یکشنبه 03 ژوئن 12 | 07:00
شاعر: اصغر معاذی مهربانی

شعر: یعقوبیان خون‌جگرت را گریستم

وقتی که بوی پیرهنت شهر را وزید | یعقوبیان خون‌جگرت را گریستم || آن‌روز، شهر، حال و هوایی گرفته داشت | یک عمر، آخرین سفرت را گریستم


تریبون مستضعفین– «اصغر معاذی مهربانی» در ابتدای غزل سی‌و‌دوم مجموعه شعر «بادبادک‌های دیار مادری» چنین نوشته است: «تقدیم به آخرین سجده‌های حضرت امام خمینی و آن نمازهای شکسته»

این غزل را در ادامه می‌خوانید:

باران گرفت، پشت سرت را گریستم
از پشت شیشه‌ها خبرت را گریستم

آن قامت نشسته، نماز مرا شکست
خونابه‌های تا سحرت را گریستم

تا صبح، شعله به شعله کشیدم تو را به آه…
پروانه‌های دربه‌درت را گریستم

وقتی که بوی پیرهنت شهر را وزید
یعقوبیان خون‌جگرت را گریستم

آن‌روز، شهر، حال و هوایی گرفته داشت
یک عمر، آخرین سفرت را گریستم

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.