟
پرده دوم: ویژه نامه خاتون چه بود و با آن چگونه برخورد شد؟
شنبه بیست و دوم مرداد ماه 1390 روزنامه ایران اقدام به انتشار ویژه نامه ای 260 صفحه ای با نام خاتون در موضوع حجاب و عفاف کرد (صفحه اول و فهرست خاتون)
این ویژه نامه در کمتر از چند ساعت انتشار (حدود ساعت 10 صبح) با واکنش بسیار شدید سایتهای خبری مواجه شد و سپس این واکنش ها توسط مطبوعات و شخصیت های سیاسی و مذهبی هم ادامه یافت و عملا تا چند روز انتشار این ویژه نامه و مطالب موجود در آن، تبدیل به موضوع اول کشور شد، مبنای اصلی واکنش ها و جوسازی شدید رسانه های مخالف دولت، مصاحبه مهدی کلهر در این ویژه نامه در مورد سیر تحولات تاریخی پوشش در ایران با تیتر «این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه از فرانسه به ایران آورد!» بود، همچنین اعتراضاتی هم به یادداشت جوانفکر با تیتر: «راه حل های ساده را پیچیده نکنیم» صورت گرفته بود.
الف- سایتهای خبری تحلیلی
(لازم بذکر است فقط برخی از واکنش های اولیه برخی از سایت های مهم خبری در همان روز انتشار ویژه نامه در این بخش بیان شده است)
۱. رجانیوز در ساعت 9:58 صبح: «تمسخر و توهین بیسابقه به حجاب برتر در روزنامه دولت؛ چادر مشکی اشرافی و متکبرانه است و از مجالس عیاشی شبانه اروپا در آمد»
در متن این خبر عنوان شده بود که مطالب ساختارشکنانهای در مورد مساله حجاب و پوشش زنان ایرانی در این ویژه نامه بیان شده است که عجیبترین این ادعاها، توهین مستقیم به حجاب برتر یعنی چادر است و سپس به ذکر بخش های از مصاحبه کلهر پرداخته شده بود. همچنین این ویژه نامه «در هماهنگی کامل با مواضع فرهنگی جریان فتنه»، «خط مشی منحرف و سکولار جریان نفوذی»، «بازی با اعتقادات دینی مردم» و «ویژهنامه کممحتوا و تاملبرانگیز» خوانده شده بود و در آخر ادعا گردیده بود که جوانفکر در یادداشت خود در این ویژه نامه قرار دادن موضوع حجاب در حوزه امر به معروف و نهی از منکر را اشتباه نامیده و خواستار برچیده شدن طرح امنیت اخلاقی شده است.
«جالب اینجاست که در حال حاضر این خبر از آرشیو سایت رجانیوز حذف شده ولی هنوز لینک و عکسش در دیگر سایت ها موجود می باشد.»*
متن خبر بدون عکس های آن در مشرق نیوز: «توهین آشکار روزنامه دولت به چادر»
متن خبر بدون عکس های آن در خبرگزاری فارس: «توهین آشکار روزنامه دولت به چادر»
متن خبر به همراه عکسهای آن و با همان تیتر، در صدای شیعه: «چادر مشکي اشرافي و متکبرانه است، از مجالسعياشي شبانهاروپا درآمد»
۲. جهان نیوز در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر با تیتر «حمله به حکم قرآنی قصاص و حجاب زنان مسلمان؛ روزنامه ایران دوران اصلاحات نیز چنین گستاخی نکرد»
در متن این خبر بیان گشته بود که کلهر گفته است: «از لحاظ فلسفه حجاب، قطعا چادر بدترین پوشش است چون چهره زن را قاب می کند! ضمنا در مورد ویژه نامه خاتون عنوان شده بود که: «بیپرواترین اهانتها در مورد پوشش اسلامی زنان و چادر مشکی»، همچنین بیان گردیده بود که روزنامه ایران در راستای همین شیوه توهین آمیز، هفته گذشته هم در حرکتی شگفت آور حکم قرآنی قصاص را زیر سوال برد و به نقل از یک بازیگر سینما آن را «وحشتناک» نامید. ایران از قول داوود رشیدی اجرای احکام اللهی را «فاجعه» خواند و با اشاره به اصرار آمنه بهرامی بر قصاص پسر اسیدپاش نوشت: قصاص و مجازات عامل این جنایت به راستی وحشتناک است.
بخش هایی از این خبر ، چند ساعت بعد در سایت تابناک: «ویژه نامه ایران چادر را زیر سوال برد!»
در روزهای پس از انتشار خاتون هم، اخبار و یادداشت ها و واکنش های بسیاری نسبت به این ویژه نامه در روزنامه ها منتشر شد از جمله:
«پادوهای اجاره ای!» حسین شریعتمداری (یادداشت روز روزنامه کیهان-24 مرداد)
«پادويي جريان انحرافي براي انگليس حمله رضاخاني به حجاب با 70 سال تأخير!» (روزنامه کیهان-24 مرداد)
به تبع اخبار منتشره در سایت ها و مطبوعات در مورد این ویژه نامه، از سوی مجلس شورای اسلامی، قوه قضاییه و برخی از علما و مراجع تقلید واکنش های شدیدی در مورد انتشار خاتون صورت گرفت که برخی از آنها در زیر آمده است:
ب- شخصیت های سیاسی و مذهبی
۱. نمایندگان مجلس
۱-۱. حجتالاسلام تقي رهبر (رئيس فراكسيون روحانيون مجلس شوراي اسلامي و عضو كميسيون قضايي مجلس)
خبرگزاری فارس در ساعت 15:08 عصر (22 مرداد-روز انتشار ویژه نامه) :«عضو كميسيون قضايي مجلس در گفتوگو با فارس: مجلس نسبت به اقدام موهن روزنامه ايران واكنش نشان ميدهد»
ب- بیانیه جمعی از نمایندگان مجلس درباره ویژه نامه خاتون (3 روز بعد از انتشار ویژه نامه-25 مرداد)
خبرگزاری فارس: «ضمن محكوم كردن توهين ويژهنامه خاتون به حجاب و عفاف؛ 192 نماينده مجلس خواستار برخورد قانوني با روزنامه ايران شدند»
در متن این خبر آمده بود این نمایندگان، اقدام ضد فرهنگي روزنامه ايران در اهانت به مسئله عفاف و حجاب را محكوم كرده و از اقدام دادستاني تهران در اين زمينه حمايت كردند و خواستار برخورد قانوني با اين روزنامه شدند. ضمنا در ابتدای این بیانیه آمده بود: «يكي از روزنامههاي دولتي در زمينه مردادماه سال جاري ويژهنامهاي را با عنوان «خاتون 1» چاپ و منتشر كرده كه با نگاه ليبراليسم به مسئله حجاب و عفاف به درج مطالبي پرداخته كه همخواني با فرهنگ اسلامي ندارد. اظهارات غيركارشناسانه و غيرمنطقي و بدعتآميز و موهن نسبت به مسئله حجاب و عفاف و ازدواج و زير سوال بردن اقدامات قانوني نيروي انتظامي در طرح ارتقاي سلامت اخلاقي كه خواست مردم مسلمان است و ناديده گرفتن مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگ در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جای جای اين نشريه به چشم ميخورد كه نوعي تسامح و تساهل فرهنگي، توجيه و چراغ سبز بدحجابي در فضاي كشور است.»
۲. نهادهای نظارتی و قضایی
۲-۱. دادستان تهران: خبرگزاری مهر در ساعت 22:08 شب (22 مرداد-روز انتشار ویژه نامه): «دادستان تهران علیه سرپرست روزنامه ایران اعلام جرم کرد»
در متن این خبر آمده بود: «دادستان تهران به عنوان مدعی العموم علیه سرپرست روزنامه ایران به اتهام جریحه دار نمودن عفت و اخلاق عمومی اعلام جرم کرد. در اعلام جرم دادستان تهران آمده است: روزنامه ایران در ضمیمه مردادماه سال 1390 با عنوان « خاتون یک » به درج مطالبی راجع به حجاب و اعتقادات زن مسلمان ایرانی پرداخته و با حمله به چادر و طرح حجاب و عفاف، با ترویج اباحه گری در حوزه پوشش اسلامی، مطالبی را درج کرده که جریحه دار کننده ی عفت و اخلاق عمومی است. مراتب جهت رسیدگی به دادسرای فرهنگ و رسانه اعلام شده است.»
۳.علما و مراجع تقلید
۳-۱. حضرت آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (2 روز بعد از انتشار ویژه نامه-24 مرداد): «واکنش شدید آیت الله العظمی مکارم شیرازی به ویژه نامه خاتون؛ هدف اصلی این نشریه جذب آرای یک گروه بیبندوبار در انتخابات است.»
۳-۲. حضرت آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی: رجانیوز (29 مرداد) به نقل از خبرگزاری رسا: «آیتالله صافی:خاتون، قلب امام زمان(عج) را آزرد.»
۳-۳. آیتالله سید احمد علمالهدی (امام جمعه مشهد): خبرآنلاین (11 شهریور) به نقل از ایسنا با تیتر: «علم الهدی: انتشار خاتون محاربه با امام زمان است/دولت عناصر حاشیه ساز را اخراج کند.»
ج- توضیحات روزنامه ایران و سایت موسسه آن(شبکه ایران)
(لازم بذکر است فقط برخی از واکنش های اولیه این سایت و روزنامه در همان روز انتشار ویژه نامه و فردای آن در این بخش بیان شده است)
اطلاعیه روابط عمومی روزنامه ایران در مورد ویژه نامه خاتون: شبکه ایران در ساعت 18:58 عصر(22 مرداد-روز انتشار ویژه نامه): «متن اطلاعیه روابط عمومی روزنامه ایران»
یادداشت حجةالاسلام بهمن شریف زاده 23 مرداد با تیتر «افترای ناآگاهانه»
یادداشتی در 23 مرداد: «وقتی رونمایی از مبانی دینی دولت در ویژه نامه حجاب و عفاف «خاتون» تحریف می شود.»
محتوای جنجالبرانگیز خاتون چه بود؟
الف- مصاحبه کلهر با عنوان «این رنگ مشکی متکبرانه را ناصرالدین شاه از فرانسه به ایران آورد!» (+)
با نگاهی به متن کامل مصاحبه کلهر در این ویژه نامه، نگاهی به توضیحات روزنامه ایران و سایت شبکه ایران در این مورد و همینطور مصاحبه خود کلهر با ایسنا در 23 مرداد با عنوان «به حجاب چادر اعتقاد دارم/ بحث فقهي در مورد حجاب نداشتم»
واضح است که در این مصاحبه و در این بخش مورد بحث و جنجالی، کلهر رنگ مشکی چادر مشکی را با استدلال های غیرواقعی و غیرقابل قبول از نظر دینی و تاریخی زیر سوال برده بود و نه اصل چادر را. اصولا هیچ توهینی به چادر در این مصاحبه نشده بود ولی متاسفانه رسانه ها، ابتدا توهین به رنگ مشکی چادر در این مصاحبه را تبدیل به توهین به اصل چادر و زیر سوال بردن آن کردند، سپس توهین به اصل چادر را تبدیل به توهین به حجاب و عفاف و زیر سوال بردن آن. فضا به قدری عجیب، احساسی و غیر منطقی پیش می رفت که گویی منظور از حجاب در اسلام و قرآن صرفا چادر آنهم فقط با رنگ مشکی هست و البته توجه ای به این موضوع هم نمی شد که وقتی چادر مشکی تنها شکل مورد قبول دین است پس منظور از حجاب برتر چیست؟ و بسیاری سوالات دیگر.
البته هدف از این مباحث این نیست که توهین به رنگ مشکی چادر آن هم با بیانی که کلهر در مصاحبه با خاتون داشت، موجه بوده و ارزش نقد شدن یا حتی محکوم شدن در رسانه ها را نداشت بلکه موضوع این است که اولا توهین به رنگ مشکی چادر با توهین به اصل چادر و زیر سوال بردن آن، توهین به حجاب و عفاف و زیر سوال بردن آن، توهین به اصول دین و امثالهم تفاوت بسیاری دارد و اصولا اینکه چادر رنگی غیر مشکی داشته باشد، خلاف شرع نیست و اگر کسی رنگ مشکی را نا مناسب بداند سخنی خلاف شرع نگفته است. (به عنوان نمونه: «امام جمعه موقت كرمان در گفتوگو با ايكنا: استفاده از رنگهای متين در انتخاب رنگ چادر خانمها به جای رنگ مشكی منع شرعی ندارد») ثانیا این شیوه برخورد منطقی با اظهارات غلط نیست، آیا بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان سپاه (13 تیر 90) ناظر به چنین مواقعی نیست؟ و آیا در چنین جوی، اصولا آزاداندیشی معنایی دارد؟
«يك مسئله اين است كه اگر يك كسى يك حرف غلطى زد، آيا كسى بايد به او جواب بدهد يا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شيوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، كار خاص خودش است. يك وقت هست كه حالا كه كسى يك حرف غلطى زد، ما بيائيم مثلاً صدجا اين حرف غلط را تابلو كنيم، شعار كنيم كه آقا، فلانى اين حرف غلط را زد، تا همه بدانند. اين است كه اشتباه است، خطاست… كار انقلاب از اساس با تبيين، روشنگرى، بيان منطقى، مستدل و دور از هو و جنجال بود. اگر هو و جنجال وارد شد، حرف منطقى را هم خراب خواهد كرد. ممكن است چهار نفر جذب شوند، اما چهار نفر آدم هوشمندتر دفع ميشوند. اين، حرف ماست؛ اين، عرض ماست.»
ب- یادداشت جوانفکر با عنوان «راه حل های ساده را پیچیده نکنیم»
جوانفکر در یادداشت خود در خاتون گفته بود که قراردادن حجاب در حوزه امر به معروف محدود به حوزه رسمی و خاص مانند نیروی انتظامی نبوده و فریضه ای عام و فراگیر باشد که عموم مردم به آن عمل کنند و اقدامات پلیسی باید در چارچوب یک برنامه جامع و همه جانبه صورت گیرد تا ثمربخش واقع شود. این در حالی بود که در رسانه ها، ادعا شده بود جوانفکر در یادداشت خود در این ویژه نامه قرار دادن موضوع حجاب در حوزه امر به معروف و نهی از منکر را اشتباه نامیده و خواستار برچیده شدن طرح امنیت اخلاقی شده است.
ج- رویکرد کلی خاتون
با نگاهی به فهرست مطالب خاتون قضاوت در این مورد هم قضاوت درباره رویکرد کلی این ویژهنامه چندان دشوار نیست. متن کامل همهی مطالب را میتوانید در وبلاگ خاتون بخوانید.
«چرا با حجاب شدم؟» گزارشی از روی آوری سرخوردگان فرهنگ غرب به حجاب اسلامی
«حجاب بهای عشق» متن گفتاری از استاد حسن رحیم پور ازغدی
«مونس شهیده مظلوم؛ روایتی از زندگی اسماء دختر عمیس» احمد حیدری
«در ازدواج حق اصلی با دختر است» گفتگوی روزنامه النهار با امام موسی صدر
«من، شهرزاد، مبارز برای اسلام»
«زن مربی جامعه است» زن در بیانات امام خمینی(ره)
طبیعتا انتشار مطالبی با این عناوین و مصاحبه با علمایی مانند آیت الله حائری شیرازی و حجت الاسلام سید احمد خاتمی در موضوع حجاب و عفاف، بعید است به نیت زیر سوال بردن حجاب و عفاف گردآوری شده باشد.
پرده سوم: واکنش های منصفانه بسیار محدود
در این فضای احساسی و سیاسی که به این شدت مطالب خلاف واقع در مورد خاتون منتشر می شد و اتهامات متعدد در مورد مطالب آن و عوامل تهیه کننده آن در رسانه ها و فضای سیاسی کشور مطرح می شد و توضیحات عوامل تهیه کننده آن در رسانه های دولت (روزنامه ایران، خبرگزاری ایرنا و شبکه ایران)، وبلاگ این ویژه نامه و وبلاگ های حامی دولت یا به صورت کامل سانسور می شد یا به ناقص و با تیترهای جهتدار منتشر می شد، فقط تعداد بسیار اندکی از اهالی فرهنگ و سیاست شجاعت به خرج دادند و رسانهها و منتقدین را به انصاف فراخواندند که البته این واکنشهای کمشمار هم با توجه به سانسور رسانه ها در فضای همان سایتها یا وبلاگهای منتشر کننده محبوس ماند و به گوش کسی نرسید.
سایت چارقد: «خاتون؛ سوژهای برای قربانیکردن دوباره زنان!»
سایت عصر ایران: «حجاب دستور الهی است ، آن را دستمایه منازعات سیاسی نکنید.»
سایت صداقت نیوز: «خاتون از زاویه ای دیگر- وقتی که قضاوتهای دینی، سیاسی می شود.»
وبلاگ هابیل- میثم رمضانعلی: «غرغرها و نقنقهای رسانهها در مورد خاتون یک»
وبلاگ کیستی ما- وحید یامین پور: «مرا متهم كنيد!- يك برخورد بد با يك نشريه بدتر»
وبلاگ کیستی ما- یادداشت وارده: «یا هنرمندانه پاسخ دهید یا آتش بس یک طرف کنید!»
وبلاگ عصر روح الله- وحید اشتری: «مسئله خاتون چیز دیگری است»
وبلاگ عصر روح الله- وحید اشتری: «نشریه خاتون، رضا امیرخانی، نوری زاد، اصولگراهای منتقد احمدی نژاد … ما به شدت به آزادی بیان معتقدیم»
در واقع بسیاری از نخبگان فرهنگی وسیاسی یا اصولا به بررسی دقیق این موضوع نپرداختند و یا با اینکه می دانستند واقعیت چه چیزی هست یا سکوت کردند یا با این فضای احساسی و غیرمنصفانه همراهی کردند و هزینه های دفاع از حقیقت و انصاف را برای خود نخریدند.
پرده چهارم: دادگاه خاتون
در پی اعلام جرم دادستان تهران به عنوان مدعی العموم علیه سرپرست روزنامه ایران به اتهام جریحه دار نمودن عفت و اخلاق عمومی در همان روز انتشار ویژه نامه خاتون (22 مرداد 90)، در کمتر از سه ماه، دادگاه جوانفکر برگزار شد و در پایان جلسه دوم و پایانی دادگاه (15 آبان)، هیئت منصفه دادگاه، جوانفکر را مجرم شناخت. بنا بر صحبت های سخنگوی هيات منصفه مطبوعات که خبرگزاری مهر در همان روز و روزنامه ایران (17 آبان-شماره 4934) منتشر کرد: «علي اکبر جوانفکر سرپرست روزنامه درباره نشر مطالب خلاف موازين اسلامي در ويژه نامه خاتون، با اکثريت آراي اعضاي هيات منصفه مطبوعات مجرم شناخته شد. همچنين هيات منصفه مطبوعات به اتفاع آرا سرپرست روزنامه ايران را درباره نشر مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومي مجرم دانست.» گزارشی از وقایع این جلسه دادگاه و اظهارات جوانفکر در آن هم در همین شماره روزنامه ایران آمده بود.
دو هفته بعد (29 آبان) هم حکم دادگاه اعلام شد: «علیاکبر جوانفکر مدیرمسئول روزنامه ایران از نظر دادگاه متهم شناخته شده و به تحمل یک سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محکوم شده است. بر اساس این گزارش جوانفکر به اتهام انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در ویژه نامه ای با عنوان خاتون به 6 ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در این ویژهنامه به 6 ماه حبس محکوم شده است. همچنین جوانفکر از اتهام تحقیر و توهین به جنس زن تبرئه شده است.»
بخشی از اظهارات جوانفکر در کنفرانس خبری 30 آبان درباره دلایل صدور حکم در دادگاه مطبوعات (خبرگزاری ایسنا/وبلاگ خاتون): «در آنجا یک عکس و دو مطلب مطرح شده است. مباحث چادر مشکی که آن همه در باره اش جریان سازی شده بود، اصلا مطرح نشد. اما در عکسی که دادگاه من را به خاطر آن محکوم کرده اند قبلا در خبرگزاری فارس منتشر شده است اما با آن خبرگزاری برخورد نشده است. هم اکنون ما دچار برخورد دوگانه شده ایم که نسبت به این برخورد اعتراض خواهیم کرد. یا مطلبی که یک استاد دانشگاه به صورت علمی درباره بدحجابی و بی حجابی مطرح کرده است، محکوم شده است. این مطلب قبلا در نشریه دیگری سال گذشته در نشریه هابیل منتشر شده بود. اما برخوردی با آن نشده است. به هر حال ما به صورت شکلی و ماهوی اعتراض داریم به این حکم و امیدواریم قضات محترم این حکم سنگین را تجدید نظر کنند.»
با توجه به اظهارات جوانفکر در این کنفرانس خبری و توضیحات و عکسهای منتشر شده در خبرگزاری ایسنا (+،+) و وبلاگ خاتون (+) در این باره، اولا، ایشان برای چاپ این عکس در صفحه 6 خاتون با عنوان «سلام پیش آهنگ!» به انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در این ویژهنامه متهم شده و به 6 ماه حبس محکوم شد.
همچنین وی به خاطر چاپ یادداشت اکبر جباری با عنوان «جهان سکشوال و ماهیت سلوک انسان» که همان یادداشت «حجاب و زیستجهان جنسی» نشریه هابیل می باشد، به انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در خاتون متهم شده و به 6 ماه حبس محکوم شد.
در مقابل این حکم دادگاه که با توجه به دلایل اعلام شده برای صدور آن از سوی متهم (جوانفکر) {به عنوان تنها اطلاعات موجود در این زمینه}، بسیار سنگین و کم سابقه بوده و چندان منصفانه به نظر نمی رسید هیچ اعتراضی از سوی رسانه ها و همینطور نخبگان فرهنگی و سیاسی صورت نگرفت و همه به غیر از خود متهم یا از این حکم استقبال کردند و یا سکوت.
پرده آخر: توقیف هابیل
حدود 6 ماه بعد از جنجال سازی بی سابقه جریانات سیاسی و رسانه ای در مورد خاتون و حدود دو ماه و نیم بعد از محکوم شدن جوانفکر به خاطر چاپ مقاله «حجاب و زیستجهان جنسی» به 6 ماه حبس (و همینطور 6 ماه حبس دیگر بخاطر چاپ یک عکس) و سکوت نخبگان فرهنگی و سیاسی، نشریه هابیل به اتهام چاپ همین مقاله و یک سری اتهامات دیگر توقیف می شود.
با توجه به مندرجات این مقاله امید است شوراهای سیاستگذاری و تحریریه نشریه هابیل و دیگر علاقمندان آن، خود قضاوت کنند که توقیف هابیل به خاطر اظهارات جوانفکر در جلسه مطبوعاتی بعد از صدور رای دادگاه خاتون بوده که چرا مرا به خاطر چاپ یک مقاله به ۶ ماه حبس محکوم می کنید و با نشریه ای دیگر (هابیل) که ماهها قبل از من آنرا منتشر کرده برخورد نمی کنید (درخواست برخورد یکسان و جرم دانستن یک عمل صادره برای افراد دیگر مشابه خود، شاید نوعی درخواست ظلم علی السویه است که از سوی بسیاری از اندیشمندان نوعی عدالت محسوب می شود) یا به نوعی پاداش سکوت نخبگان فرهنگی و سیاسی ما چه در مورد مطالب خاتون و برخوردهای رسانه ای و سیاسی صورت گرفته با آن و چه در مورد حکم سنگین صادره در مورد مسئول انتشار آن (که البته در دادگاه تجدید نظر به شش ماه حبس کاهش یافته است).
تا زمانی که واکنشهای ما در عرصه فرهنگ مانند عرصه سیاست قبیله گرایانه باشد و تنها زمانی که خودمان به بیانصافی و ظلم دچار شدیم احساس تکلیف کنیم که باید از انصاف و عدالت دفاع کرد، وضعیت جامعه بهبود نخواهد یافت و بیعدالتی دیر یا زود دامن ما را هم خواهد گرفت. به دیگر سخن تنها در صورت احساس تکلیف ما برای دفاع از انصاف و عدالت بدون توجه به کسی که مورد ظلم و بیعدالتی قرار گرفته است می توان امیدوار بود که تنگنظران نتوانند برای هابیل و یا نشریات فرهنگی مشابه آن بولتن سازی کنند.
همچنین جالب توجه است که سایت خبری مشهوری که پیش از هابیل برای اولین بار به انتشار مقاله «حجاب و زیستجهان جنسی» پرداخت همان سایتی است که فضای رسانه ای شدید را برضد خاتون آغاز کردو اتفاقا هم جوانفکر و هم نشریه هابیل از آوردن اسم آن خودداری کرده و می کنند و جالبتر اینجاست که این مقاله هم مانند آن خبر، اکنون از آرشیو این سایت حذف شده است ولی بازتاب انتشار آن در همان دوره زمانی در دیگر سایت ها موجود است و ظاهرا تاکنون هیچ برخوردی برای انتشار این مقاله با این سایت صورت نگرفته است.
در پایان خاطر نشان میشود که نیت این یادداشت به هیچ وجه محکوم کردن تمامی مخالفان خاتون و دفاع از همهی مندرجات آن نمی باشد. یقینا انتقادهای مهمی به خاتون وارد شده است و بدون شک برخی از این انتقادها دلسوزانه و با نیت الهی و دینی مطرح شده است. هدف از این یادداشت تصویر کردن فضای سیاست زده و همچنین ماکیاولیستی رسانه های کشور است که گاهی نسبت به برخی وقایع فرهنگی به گونه ای بسیار شدید، غیرواقعی و غیرمنصفانه موضعگیری می کنند.
جا دارد همهی اصحاب رسانه و سیاسیون که خود را در خانواده جمهوری اسلامی میدانند همواره و به خصوص در برخورد با کسانی که به نظر میرسد با گفتمان انقلاب اسلامی هماهنگ نیستند و یا جزو باند و حزب(قبیله) سیاسیشان نیستند، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اساتید بسیجی دانشگاه ها (2 تیر 1389) را مدنظر بگیرم که فرمودند:
«من بارها گفتهام: ظلم نكنيم. اين هم يكى از آن اساسىترين كارهاست. ظلم چيز بدى و چيز خطرناكى است. ظلم فقط اين نيست كه آدم توى خيابان به يكى كشيده بزند. گاهى يك كلمهى نابجا عليه يك كسى كه مستحقش نيست، يك نوشتهى نابجا، يك حركت نابجا، ظلم محسوب ميشود. اين طهارت دل را و طهارت عمل را خيلى بايستى ملاحظه كرد.
من اين را به نظرم يك جائى گفتم. پيغمبر اكرم ايستاده بودند يك كسى را كه حد رجمِ زنا را بر او جارى ميكردند، ميديدند؛ بعضىها هم ايستاده بودند؛ دو نفر با همديگر حرف ميزدند؛ يكى به يكى ديگر گفت كه مثل سگ تمام كرد و جان داد – يك همچين تعبيرى – بعد پيغمبر به سمت منزل يا مسجد راه افتادند و اين دو نفر هم همراه پيغمبر بودند. توى راه كه ميرفتند، رسيدند به يك جيفهى مردارى – به يك مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود – كه مرده بود و آنجا افتاده بود. پيغمبر به اين دو نفر رو كردند و گفتند: گاز بگيريد و يك مقدارى از اين ميل كنيد. گفتند: يا رسولاللَّه! ما را تعارف به مردار ميكنيد؟! فرمود: آن كارى كه با آن برادرتان كرديد، از اين گاز زدن به اين مردار بدتر بود. حالا آن برادر كى بوده؟ برادرى كه زناى محصنه كرده بوده و رجم شده و اينها دربارهاش آن دو جمله را گفتهاند و پيغمبر اينجور ملامتشان ميكند!
زيادتر نگوئيد از آنچه كه هست، از آنچه كه بايد و شايد. منصف باشيم؛ عادل باشيم. اينها آن وظائف ماست. اينجور نيست كه ما چون مجاهديم، چون مبارزيم، چون انقلابى هستيم، بنابراين هر كسى كه از ما يك ذره – به خيال ما و با تشخيص ما – كمتر است، حق داريم كه دربارهاش هر چى كه ميتوانيم بگوئيم؛ نه، اينجورى نيست.»
* پینوشت: ساعتی پس از انتشار این گزارش، سایت رجا با انتشار خبری با تیتر«حمایت از توهین انحرافیها به حجاب برتر با چاشنی حمله به رجانیوز» ضمن تکرار مواضع غیرواقعی و جهتدار درباره ویژه نامه خاتون، تریبون مستضعفین را به دروغگویی متهم کرده است و عنوان کرده که خبر «تمسخر و توهین بیسابقه به حجاب برتر در روزنامه دولت؛ چادر مشکی اشرافی و متکبرانه است و از مجالس عیاشی شبانه اروپا در آمد» هنوز روی سایت رجانیوز قابل دسترسی است.
جستوجوی نگارنده در سایت رجا نیوز به هنگام نگارش گزارش اینگونه نشان میداد که این خبر از خروجی رجانیوز حذف شده است. جستوجوی واژه «خاتون» پنجشنبهی گذشته در رجانیوز و گوگل و خبرفارسی از در دسترس نبودن این خبر روی سایت رجا خبر میداد.
گفتنی است خبر دادن از حذف شدن گزارش رجا علیه خاتون در استدلال و کلیت این گزارش نقشی نداشته است و سایت رجانیوز باید پاسخگو باشد که چگونه با ویژهنامهی خاتون چنین برخورد تند و بیانصافانه ای کرده است در حالی که مطلب اصلی که موجب محکومیت جوانفکر در پرونده خاتون شد یعنی «زیستجهان جنسی و مقوله حجاب» به قلم اکبر جباری قبلا در سایت رجا نیوز با کد ۵۵۶۴۳ منتشر شده بود که اکنون از دسترس خارج شده است. (+)
همچنین یادداشتی از اکبر جباری در دفاع از مقاله اش روی سایت رجا نیوز با کد ۵۶۱۸۸ موجود است و همچنین نقدی بر همین مقاله با کد ۵۵۸۲۸ نیز در همان سایت قابل دسترسی است که در هر دو مطلب به انتشار مقاله «زیستجهان جنسی و مقوله حجاب» در رجا نیوز تصریح شده است
Sorry. No data so far.