هفته نامه اصولگرای ۹ دی با انتشار نقدی بر سریال «چمدان» که این روزها از شبکه دو سیما در حال پخش است، محتوای این اثر نمایشی را وهن و توهین به روحانیت دانست. «علیرضا پورصباغ» نویسنده این مطلب با تاکید بر این نکته که «سالهاست که تصویر روحانیت انقلابی در سینما با شکل متعالی و قصههای متفاوت عرضه نمیشود»، مینویسد: «طبق فرمولهای مرسوم روشنفکر زده در سیما و سینما قصههایی که در مورد روحانیت روایت شده به قالب اسوههای جاری در تاریخ انقلاب نزدیک نشده و تصویری که رسانه ملی و سینما از روحانیت ارائه کرده تصویری کاملا غیر واقعی است».
در ادامه این مطلب میخوانیم: «شیطنت مهم سریال سازان و فعالین این حوزه در سریالهای تلویزیونی این است که در عمده آثاری که تاکنون ساختهاند هیچگاه روحانیت مبارز و انقلابی را در شکل واقعیاش به تصویر نکشیدهاند. این مهم را باید همیشه در نظر داشت که در عمده سریالهای تلویزیونی که در ذهن مخاطب باقی مانده است مثل آثار سیروس مقدم و علیرضا افخمی، روحانیت در قالب پیش نماز مسجد تصویر میشود، یعنی همان تصویر سکولاریستی که در عمده فیلمهای هالیوودی دیده میشود و باید مرد مذهبی که در درام فیلم جای دارد به بودن در کلیسا و راهنمایی مردم قناعت کند. در عمده آثار تلویزیونی، تصویر روحانیت با لوکیشن مسجد ممزوج شده است و روحانیت و تأثیر انقلابی و دینیاش در جامعه با داشتن هویتی مستقل دیده نمیشود».
در ادامه این مطلب آمده است: «عدهای مبتذل ساز تلویزیونی که چرخ هدایت سریالهای مناسبتی ماه مبارک را در دست گرفتهاند از همین حدود تعریف شده، فراتر رفتهاند و وهن روحانیت در سریالی به نام چمدان را رقم زدهاند که در این مورد به راحتی نمیتوان سکوت نمود».
نویسنده با توصیف سریال چمدان به عنوان سریالی کم محتوا، بیمایه و کاملا نازل که بدست یک نازل ساز سینمایی ساخته شده است، مینویسد: «روایت سریال، در مورد چمدانی است که بیدلیل بین افراد مختلف دست به دست میشود و ظاهرا باید در این چمدان اجناس با ارزشی وجود داشته باشد که این همه کنجکاوی بیدلیل برای آن تراشیدهاند. اغلب افرادی که چمدان به صورت اتفاقی به دست آنان میرسد آدمهای فقیری هستند که به شکل زنندهای به این فقر با چاشنی سیاه نمایی پرداخته میشود. در این سریال با کاراکترهایی همچون دزد، معتاد و یا زنی که شوهرش رفتگر شهرداری است و تصمیم دارد برای بهبود زندگی خویش کلیههایش را به حراج گذارد مواجه میشویم که مشکلات مالی عجیب و غریب دارند و اتفاقا پرسشی که باید با مخاطبین رسانه ملی مطرح کرد این است که سازمان صدا وسیما از پخش فیلمهای سینمایی که فقر سوژه و محور اصلیشان برشمرده میشود، پرهیز میکند و تنها دلیلی که درمقابل سینماگران ایرانی قرار میدهد سیاه نمایی است. منتها سریال ساز خودش این حق را دارد که به هر شیوه و طریقهای که دلش میخواهد سیاه نمایی کند».
علیرضا پورصباغ با اشاره به چرخش چمدان و افتادن آن به دست یک روحانی جوان به نام حاج رضا میگوید: «حاج رضا نیز کنجکاو میشود که بداند چرا این چمدان در میان وسائل اوست و اصلا متعلق به چه کسی است. کارگردان از این موقعیت استفاده میکند و کنجکاوی روحانی مورد نظر را با نوعی وسوسه مترادف قرار میدهد. بدون آنکه زمینه چینی دراماتیکی برای مخاطب فراهم آورد. بدین ترتیب از خرده روایت استفاده شده بهره میبرد و به شکل مبهمی سعی میکند نشان دهد روحانی نیک اندیش محور داستان به شکل غیر قابل توصیفی وسوسه شده است و صلاحیت بودن در این لباس را ندارد. در قسمت نهم حاج رضا لباسهایش را از تن بیرون میآورد و آنرا تحویل روحانی دیگر فیلم میدهد و در یک مراسم نمادین لبه شلوارش را بالا میزند و برای تطهیر شدن از یک حوض میگذرد. پرسش مهم این است که این خرده داستان عقیم و مسئله دار که در این سریال وجود دارد چرا و به چه دلیل جای داده شده است. فیلمفارسی ساز تمام عیاری در سریال فارسی مبهمش که منطبق با سلیقه مدیران ساخته شده است تلاش میکند روحانیت را تقدیس کند اما ماحصل اثر نتیجهای معکوس دارد و حاصل اثر به جای تقدیس به وهن روحانیت میپردازد».
نویسنده این مطلب با اشاره به حمایت مسوولان صدا و سیما از ساخت این سریال و طرح این نکته از سوی معاون سیما که سریال چمدان را اثری با محتوای دینی و حاوی پیامهای اخلاقی معرفی کرده، میپرسد: «آقایانی که در سازمان و صدا و سیما حامی اصلی ساخت این سریال هستند باید پاسخگوی چنین نتیجههایی باشند، ضمن اینکه سریال مذکور در حاشیه وهن روحانیت به سیاه نمایی صرف میپردازد».
گفتنی است سریالهای پخش شده در ماه رمضان امسال با انتقادهای شدیدی از سوی رسانههای مختلف مواجه شدهاند و متاسفانه هنوز مسوولان پاسخی به این انتقادهها ندادهاند.
Sorry. No data so far.