سه‌شنبه 24 جولای 12 | 05:43

علیرضا نوری‌زاده و تلاش برای یافتن آبروی از دست رفته

مشکل دیگر دوری از ایران و عدم امکان مشارکت خیلی از ایرانیان فرهیخته در آن‌ها بود. از طرف دیگر انقطاع اپوزیسیون از داخل کشور به حد وحشتناک رسیده و موجب شده دوستان غربی از این پس اعتمادی به نظریه‌ها و تحلیل‌های ما نداشته باشند. لذا تصمیم گرفته شد کنفرانس‌هایی با وجهه غیر سیاسی، که حساسیت حکومت ایران و شرکت کنندگان را برنیانگیزد، نزدیک مرزهای ایران برگزار شود


علیرضا نوری زاده«ناکامی جنبش سبز در سال ۸۸، بی‌عرضگی رهبران آن جنبش، اختلافات حاد بین طیفهای مختلف اپوزیسیون ایرانی، تحرکات موسوم به بهار عربی و بخصوص آغاز حرکت‌هایی علیه حکومت سعودی در عربستان از یک سو، و از طرف دیگر، در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در ایران موجب اعمال تغییرات گسترده‌ای در سازماندهی، ‌تاکتیک‌ها و نیز مدیریت اقدامات آتی علیه جمهوری اسلامی شده است».

علیرضا نوری‌زاده عامل همزمان و قدیمی چند سرویس اطلاعاتی بیگانه با جمع کردن چند عنصر ضدانقلاب خود فروخته از جنس خودش، ضمن ارائه خبر پیشگفته، ادعا نموده است که از این پس شخصاً نقش مؤثرتری در مدیریت اقدامات علیه جمهوری اسلامی بعهده خواهد داشت! نامبرده افزوده است که بدلیل جامعیت ارتباطات خود با اپوزیسیون ضد جمهوری اسلامی، و با رهبران و عناصر شاخص جنبش سبز مقیم خارج و داشتن ارتباط با طیف گسترده‌ای از اصلاح طلبان داخل کشور و با مقامات کشورهای مهم خارجی لذا از این پس نقش مؤثرتری در مدیریت صحنه و ایجاد هماهنگی بین اپوزیسیون و مقامات خارجی (بخوانید بین عوامل فتنه و ضد انقلاب و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه) و در تقسیم کار بین گروههای مختلف ضد جمهوری اسلامی ایفا خواهد نمود.

علیرضا نوری‌زاده که رابط اصلی محمدرضا مدحی و رضا دنیادیده شیران با چند سرویس اطلاعاتی بیگانه و بیشتر از همه با مقامات ساده‌لوح سعودی بود، ‌پس از اینکه نامبردگان طی دو پروژه اطلاعاتی پیچیده، سر از داخل کشور در آوردند و به افشاگری‌های تکان دهنده‌ای پیرامون اقدامات آمریکا و وهابیت سعودی علیه کشورمان پرداختند، بشدت مورد خشم سعودی‌ها قرار گرفت و حتی شنیده شده که توسط سرویس اطلاعاتی سعودی مورد تنبیه بدنی قرار گرفته است! از آن پس نامبرده به دریوزگی مضاعفی افتاد و از سرویس اطلاعاتی سعودی خواست فرصت دیگری به او بدهند تا گذشته را (رسوائی‌های حاصل از پروژه‌های محمدرضا مدحی و رضا دنیادیده شیران) را جبران کند و سعودی‌ها پس از گرفتن تضمین مجدد از او، فرصت دیگری به غلام خانه‌زاد خود می‌دهند.

نامبرده پس از گرفتن فرصت جدید، دست به دامان اسرائیلی‌ها می‌شود تا یاری‌اش نمایند و به اصطلاح خودش تا بتواند «آسی» برای خوشایند سعودی‌ها رو کند. صهیونیست‌ها نیز که همیشه از همکاری نوری‌زاده بهره‌مند بوده‌اند کمک‌هایی به وی می‌نمایند و بخش اصلی و مبنایی کار را به بهائیان واگذار می‌کنند و از او می‌خواهند هماهنگی اقدامات خود را (علیه جمهوری اسلامی) با بهائیت گسترش دهد و بدین ترتیب امید تازه‌ای در این عنصر خودفروخته می‌دمد و فصل جدیدی از روابط نوری‌زاده، ‌سعودی، ‌ فتنه گران و بهائیت ایجاد می‌شود.

این عنصر درمانده ضدانقلاب بلافاصله ۳ نفر از همپالکی‌هایش را گردهم می‌آورد و به اصطلاح «کانون مبارزاتی» جدید و کاملاً محرمانه‌ای شکل می‌دهد و ضمن توضیح سناریوهای اخیر علیه جمهوری اسلامی می‌افزاید: «در طراحی‌های جدید علاوه بر ادامه اقداماتی که تاکنون از آن‌ها جواب مثبت گرفته شده، ‌ابعاد فرهنگی و راه کارهای عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی مورد بهره برداری بیشتری قرار خواهد گرفت و در این نوع موضوعات فرانسه، ‌آلمان، هلند و کانادا فعال‌تر خواهند شد! همچنین از امکانات و موقعیت جغرافیایی کشورهایی همچون ترکیه، امارات و حکومت کردستان (؟!!) بیشتر استفاده خواهد شد».

علیرضا نوری‌زاده برخی از برنامه‌های جدید و خطوط کاری مصوب (توسط بیگانگان) را بشرح ذیل برای کانون مبارزاتی جدید انشاء کرده است:

۱-راه اندازی شبکه فارسی زبان جدیدی با کمک سعودی‌ها. نامبرده با اشاره به عدم موفقیت شبکه‌ای که او، ابراهیم نبوی، ‌حسین باستانی و با پشتیبانی مالی هلندی‌ها در حال راه اندازی آن بودند و شکست پروژه‌ای که قصد داشت همراه با «رضا دنیادیده شیران» پیاده کند و عصبانیت دیوانه وار سعودی‌ها از مصاحبه ناگهانی شیران در‌‌ همان اطاقی که قبلاً محمدرضا مدحی مصاحبه کرده بود اضافه نموده است «وقتی رضا دنیادیده شیران سر از‌‌ همان اطاق لعنتی درآورد و نقش من و عربستان سعودی در پروژه تأسیس تلویزیون را لو داد، ‌آن‌ها از این موضوع بشدت عصبانی شدند و حتی تهدید به قطع کمک‌ها و قطع رابطه با اپوزیسیون ایرانی کردند. لذا من این بار قول شرف دادم (؟!) که بهر ترتیب ممکن تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران یک شبکه تلویزیونی جدید فارسی زبان راه اندازی کنم. آن‌ها هم گفتند حالا که همه چیز لو رفته است، ‌شبکه جدید، وابسته به شبکه العربیه باشد. لذا قرار شد شبکه فارسی زبان جدید بصورت علنی در قالب بخش فارسی شبکه العربیه باشد و شاهزاده………. (یکی از شاهزاده‌های سعودی که در امارات متحده عربی هم دفتر دارد) پشتیبانی مالی از آنرا بعهده گرفته است. همچنین بدنبال هماهنگی شاهزاده مورد نظر با انگلیسی‌ها، قرار شد شبکه بی‌بی سی فارسی ‌‌نهایت همکاری را با ما بعمل آورد».

۲-بخش دیگری از کار رسانه‌ای را بعهده سعید قائم مقامی گذاشته‌ایم و با کمک‌هایی که من از سعودی‌ها و از دوستان بهائی برایش گرفتم، رادیو اینترنتی صدای مردم را راه اندازی کرد. البته دادن آن کمک‌ها مشروط بود به اینکه خط کاری رادیو را با من هماهنگ کند و از من حرف شنوایی داشته باشد که او هم قبول کرده و قول داده است. همچنین دوستان بهائی ما قول دادند که شبکه «من و تو» به کمک سعید قائم مقامی برود.

۳-با توجه به اینکه کنفرانس‌های سیاسی تا حالا جواب لازم را در ایجاد همگرایی و هماهنگی بیشتر اپوزیسیون نداده‌اند لذا ضمن اقداماتی برای بهبود وضعیت آن‌ها، قرار شد کنفرانس‌های فرهنگی، تاریخی، کنسرتهای هنری و…. بیشتر از گذشته مورد توجه اپوزیسیون ایرانی قرار گیرد. نامبرده افزوده است: «یک مشکل کنفرانس‌های سیاسی، صفت سیاسی آنهاست که موجب می‌شود بسیاری از ایرانیان بترسند و شرکت نکنند. مشکل دیگر آن‌ها دوری از ایران و عدم امکان مشارکت خیلی از ایرانیان فرهیخته در آن‌ها بود. از طرف دیگر انقطاع اپوزیسیون از داخل کشور به حد وحشتناک رسیده و موجب شده دوستان غربی از این پس اعتمادی به نظریه‌ها و تحلیل‌های ما نداشته باشند. لذا تصمیم گرفته شد کنفرانس‌هایی با وجهه غیر سیاسی، که حساسیت حکومت ایران و شرکت کنندگان را برنیانگیزد، نزدیک مرزهای ایران برگزار شود و حتی المقدور با مشارکت بعضی از دستگاه‌ها و دانشگاههای ایران باشد (!) تا بتوانیم ارتباط اپوزیسیون را با قشر نخبه ایرانی برقرار سازیم». نوری‌زاده افزوده است:

«کنفرانس بین المللی ایران‌شناسی که عنقریب در ترکیه برگزار خواهد شد، ‌در همین چارچوب طراحی شده و می‌خواهیم از تجربه آن در بسط این نوع کنفرانس‌ها استفاده کنیم».

از طرف دیگر قرار شده است که اپوزیسیون و رسانه‌های عمده همکاری کننده با اپوزیسیون، از این پس به برگزاری کنسرتهای خوانندگان و نوازندگان ایرانی، خیلی بیش از گذشته توجه نمایند. قبلاً ‌ما از امکانات و تسهیلاتی که امارات و جمهوری آذربایجان و ارمنستان و ترکیه (بخصوص جاهایی مثل آنتالیا) در اختیارمان می‌گذاشتند، ‌بسیار بیشتر از حالا استفاده می‌کردیم و حتی شبکه بی‌بی سی فارسی، علناً و رسماً و بنام آن شبکه، ‌ کنسرت برگزار می‌کرد و ایرانیان داخل را به این کنسرت‌ها فرا می‌خواند و اپوزیسیون هم استفاده خودش را می‌کرد. همگی اپوزیسیون استفاده می‌کردند اعم از سلطنت طلبان تا فدائیان تا مجاهدین و حتی اصلاح طلبان از این امکان استفاده می‌کردند. حالا که افرادی مثل شجریان و شهرام ناظری از کشور خارج شده و اعلام آمادگی برای همکاری با اپوزیسیون کرده‌اند، ‌قصد داریم از پتانسیل آن‌ها در این پروژه حداکثر استفاده را بکنیم.

۴-برای خارج کردن بدنه اجتماعی جنبش سبز از سکون و ناامیدی، ‌راه کارهای متعددی طراحی شده و به نمایندگان جنبش سبز ابلاغ شده است. به آن‌ها گفته شده حداقل کاری که ممکن است انجام دهید، صدور بیانیه در مناسبت‌های ملی، مذهبی و سالگرد وقایع قیام سبز (؟!) است. آن‌ها قول داده‌اند این بخش از کار را پوشش دهند و بطور جدی پی گیری کنند. تا لااقل خودشان فراموش نشوند!

۵-اقداماتی مانند «خودسوزی» می‌توانند منجر به یک غائله بسیار بزرگ شوند. همانند اتفاقی که در تونس افتاد. از گروههای مختلف خواسته شده که افرادی را پیدا کنند تا در برخی مناسبت‌ها بصورت هماهنگ شده دست به خودسوزی ظاهری بزنند و به آن‌ها قول دهند که بعد از خودسوزی و گرفتن چند عکس و فیلم، بلافاصله توسط افراد هماهنگ شده به خاموش کردن آتش اقدام می‌شود تا آن‌ها آسیبی نبینند (!!).

۶-همچنین به نمایندگان جنبش سبز گفته شده که چرا خاک مرده بر سرتان پاشیده‌اند؟ اگر عرضه اقدامات ایذایی در داخل کشور را ندارید، در حد سخنرانی و میتینگ و تشکیل نمایشگاه و گرفتن سالگرد کشته شدگان حوادث ۸۸ که می‌توانید. آن‌ها هم قول داده‌اند اقدامات و تحرکاتی را شروع کنند و بعنوان اولین کار جدید، ‌با هماهنگی فرانسوی‌ها قرار شده نمایشگاهی از آثار میرحسین موسوی و همسرش و نیز از کاردستی‌های (؟!) آقای کروبی و همسرش در دوران زندان خانگی تشکیل دهند!!

علیرضا نوری‌زاده اضافه کرده است که اقدامات متعدد دیگری طراحی شده و با گروه‌های مختلف و شخصیت‌های متعدد اپوزیسیون و ناراضیان ایرانی (داخل و خارج از کشور) صحبت و هماهنگ شده تا هریک به نحوی اقدامی در این رابطه انجام دهند. این عنصر وامانده، ‌مکرراً تاکید کرده است که در کل این پروژه‌ها، شخص خودش نقش محوری را ایفا خواهد کرد!

لازم به یادآوری است که علیرضا نوری‌زاده منبع کُددار و حقوق بگیر رسمی سازمان امنیت رژیم منحوس پهلوی (ساواک) بوده است. طبق اسناد موجود، ساواک ضمن به خدمت گرفتن نامبرده، در عین حال از جاسوسی او برای انگلیسی‌ها و رژیم اشغالگر قدس نیز مطلع بوده است. همچنین در اواخر حیات ننگین رژیم پهلوی، ‌ساواک از همکاری نوری‌زاده با عربستان نیز مطلع شده و نسبت به این همکاری حساس شده بود.

در عین حال نامبرده پس از فرار از کشور، ‌به همکاری علنی با سیا نیز پرداخت و چند بار آشکارا به این سرسپردگی اقرار و افتخار نمود. خودبزرگ‌بینی جنون‌آمیز، پررویی زایدالوصف و دروغگویی فراوان، منجمله ویژگی‌های معروف نوری‌زاده بین ضد انقلاب می‌باشد تا آنجا که نامبرده پس از پخش اعترافات محمدرضا مدحی، تا مدت‌ها اصل موضوع روابط خود با وی را تکذیب می‌نمود! نامبرده عین همین رویه را در مورد اعترافات رضا دنیادیده شیران دنبال نمود تا آنجا که مورد تمسخر آشکار رسانه‌های عوامل فراری فتنه و ضدانقلاب قرار گرفت و لطیفه‌های زیادی در مورد او رواج پیدا کرد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.