شنبه 30 ژوئن 12 | 09:35

طلبه‌ها چگونه ازدواج می‌کنند؟

رضا تاران

مهم‌ترین مساله‌ای که در بحث ازدواج طلبه‌ها وجود داره بحث معیشته که طلبه‌ها قبل ازدواج می‌گن آخه ما که درآمدی نداریم با این شهریه‌ای که می‌دن نمی‌شه که زندگی کرد، خونه گرفت، و… این سوال‌ها رو که از طلبه‌های بالا‌تر و اساتید می‌پرسن…


رضا تاران – طلبه‌ها در چند سالگی ازدواج می‌کنند؟ مشکلات پیش روی ازدواج را چگونه حل می‌کنند؟ با چه کسانی ازدواج می‌کنند؟ در مراسم خواستگاری چه بحثهایی مطرح می‌کنند؟ دوران نامزدی را چگونه می‌گذرانند؟ مراسم عروسی آن‌ها چگونه برگزار می‌شود؟ سوالهایی که دانستن آن‌ها در این روزهای شعبان جذابیتهای خود را دارد.

طلبه‌ها درچند سالگی ازدواج می‌کنند؟ طلبه‌ها وقتی وارد حوزه می‌شن با توجه به سن و سالی که دارن می‌گن که ده سال اولو نباید حتی به ازدواج فکر بکنی و باید بفکر درس و بحث باشی، در همین زمینه نقل قولهایی رو از بزرگان می‌ارن که مثلا تا سی سالگی فقط درس خونده وازدواج نکرده و مجتهد یا فیلسوف شده و یا اینکه احادیثی رو پیدا می‌کنن که جمع شدن علم با ازدواج رو رد کرده، خلاصه با توجه به اینکه هنوز حس نیازی در این زمینه وجود نداره تئوریهایی تولید می‌شه که فعلا درس و بحث اساس کاره و بیخیال ازدواج. اما دوسه سال اول که می‌گذره و طلبه یه کم از نظر سن و سال بزرگ‌تر می‌شه بمرور مساله ازدواج براش مهم‌تر جلوه می‌کنه وجهت مشروعیت یابی این کار اولش با دوستان طلبه حرف ازدواج رو مطرح می‌کنه واینکه پیامبر ص فرموده که ازدواج سنت منه و هرکسی از این سنت دوری کنه از من نیست بعد می‌گن که در رساله داریم که هرکسی ترس از افتادن به گناه داشته باشه واجبه که ازدواج کنه و این آغاز ماجراست، اساتید اخلاق که به حوزه میان برای سخنرانی یواشکی در برگه‌ای نوشته شده که نظرتون در مورد ازدواج در سن پایین چیه؟ اگه این استاد پاسخ مساعد بده خب دیگه نور علی نوره چرا که یه استاد هم حمایت کرده اما اگه جوابش منفی باشه طلبه سعی می‌کنه یه جوری مشروعیت این جوابو زیر سوال ببره. خلاصه این روند ادامه داره تا اینکه طلبه‌ها در سال چهارم کتاب نکاح که همون بحثهای ازدواج باشه رو بعنوان متن درسی می‌خونن که البته عجب کتابی هم هست دیگه خیلی از طلبه‌ها خودشونو آماده ازدواج می‌کنن یواش یواش باید آستین بالا بزنن، بر همین اساس اکثر طلبه‌ها در سنهای بین۱۹ تا ۲۵ سال ازدواج می‌کنن البته یه عده‌ای هم هستن که به هر دلیلی در سنین بالا‌تر ازدواج می‌کنند.

ابهامات و سوالات قبل از ازدواج: مهم‌ترین مساله‌ای که در بحث ازدواج طلبه‌ها وجود داره بحث معیشته که طلبه‌ها قبل ازدواج می‌گن آخه ما که درآمدی نداریم با این شهریه‌ای که می‌دن نمی‌شه که زندگی کرد، خونه گرفت، و… این سوال‌ها رو که از طلبه‌های بالا‌تر و اساتید می‌پرسن با یه پاسخ مواجه می‌شن: خداوند خودش ضامن معیشت و ازدواجه باید بخدا اعتماد کرد، ما هم که می‌خواستیم ازدواج کنیم با دست خالی شروع کردیم و شکر خدا مشکلی هم پیش نیومد باید با قناعت زندگی کرد. همین پاسخ برای طلبه که البته یکم بدنشونم داغه کافیه که اقدامات رو شروع کنن. یکی دیگر از مشکلات، خانواده است اخه بعضی از خانواده‌ها می‌گن که بابا با جیب خالی نمی‌شه که زن گرفت، اما خب طلبه‌ها که ید طولائی در رایزنی و مجاب کردن دیگران دارن بالاخره خانواده رو راضی می‌کنن.

با چه کسانی ادواج می‌کنند؟ البته نمی‌شه یه قاعده کلی در این زمینه صادر کرد اما معمولا دنبال دختر خانمی هستن که اولا با ایمان باشه و تحصیلکرده و با زندگی طلبگی هم بتونه بسازه البته بحث قیافه ظاهری هم که واسه خودش مبحث دیگه است، طلبه‌ها معمولا ممکنه از فامیلهاشون زن بگیرن چرا که شناخت بهتری ازشون وجود داره و وقتی فرهنگ‌ها بهم نزدیک باشه خب زندگی بهتر اداره می‌شه، دوستان طلبه هم کسانی رو بهم معرفی می‌کنن مثلا طلبه‌ای می‌گه من یه دختر عمه دارم که اصلا خدا اینو آفریده برا تو، یا اینکه می‌گه ما یه همسایه داریم ماشاالله از خانمی هیچی کم نداره، البته خیلی از طلبه‌ها هم با خواهر دوستشون ازدواج می‌کنن، البته طلبه‌های حوزه خواهران هم جای خود دارن، وقتی در حوزه برادران صحبت از حوزه خواهران می‌شه طلبه‌های مجرد یه لبخندی می‌ززن و بفکر فرو می‌رن، خیلی از طلبه‌ها با دختران طلبه ازدواج می‌کنن. البته در بین خانمهای طلبه‌ها خانمهایی با تحصیلات مختلف بچشم می‌خورن مثلا بعضیاشون طلبه هستن بعضی پرستار بعضی مهندس بعضی هم رشته‌های دیگرو خوندن. بعضیا که از دور دارن به طلبه‌ها نگاه می‌کنن با خودشون می‌گن کی می‌اد زن اینا بشه، اما واقعیت اینه که کم نیستن دخترهایی که دوس دارن با طلبه ازدواج کنن.

مراسم خواستگاری: بعد اینکه دختر خانم شناسایی شد که البته یه مدتی زمان می‌بره طلبه، مادر و خواهرشو می‌فرسته که دخترو ببینن و خب معلومه که دل تو دلش نیست که اینا چی می‌گن بعد اینکه خواهرو مادر نظر مثبت داشت، در یه جلسه دیگه طلبه بهمراه مادرش می‌ره که با دختر خانم صحبت کنه و به دختر می‌گه که شرایط زندگی من اینه که می‌خوام در راستای اسلام حرکت کنم راه من سختیهای زیادی داره، باید با نداری بتونی بسازی، ممکنه توی خیابون یه کسی بمن حرف بد بزنه، من برای ادامه تحصیل می‌خوام برم قم می‌تونی با من بیای شهر غریب و نکته مهمی که وجود داره و شاید بعضا به توافق منجر نشه بحث لباس روحانیته بعضی از دختر‌ها قبول نمی‌کنن که شوهرش آیندش لباس روحانیت بپوشه و سر همین مساله ممکنه خواستگاری بهم بخوره و تموم بشه. البته بعضی از دخترخانم‌ها هم هستند که برا طلبه شرط می‌ذارن که حتما باید لباس روحانیت بپوشی و تا اخر هم درنیاری، بعضی از دختر‌ها مثلا می‌پرسن که نظرت در مورد آقا چیه، منظورشون مقام معظم رهبریه و این یعنی چک کردن دیدگاههای سیاسی، خلاصه اینکه اگه به توافق برسن باید بزرگ‌تر خانواده‌ها در مورد مهریه و… صحبت کنن. بعضی از طلبه‌ها چهارده تا سکه بهار آزادی رو مهریه قرارمیدن و این درصورتیه که دو طرف خیلی باهم از نظر فکری نزدیک باشن، بعضیام مهریه‌های بالایی رو می‌گن که البته از ارقام نجومی خبری نیست.

دوران نامزدی: دوران نامزدی یکی از خاطره انگیز‌ترین دوران‌ها برای همه است طلبه‌ها هم خب در این دوران رفت و آمد زیادی باهم دارن و این اواخر هم با پیدایش موبایل و… دیگه ارتباط ردیف ردیفه. گاهی اوقات هم طلب‌ها با همسرش می‌رن بیرون مثلا باهم نماز جمعه می‌رن، دعای توسل می‌رن، پارک می‌رن، گاهی باهم می‌رن بستنی بخورن البته اگه طلبه لباس روحانیت نداشته باشه. گاهی هم می‌رن بازار برای خرید و… دختر خانمی که قبول کرده با طلبه زنگی کنه خب معلومه که در بحث خرید خیلی گیر نمی‌ده و یه جوری کنار می‌اد و سعی می‌کنه در کمال سادگی رضایت همسرشو داشته باشه و البته طلبه هم هرچی می‌تونه سعی می‌کنه کم نذاره. اما باید بگم که صفا و سادگی خیلی محسوسه. در بحث خرید حلقه طلبه‌ها حلقه طلا برای خودشون نمی‌گیرن و معمولا یه حلقه‌ای با جنس نقره یا… می‌گیرن.

مراسم عروسی: مهم‌ترین مساله برای طلبه‌ها در مراسم عروسی اینه که باید مراسم طوری برگزار بشه که گناهی اتفاق نیفته مثلا از رقص و آهنگ متداولی که در بعضی از عروسی‌ها وجود داره اینجا خبری نیست، بعضی از طلبه‌ها می‌رن یه سفر زیارتی و بعدشم یه مهمونی می‌گیرن وشامی می‌دن و بقیه هم میان و تبریک می‌گن، بعضیم مراسم می‌گیرن و از یه نفر از دوستاشون که مدیحه سرایی یا سرود می‌خونه دعوت می‌کنن بیاد بخونه که البته با کف زنی و شادی همراهه، بعضی از دوستان داماد هم یه شعرهایی در مدح و ذم داماد ساختن و میان می‌خونن و خلاصه خوش می‌گذرونن، البته صدای صلوات و یه دعای فرج هم گاهی شنیده می‌شه اما چیری که جالبه اینه که خیلی از فامیلهای داماد وعروس که همچین مراسمی ندیدن گاهی تعجب می‌کنن بعضیا خوششون می‌اد بعضیام خوششون نمی‌اد اما اونکه برا طلبه مهمه اینه که در عین حال که شادی برقراره اما رضایت خداوند جلب بشه. و اینگونه است آغاز زندگی یک طلبه.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.