سه‌شنبه 17 جولای 12 | 12:50

مبانی نبرد اطلاعاتی ایران و غرب

مهدی محمدی

این کاملا درست است که ایران و غرب درگیر یک نبرد اطلاعاتی سنگین و سطح بالا با یکدیگر هستند‌ اما آیا واقعیت آنچه در صحنه نبرد اطلاعاتی ایران و غرب می‌گذرد، همان است که روایتگران آمریکایی و اسرائیلی می‌گویند؟


مهدی محمدی- این کاملا درست است که ایران و غرب درگیر یک نبرد اطلاعاتی سنگین و سطح بالا با یکدیگر هستند‌ اما آیا واقعیت آنچه در صحنه نبرد اطلاعاتی ایران و غرب می‌گذرد، همان است که روایتگران آمریکایی و اسرائیلی می‌گویند؟

اخیرا چند نویسنده آمریکایی و اسرائیلی از جمله یوسی ملمان، تحلیلگر هاآرتص در امور امنیتی و دیوید سانجر که همین موقعیت را در روزنامه نیویورک تایمز دارد، کتاب‌هایی منتشر کرده‌اند که ادعا شده توصیفی از ابعاد پنهان و عمدتا ناگفته نبرد اطلاعاتی ایران و غرب است. یکی از این کتاب‌ها عملیات سایبری آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی علیه برنامه هسته‌‌ای ایران را توصیف می‌کند و دیگری روایتی است از ترور دانشمندان هسته‌‌ای ایران از سوی صهیونیست‌ها.

نبرد اطلاعاتی ایران و غرب البته چیز جدیدی نیست. در واقع سابقه این موضوع به نخستین روزهای پس از انقلاب بازمی‌گردد؛ زمانی که غربی‌ها تصور می‌کردند با خلأ یک جامعه اطلاعاتی نیرومند در ایران مواجه هستند. اما نسخه جدید این نبرد مشخصا محصول فتنه 88 است. پس از فتنه به 2 دلیل عملیات اطلاعاتی مجددا به فهرست گزینه‌های فشار غرب علیه ایران بازگشت. نخستین دلیل این بود که بر اثر خیانت‌های جریان فتنه و بی‌ثباتی‌های مقطعی که در آن زمان ایجاد شد، این تحلیل در ذهن غربی‌ها به‌وجود آمد که نوعی از هم‌گسیختگی امنیتی در ایران وجود دارد و بنابراین زمان برای وارد کردن ضربه‌های کاری در حوزه‌های نیمه‌سخت به ایران مناسب است. شاید به همین دلیل بود که برای نخستین بار پس از انقلاب سیلی از گروه‌ها و شبکه‌های تروریستی به سمت ایران گسیل شدند و امکانات پشتیبانی و لجستیکی فراوانی برای آنها تدارک دیده شد. دلیل دوم به راهبردی باز‌می‌گشت که آمریکایی‌ها پس از مشورت با جریان فتنه برای حداکثری کردن فشار بر ایران طراحی کردند. آن راهبرد در خلاصه‌ترین بیان این بود که عملیات اطلاعاتی باید با گزینه‌های دیگر مانند ایجاد تهدید معتبر نظامی، تحریم، عملیات روانی و رسانه‌ای، مذاکره و حمایت از جریان فتنه در داخل ترکیب شود تا بتواند در میان‌مدت – در زمانی حدود 3 تا 5 سال- به تغییر محاسبات راهبردی ایران درباره موضوعاتی مانند برنامه هسته‌‌ای بینجامد.

به علاوه تصور غربی‌ها این بود که اگر بتوانند دور جدیدی از عملیات اطلاعاتی در ایران را آغاز کنند، حداقل 3 اتفاق رخ خواهد داد. نخست اینکه نوعی رعب و وحشت فراگیر از احتمال وقوع مستمر تهدیدهای نیمه‌سخت درون جامعه ایران به‌وجود خواهد آمد و اقتدار و کفایت امنیتی نظام زیر سوال خواهد رفت. برخی دوستان داخلی طرف‌های غربی به آنها این مشورت را داده بودند که اگر بتوانند از نظام اقتدارزدایی کنند، امکان ازسرگیری مجدد ناآرامی‌های خیابانی وجود دارد. دلیل دوم این بود که غربی‌ها تصور می‌کردند با ناامن جلوه دادن فضا قادر خواهند بود دانشمندان ایرانی را از مشارکت در پروژه‌های حساس نظام بازدارند و عملا پروژه‌های علمی و صنعتی حساس کشور را از کادرهای نخبه خالی کنند. سومین دلیل هم البته به این بازمی‌گشت که مدت‌هاست غربی‌ها تصور می‌کنند باید در مقابل ایران زمان بخرند و از طریق کند کردن روند برنامه‌های علمی و صنعتی ایران بویژه در حوزه‌های دفاعی و فناوری‌های سطح بالا، زمانی ایجاد کنند تا بشود در آن زمان برای تدوین یک راهبرد کارآمد در مقابل ایران تامل کرد.

بنابراین این نکته بسیار مهم است که توجه شود عملیات اطلاعاتی در واقع یکی از مهم‌ترین تاکتیک‌های غرب برای خرید زمان در مقابل ایران است؛ چیزی که ظاهرا بویژه آمریکایی‌ها بشدت به آن محتاجند. حال سوال این است که ابعاد این موضوع چگونه بوده؟ هدف افشاگری‌های اخیر در این باره چیست؟ و آینده محتمل این نبرد چه خواهد بود؟

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.