یاسر نورعلیوند- کشورهای اروپایی رهیافتهای متفاوتی را در برخورد با اقلیتهای مسلمان اتخاذ کردهاند که از اقدامات در جهت یکسانسازی تا سیاست مبتنی بر بیاعتنایی و نادیده گرفتن مسلمانان در نوسان بوده است.
اما صرفنظر از الگوهای خاص هر کشور، یک وضعیت کلی و عمومی در سطوح افکار عمومی، آکادمیک و سیاسی در اتحادیه اروپا در خصوص مسلمانان حاکم است و در این رابطه ادبیات مشترکی در سطح اروپا شکل گرفته است که از جمله آن میتوان به سیاست ترویج اسلام اروپایی به عنوان راه حلی برای کاهش تنش در جوامع داخلی اروپا اشاره کرد.
اصطلاح «یورو-اسلام»[۱]که تقریبا هم معنی با اصطلاح «اسلام اروپایی»[۲] است نخستین بار از سوی بسام طیبی در سال ۱۹۹۲ برای جایگزینی با عبارت «اسلام ادغام شده در جامعه اروپایی» به کار رفت. این مفهوم از طرف گروهی از متفکران مسلمان اروپایی، اسلامشناسان غربی، مسئولان حکومتی و رسانهها برای حل چالش حضور مسلمانان در اروپا ترویج میشود.
مولفه مفهومی اصلی «اسلام اروپایی» عبارت است از باز تعریف تفسیری از اسلام که با ارزشهای اروپایی در تضاد نباشد. اسلام اروپایی دلالت بر گرایش لیبرال و سکولار از اسلام در اروپا دارد که با ارزشهای اروپایی هماهنگی دارد. ایده اسلام اروپایی که برخی از نویسندگان همچون بابی سعید از آن تعبیر به «پروژه اسلام اروپایی» میکنند، قرار است جای اعتقادات مسلمانان اروپایی را بگیرد یا دست کم با حفظ جایگاه اعتقادات پیشین، کمر به تغییرشان ببندد.
اگر چه گفتمان کاملا همگونی در ایده اسلام اروپایی مشاهده نمیشود، اما «سکولار کردن» یا فرایند «سکولاریزاسیون» عنصر محوری ایده اسلام اروپایی است.
شایان ذکر است که مفهوم اسلام اروپایی از مفاهیمی است که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و در راستای بحث ادغام و همگرایی و با هدف ارائه نسخهای از اسلام که با ارزشهای اروپایی سازگار باشد، مطرح گردید. مفهوم اسلام اروپایی علاوه بر محافل فکری، مورد توجه دولتهای اروپایی نیز قرار گرفته است.
پس از ناکامی بسیاری از الگوهای ادغام و همگرایی مسلمانان در کشورهای اروپایی، محافل فکری و سیاسی اروپا به این نتیجه رسیدهاند که از طریق ارائه الگویی خاص از اسلام تحت عنوان اسلام اروپایی که شاخصه ها و مولفه ها و نیز شیوههای تبلیغی خاص خود را داشته باشد، میتوانند تهدیدهای متصور از حضور اسلام در اروپا به ویژه اسلام سیاسی را کنترل نمایند.
از جمله مهمترین اقداماتی که برای تحقق مفهوم اسلام اروپایی صورت گرفته این است که، تلاش میشود تا مبلغان و حاملان اسلام در اروپا با الگوهای اروپایی سازگار شوند. بنابراین، تلاش شده است تا ساختارهای محلی برای تربیت امام جماعت در خود اروپا فراهم گردد. در سالهای اخیر برای تربیت روحانیون، مدارسی در پاریس، روتردام، بورگاندی و ولز تاسیس شده است.
همچنین، تشکیل سازمانهای اسلامی با مساعدت و تحت نظر دولتهای اروپایی در راستای عملیاتی کردن مفهوم اسلام اروپایی در سالهای اخیر شدت گرفته است. دولت فرانسه در سال ۲۰۰۳ شورایی را تحت عنوان «شورای فرانسوی دین اسلام»[۳] تشکیل داد که در قالب آن بتواند فعالیتهای مذهبی مسلمانان را در چارچوب واحد زیر نظر داشته باشد.
شورای اسلامی بریتانیا نیز که در سال ۱۹۹۶ تشکیل شد، گسترش یافت و حدود ۴۸۰ سازمان تحت پوشش را دارد. این کشور همچنین نهادی را با عنوان «هیات امنای ملی مساجد و امامان جماعت»[۴] تاسیس نمود که هدف آن وضع رویهها و قواعد واحد برای مساجد این کشور در موضوعاتی چون استخدام امامان جماعت و مبارزه با افراطگرایی میباشد.
در واقع، در توجیه ایده اسلام اروپایی ابراز میشود که ایجاد یک مدل اروپایی-اسلامی میتواند فراهم آورنده چارچوبی باشد که مولفههای لازم برای تلفیق مسلمانان با جامعه اروپایی را بدون اینکه آن ها هویت اسلامیشان را از دست بدهند، فراهم آورده و جوامع اروپایی را نیز به گونهای بازسازی کند که آن ها پذیرای مسلمانان بوده و بدین سان بخش رو به رشدی از شهروندی اروپایی تشکیل شود.
از سوی دیگر، نیلسن جورجن با تحلیلی از جامعه شناسی مهاجرت مسلمانان در اروپا، واکنشهای اسلامهراسانه به خواستها و تمایلات اجتماعی مسلمانان اروپایی را منشاء حرکتی از جانب مسلمانان برای به وجود آوردن اسلام اروپایی میداند. نیلسن به زعم خود فرایند پیچیدهای را وصف میکند که در آن مسلمانان به دنبال خواستههایی نظیر تفکیک جنسیتی مدارس، حمایت دولتی از مدارس مسلمانان و شناسایی حقوق خانواده اسلامی از سوی دولت بودند، اما نتیجه تنها تنش سیاسی بود.
بسیاری از جامعهشناسان غربی در تحلیلهای خود ابراز میکنند که هویت مذهبی مهاجران در طول زمان از بین خواهد رفت؛ به دلیل اینکه مهاجران نیاز دارند خود را با فرهنگ غالب هماهنگ کنند. نیلسن به شدت این تحلیل سادهانگارانه را رد میکند و در عین حال معتقد است مشکلات زیادی در راه حفظ نظام عقیدتی اسلامی در اروپا پیش روی مسلمانان است.
مساله این نیست که اکثریت مهاجرانی که به اروپا سرازیر میشوند به اسلام به عنوان یک دین اعتقاد دارند، بلکه مساله مهمتر این است که آنها هوادار چه برداشتی از اسلام هستند. اگر یورو-اسلام را پذیرفته باشند خطری اروپا را تهدید نمیکند.
اروپایی شدن اسلام تنها در صورتی محتمل است که اصلاحات دینی مورد پذیرش مسلمانان واقع شود. یورو- اسلام باید از طریق کانالهای آموزشی نهادینه شده و بر خط مشی ادغام مسلمانان در جامعه اروپایی صحه گذارد. به بیان دیگر، هدف طیبی از یورو-اسلام فراهم کردن رهنمودهایی راهبردی برای ادغام مهاجران مسلمان در جامعه اروپایی است.
موفقیت این ادغام بسته به آن دارد که مسلمانان اروپایی شکلی از اسلام را بپذیرند که ارزشهای سیاسی غرب را پذیرفته باشد. یورو-اسلام با ایده اروپایی سازگار است که بر پایه ارزشهای دموکراسی سکولار، حقوق بشر انسانی، کثرتگرایی، جامعه مدنی، فرهنگ روشنگری تساهل و درک مدارای دینی فراسوی مدارایی که در حق اهل کتاب اعمال میشود، بنا شده.
قومزدایی و ذاتناانگاری هویت اروپاییان به تازهواردان اجازه میدهد اروپایی شوند. از سوی دیگر مسلمانان مهاجر هم نیاز به بازتعریف هویت خود دارند و باید خود را با تمدنی که به آنها مأوا داده هماهنگ کنند. پیش فرض یورو-اسلام این است که مسلمانان، بدون رها کردن هویت اسلامی یا طرد هویت اروپایی، میتوانند به اعضای پیکره اروپایی که در آن زندگی میکنند، تبدیل شوند.
به هر صورت، این نگرش که هنوز مراحل تکاملی خود را طی مینماید، بر این باور است که پذیرفتن «اسلام اروپایی» از سوی مسلمانان، نه تنها به آنان در جهت ادغام در جوامع اروپایی کمک میکند، بلکه در جریان این جامعهپذیری، ارتباطات احتمالی مسلمانان با کشورهای خارج از اروپا نیز کمرنگ خواهد شد. مسأله از آنجا آغاز میشود که برخی از دولتهای اروپایی (از جمله فرانسه) و نیز افکار عمومی آنها، اسلام «اروپایی» را معادل اسلام «لیبرال» میدانند. بنابراین آنها طبق این برداشت، از مسلمانان میخواهند تا اصول بنیادین اسلام را به الگوی غرب مذهب منطبق سازند.
البته لازم به ذکر است که سیاست ترویج «اسلام اروپایی» تنها سیاست اجرایی دولتهای اروپایی در مواجهه با چالش مسلمانان نخواهد بود و به نظر میرسد موازی با دیگر سیاستها مدنظر خواهد بود. این سیاست اساسا برنامهای مبتنی بر فرهنگسازی منطبق بر ارزشهای اروپایی با رنگ و لعاب اسلامی است که به نظر میرسد به عنوان یک سیاست نرم همواره در دستور کار خواهد بود.
پر واضح است که سیاست ترویج اسلام اروپایی با توجه گسترش روز افزون موج بیداری اسلامی در سراسر جهان اسلام و مسلمانان ساکن در اروپا راه به جایی نخواهد برد. البته نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که به طور کلی کشورهای اروپایی در مورد نحوه و شیوه مقابله با چالش حضور مسلمانان در این کشورها دچار سردرگمی و در دستیابی به یک سیاست مفید و کارآمد عاجز و ناتوان شدهاند.
از این رو میتوان گفت، اتخاذ سیاست از پیش شکست خوردهای همچون ترویج ایده اسلام اروپایی به وضوح بیانگر این عجز و ناتونی اروپاییان در مقابله با مسلمانان ساکن در این کشورها است.
منابع؛
حسینزاده راد، کاوه (۱۳۹۰)، «یک بدیل برای اسلام سیاسی»، مجله خبری تحلیلی مهرنامه، سال دوم.
شیرغلامی، خلیل (۱۳۸۸)، «جایگاه اجتماعی و سیاسی مسلمانان در اروپا»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و سوم، شماره ۱ (تابستان)، صص ۳۹۵-۴۴۹٫
مجیدی، محمدرضا و محمدمهدی صادقی (۱۳۹۱)، «تاملی انتقادی در مفهوم و ایده «اسلام اروپایی»»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره اول، صص ۱۴۸-۱۱۳٫
[۱] .Euro-Islam
[2] .European Islam
[3] – The French Council for the Muslim Religion
[4] – Mosques and Imams National Advisory Board
Sorry. No data so far.