شنبه 29 سپتامبر 12 | 15:50

«استاد» آغازگر انقلاب بحرين چه کسی بود؟

در زندان مرا شب‌ها چند مرتبه از خواب بيدار کرده و مجبور مي‌کردند سرپا بايستم با اينکه وضعيت مناسب جسمي نداشتم؛ به بزرگان ديني و اعتقاداتم اهانت مي‌کردند… مجبورم مي‌کردند عکس پادشاه و نخست‌وزير بحرين و شاه عربستان را ببوسم و امتناع من با ضرب و شتم همراه بود.


چند هفته پیش و در اواسط شهریورماه، دادگاه بحرین حکم ۲۰ تن از رهبران سطح اول انقلاب اسلامی بحرین را صادر کرد که طی آن ۱۳ تن از آنان به حبس ابد و سایرین به احکام سنگین از جمله ۱۵ سال و پنج سال حبس محکوم شدند.

شاید بتوان این ۲۰ چهره شاخص را «موتور محرک انقلاب بحرین» نامید که رژیم آل‌خلیفه هزینه‌های داخلی و بین‌المللی صدور چنین احکام سنگینی را تحمل کرده است تا به اعتراضات دامنه‌دار مردمی پایان ببخشد هرچند امروز روح انقلاب بحرین در تمام افراد و خانواده‌ها و مساجد و تکایای بحرین رسوخ کرده و جوانان انقلاب ۱۴ فوریه درس‌های آزادی‌خواهی را از این رهبران خود بخوبی فرا گرفته‌اند.

کسانی مانند «حسن مشیمع»، «عبدالوهاب حسین» و «عبدالهادی الخواجه» که عمر خود را در اصلاح و مبارزه با دیکتاتوری آل‌خلیفه گذرانده‌اند تا بتوانند در سرزمین مادری خود عادلانه زندگی کنند و آزادانه رفتار کنند و امروز در اوج غربت و مظلومیت در کنج زندان‌های آل‌خلیفه تاوان آن را می‌پردازند.

عبدالوهاب حسین کیست؟

این انقلابی ۵۸ ساله، دارنده مدرک کار‌شناسی رشته فلسفه و جامعه‌شناسی از دانشگاه کویت است که به جرم «قانون‌شکنی»، «شرکت در توطئه تغییر نظام» و «برقراری تماس با گروه‌های خارجی» از سوی رژیم آل خلیفه به حبس ابد محکوم شده است.

«عبدالوهاب حسین» که در بین انقلابیون بحرینی عموماً با لفظ «استاد» و لقب «مُفجّر الثورة (آغازگر انقلاب)» خطاب می‌شود رهبر و مؤسس گروه انقلابی «تیار الوفاء الإسلامی» است. این گروه را شاید بتوان از حیث نظری و عملی نزدیک‌ترین گروه به مبانی اندیشگی انقلاب اسلامی ایران دانست. وی پیش‌تر همراه گروه «الوفاق» بود ولی پس از مماشات نسبی این گروه با رژیم به‌ویژه در تحولات سال ۲۰۰۵ میلادی از این گروه جدا شد و به انزوا رفت.

انفجار انقلاب

وی نخستین کسی بود که در انقلاب ۱۴ فوریه بحرین از صبح زود در صف اول تظاهرکنندگان به میدان آمد زیرا در واقع او بود که جوانان را به ایجاد تظاهرات برای اصلاحات تشویق کرده بود. استاد از چند روز قبل، در سخنرانی در جمع جوانان بحرینی گفته بود که ما اصلاحات را طلب خواهیم کرد ولی اگر حکومت خون کسی را بریزد تنها خواسته ما «اسقاط نظام» خواهد بود.

وی همچنین در روزهای بعد در میدان لؤلؤ حاضر شد و پس از انجام خطابه‌های تند برضد رژیم و خصوصاً سخنرانی روز ۱۲ مارس، در هفدهم‌‌ همان ماه و در روزهای اول شروع انقلاب دستگیر شد. در سخنرانی که در روزهای اول انقلاب در جمع انقلابیون ایراد کرد به صراحت از تغییر نظام در بحرین سخن گفت و در برابر برخی صحبت‌ها در مورد اکتفا به سلطنت مشروطه اعلام کرد: «در اینجا دو سقف برای مطالبات مطرح شده است: سقف تغییر نظام و سقف سلطنت مشروطه. من معتقدم سقوط حکومت کاملاً امکان‌پذیر است و اگر از این خواسته کوتاه بیاییم سلطنت مشروطه هم عملاً غیرقابل تحقق می‌شود چرا که گفت‌وگو با حکومت برای اقامه نظام مشروطه چند روز یا چند هفته نخواهد بود و ماه‌ها به طول می‌انجامد و شور انقلابی از بین می‌رود که مذاکرات بدون این فضای انقلابی قطعاً شکست خورده است.»

مغز متفکر سیاسی و طراح ساختار احزاب

نظریات وی در این رابطه دقیقاً محقق شد. وی اساساً مغز متفکر سیاسی بحرین در دو دهه گذشته بوده است و تحلیل‌های وی همواره راهگشای انقلابیون بوده است. طراحی ساختار اولیه بسیاری از گروه‌ها و احزاب نیز توسط ایشان صورت گرفته است.

در فرصتی که دادگاه برای دفاع وی از خود به او داده بود، جزئیات دستگیری خود را بیان کرد که بخشی از آن به این شرح است: «در نیمه شب ۱۷ مارس با شکست درب بیرونی وارد منزل شخصی من شدند و قبل از اینکه درب داخل را هم بشکنند آن را باز کردم… با خشونت من را کتک زدند و بر اثر کوبیدن سرم به دیوار پیشانی‌ام خونریزی کرد و دست و چشم من را بستند… پس از ضرب و شتم مرا وارد اتاقی کردند و گفتند اگر دستور نداشتیم از این اتاق زنده خارج نمی‌شدی… پس از مدتی متوجه شدم آن‌ها پس از بازداشت من به منزلم نیز حمله بردند که این فقط یک تفتیش عادی نبوده بلکه به قصد انتقام برخی اموال از جمله دوربین، ساعت، انگشتر‌ها، تلفن همراه، لپ‌تاپ و بلندگوهای مجلس من را سرقت کرده بودند… در زندان مرا شب‌ها چند مرتبه از خواب بیدار کرده و مجبور می‌کردند سرپا بایستم با اینکه وضعیت مناسب جسمی نداشتم… به بزرگان دینی و اعتقاداتم اهانت می‌کردند… مجبورم می‌کردند عکس پادشاه و نخست‌وزیر بحرین و شاه عربستان را ببوسم و امتناع من با ضرب و شتم همراه بود.»

سابقه زندان و خلف وعده رژیم

اما این نخستین بار نبود که استاد عبدالوهاب بازداشت می‌شد. او قبلاً نیز یک بار در سال ۱۹۹۵ میلادی به مدت شش‌ماه، و بار دیگر برای مدت طولانی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی در زندان انفرادی به سر برده بود در حالی که در سال ۲۰۰۰ میلادی دادگاه تجدیدنظر حکم وی را حتی مغایر با قوانین بحرین اعلام کرد اما وی آزاد نشد تا اینکه نهایتاً در سال ۲۰۰۱ میلادی در حالی که پادشاه جدید بحرین با وعده اصلاحات سیاسی وارد عرصه شده بود این رهبر بحرینی هم در کنار سایر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد و به «میثاق عمل ملی» رأی مثبت داد. میثاقی که در بندهای آن حاکمیت بر اساس قانون، اختیار قانون‌گذاری با مجلس منتخب، آزادی بقیه زندانیان، بازگشت تبعیدشدگان و توقف قانون فوق‌العاده امنیتی آمده بود.

اما پس از چندی رژیم موارد سوم و پنجم را عملی کرد و موارد اول و دوم با خلف وعده حکومت عملی نشد و این یکی از دلایلی بود که انقلاب ۱۴ فوریه بحرین را در سال ۲۰۱۱ میلادی شعله‌ور کرد و هم‌اکنون نیز با وجود وعده‌های اغواکننده شاه و ولی‌عهدش برای گفت‌وگو، گروه‌های انقلابی بحرینی به چیزی جز «اسقاط النظام» راضی نیستند. گروه‌هایی که یکی اثرگذار‌ترین آن‌ها «ائتلاف برای جمهوری» می‌باشد که از به هم پیوستن سه گروه انقلابی «جنبش احرار بحرین» به رهبری «سعید الشهابی» و «جریان الوفاء الاسلامی» به رهبری استاد «عبدالوهاب حسین» و «جنبش حق» به رهبری حسن مشیمع تشکیل شد و در عین زندانی‌شدن دو تن از رهبران آن و تبعید دیگری در لندن همچنان از مخالفان سرسخت آل‌خلیفه و جریان‌های مطرح عرصه انقلاب بحرین به شمار می‌رود.

مقابل دوربین ضبط اعترافات

در همین رابطه درباره «عبدالوهاب حسین» نقل شده که در زندان یکی از مسؤولان حکومتی با وی دیدار کرد و از وی درخواست کرد که از پادشاه و نخست‌وزیر عذرخواهی کند تا همانند اعترافات «آیات القرمزی» از وی تصویربرداری و منتشر شود که وی در پاسخ عنوان می‌کند: «… اما مسأله عذرخواهی محال است که انجام شود بلکه آن کس که در حق ملت ستم کرده باید عذر بخواهد.»

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.