پنج‌شنبه 02 آگوست 12 | 13:42

تحریم نفتی، گرانی و انتخابات ریاست جمهوری

حسین میرزایی/ محمد میرزایی

افزایش قیمت کالاهای اساسی در برخی مناطق کشور تا آن اندازه بوده است که مردم به خیابان ریخته‌اند تا نارضایتی خود را ابراز کنند. در صورتی که روند افزایش قیمت‌ها به همین ترتیب صعودی و فاقد منطق اقتصادی باشد، خود این موضوع می‌تواند به عنوان ابزاری برای افزایش نارضایتی و به خیابان آوردن مردم توسط دشمن مورد استفاده قرار گیرد. با ادامه روند کنونی، مردمی که در دهک‌های پایین اقتصادی قرار دارند، بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند.


تریبون مستضعفین – محمد میرزایی/ حسین میرزایی

ملت ایران در برابر فشارهای غرب سر فرو نمی‌آورد و تحریم‌های مهندسی‌شده آمریکا علیه ایران تنها مقام‌های جمهوری اسلامی ایران را در دفاع از حقوق ملت راسخ‌تر خواهد کرد.
مقام معظم رهبری

آنچه به نظر می‌آید، امروز بیش از پیش می‌بایست تحرکات غرب و به تبع آن تحرکاتی که با نزدیک شدن به انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری در فضای رسانه‌ای به وقوع می‌پیوندد را زیرنظر داشت. این در شرایطی است که طرح موضوعاتی همانند تحریم، آمدن یک حزب در انتخابات و بعضا شبهه‌افکنی از شرایطی که پیش‌روست، فقط ابزارهایی در جهت شکل‌دهی به اذهان عمومی جامعه و شکل‌دهی جانب‌دارانه به فضای کشور در دوره‌ی منتهی به انتخابات است.

مقدمه

آمریکا می خواهد بدون جنجال و شروع جنگ، سیاست خارجی ما درباره تنگه هرمز را تغییر دهد. بدیهی است که منشاء ظاهری تمامی این فشارها موضوع انرژی هسته‌ای ایران است. بنابراین در صورتی که بتواند سیاست ما در این پرونده را تغییر داده یا تعدیل کند، به راه‌حلی کم هزینه دست یافته است. نگرانی رژیم صهیونیستی از تبدیل شدن ایران به قدرت هسته‌ای، فرصت هرگونه تفکر عاقلانه را از احزاب تندروی داخلی این رژیم سلب کرده و هر روز تمایل به جنگ را بیشتر بروز می‌دهند. آخرین نمونه تمایل برای جنگ افروزی علیه ایران، فرافکنی و نشانه‌روی انگشت اتهام به سوی ایران در انفجار اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی در بلغارستان، به منظور ایجاد بهانه برای آغاز جنگ بوده است.

تحریم نفتی ایران

تحریم نفت ایران، اقداماتی از سوی تعدادی از کشورهای جهان، به رهبری ایالات متحده علیه برنامه هسته‌ای ایران، با هدف محروم کردن این کشور از درآمدهای نفتی و وادار نمودن به همکاری با جامعه جهانی برای بر طرف ساختن ابهامات درباره برنامه هسته‌ای صورت گرفت. این تحریم‌ها با ابزارهای مستقیم، همچون تحریم خرید و یا خریداران و غیرمستقیم، همچون تحریم بیمه‌ای کشتی‌های نفتکش و یا تحریم بانکی، اعمال و با هدف انصراف خریداران نفت این کشور و رو کردن آن‌ها به دیگر عرضه‌کنندگان این کالا انجام می‌شوند. اما در این میان، کشور ایران نیز اقداماتی را در مواجهه با این تحریم‌ها به انجام رسانده است. واکنش ایران به تحریم ها را می توان در چند حوزه تقسیم بندی کرد:

تحریم متقابل

در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ و در پاسخ به مصوبه اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم نفت ایران در دوره شش ماهه، رستم قاسمی وزیر نفت وقت ایران، دستور داد صادرات نفت ایران به دو کشور انگلستان و فرانسه قطع شود. در فروردین ماه نیز با پایان یافتن قرارداد پالایشگاه‌های یونان، اسپانیا و آلمان و عدم انعقاد قرارداد طولانی مدت از سوی آن‌ها با شرکت نفت، ایران صادرات نفت خود به این کشورها را نیز قطع کرد. پس از گفت‌وگوهای مقدماتی میان ایران و گروه ۵+۱ در ماه آوریل 2011 در استانبول، رستم قاسمی عنوان کرد که ایران در گفت‌وگوهای اصلی در بغداد، خواهان برداشته شدن تحریم‌ها از سوی اروپاییان خواهد شد و در غیر این صورت صادرات نفت خود به اروپا را متوقف می‌کند.

سفیر ایران در کره جنوبی در واکنش به تصمیم این کشور در قطع واردات نفت از ایران هشدار داد، ممکن است واردات محصولات کره‌ای از سوی ایران تحریم شود.

تهدید به بستن تنگه

در این میان یکی از ابزارهای حیاتی که در جریان مسائل دیپلماتیک میان ایران و کشورهای موافق تحریم، تنگه مهم و استراتژیک هرمز است. از این رو مسئولان ایرانی بارها تهدید به بستن تنگه هرمز در صورت تحریم نفت ایران از سوی کشورهای غربی و یا اختلال در صادرات آن کرده‌اند. به گفته محمدرضا رحیمی، معاون رییس جمهور ایران، در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۱:

اگر نفت ایران تحریم شود، حتی یک قطره نفت از تنگه هرمز نخواهد گذشت. گلوگاه تنگه هرمز به دلیل موقعیت استراتژیکی آن همواره در کانون توجه بوده است، اما این توجه از اوایل زمستان سال 90 بویژه پس از آغاز دور جدید تحریم‌ها علیه ایران، با برگزاری رزمایش دریایی و تمرین تاکتیکی بستن تنگه هرمز از سوی ارتش ایران و نیز حضور ناوهای آمریکایی در خلیج فارس شدت یافت. روشن است که همگان به حساسیت این منطقه آگاه بوده و تلاش می‌کنند از هرگونه اقدام عجولانه و چالش برانگیز در رابطه با بستن این تنگه خودداری کرده و با احتیاط بیشتری در مورد آن موضع‌گیری کنند.

در همین راستا، سردار حسین علایی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه ابراز نظری در این رابطه داشتند که از زمانی که طرح تحریم نفتی ایران از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا مطرح شد، موضوع احتمال بسته شدن تنگه هرمز هم مطرح گردید. تحریم نفتی ایران عملا به مفهوم بسته شدن تنگه هرمز برای ایران خواهد بود؛ بنابراین در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران انگیزه‌ای جهت هزینه کردن برای باز نگاه داشتن تنگه هرمز نخواهد داشت. همچنین هیچ‌ یک از کشورهای دنیا با بسته شدن تنگه هرمز موافق نیستند، چراکه تنگه هرمز یک نقش بین المللی را ایفا می‌‌کند و بسته شدن آن به نفع هیچ‌یک از کشورهای حاشیه خلیج فارس نخواهد بود و کشورهای وارد کننده نفت خام هم از بسته شدن آن زیان خواهند دید.

علایی درباره تبعات بسته شدن تنگه هرمز نيز اظهار نظر کرد: بسته شدن تنگه هرمز وضعیت ناپایداری را در ثبات خلیج فارس ایجاد کرده و صادرات نفت از خلیج فارس را دچار بحران خواهد کرد. این اتفاق ممکن است به درگیری‌های نظامی بینجامد. (+)

اخیرا کشور امارات متحده، اقدام به انتقال نفت از طریق خطوط لوله‌ای نمود که از داخل خاک این کشور می‌گذرند. این اقدام به منظور تحت فشار قرار دادن ایران، اثر بخشی بیشتر به تحریم و کاستن از تبعات ناشی از بستن تنگه هرمز صورت گرفته است. این در حالی است که تنگه هرمز تنها مسیر صادرات نفت نبوده، بلکه صادرات و واردات انواع کالاها نیز از این مسیر استراتژیک انجام می‌شود.

تحریم، بهای انرژی هسته‌ای

تحریم نفتی ایران دور جدیدی از فشارهایی است که قدرت‌های مالی دنیا به منظور متوقف کردن برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران به راه انداخته‌اند. آمریکا می‌خواهد بدون جنجال و شروع جنگ، سیاست خارجی ما در باره تنگه هرمز را تغییر دهد. بدیهی است که منشاء ظاهری تمامی این فشارها موضوع انرژی هسته‌ای ایران است. بنابراین در صورتی که بتواند سیاست ما در این پرونده را تغییر داده یا تعدیل کند، به راه ‌حلی کم هزینه دست یافته است.

از طرفی واهمه رژیم صهیونیستی از تبدیل شدن ایران به قدرت هسته‌ای، فرصت هرگونه تفکر عاقلانه را از احزاب تندروی داخلی این رژیم سلب و هر روز تمایل به جنگ را بیشتر بروز می‌دهند که آخرین نمونه آن فرافکنی و نشانه‌روی انگشت اتهام به سوی ایران در ماجرای انفجار اتوبوس حامل گردشگران اسرائیلی در بلغارستان، به منظور ایجاد بهانه برای آغاز جنگ بوده است.

گرانی‌های اخیر، تاثیر سیاست هسته‌ای

از میان قطعات پازلی که مطرح شد، گرانی در داخل کشور که تنها، بخشی از آن ناشی از تحریم می‌باشد، قطعه تکمیل کننده پازل دشمن است که به نظر می‌آید در آستانه انتخابات به اجرا در خواهد آمد. افزایش قیمت کالاهای اساسی در برخی مناطق کشور تا آن اندازه بوده است که مردم به خیابان ریخته‌اند تا نارضایتی خود را ابراز کنند. در صورتی که روند افزایش قیمت‌ها به همین ترتیب صعودی و فاقد منطق اقتصادی باشد، خود این موضوع می‌تواند به عنوان ابزاری برای افزایش نارضایتی و به خیابان آوردن مردم توسط دشمن مورد استفاده قرار گیرد. با ادامه روند کنونی، مردمی که در دهک‌های پایین اقتصادی قرار دارند، بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. کنار رفتن سپر حمایتی دولت از افرادی که تا کنون دریافت کننده سهام عدالت بوده‌اند، می‌تواند منجر به افزایش متغیرهای موجود، در دست دشمن برای افزایش تجمعات خیابانی در آستانه انخابات باشد تا از این طریق بتواند پروژه فشار از پایین، چانه زنی از بالا را بار دیگر به اجرا درآورد تا شاید بتواند ابزار قدرتی برای فشار به حکومت داشته باشد. فشاری که می‌تواند دو نتیجه در بر داشته باشد. در نگاه خارجی، با افزایش تنش‌های سیاسی در داخل کشور و جلب توجهات بین‌المللی، می‌تواند فارغ از نگاه کشورهای دنیا، دولت و مردم سوریه را تحت فشار بیشتری قرار دهد. در بُعد داخلی نیز می‌تواند دولت متبوع خود را بر سر کار آورده که قدم اول را در فشار به حکومت برداشته باشد.

انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ایران

مطرح شدن طرح اصلاح قانون انتخابات از دیگر عواملی است که این روزها زمینه اعتراض دولت را فراهم آورده است.

آنچه که می تواند حضور مردم در یک تجمع را افزایش دهد و البته در تجمعات فتنه 88 وجود نداشت، عواملی غیر از خود انتخابات است، عواملی مانند آنچه که در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری وجود داشت.

به عبارتی در صورتی که برای حضور اقشار مختلف در انتخابات بتوان دلایلی را بوجود آورد می توان حضور مردم در کف خیابان ها را تقویت کرد. همانطور که مقام معظم رهبری (دام ظله الشریف) به طور مکرر تاکید کرده اند، گذر از فتنه ها نیازمند محور قرار دادن بصیرت است که مردم بتوانند دست دشمن را ببینند و مهره او برای انجام مقاصدش نباشند. با توجه به این مهم، این سوال مطرح می شود که برای چه قشری از مردم بصیرت افزایی در اولویت اول قرار ندارد.

طبعا افرادی که در زندگی خود کمتر با جریانات سیاسی درگیر هستند و به تحلیل و رصد اخبار نمی پردازند. دغدغه این گروه از مردم معیشت است. بنابراین این قشر را می توان به بهانه گرانی ها به میدان آورد.

اصلاح طلبان با پرنده سیاه خود در فتنه سال 88 نشان دادند که لیاقت حضور در بدنه انقلاب را ندارند. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: « مسئله اساسی، حفظ هویت نظام و مرز‌ها و شاخص‌های آن است و کسانیکه هندسه و هویت نظام را که در قانون اساسی و حکمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول دارند جزو مجموعه نظام بشمار می‌آیند اما افرادی که با حرف و عمل و تحریک، این مبانی را زیر پا می‌گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم نظام را از دست می‌دهند».

به تازگی این گروه اخراج شده از دایره وسیع نظام شروع به طرح مسئله ورودشان به نظام هستند. مجید انصاری از اعضای قدیمی مجمع روحانیون مبارز که تشکل متبوعش نقش مهمی در فتنه ۸۸ داشت اخیرا گفتگویی با خبرگزاری ایسنا داشته و اذعان داشته است که: «هم ‌اکنون ارتباطی تشکیلاتی یا همکاری تعریف شده‌ای میان جبهه اصلاحات و جریانات برانداز وجود ندارد و در گذشته هم وجود نداشته است. دلخوری‌هایی که به هر دلیل در جریان انتخابات گذشته پیش آمده است و کدورت‌ها با یک سعه صدر و گذشت متقابل کنار گذاشته شود. نمی‌دانم این همه آموزه‌های اسلام درخصوص گذشت و فرو بردن خشم و بزرگواری و عفو در اخلاق اسلامی چه زمانی قرار است به کار گرفته شود. فضای سیاسی کشور اقتضاء می‌کند با یک نگاه برادرانه، گذشت و اغماض، عفو و تفاهم به استقبال انتخابات ریاست جمهوری برویم و لازمه این کار این است که دست خناس‌ها و عناصر افراطی و جریانات مشکوک و کسانی که نان و نامشان در اختلاف افکنی و دمیدن در کوره اختلاف است، قطع شود. اصلاح‌طلبان می‌توانند شانس پیروزی زیادی داشته باشند، بالاخره چرخش طبیعی و دست به دست شدن ریاست جمهوری بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نشان داده که اگر شرایط طبیعی باشد، این بار نوبت اصلاح‌طلبان است».

عبارتی در صحبت های ایشان وجود دارد که دوست داران انقلاب را باید هوشیارتر کند. « اگر شرایط طبیعی باشد، این بار نوبت اصلاح‌طلبان است…». یعنی اگر باب میل آنها نباشد غیر طبیعی خواهد بود و اتفاق سال 88 نیز دوباره تکرار خواهد شد.

کلیدی ترین عنصر در انتخابات وجود کاندیدایی است که بیش ترین نزدیکی فکری را با حزب یا جریان داشته باشد. اصلاح طلبان خود نیز می دانند که از فیلتر شورای نگهبان عبور نخواهند کرد. پس طرح این صحبت ها برای چیست؟ پاسخ در وجود افرادی است که هنوز امتحان خود را پس نداده اند و این انتخابات بوته‌ی آزمایش آنها است. فردی باید پیدا شود که پرچمدار اصلاح طلبان شود. اما شعار این دوره چه خواهد بود؟ انتشار خاطرات حسن روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در این شرایط و اظهارات عبد الله نوری روشن کننده این موضوع محسوب می شوند. آنها که در پرونده خود پیروزی کاهش ظاهری تنش ها‌ میان دشمنان هسته ای شدن ایران از طریق تعلیق غنی سازی را دارند، می توانند پرچم دار بسته پیشنهادی فرنشاندن احتمال حمله اسرائیل باشند.

بدیهی است در آستانه انتخابات شاهد نظرسنجی های بیشتری در خصوص ادامه روند موضوع هسته‌ای ایران در فضای مجازی و برنامه های تلویزیونی در خصوص برشمردن تبعات منفی این پرونده برای مردم ایران باشیم که بتوانند افزایش قیمت‌ها را ناشی از سیاست ایران در پرونده هسته‌ای معرفی کرده و نمود بارز آن را تفکر دولت نهم و دهم در سیاست خارجی معرفی کنند تا از رهگذر آن بتوانند گروهی را به عنوان نمونه مناسب برای ریاست جمهوری معرفی کنند.

اخیرا سید حسین موسوی، از اعضای تیم مذاکره کننده موضوع هسته ای ایران در دورا ریاست جمهوری محمد خاتمی در گفتگویی بیان کرده است که: «فکر می کنم غربیها و امریکا از برنامه هسته ای ایران به عنوان ابزاری برای فشار و اعمال تحریمهای بیشتر استفاده می کنند. زیرا هدف نهایی آنها تغییر رژیم ایران است… تحریمها مردم عادی ایران را مجازات می کند. اگر می پرسید آیا این تحریمها ایران را وادار خواهد کرد تا از حق قانونی خود بر اساسNPT برای غنی سازی گذشت کند و از برنامه هسته ای خود دست بردارد و به خواسته غرب گردن نهد، نه. تحریمها هیچ وقت موفق نخواهند بود.»

سوال مطرح شده در اینجا این است که پس این همه برنامه ریزی برای چیست؟ در پاسخ می توان گفت در صورتی که غرب بتواند از رهگذر این جریانات تنها موفق به معطوف کردن توجه مردم و جهان به انتخابات ایران بشود می‌تواند هدف خود را در ساقط کردن حکومت بشار اسد انجام دهد و این قدم اول است که بتواند خود را از یک جبهه آزاد کند تا بتواند سیاست های گام به گام خود را انجام دهد.

آنچه در اتمام می‌توان بیان کرد این است که گرانی‌ها و فشار به مردم تکمیل کننده تمامی این پازل است.

هرچند که تجربه انقلابی نشان می دهد که در دوران جنگ که فشارهای اقتصادی بیشتری به مردم وارد می‌شد، مردم تا پای جان پای انقلاب ایستادند.

امروز که به لحاظ اقتدار در صحنه بین المللی در شرایط بدر و خیبر قرار داریم و بیداری اسلامی، نمود ثمر دادن صبر انقلابی مردم ایران در حال گسترش است، قطعا شاهد برملا شدن نقشه‌های دشمن خواهیم بود و این سناریوی پیش بینی شده چیزی جز خواب به چشمان دشمن نخواهد ماند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.