تریبون مستضعفین- محمد تفرشی
کتاب «حجاب بیحجاب» نوشته حجت الاسلام محمدرضا زائری مجموعهای از هشت مقاله در خصوص معضل بدحجابی است که در ۱۰۷ صفحه و با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات آرما در بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه گردیده است.
زائری در این کتاب رویکرد متفاوتی را برگزیده و آنگونه که در پیشگفتار آورده است، مخاطب اصلی کتاب بیش از آنکه بانوان باشند، فعالان فرهنگی کشورند. در بخش نخست، نویسنده برخوردهای جبری و رفتار سراسیمه و از سردستپاچگی با پدیده بدحجابی را رد و ضمن تأیید توطئههای دشمن، این معضل را بیشتر ناشی از کوتاهی و خطاهای خودی میداند. وی مینویسد: «سالها است تلویزیون و مطبوعات ما زنهای مجرم را در دادگاه با چادر مشکی نشان داده است و زنهای موفق را در سریالها و فیلمها و گزارشها با همین حجابی که الآن از آن شاکی هستیم. سالها زن چادری و محجبه، خدمتکار و کلفت و بیسواد و فقیر بوده و با نامهایی مثل فاطمه و معصومه و زنهای کم حجاب و رنگارنگ، خانم خانه و با سواد و نامش ژیلا و کتایون و نانسی!». وی بر این باور است که در چنین شرایطی، بدحجابی انتخاب طبیعی یک دختر جوان خواهد بود.
نویسنده در بخش دیگری از کتاب خود، در عین مهم دانستن معصیت بدحجابی، شیوه برخورد با این پدیده در جامعه ما را نامتناسب با درجه گناه میداند. وی ضمن یادآوری تفاوت واکنش حضرت علی در برابر معاصی مختلف، اتخاذ واکنشی مشابه در برابر دو معصیت متفاوت نظیر بدحجابی و بیعدالتی را نادرست میداند. او با انتقاد از عدم تناسب واکنشها با معاصی در جامعه ما مینویسد: «آیا در کنار مشکلاتی همچون بدحجابی و دختربازی و فیلمهای هالیوودی و شبکههای ماهوارهای و رابطه محرم و نامحرم و چاپ مطلبی در نشریه دانشجویی و قضا شدن نماز صبح و توهین به روحانیت و… که معتقدیم هیچ یک بیاهمیت و ناچیز نیست، مشکلات بیاهمیت و ناچیزی! مثل بیعدالتی و فقر و فساد اداری و رشوه و پارتیبازی و آه مظلوم و سرکوب انتقادهای ساده و دروغ و غیبت و بازی با آبروی مردم و بیحرمتی به مؤمنان و بیاعتمادی مخاطب و سلب باورهای عمومی و… نیز جایی برای نگرانی دارد یا نه؟ و اگر دارند، که طبق روایات صحیحه و مشهوره چنین است، برای آنها باید قبل از بدحجابی و بیحجابی فریاد زد یا خیر؟»
وی در بخش دیگری از کتاب، تلقی معضلات فرهنگی نظیر بدحجابی را به عنوان یک اعتراض سیاسی، نادرست میداند و مینویسد: «آن دانشجو که ما منشأ شر و فتنه میدانیم و نگران ارتباطش با منابع خارجی و سازمان سیا هستیم و بعد بیخود و بیجهت او را به عنوان مشکل بزرگ نظام مطرح میکنیم در بسیاری اوقات فقط جوانی است که از برخی مشکلات فردی و اجتماعی رنج میبرد و ما به جای توجه به آن موضوعات، با دست خودمان مسئله را سیاسی جلوه میدهیم و بعد هم فرضیه چینی میکنیم و توطئه و ارتباط با بیگانگان و جاسوسی و… و آن وقت گرهای که با دست میشد باز کرد با دندان هم دیگر باز نمیشود.»
نویسنده در ادامه استفاده از فشار و قهر را در جهت ترویج حجاب بینتیجه میداند و مینویسد: «حقیقت این است که نه رضاخان توانست با توسل به زور حجاب از سر مردم بر دارد و نه ما میتوانیم با توسل به زور کسی را با حجاب کنیم. نکته تلخ در تفاوت ماجرا این است که آنجا به اسم مخالفت با دین، خشونت میورزیدند و همین، گروهی از مردم را بیشتر به سمت دین ترغیب میکرد و اینجا متأسفانه، به نام دین خشونت نشان میدهیم و گروهی از مردم را از دین فراری میدهیم.»
زائری با رد برخوردهایی که هدفشان ساکت کردن و تسلیم ظاهری مخاطب است، روش مطلوب اسلام را اقناع قلبی و درونی عنوان میکند و با یادآوری تَدَرُج در احکام، تمایل به یکشبه با حجاب کردن انسانها را مغایر با شیوه خدا میداند. وی در ادامه از روش امام موسی صدر در دعوت زنان به حجاب به عنوان نمونه موفقی از مبارزه فرهنگی با بدحجابی یاد میکند. او همچنین تغییر کلیشه زنِ با حجاب به عنوان زنی فقیر و بیسواد و زنِ بدحجاب به عنوان زنی ثروتمند و تحصیلکرده را گام دیگری در رفع این پدیده میداند.
زائری در هفتمین مقاله به وجه انتخابی بودن حجاب میپردازد و ماجرای خواندنی مسلمان شدن امینه سلمی، روزنامه نگار آمریکایی و محجبه شدن وی را نقل میکند و سپس در آخرین مقاله، به بررسی دیدگاههای مقام معظم رهبری پیرامون مسئله حجاب میپردازد.
در بخش پیوستها، مصاحبه نگارنده با روزنامه خراسان و نیز گزارشی از مؤسسه لبنانی طراحی و تولید حجاب اسلامی «دار رُبی» گنجانیده شده و در پایان، تصاویری از فعالیتها و محصولات این مؤسسه ارائه گردیده است.
علاقه مندان به تهیه این کتاب میتوانند به غرفه انتشارات خیمه واقع در سالن ناشران عمومی مراجعه نمایند.
تکرار یک توهم بازاری، ربط دادن مسائل فرهنگی به سیاست و اقتصاد و نفی استقلال از باور و اختیار، انکار اهمیت حجاب با خلط و مقایسه اش با مسائل فرودست، شیفتگی به نگاه اگزوتیک و گیر کردن در تصور اصلاح جهان با «کار فرهنگی»، و چندین و چند نکته از این دست، ایدکم الله!
چرا همیشه به تشنگی میپردازید؟ قدری هم از گرسنگی بگوئید!
سلام
اگر به همین اندازه که برای بستن کمربند ایمنی وقت و همت صرف میشود برای فرهنگ دینی اهتمام شود
وضع جامعه ما به اینجا نمی رسید