تریبون مستضعفین- حامد حسن زاده (هنرآموز سینما)
چندی است که موضوع تنازعات میان حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر سر مسئله اکران فیلم های سینمایی دارای مجوز پخش، به مسئله ی مورد توجه رسانه ها و خبرگزاری ها تبدیل شده است.
داستان از آنجا آغاز شد که دو فیلم سینمایی «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» از طرف شورای صنفی نمایش برای اکران نوروزی در نظر گرفته شدند. سوای از آن که آیا انتخاب دو فیلم مذکور مناسب حال اکران نوروزی بودند یانه، محتوای این فیلم از طرف برخی تشکلهای مردم نهاد مورد پسند قرار نگرفت و در تزاحم با ارزش های انقلاب اسلامی تلقی شد. تا جایی که عده ای در مقابل ساختمان وزارت ارشاد تجمع نموده و خواستار توقیف دو فیلم مذکور شدند.
ائمهی جمعهی شهرهای تهران و مشهد نیز به گلایهپردازی پیرامون پخش این دو فیلم در تریبونهای نمازجمعه پرداختند. در پی این اعتراضات گسترده، حوزهی هنری و شهرداری تهران پخش دو فیلم مذکور را در سینماهای مربوط به خود متوقف نمودند. پس از آن حوزه ی هنری اعلام کرد که نه تنها این دو فیلم، بلکه حدود 15 قیلم از کل تعداد فیلم هایی که در برنامه ی پخش سینمایی سال اخیر قرار گرفته اند را مطابق با ارزش ها نمی داند و هرگز آن ها را در سینماهای خود پخش نخواهد کرد.
این موضع گیری حوزهی هنری حاشیه های فراوانی را در چندماه اخیر داشته است و برخی هنرمندان و دست اندر کاران و مسئولین امر به ارائهی نظرات خود پیرامون این مسئله پرداخته اند.
اما به نظر میرسد که از جایی به بعد این داستان تغییر جهت داده و به شکلی متفاوت از آن چه که در رسانه ها مورد بررسی قرار گرفته بود تبدیل شد. جواد شمقدری معاونت سینمایی وزارت ارشاد در برنامه ی «هفت» دو هفته پیش حضور یافت و از حق قانونی حوزه ی هنری در باب عدم پخش برخی از فیلم ها در سینماهای مربوط به خودش سخن به میان آورده و آن را تایید کرد.به نظر می رسد که علیرغم همه ی آن دعواها و جنجال های رسانه ها در چندماه گذشته، روی سکه برگشته است. این بار دیگر نه تنها از اقدام حوزه ی هنری در باب «عدم اکران برخی از فیلم ها به دلخواه خودش» سخن به میان نمی آید بلکه این موضوع حق قانونی حوزه ی هنری قلمداد می شود و معاونت سینمایی دعوای مذکور را به به یک موضوع پیش پا افتاده ی دیگری تقلیل می دهد.
این که چه شده است که روی این سکه برگشته است و داستان چندین و چند ماهه ی اخیر تغییر جهت داده است مطلب مورد بحث ما نیست. لیکن روز گذشته( هفتم مردادماه1391) شبکه ی رادیویی پیام، مصاحبه ی تلفنی با سخنگوی شورای صنفی نمایش ترتیب داد. سخنگوی شورای صنفی نیز همین جهت گیری را داشته و حتی از این کار حوزه ی هنری استقبال کرد و بیان داشت که حوزه ی هنری در حال حرکت به سمت قوانین و اساسنامه ی خودش است و ما هم زین پس بنا داریم تا فیلم های ارزشی را به حوزه ی هنری بدهیم.
حال سوال این جاست که اگر قرار است که زین پس حوزه ی هنری وظیفه ی پخش فیلم های ارزشی را داشته باشد، پس احتمالاً آن دسته از فیلم ها که قرار نیست حوزه ی هنری در سینماهای مربوط به خود پخش کند در زمره ی فیلم های غیر ارزشی و یا احیاناً ضد ارزشی است! با این اوصاف مسئولین محترم خود نیز می دانند که برخی از فیلم هایی که مجوز ساخت و پخش دریافت می کنند، احیاناً فیلم های غیر ارزشی هستند. یا این که اقلاً در میان فیلم های تولیدی، کارهای (اقلاً) غیر ارزشی نیز یافت می شود.
این مطلب در جریان تایید و تشویق برخی از مسئولین محترم وزارت ارشاد و شورای صنفی از حرکت اخیر حوزه ی هنری به اثبات می رسد. چرا که اگر وزارت محترمه از صحت و سقم کار خود در روال مجوز دهی به کارهای تولیدی اطمینان دارد و می داند که در میان کارهایی که مجوز ساخت و پخش دریافت کرده اند هیچ یک مخالف ارزش های اسلام ناب نیست، دلیلی ندارد که از حرکت اخیر حوزه ی هنری در رابطه با عدم اکران فیلم های غیر و ضد ارزشی حمایت کند!
معهذا متن حاضر به دنبال مچ گیری و یا تایید یک سو و تخطئه ی سوی دیگر داستان نیست. مطلبی که مهم است این است که چرا نباید فصل الخطابی به نام قانون وجود داشته باشد که تعیین کننده و تمییز دهنده ی تولیدات ارزشی از غیر ارزشی باشد تا اصلاً هیچ اختلافی در میان مسئولین از بابت ارائه ی این فیلم ها وجود نداشته باشد؟ چرا نباید هنرمندان و تولید کنندگان آثار هنری به سمتی بروند که در کارهای تولیدی شان جنبه های دو پهلویی که یک پهلوی آن خود را به حریم ارزش ها و حدود می ساید وجود نداشته باشد؟ [۱] هنرمندانی که در مصاحبه های خود وضعیت فعلی را به ضرر سینما می دانند و اظهار نگرانی برای سینما می کنند.
چرا در این اوضاع که دشمنان اخلاق و انسانیت در جهان که همانا اسلام را که منبع عظیم اخلاق و انسانیت برای بشر است، در راس اهداف مورد هجوم خود قرار داده اند، ما باید درگیر اختلافات داخلی باشیم؟ چرا در این اوضاع وانفساه، به جای این که به سمت تولید کارهایی برویم که نه تنها متعارض با اخلاق و انسانیت نیست بلکه موید و پیشبرنده ی جامعه ی بشری به سمت سعادت و کمال است، کارهایی که می شود حتی آن را به جای جای جهان صادر کرد، باید مراقب این باشیم که مبادا کسی از خودی ها گل به خودی بزند و ما درگیر اختلافات داخلی شویم.
در یک نگاه کلی و در مقام جمع بندی راه حل های زیر را برای برون رفت از وضعیت فعلی مناسب می دانم:
۱. حرکت هنرمندان و اصحاب رسانه به سمت تولید کارهای آموزنده و سوق دهنده ی جامعه به سمت کمالیات و پرهیز از تولید کارهای دو پهلویی که خود را به حریم ارزش ها و مقدسات ملت نزدیک می کند.
۲. برنامه ریزی مسئولین برای تولید کارهای ارزشی و ایضاً تربیت هنرمندان دغدغه مند دینی به عنوان یک برنامه ی بلند مدت.
۳. رجوع به مواد مندرج در قوانین وضع شده برای ارائه ی مجوز ساخت یک فیلم . و رعایت مرّ قانون به عنوان فصل الخطاب و تصمیم به اجرای دقیق قانون به منظور پرهیز از اختلافات و تضرّر جامعه ی فرهنگی و هنری.
پینوشت:
۱. نگارنده خود می داند که چنین قانونی در جمهوری اسلامی موجود است. لیکن سوال این جاست که چرا این قانون مورد استفاده قرار نمی گیرد؟ چرا حتی قوانینی مانند الزام رعایت حجاب و پوشش اسلامی که کاملاً مشخص و مبرهن است تا این حد باید در تولید فیلم های سینمایی مظلوم واقع شود؟ (ر.ک: بند6 ماده ی ۳ قانون نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید، مصوب 4/12/1361 هیئت وزیران)
Sorry. No data so far.