با اشاعهٔ موج بیداری اسلامی در منطقه، مردم «یمن» نیز به پا خاسته و درصدد سرنگونی علی عبدالله صالح برآمدند. مقاومت یمنیها در برابر دیکتاتور مورد حمایت غرب، دولتهای ارتجاعی منطقه در شورای همکاری خلیج فارس را بر آن داشت تا با تهیهٔ طرحی مزورانه، هم صالح را از خطر محاکمهٔ مردمی رهانده و هم نظام حاکم را حفظ کند. با اجرایی شدن این طرح و فرار علی عبدالله صالح، انقلاب مردم یمن وارد فاز جدیدی شده است.
برای تحلیل شرایط کنونی انقلاب این کشور و بررسی آیندهٔ انقلاب، به مصاحبه با «عصام العماد»، رئیس سابق مجلس اعلای شیعیان یمن و از فعالان حوزهٔ جنبشهای اسلامی نشستهایم که شرح آن در ادامه میآید. ایشان دکترای علوم کلامی خود را از جامعه المصطفی قم اخذ نموده و در حال حاضر، استاد حوزه و دانشگاه هستند.
وضعیت کنونی انقلاب یمن را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما انقلاب مردم این کشور در چه مرحلهای به سر میبرد؟
انقلاب یمن در حال حاضر در گامهای اول برای تحقق اهداف خود به سر میبرد. نمیتوان گفت تمام اهداف این انقلاب برآورده شده است، اما میتوانیم بگوییم بیداری اسلامی که در یمن یا دیگر کشورهای عربی رخ داده است، فضایی از بیداری سیاسی و فرهنگی را در بین ملتها به وجود آورده است. علیرغم تلاشهای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، مانند عربستان سعودی یا آمریکا، آنها نمیتوانند به راحتی انقلابیون را فریب دهند.
همهٔ طیفهای یمن، اعم از اسلامگرایان، لیبرالها، اهل سنت، شیعیان، زیدیها و حوثیها، علیرغم اختلافهای داخلی، بین حزبی و مذهبی، دارای یک دیدگاه استراتژیک و متحد هستند و از بیداری به نسبت قابل توجهی برخوردار شدهاند. بر این باوریم که انقلاب یمن در مرحلهٔ اطمینانبخشی خوبی قرار دارد. در دهههای گذشته، کشورهایی مانند عربستان به راحتی طرحهای توطئهآمیز خود را به طور مخفیانه در یمن اجرا میکردند و رسانههای وابسته به «علیعبدالله صالح» بهگونهای ادعا میکردند که ایران در امور این کشور دخالت میکند. شرایط به گونهای بود که اگر شخصی از فرهیختگان یا سیاسیون اعتراض میکرد، با انتقادهای شدیدی مواجه میگردید.
ایمان دارم که ملت یمن پس از این انقلاب، هیچ وقت مانند گذشته نخواهند بود و توطئهها برضد آنها ناکام خواهند ماند. این بیداری مردم در طول تاریخ معاصر یمن بیسابقه است. برای مثال، اکنون آمریکا و عربستان برای اجرای یک طرح مجبورند حضور فیزیکی داشته باشند و دیگر نمیتوانند مخفیانه عمل کنند، چرا که زیر نظر مردم هستند. به نظر بنده، انقلاب مردمی یمن، حتی پس از اجرای طرح شورای همکاری خلیج فارس با حمایت آمریکاییها، موفق شد مهمترین هدف خود، یعنی خلع علی عبدالله صالح از قدرت را محقق سازد. این انقلاب همچنان ادامه پیدا خواهد کرد تا تمام اهداف خود را محقق سازد. احزاب و گروههای سیاسی معتقدند که صالح جزء کوچکی از اهداف انقلاب است، اما برکناری وی، کار بسیار بزرگی بود که مردم این کشور آن را انجام دادند.
انقلاب یمن کاملاً با انقلاب مصر و تونس متفاوت است. عامل اصلی تأخیر افتادن در تحقق اهداف انقلاب یمن، تفاوتهای این کشور با تونس و مصر است. در مصر اخوان المسلمین با سابقهٔ تاریخی ۸۰ ساله و حضور شخصیتهایی همانند «جمال البنا»، «سید قطب» و «محمد عبده» از ساختار منظمی برخودار است و به همین دلیل آنها توانستند در مدت زمان کوتاهی پیروز شوند. در تونس نیز وضعیت به همین گونه است و حزب نهضت اسلامی به رهبری «راشد الغنوشی» برای پیروزی از تجربهٔ چندسالهٔ خود بهره گرفت، اما یمن دارای چنین ساختاری نیست و مردم این کشور درگیر مسائل دیگری هستند.
انقلاب یمن باید پله به پله پیش رود و از انقلابهای مصر و تونس تقلید نکند، چرا که شرایط آنها متفاوت است. یقیناً انقلاب این کشور نیز با کمی تأخیر نسبت به انقلابهای دیگر پیروز خواهد شد. رسیدن شخصیتهایی همچون «محمد مرسی» و «راشد الغنوشی» از زندان به پستهای مهم خدمتگزاری، بیانگر بیداری اسلامی واقعی در کشورهای عربی است.
آیا گروههای مختلف یمنی در دولت آیندهٔ این کشور، پس از انتخابات ریاست جمهوری، سهیم خواهند بود؟
به نظر میرسد احزاب و گروههای مختلف سیاسی در این موضوع محافظهکارانه برخورد میکنند. آنها میخواهند نحوهٔ اجرای انتخابات و وضعیت و متغیرها را بسنجند و سپس تصمیم به شرکت یا عدم شرکت بگیرند؛ چرا که بیش از یک سال برای انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است، اما این گروهها مذاکرههای خود را آغاز کردهاند.
اگر این احزاب و گروهها تصمیم به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بگیرند، حضور حوثیها، شیعیان، سلفیها و حتی لیبرالها را در انتخابات چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد که دولت آینده نمیتواند این گروهها و احزاب را نادیده بگیرد، چرا که برقراری امنیت یمن منوط به مشارکت تمام این احزاب و گروههاست و اگر یکی از آنها را شرکت ندهند، امنیت یمن امکانپذیر نخواهد بود و هر کابینهای سرکار بیاید، سقوط خواهد کرد. در گذشته مسئلهٔ مشارکت طیفهای مختلف و حضور در صحنهی سیاسی وجود نداشت، اما پس از انقلاب و بیداری اسلامی این مسئله در این کشور به یک فرهنگ تبدیل شده است. امروز همهٔ گروهها به مذاکرهها و نتیجهبخش بودن آن برای رسیدن به یک هدف یا پیاده کردن یک استراتژی، ایمان دارند.
قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای چه نقشی در دولت آینده دارند؟
به طور طبیعی آمریکا و عربستان از دخالت در یمن دست برنمیدارند و آن را ترک نمیکنند. آنها به دنبال آرام کردن اوضاع در این کشور هستند، اما دیگر قادر نخواهند بود چنین کاری را انجام دهند، چرا که قطار انقلاب بیداری اسلامی راه افتاده است و دیگر هیچ کسی نمیتواند آن را متوقف کند. مردم یمن در حالت رقابت هستند و این سؤال را از خود میپرسند که چرا همهٔ انقلابها پیروز شدهاند و یمن تا کنون نتوانسته است تمام اهداف خود را محقق سازد؟ این موضوع عامل اصلی تحریک یمنیهاست.
بر این باورم که پیروزی انقلابها و بیداری اسلامی در مصر و تونس نشاندهندهٔ پیروزی انقلاب یمن در آیندهای نه چندان دور است، چرا که هماهنگیهایی بین انقلابیون این کشورها وجود دارد و مدتی بعد از سقوط حسنی مبارک، علی عبدالله صالح نیز سقوط کرد.
آیا میتوان نسبت به نتیجهبخش بودن انقلاب یمن امیدوار بود؟
بدون شک، میتوان به انقلاب یمن امیدوار بود، اما عامل زمان در یمن متفاوت است و شاید برای تحقق تمام اهداف، یک تا دو سال زمان لازم باشد. انقلابیون این کشور، اعم از حوثیها، زیدیها، شیعیان، اهل تسنن و لیبرالها، در یک سند اهداف انقلاب را برشمردهاند. همگی آنها این سند را امضا کردهاند و آن را در میدانهای شهرها قرار دادهاند. بنابراین تا تحقق کامل این اهداف، انقلاب یمن ادامه خواهد داشت.
Sorry. No data so far.