چهارشنبه 26 سپتامبر 12 | 11:00

آقای شرق! چشمانت را بشور، پیشانی‌بند را ببین

می‌خواهید بگویید هشت سال دفاع مقدس، هشت سال شلیک کور بود؟ یعنی هر کسی که در این دفاع حضور داشت اول چشم‌هایش را بست و بعد رفت؟ یعنی هیچ نوری در این دفاع نبود؟ ما هشت سال کورکورانه به سمت دیگری تیراندازی کردیم؟


در هفته دفاع مقدس- سه‌شنبه ۴ مهر- روزنامه شرق در صفحه آخر خود به طرزی باورنکردنی و هتاکانه برای یادگاران هفته دفاع مقدس سالگرد گرفته است، جنس و شیوه این روزنامه برای تکریم یادگاران دفاع مقدس هم در نوع خود قابل تأمل است و اگر من خزانه‌دار علامت‌های سؤال و تعجب بودم، همه علامت‌های سؤال و تعجب را برای این کار شرق خرج می‌کردم. شرق مناسب‌ترین ستون برای تکریم دفاع مقدس را ستون کاریکاتور خود یافته است.

در کاریکاتور کارتونیست این روزنامه آدم‌هایی را می‌بینیم که به سبک و شیوه بسیجیان هشت سال دفاع مقدس، پشت سر هم ردیف شده‌اند و صف کشیده‌اند، همچنان که در دفاع مقدس هم مرسوم و متداول بود که بسیجیان، پیشانی‌بندهای همدیگر را می‌بستند؛ پیشانی بندهایی که روی آن‌ها نام پرافتخار «یاحسین» و «یا‌زهرا» به رسم تبعیت از مکتب تشیع علوی و مدد از انفاس قدسی ائمه درج شده بود. این پیشانی‌بند‌ها در واقع خلاصه و عصاره پرچم عزت ما بود که پیشانی سربازان عزت و افتخار و مریدان و سرسپردگان به امام را مزین کرده بود.

امروز اما درست در سالگرد روزهای عزت و افتخار ما که انتظار می‌رود رسانه‌ها در پاسداشت و تکریم روح آن حماسه‌های بزرگ گامی بردارند، روزنامه شرق گام وارونه‌ای را برداشته و این پیشانی‌بند‌ها را که نماد و نشانه دفاع مقدس و جنگ نابرابر هشت ساله به‌شمار می‌رود به سیاه‌ترین شیوه ممکن به سخره گرفته است.

اما محتوای این کارتون چیست و کدام چشم‌انداز را نشانه رفته است؟ کارتونیست این روزنامه، سنگ بزرگ خلاقیتش را در فلاخن قرار داده و جای پیشانی‌بند‌ها را دستکاری کرده، یا زهرا یا حسین‌های ما رفته‌اند پشت یک سیاهی مطلق، آن‌گاه این پیشانی‌بند‌ها به شکل چشم‌بندهای مشکی روی چشم آدم‌ها آمده است، یعنی که اگر تا دیروز «یا زهرا» و «یا حسین» و «نصر من الله وفتح قریب» بود، امروز تشخیص ما این است که آن پیشانی‌بند‌ها چیزی جز چشم‌بند و دستاویزی برای پذیرش یک کوری هشت‌ساله نبوده‌اند. شما با این کارتون می‌خواهید چه بگویید؟

می‌خواهید بگویید هشت سال دفاع مقدس، هشت سال شلیک کور بود؟ یعنی هر کسی که در این دفاع حضور داشت اول چشم‌هایش را بست و بعد رفت؟ یعنی هیچ نوری در این دفاع نبود؟ ما هشت سال کورکورانه به سمت دیگری تیراندازی کردیم؟ یعنی از زاویه دید روزنامه شرق همه این سال‌ها و روز‌ها جایی می‌رفتیم که نمی‌دانستیم کجاست؟ این همه شهید و جانباز و آزاده، چمران و همت و باکری و زین الدین و علم الهدی نمی‌دانستند کجا می‌روند و برای چه می‌جنگند؟ یعنی چمران چشم‌بند بسته بود که پشت پا زد به همه افتخارات علمی‌اش در ینگه دنیا و آمد از عزت و آبرو و سرمایه‌های معنوی این مملکت دفاع کرد؟ این سلسله‌ای که شما در پرسپکتیو این کارتون نشان داده‌اید سلسله کوری نیست. شهدا سلسله کوری نیستند. مگر می‌شود روزی خواران سفره خدا را در سلسله کوری نشاند؟

بسیار نکته قابل تأملی است که این روزنامه ۳ مهر در پس زمینه یک گفت‌وگو اول به حجاب زن مسلمان حمله می‌کند و تلویحاً با معادل‌سازی «سیاهی چادر» با «سیاهی اعتیاد» آن را نشانه عقب‌ماندگی و واپسگرایی و افیونی معرفی می‌کند و درست روز بعد از آن در صفحه آخر خود به گستاخترین نحو ممکن، بسیجیان و شهدا و آزادگان و همه آنهایی که برای دفاع از شرف و ناموس و عزت ایران جانبازی کردند در سلسله کوری می‌نشاند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.