حسین شریعتمداری – ساعت ۷ بعدازظهر دیروز – به وقت تهران- و در حالی که جمعیت انبوهی به حمایت از محمد مرسی نامزد اسلامگرای ریاست جمهوری مصر در میدان التحریر قاهره گرد آمده و اعلام نتیجه نهایی انتخابات ریاست جمهوری را انتظار میکشیدند، «فاروق سلطان» رئیس کمیسیون عالی انتخابات بعد از قرائت گزارش طولانی از گردش کار این کمیسیون که حوصله مردم را به سر آورده و حتی صدای مجری برنامه زنده CNN را نیز درآورده بود، «محمد مرسی» را به عنوان پیروز انتخابات ریاست جمهوری مصر معرفی کرد. بلافاصله بعد از اعلام پیروزی محمد مرسی، فریاد الله اکبر جمعیت چند ده هزار نفری حاضر در میدان التحریر فضا را به لرزه درآورد و غریو شادی مردم به هوا برخاست. البته اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری مصر با تاخیر فراوان روبرو شد و دراین باره گفتنیهایی هست.
دادگاه قانون اساسی مصر که همچنان در دست عوامل رژیم آمریکایی مبارک است دو روز قبل از برگزاری انتخابات طی حکمی پارلمان مصر را منحل کرد! در پی این اقدام غیرمنتظره و مشکوک که اعتراض گسترده مردم را به دنبال داشت، اختیار قانون گذاری از پارلمان به شورای نظامی حاکم منتقل شد. این شورا که مجموعهای از ژنرالهای رژیم مبارک را درخود جای داده است، بعد از برگزاری انتخابات با صدور چند بیانیه، بخش قابل توجهی از اختیارات رئیس جمهور آینده را از وی بازپس گرفته و به خود اختصاص داد. شورای نظامی، وظیفه تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی و نظارت بر گردش کار آن را در اختیار گرفت. این اقدام میتواند در ساختار قانون اساسی آینده مصر و سمت و سوی آن تاثیر فراوانی داشته باشد که با توجه به ماهیت وابسته و سکولار اعضای شورای نظامی، تلاش این شورا برای دور کردن قانون اساسی آینده از آموزههای اسلامی از جمله اهداف و برنامههای مورد نظر آن خواهد بود. از سوی دیگر شورای نظامی حاکم در آخرین بیانیه خود اعلام کرد که از این پس، رئیس جمهور مصر فرمانده کل قوا نخواهد بود.
اقدامات مشترک و شتاب زده «دادگاه قانون اساسی» و «شورای نظامی حاکم» که در هر دو نهاد یاد شده، عوامل سرسپرده رژیم مبارک- بخوانید آمریکا و اسرائیل- حضور موثر دارند از توطئهای حکایت میکند که آمریکا و متحدانش با بهره گیری از عوامل وابسته خود برای آینده مصر و مصادره انقلاب اسلامی مردم آن تدارک دیده و به صحنه آوردهاند. دراین باره توجه به چند نکته ضروری است.
الف: در انتخابات نزدیک به ۵ ماه قبل مجلس مصر، احزاب اسلامگرا مجموعا ۳۶۸ کرسی از ۴۹۸ کرسی مجلس- حدود ۸۰ درصد از آراء و کرسی ها- را به دست آوردند ولی در انتخابات ریاست جمهوری که به فاصله ۴ ماه و چند روز بعد از انتخابات مجلس برگزار شده آراء اسلامگراها از ۸۰ درصد به ۴۳ درصد تنزل یافته است! آیا میتوان این تنزل نزدیک به ۵۰ درصدی را در فاصله ۴ماهه منطقی و طبیعی تلقی کرد؟! پاسخ به وضوح منفی است مخصوصا آنکه در فاصله زمانی یاد شده به گواهی شواهد و رخدادهای این چند ماهه، حساسیت مردم مصر نسبت به انقلاب اسلامی خود و ضرورت پاسداری از آن در مقابل توطئههای آشکار دشمنان افزایش و غلظت چشمگیر و غیرقابل انکاری داشته است.
ب: اکنون پرسش این است که وقتی «شورای نظامی حاکم» با بهره گیری از اختیارات نامشروع خود میتواند احمد شفیق، نخست وزیر رژیم مبارک، و عامل سرسپرده آمریکا و متحدانش را از جایگاه ۲۰درصدی به ۵۷ درصدی برساند چرا از معرفی او به عنوان پیروز نهایی انتخابات مصر خودداری کرده است؟! پاسخ این پرسش را باید در دو علت زیر جستجو کرد.
۱- معرفی احمد شفیق به عنوان رئیس جمهور آینده مصر به مفهوم ادامه حاکمیت حسنی مبارک بود. دیکتاتوری که با انقلاب اسلامی مردم مصر سرنگون شده است. بنابراین بدیهی است که مردم مصر حضور او را در حاکمیت تحمل نکرده و برای سرنگونی وی دست به انقلابی گستردهتر از قبل میزدند و به یقین در انقلاب بعدی، باقیمانده رژیم مبارک – از جمله شورای نظامی- را نیز از صحنه بیرون میکردند. بنابراین معرفی وی به عنوان رئیس جمهور آینده مصر نه فقط به نفع آمریکا و متحدانش نبود بلکه اندک جای پای خود در مصر آینده را نیز از دست میدادند.
۲- و اما، با توجه به اینکه غرب نمیتوانست احمد شفیق را -به علت پیش گفته- بر کرسی ریاست جمهوری مصر بنشاند چرا وی را در انتخابات دور اول و دوم برکشیده و بالا آورد؟ و چرا به شکست احمد شفیق در دور دوم که شکست غرب بود تن داد؟ آیا نمیتوانست از ابتدا وارد این بازی نشود؟ در پاسخ باید گفت آمریکا و متحدانش با برکشیدن احمد شفیق به عنوان نماینده سکولارها و طرفداران رژیم سابق – حامیان ادامه پیوند مصر با اسرائیل- در پی آن بودهاند که این اقلیت کم جمعیت و حداکثر ۱۰ درصدی- در انتخابات پارلمان- را یک «اقلیت بزرگ»! جلوه دهند. اقلیتی که براساس پروژه یاد شده فقط چند درصد ناچیز با تودههای عظیم مسلمان و انقلابی مصر فاصله دارد! و سپس با استناد به این «اقلیت بادکنکی» و «درشت نمایی» شده از حاکمیت بعدی مصر، سهم خواهی کنند!
دیروز شبکه تلویزیونی CNN دو خبرنگار بین المللی و برجسته خود، کریستین امانپور و «بنی ودمن» را به میدان التحریر قاهره فرستاده و با قطع برنامههای عادی گزارش پیوستهای از مراحل مختلف، قرائت بیانیه رئیس کمیسیون عالی انتخابات، شور و تحرک مردم در این میدان، اعلام نتیجه نهایی و نهایتاً عکس العمل پرشور مردم به بینندگان خود ارائه میکرد. نکته درخور توجه اینکه دوربینهای شبکه CNN و همزمان با آن شبکه بین المللی B. B. C و «یورونیوز» روی جمعیت میدان التحریر زوم شده بود و در حالی که «بنی ودمن» و «کریستین امانپور» هر از چندگاه تأکید میکردند هواداران احمدشفیق در نقطه دیگری از شهر قاهره تجمع کردهاند، حتی یک صحنه از این تجمع مورد ادعا را نیز نشان ندادند! و با استفاده از یک ترفند رسانهای، تنها به نشان دادن صحنهای از تجمع تعدادی از مردم در یکی از خیابانهای قاهره، آنهم از فاصله زیاد و بیآنکه پلاکارد و یا شعاری از جانب آنان قابل دیدن یا شنیدن باشد بسنده کردند! دقیقاً همان ترفندی که در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ به آن متوسل شده بودند!
گفتنی است در طول گزارش یاد شده، کریستین امانپور بیش از ۴ بار به مصاحبهای که چند روز قبل با محمد مرسی داشت اشاره کرده و میگفت از وی پرسیدم، در صورت پیروزی و تکیه زدن بر کرسی ریاست جمهوری مصر، کشور خود را با الگوی «ترکیه» اداره میکنید یا الگوی ایران؟ و میافزود آقای مرسی به این پرسش من پاسخ روشنی نداد. ولی در یکی از ۴ نوبت یاد شده به جمعیت انبوه میدان التحریر و فریادهای الله اکبر آنها اشاره کرد و گفت؛ بعید است که آنها در پی الگوی ترکیه باشند. و بالاخره باید گفت، یکی از اشتباهات فاحش اخوان المسلمین که خیلی زود با پی آمد ناگوار و تلخ آن روبرو شدند، اجازه حضور به عوامل وابسته رژیم سابق و سپردن اختیارات حساس و تعیین کننده به آنان بوده است و حال آنکه انتظار میرفت عرصه کشور انقلابی خود را از حضور این جرثومههای فساد و تباهی و وابستگان نشان دار آمریکا و اسرائیل پاکسازی کنند. خواستهای که مردم مسلمان و انقلابی مصر بارها بر آن تأکید ورزیده و بعد از بیانیهها و احکام اخیر شورای نظامی برای مقابله با آن کفن پوشیده و به صحنه آمده بودند. امروزه نگاهی به خواستههای اعلام شده مردم مصر به وضوح حکایت از آن دارد که حذف مقتدرانه و بیملاحظه عوامل رژیم سابق اولین انتظار آنان از رئیس جمهور منتخب خویش است و بدیهی است که حاضر نیستند دستاوردهای انقلاب اسلامی خود را با پس ماندههای وابسته به رژیم سابق تقسیم کرده و به یک «اقلیت بادکنکی» که ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل است در اداره و مدیریت نظام برخاسته از انقلاب و آموزههای اسلامی مصر، اجازه سهم خواهی بدهند!
Sorry. No data so far.