به گزارش تریبون مستضعفین انقلاب امام خمینی به تصریح خود امام «انقلاب مستضعفین» بود. مستضعفین، پابرهنهها و زاغهنشینها در کلام امام ولینعمتان مسئولین اند و رسیدگی نکردن به وضع معیشت آنها و پیدا شدن روحیه اشرافی در بین مسئولین خطری بزرگ برای انقلاب است، خطری که به تصریح امام اگر به نا امید شدن مستضعفین از اسلام و حکومت اسلامی بیانجامد انفجاری به وجود خواهد آورد که هیچکس حتی روحانیت نمیتوانند جلوی آن را بگیرند.
در ادامه گزیدهای از بیانات امام خمینی درباره مستضعفین را میخوانید:
از خدا بیخبرها عدالتخواهان را کمونیست و التقاطی مینامند
«مسئولين ايران انقلابي بايد بدانند كه عده اي از خدا بي خبر براي از بين بردن انقلاب، هر كس را كه بخواهد براي فقرا و مستمندان كار كند و راه اسلام و انقلاب را بپيمايد فورا او را كمونيست و التقاطي مي خوانند. از اين اتهامات نبايد ترسيد، بايد خدا را در نظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضايت خدا و كمك به فقرا به كار گرفت و از هيچ تهمتي نترسيد. آمريكا و استكبار در تمامي زمينه ها افرادي را براي شكست انقلاب اسلامي در آستين دارند. در حوزه ها و دانشگاه ها مقدس نماها را كه خطر آنان را بارها و بارها گوشزد كرده ام، اينان با تزويرشان از درون محتواي انقلاب و اسلام را نابود مي كنند، اينها با قيافه هاي حق به جانب و طرفدار دين و ولايت، همه را بي دين معرفي مي كنند، بايد از شر اينها به خدا پناه بريم. و همچنين كساني ديگر كه بدون استثنا به هر چه روحاني و عالم است حمله مي كنند و اسلام آنها را اسلام آمريكايي معرفي مي نمايند، راهي بس خطرناك را مي پويند كه خداي ناكرده به شكست اسلام ناب محمدي منتهي مي شود. ما براي احقاق حقوق فقرا در جوامع بشري تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم كرد.»
فشار انقلاب بر دوش محرومین بوده است
«دولت شما، دولت محرومين است، يعني بايد براي محرومين كار كنيد مطلب ديگر اين است -كه خوب شما هم مي دانيد -كه مردم اين دولت را و اين جمهوري را بپا كردند و آن هم، نه همه مردم، اين مردم پابرهنه، اين بازاري و اين متوسطين و اين محرومين. فشار روي اينها بوده است، يعني فشار انقلاب روي دوش اين محرومين بوده. شما، اگر در خيابان ها، در تظاهراتي كه مردم كردند در زمان رژيم سابق و بعد از او در اوايل انقلاب، اگر يك كسي بررسي كرده بود، مي ديد كه در بين اينها از آنهايي كه مرفه اند چند نفرند و محرومين چقدرند محرومين اند كه اين كار را كردند. بنابراين، دولت شما دولت محرومين است، يعني، بايد براي محرومين كار بكنيد.»
محرومیتزدایی راه و رسم زندگی ماست
«خدا نياورد آن روزي را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و روآوردن به حمايت از سرمايهدارها گردد و اغنيا و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتري برخوردار بشوند. معاذالله كه اين با سيره و روش انبياء و اميرالمؤمنين و ائمه معصومين – عليهم السلام – سازگار نيست. از آن جا كه محروميت زدايي، عقيده و راه و رسم زندگي ماست، جهانخواران در اين مورد هم ما را آرام نگذاشته اند و براي ناتوان ساختن دولت و دست اندركاران كشور ما حلقه هاي محاصره را تنگ تر كرده اند و بغض و كينه و ترس و وحشت خود را در اين حركت مردمي و تاريخي تا مرز هزاران توطئه سياسي-اقتصادي ظاهر ساخته اند.»
یک موی سر کوخنشینان به همه کاخنشینان دنیا شرف دارد
«گمان نمي كنم عبادتي بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد. راستي وقتي كه پابرهنه ها و گودنشينان و طبقات كم درآمد جامعه ما امتحان و تقيد خود را به احكام اسلامي تا سر حد قرباني نمودن چندين عزيز و جوان و بذل همه هستي خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند – و انشاي الله خواهند بود – و سر و جان را در راه خدا مي دهند، چرا ما از خدمت به اين بندگان خالص حق و اين رادمردان شجاع تاريخ بشريت افتخار نكنيم! ما مجددا مي گوييم كه يك موي سر اين كوخ نشينان و شهيد دادگان به همه كاخ و كاخ نشينان جهان شرف و برتري دارد.»
مصلحت مستضعفین باید بر مصلحت مرفهین مقدم باشد
«بايد هم در متن قوانين و مقررات و هم در متن عمل و عقيده و روش و منش جامعه پياده شود و مصلحت زجركشيدهها و و جبههرفتهها و شهيد و اسير و مفقود و مجروح دادهها و در يك كلام، مصلحت پابرهنهها و گودنشينها و مستضعفين بر مصلحت قاعدين در منازل و مناسك و متمكنين و مرفهين گريزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامي مقدم باشد و نسل به نسل و سينه به سينه شرافت و اعتبار پيشتازان اين نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و بايد سعي شود تا از راه رسيدهها و دين به دنيا فروشان، چهره كفرزدايي و فقرستيزي روشن انقلاب ما را خدشهدار نكنند و لكه ننگ دفاع از مرفهين بيخبر از خدا را بر دامن مسئولين نچسبانند و آنهايي كه در خانه هاي مجلل، راحت و بيدرد آرميده اند و فارغ از همه رنجها و مصيبتهاي جانفرساي ستون محكم انقلاب و پابرهنههاي محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتي از دور هم دستي بر آتش نگرفته اند، نبايد به مسئوليتهاي كليدي تكيه كنند، كه اگر به آن جا راه پيدا كنند چه بسا انقلاب را يك شبه بفروشند، و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند.»
خود را همعرض پابرهنهها دانستن برای مسئولین افتخار بزرگی است
«همه مديران و كارگزاران و رهبران و روحانيون نظام و حكومت عدل موظفند كه با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بيشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمكنين و مرفهين، و در كنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگي است كه نصيب اوليا شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه ميدهد، كه بحمدالله در جمهوري اسلامي ايران، اساس اين تفكر و بينش در حال پياده شدن است.»
به جای دعوا، برای پایینشهریها کار کنید
«براي اين هيچندارها يك فكري بكنيد، هي ننشينيد دعوا بكنيد، هي هم دنبال اين نرويد كه همانطوري كه در طاغوت مي كرد شهرها را خيلي مزين كنيد و شهرها را خيلي بزرگ بكنيد و همه هم دولت و همه بودجه مملكت خرج شهرها بشود و خرج شمال شهر بشود كه باز همان طاغوتي ها از آن استفاده بكنند. براي اين پايينشهريها، براي اين بيچارهها اسلام است، حكومت اسلام است، براي اينها فكر بكنيد، همتان را صرف اين بكنيد، نه صرف اينكه دعوا كنيد.»
خصوصیسازی به نفع مستضعفین باشد
«تذكر اين نكته مهم است كه دخالت دادن كساني كه در امور تجارت واردند، از بازاريان محروميت كشيده و درد اسلام و انقلاب چشيده تا متخصصان وارد و مسلمان و متعهد از امور ضروري است. دولت و اين دوستان بايد دقيقا توجه كنند كه آزادي بخش خصوصي به صورتي باشد تا هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف كار كرد، نه چون گذشته تعدادي از خدا بي خبر در تمام امور تجاري و مالي مردم سلطه پيدا كنند.»
رئیسجمهور کاخنشین بشود باید فاتحه دولت را خواند
«آن روزي كه دولت ما توجه به كاخ پيدا كرد، آن روز است كه بايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم. آن روزي كه رئيس جمهور ما خداي نخواسته از آن خوي كوخ نشيني بيرون برود و به كاخ نشيني توجه بكند، آن روز است كه انحطاط براي خود و براي كساني كه با او تماس دارند پيدا مي شود.»
اگر مستضعفین نا امید بشوند اسلام هم نمیتواند جلوی انفجارشان را بگیرد
«این مستمندها، فقیرها، عیال خدا هستند، اداره باید اینها بشوند. فقرا را خدای تبارک و تعالی امر کرده است که ادارهشان باید بکنیم. یک دسته غنی بنشینند کنار، و اینها بیچارهها به فقر بگذرانند. من پیشتر به این کارخانه دارها و این متمکنین، که گاهی میآمدند اینجا – و بعضیشان هم میخواستند من را اغفال بکنند! – به آنها گفتم آقا این نمیشود که همان مسائل زمان طاغوت حالا هم اجرا بشود. یک دسته آن بالاها بنشینند مُرفَّه و هرچه بخواهند هرزگی بکنند، یک دسته هم این زاغهنشینهای تهرانی، که همهتان میبینید و در شهرهای خودتان هم هست امثالش. این نمیشود. این عملی نیست. من اخطار کردم، این یک خطری برای مردم هست. اگر خداى نخواسته جمهورى اسلامى نتواند جبران کند این مسائل اقتصادى را، که اول مرتبهی زندگى مردم است، و مردم مأیوس بشوند از جمهورى اسلامى و مأیوس بشوند از اینکه اسلام هم براى آنها بتواند در اینجا کارى انجام بدهد، اگر در این محیط یک انفجار حاصل بشود، دیگر نه من و نه شما و نه هیچ کس، نه روحانیت و نه اسلام، نمیتواند جلویش را بگیرد.»
Sorry. No data so far.