حبیب الله بهمنی – برگزاری هر جشنوارهای به نوبه خود اتفاق خوبی است، اینکه بهرحال به فیلمسازانی گفته شود که بیائید و در این فضا فیلم ارائه دهید اتفاق مبارکی است اما نمیتواند برای تشویق فیلمسازها در ورود به عرصهٔ مورد نظر تاثیر مستقیمی گذاشته و چنین نقشی ایفا نماید. زیرا تحقق چنین مسالهای مستقیماً به سیاستگزاری فرهنگی مجریان امور در جشنواره سینمایی و مسئولان تلویزیونی بازمی گردد. اینها هستند که مسئولیت تولید آثار فرهنگی و هنری و سینمایی را بر عهده دارند. اینها هستند که با سیاستگذاری و نوع حمایتهایی که از سینمای ضد استکباری میکنند، شرایط تولید چنین آثاری برای فیلمسازی که دغدغه چنین موضوعاتی را دارد فراهم میآورند.
پس برای توسعه چنین نگاهی، باید مدیریت فرهنگی برنامه ریزی داشته باشد و با ایجاد یک جریان حمایتی و هدایتی این فضا رو توسعه بخشد. چرا که واگذاری امور این سینما به خود سینماگران باعث میشود تا آنکس که دغدغه دارد بودجه نداشته باشد و آنکس که بودجه دارد گیشه را همواره فرا روی خود ببیند. در این حالت بخش خصوصی که دنبال مسائل اقتصادی خود است و برای حل مشکلات اقتصادی کار تولید فیلم انجام میدهد، انگیزهای نخواهد داشت تا ریسک کرده و سرمایه خود را برای فضاسازی و جریان سازی در این راستا به کارگیرد.
چه باید کرد؟
در راستای تولید فیلمهای ضد استکباری و حمایت از این سینما در جهان نخست باید تیمهای تحقیقاتی تشکیل شوند و پس از این جشنواره مستمر فضا را رصد کرده و شرایط را تحلیل شده برای مدیریت فرهنگی شرح دهند و این مهم نیازمند وجود ثبات فرهنگی است تا با رفتن و آمدن دولتها شرایط فرهنگی کشور دستخوش تندبادهای تصمیم گیری نشود. برای اینکار شاید لازم باشد تا کمیسیون فرهنگی مجلس قوانینی پیشنهاد کرده و در صحن علنی به تصویب رساند که بتواند مدیریت فرهنگی کشور را در خطوطی معین و کاملاً مشخص تثبیت کند و برنامهای دراز مدت را بر همهٔ دولتها حقنه نماید. چراکه تا فرهنگ دستخوش مسالههای سیاسی باشد کار فرهنگی عقیم میماند و ابتر!
بذر فرهنگ دانه گردوست و دورههای متعدد ریاست جمهوری باید بگذرد تا به بار بنشیند و طبعاً اگر در هر دورهای سیاست فرهنگی کشور تغییرات شگرف کند محصول عمیق و ریشه دار بعید است به نتیجه رسد.
در حوزهٔ بین الملل نیز باید به افقهای دور اندیشید. تجماتی چون اجلاس سران موقعیت دسترسی خوبی است به سران دولتها و کارشناسانشان تا زمینهها برای حضور رسانهای و سینمایی در کشورهایی با باور نزدیک به ملت ایران مساعد گردد و کشورهای اسلامی در پیش و کشورهای ضد استکباری در ادامهٔ این فهرست قرار بگیرند. پس اگر افق نو چشم به این چشم انداز دارد طلوع دور از دسترس نخواهد بود اما اگر بازهم قرار است صرف یک جشنوارهای گرد هم آئیم و به کارهای مستقل ضد استکباری بر پرده بنگریم _ اگرچه خوب است_ اما کافی نست و نتیجهای نیز برای آن نمیتوان تصور نمود.
پس باید این جشنواره را پلهٔ نخستی دانست برای شناسایی فیلمسازان مستقلی که مواضعی نزدیک به ایران دارند و گام دوم برنامه ریزی مناسب و درست برای ارتباط با آنها و تزریق باورهای اصیل انقلاب به ایشان است و گام سوم ایجاد یک سیاست فرهنگی تثبیت شده و حمایت مستمر از فیلمهای ضد استکباری و توزیع درست آن در دنیا. باشد که واقع گردد.
ان شاء الله
Sorry. No data so far.