تریبون مستضعفین- یادداشت زیر با عنوان «با ثریا میرود…» به قلم رضا جوهرچی در شماره ۴۴۶ ماهنامه سینما رسانه منتشر شده است. در این شماره سینما رسانه پروندهای راجع به برنامه تلویزیونی ثریا که به بررسی فرصتها و چالشهای علم و تکنولوژی در ایران میپردازد و توسط تیمی دانشجویی آماده و اجرا میشود کار شده است.
بالاخره فهميديم که بايد خودمان آستينهايمان را بالا بزنيم و بياييم وسط ميدان توليد. چند سال تحقيق و مشاوره و نويسندگي و…، هيچوقت همان برنامهاي که دنبالش بوديم و ميخواستيم، نشد؛ يا مجري سؤالاتمان را هرجور ميخواست ميپرسيد، يا محتواي برنامه به تحقيقاتمان نميآمد، يا دکور به درد برنامههاي کودک ميخورد؛ بالاخره گفتيم يکبار خودمان که اين همه ادعا داريم! کار را از اول دست بگيريم ببينيم ميتوانيم يا نه؟
جلسات شروع شد. جمعي از دوستاني که سابقهي فعاليت در حوزههاي علم و فناوري و سابقهي آشنايي با فضاي رسانهاي کشور داشتند، دور هم جمع شدند؛ با يک تلاش جدي براي ساخت يک برنامهي منتقدانهي اميدآفرين!
تلاشي که ششماه طول کشيد. از تاريخ علم شروع کرديم، به تحريمها رسيديم، با گذر از تحريمها به بررسي دستاوردهاي دانشمندان و اساتيد کشور در حوزههاي گوناگون پرداختيم، ژورناليسم علم در ايران را بررسي کرديم و به مورد قابل توجهي برخورد نکرديم! و فهميديم که يک مشکل اصلي در کشور ما همين است که ژورناليسم علم، يا نداريم، يا خيلي ضعيف است. براي همين است که ژورناليسم ورزش و سينما و… آنقدر حجيم و زرد شدهاند که جاي همهي مسائل اصلي را گرفتهاند.
تصميم گرفتيم در برنامه، ژورناليسم علم و فناوري راه بيندازيم، البته با چراغ خاموش. ارتباط رسانه و علم و فناوري، مرجعيت خبري، حضور در ميدان صنعت و دانشگاه، پرداختن به شارلاتانيسم علمي، بردن دوربين به شهرستانها و به نقاطي که تاکنون در رسانهي ملي جايي نداشتهاند. صفي طولاني از ايدهها و اهداف ديگر در جلسات بررسي و چانهزني شد تا به پختگي لازم برسد و به قول رسانهايها مخاطبپسند شود. آخرش هم هدفمان شد رسيدن به برنامهاي که عوام بفهمند و خواص بپسندند.
حالا ما بوديم و انبوهي از آيتمها و مطالب جذاب و دوستداشتني که ديگر نه تنها يک برنامهي90يا100دقيقهاي جوابگوي آن نبود، بلكه خودش شده بود يک شبکه به نام دانش و فناوري، اما چه کنيم که «دست ما کوتاه و خرما بر نخيل»!
بالاخره طرح برنامه اواخر تابستان90 درآمد. جلسات اجرايي را با مسئولان سازمان شروع کرديم که مجاب شوند اين برنامه ساخته شود. بهتر است همينجا اشاره کنم به مدير نازنين گروه دانش شبکهييک که از همان پلهياول، بيدريغ از برنامه حمايت کرد تا تصويبش را توانست بگيرد.
اسم برنامه هم شد ثريا؛ از همان حديث معروف نبياکرم(ص) که «دانش اگر در ثريا هم باشد، مردماني از سرزمين پارس بدان دست پيدا ميکنند».
با تصويب طرح برنامه که بعد از کلي بالاپايينکردن و حذف بعضي آيتمها به ساختاري قابلقبول رسيده بود، توليد کليد خورد. گروههاي مستندساز، مجريها و کارگردانها ميآمدند و ميرفتند تا بالاخره با همينهايي که الان هستند به توافق رسيديم. همان اوايل کار هم دستمان آمد که اگر ميخواهيم كارمان ديده شود، بايد شبانهروز به فکرش باشيم تا راه بيفتد و روي پاي خودش بايستد. دستمان آمد که مشکلات مالي که برنامههاي مختلف ميگويند يعني چه، مشکلات فني يعني چه؟! باز هم مجبور شديم آيتمها را حذف کنيم تا به ثريايي رسيديم که ميبينيد. حالا ديگر کار يککم روي غلتک افتاده، ما هنوز گرم نشديم، البته قسمتهاي اصلي کار مانده است. ميخواهيم به سراغ موضوعاتي برويم که حساسيتهاي بالايي دارد. بگوييم که علموفناوري اگر دست انسانهاي عاقل بيفتد کارساز است. در طول همين چندقسمت هم تلخي و شيريني کم نچشيديم؛ از احساس حضور شهداي هستهاي در برنامه تا انگهاي سازماني که در برنامه به آن انتقاد کرده بوديم.
حالا تمام تلاش شبانهروزيمان براي اين است که بهتر شويم. هدف گروه برنامهساز ثريا از ابتدا اين بوده است که بدون تعارف و رودربايستيهاي معمول و محافظهکاريهاي رايج به دل موضوعات مختلف برود و با درايت و کارشناسي دقيق، موضوع را بشکافد تا بتواند به راهحلي برسد، تا مسائل اصلي را به جاي مسائل فرعي مطالبهي افکارعمومي کند.
آن روز میرسد… .
Sorry. No data so far.