دکتر عماد افروغ، استاد جامعه شناسی دانشگاه، گفت: گرچه جوامع اسلامی و حرکتها و جنب و جوشهای صورت گرفته در آن اسلامیاند، اما دولتهای آنها لزوماً اسلامی نبوده و شاهدیم که شکافی بین بسیاری از دولتهای جوامع اسلامی و جهان بینی، ارزشها و الگوهای رفتاری مردم این جوامع وجود دارد؛ اما با فرض اینکه رابطه یک به یک و نزدیکی بین دولتها و مردم این جوامع وجود داشته باشد، در ایامی مانند بعثت رسالت سنگینی بر عهده داشته و باید از این ظرفیتها استفاده کنیم.
او افزود: با فرض اینکه دولتها، اسلامی باشند باید دید که اصولاً استفاده از ظرفیتهایی مانند بعثت چه ضرورتهایی دارد. امروزه مساله مهمی به نام وحدت ادیان و مذاهب وجود دارد که شاید جدیترین معقوله معرفتی در جوامع اسلامی و بشری به شمار رود. یکی از تجلیات این ضرورت و امر مهمی که عمدتا در سطح وحدت بین ادیان از آن یاد میشود، مقوله وحدت درون دینی و مذاهب است. به گونهای که قبل از آنکه اسلام بخواهد با مسیحیت و یهودیت گفتوگو برقرار کند، ضرورت دارد همزمان با آن وحدت بین مذاهب را ایجاد کند و اصولا اگر قرار باشد چنین وحدتی سامان بگیرد، باید بر روی مشترکات موجود مانند توحید، نبوت و معاد تاکید کنیم چرا که وقتی پای نبوت مطرح میشود، نمیتوان بعثت را فراموش کرد.
این استاد جامعهشناسی با اشاره به بهره گیری از دیگر مشترکات دینی بین اهل تسنن و تشیع مانند جهاد، نماز، زکات و… در راستای تحقق وحدت و تقریب مذاهب، بیان کرد: در جهان امروز که شاهدیم بخشی از غرب که با جهانی سازی سرمایه داری پیوند خورده است و تلاش میکند که سنگری دینی را برای خود فراهم کرده و پشت مسیحیت پنهان شود، در واقع هیچ نسبتی با مسیحیت ندارد و برای آنکه بتوانیم این سنگر را از آنها بگیریم باید به مشترکات بین ادیان ابراهیمی توجه کنیم که بهترین امر مشترک در این بین، توحید است اما متاسفانه امروزه شاهدیم که نه جوامع اسلامی دارای دولتهای اسلامی بوده و نه برخی دولتهایی که وجهه اسلامی دارند چندان دغدغه چنین مسایلی را از خود بروز میدهند و آنقدر غرق در سیاست زدگی، اقتصاد زدگی و مسایلی برای حفظ قدرت شدهاند که رسالت جهانی خود که همان گفتوگوی ادیان و وحدت و تقریب است را فراموش میکنند.
او افزود: در واقع همان غربیهایی که دعوای سرمایه داری با جهان غیر سرمایه داری دارند میخواهند وانمود کنند که این دعوا بر سر مسایل دینی است اما در واقع دعوا بین اومانیسم و انسان منهای خدا با انسان متصل به خداست، نه در سطح عامه مردم بلکه این دعوا در سطح حاکمان برخی کشورهای غربی وجود دارد.
افروغ با اشاره به اینکه اگر همه دولتهای جوامع اسلامی، اسلامی بودند حال و روز آنها اینگونه نبود، تصریح کرد: باید به این موضوع فکر کرد که در این راستا بیشتر به نهادهای مدنی و دینی توجه کنیم یا باید دولتهایی را که چنین دغدغههایی را دارند، تقویت کنیم و در واقع برای بهره گیری از ظرفیتهای موجود در دین اسلام باید دید که چه تصویری از اسلام در این جوامع وجود دارد تا بتوان آن را در بین جوانان جاری و ساری کرد. آیا اسلام دین نشاط، اخلاق، شادی، معنویت، آزادی و… است یا دینی مخالف آزادی؟ باید به این سوال پاسخ داد که خداوند متعال و خدای اسلام، رئوف، بخشنده و مهربان است یا منتقم وخود خواه؟ چرا که این مسایل برای جوانان اهمیت دارد و این مهم است که چه تصویری در ذهن آنان از اسلام و دین به وجود بیاید.
او درخصوص چگونگی پیوند دین و سیاست با انتقاد از برخی رفتارها و هشدار نسبت به اینکه وقتی دین با سیاست پیوند میخورد باید مراقب چگونگی عملکردمان باشیم، اظهار کرد: زمانی مردم میخواهند با گرایش به دین، حکومتشان دینی شود و حقوق خود را از طریق حکومت دینی دریافت کنند اما وقتی سیاست غلبه کند و همه کار انجام دهد جز اینکه نگرش لطیف و بخشنده داشته باشد، حالت دیگری در جامعه به وجود میآید و به جای آنکه دولت و حکومت دینی شود، فرهنگ و دین، سیاسی میشود و در ادامه به حکومت و حکمران تقلیل پیدا میکند و دین، ابزاری در دست حکومت و حکمرانان میشود.
افروغ ادامه داد: خدا در تمام ادیان یک اصل بوده و همه چیز از اوست و خداوند متعال به عنوان خالق همه چیز به راحتی از حق خود میگذرد اما از حق مردم نمیگذرد و حتی خداوند در گناهان فردی برای انسانها مسالهای به نام رجعت گذاشته است اما متاسفانه عدهای میآیند و از حق متصور و نامتصور خود نگذشته و از حق مردم میگذرند و به برخی اجازه فساد و رانت خواری میدهند.
این استاد دانشگاه هشدار میدهد که برای ایجاد تصویری مناسب از حکومت دینی در بین آحاد مردم نباید در یک جامعه دینی از مردم تنها انتظار اطاعت و انجام تکلیف را داشت بلکه باید حق آنها داده شود.
افروغ که معتقد است «وضعیت جامعه از نظر نشاط دینی مناسب نیست»، این موضوع را به عدم مراقبت مسوولان و دولت به عهدی میداند که میبندند تا در راستای خدا عمل کنند اما به وعده خود جامعه عمل نمیپوشانند.
او تصریح کرد: در هر یک از جوامع اسلامی، اگر حکمرانی دروغ بگوید و فساد کند بر روی مردم اثر گذاشته و مردم آن را به پای دین مینویسند اما باید این مساله را در جامعه اسلامی جا انداخت که بین دین و حاکمان دینی تفاوت قائل شوند و در واقع دین خدا را با هیچ حاکمی گره نزنند چرا که الزاماً رابطه یک به یک بین دین و دین داری با حاکمان دینی وجود ندارد و در صورت عدم نهادینه شدن این مساله شاهد خواهیم بود که اشتباهات و خطاهای حاکمان و حکمرانان در کشورهای اسلامی به پای دین نوشته و این مساله باعث تخریب دین داری و دین میشود.
این جامعهشناس در پایان با بیان اینکه اگر بعثت نبود، ائمه نبوده و ندای وحی به گوش مردم نمیرسید، تصریح کرد: اگر بخواهیم ویژگی اخلاقی و الگوی رفتاری را از پیامبر خاتم درس و عبرت بگیریم، باید به این آیه قرآن توجه کنیم که خطاب به پیامبر (ص) میفرماید «و ما ارسلناک الا رحمته للعالمین» و با توجه به این آیه باید تصویری از پیامبر اسلام ارائه دهیم که نشان دهنده عطوفت و رحمت باشد.
Sorry. No data so far.