سعید جعفری- به نظر میرسد، ملک عبدالله ۸۹ ساله که سخت بیمار است مرگ بیش از همیشه به او نزدیک شده است، تمامی سعی خود را در جهت وارد کردن هرچه سریعتر فرزندش به لایههای درونی قدرت انجام بدهد. امری که مسلما بدون حاشیه نخواهد بود.
پیشینه تاریخی
عربستان سعودی، کشوری پادشاهی است که شکل فعلی آن به سال ۱۹۳۲ و زمانی که ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل سعود آن را تاسیس کرد، باز میگردد.
دولت سوم و کنونی سعودی با روی کار آمدن عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود در سال ۱۹۰۲ آغاز شده و در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ وی، قدرت به ترتیب بین فرزندانش ملک سعود (۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴)، ملک فیصل (۱۹۶۴ تا ۱۹۵۷) ملک خالد (۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲) ملک فهد (۱۹۸۲ تا ۲۰۰۵) و ملک عبدالله نیز از سال ۲۰۰۵ تا کنون منتقل شده است.
شایان ذکر است که ملک عبدالله خود به موجب منشور اساسی مصوب در سال ۱۹۹۵ قدرت را به دست گرفته است. فهد به علت کهولت سن، اختیار حکومت را به ولیعهد ملک عبدالله واگذار کرد.
ماده پنج منشور یا قانون اساسی عربستان بیان میدارد: حکومت در بین فرزندان پادشاه موسس عبدالعزیز بن عبدالرحمن الفیصل آل سعود و فرزندان فرزندان آنها محصور میباشد که صالحترین آنها (مسنترین) برای حکومت بر اساس قرآن و سنت نبوی مورد بیعت قرار میگیرد.
براساس همین ماده انتخاب ولیعهد و عزل وی جزو اختیارات پادشاه میباشد. ولیعهد به انجام کارهایی که پادشاه به او تفویض میکند، میپردازد و در هنگام فوت پادشاه نیز تا بیعت اعضای خانواده متولی امور کشور میشود.
در تاریخ ۱۹/۱۰/۲۰۰۶، انتخاب ولیعهد نیز از سوی هیات بیعت متشکل از ۳۵نفر از فرزندان پادشاه موسس، عبدالعزیز بن عبدالرحمن و فرزندان فرزندان آنها صورت میگیرد. در این هیئت، پادشاه و شاهزادگان عضویت دارند. هرچند طبق این قانون اختیار انتخاب ولیعهد به این شورا سپرده شده، اما بازهم اختیار اصلی با پادشاه است.
مرگ ولیعهدها
ملک عبدالله، پادشاهی کنونی عربستان، در سال ۱۹۹۵ اختیار حکومت را از ملک فهد دریافت کرد. فهد به علت کهولت سن و بیماری دیگر نمیتوانست به امور کشور بپردازد و تصمیمات و سیاستها زیر نظر ملک عبدالله انجام میپذیرفت.
ملک عبدالله که خود هم اکنون سخت بیمار است و از سال ۲۰۱۰ فعالیتهای خود را محدودتر کرده است، در هشت ماهه گذشته دو ولیعهد خود را به خاک سپرده است.
وی که از او به عنوان جدیترین گزینه مسافر اخروی حکومت عربستان یاد میشد، همچنان با بیماری خود دست و پنجه نرم میکند و ولیعهدهایش یکی پس از دیگری او را وداع میگویند.
امیر سلطان بن عبدالعزیز؛ ولیعهد قبلی، پانزدهمین فرزند «عبدالعزیز آل سعود» و برادر ناتنی ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان سعودی بود و سمتهایی چون وزیر کشاورزی، وزیر دفاع، وزیر ارتباطات و در نهایت ولیعهدی را برعهده داشت. در سال ۲۰۰۴ پزشکان تشخیص دادند که به سرطان روده بزرگ مبتلاست و از این رو عملهای جراحی متعددی بر روی او انجام گرفت. مجددا در سال ۲۰۰۹ گزارش شد که به شدت بیمار میباشد و چندین ماه در بیمارستانی در شهر نیویورک بستری شد. وی پس از مرگ برادرش فهد بن عبدالعزیز، و از تاریخ اول اوت ۲۰۰۵ تا زمان مرگش ولیعهد عربستان بود.
نایف، که پس از مرگ عبدالعزیز به مقام ولایت عهدی رسیده بود، برادر ناتنی عبدالله پادشاه کنونی و برادر تنی عبدالعزیز ولیعهد متوفی بود. نایف در زمان حملات ۱۱ سپتامبر، دخالت شهروندان سعودی در این حملات تروریستی رد کرده بود و این اتفاقات را توطئه اسرائیل دانسته بود. این اظهارات وی، باعث تیرگی روابط عربستان و غرب در آن مقطع گشته بود. وی همچنین مدتی دستور توافق همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با سرویسهای اطلاعاتی غرب را صادر کرد.
سیستم سیاسی ناکارآمد
از موارد جالب نارسایی سیستم حکومتی در عربستان تفویض اختیارات پادشاه بیمار به ولیعهد بیمارتر است. فهد در اوج بیماری بسیاری از اختیارات را به ملک عبدالله واگذار نمود، ملک عبدالله که خود با بیماری دست و پنجه نرم میکند، اختیارات را به ولیعهدی واگذار میکند که خود سرطان روده دارد، و در نتیجه فوت میکند و جالبتر آنجاست که ولیعهد بعدی هم بیش از هشت ماه دوام نمیآورد و نایف هم مسافر دیار باقی میگردد.
اتفاقی که چندان هم ملک عبدالله را ناراحت نکرده است، چراکه ملک عبدالله از قدیم روابط چندان خوبی با نایف نداشته و همواره از احتمال کودتا از سوی نایف میترسیده و خوشحالی او از مرگ نایف چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد.
همانطور که ذکر شد، در ماده ۵ قانون اساسی این کشور صراحتا اعلام شده، که حکومت باید بین پسران و نوادگان ملک عبدالعزیز، موسس حکومت سعودی محدود شود. تا به اینجا این رشته فقط میان فرزندان عبدالعزیز که برادران تنی و ناتنی یکدیگر هم محسوب میشوند در گردش بوده است. طبیعتا به علت کمی اختلاف سن، پادشاهانی پیر و فرتوت بر این کشور حکومت کردهاند و تغییر نسلی جدی و پوست اندازی در این سلسله مشاهده نشده است.
مسئلهای که ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است، مسئله جانشینی پس از ملک عبدالله است. چراکه عبدالله در اقدامی خلاف عرف این کشور، پسرش را به ریاست گارد ملی گماشت، اقدامی که با مخالفتهایی از طرف شاهزادگان هم همراه بوده است.
از طرفی دیگر، شاهزاده بندر بن سلطان، فرزند امیر سلطان بن عبدالعزیز (ولیعهد قبلی) یکی از افرادی است که فعالیتهای جدی جهت ورود هرچه سریعتر به ریشههای درونی قدرت در پادشاهی نموده است. بندر بن سلطان، سفیر سابق عربستان در آمریکا تمایلاتی لیبرال دارد و از مخالفان جدی نایف که دارای تمایلات سنتی بود، محسوب میشد.
به هر ترتیب به نظر میرسد، ملک عبدالله ۸۹ ساله که سخت بیمار است مرگ بیش از همیشه به او نزدیک شده است، تمامی سعی خود را در جهت وارد کردن هرچه سریعتر فرزندش به لایههای درونی قدرت انجام بدهد. امری که مسلما بدون حاشیه نخواهد بود.
جنگ قدرت میان گزینههایی چون بندر بن سلطان، خالد بن سلطان معاون وزیر دفاع و برادر ناتنی بندر، طلال بن عبدالعزیز، سلمان بن عبدالعزیز فرماندار کنونی ریاض، سعود الفیصل وزیر خارجه فعلی و شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز رئیس سازمان اطلاعات و امنیت، بسیار محتمل به نظر میرسد.
Sorry. No data so far.