علیرضا قزوه
دوباره سایهٔ ماه کریمی از سرم کم شد
به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد
سلامای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر
که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد
رجب ماه علی (ع)، ماه محمّد (ص)، ماه زهرا (س) بود
که با هجران هادی (ع)، ماه شادی محو در غم شد
خوشا عطر امام باقر (ع) و جود «اباجعفر» (ع)
که در ماه رجب، شیرازهٔ اسلام محکم شد
رجب یعنی وفا، یعنی وفات زینب کبری (س)
که هر جا نام زینب بر زبان آمد محرّم شد
جهان بیماه شعبان رنگ آسایش نخواهد دید
ببین بر درد دنیا، خندهٔ آن ماه، مرهم شد
دوباره خنده کردم، گریه کردم، تشنه جان دادم
دوباره کربلا در پیش چشمانم مجسّم شد
حسین (ع) و اکبر و سجاد (ع)، دلتنگ ابالفضلاند
شگفتا شادی شعبان، محرّم در محرّم شد
سر ماهِ بنی هاشم به روی نیزهٔ خورشید
سر خورشید، روزی پیش ماه هاشمی خم شد
به شعبان میرسی دلتنگ، شادان، نیمه جان، زخمی
دوباره باید آدم شد، دوباره باید آدم شد
دوباره نیمهٔ شعبان و دلتنگان بیتابش
دوباره باید از چشم انتظاران همین دم شد
Sorry. No data so far.