پنج‌شنبه 18 اکتبر 12 | 12:35

مدیر فرهنگی هم از چین بیاورید

عباس کوچک سبکبار

هر جا که نگاه کنی ردی از این چشم بادامی ها در زندگی روزمره می بینیم، کامپیوتر ها و لوازم برقی که کلهم ژاپنی اند، تلویزیون هم که قبلا هفته ای یکبار سریال کره ای پخش می کرد اکنون هرشب چشم بادامی نشان می دهد، مابقی چیز ها هم که کمپلت چینی است، ما اعتراضی نداریم، فقط خواهشا چند مدیر فرهنگی چشم بادامی هم وارد کنید.


تریبون مستضعفین- عباس کوچک سبکبار

پرده اول
چند سالی می‌شود که سریال‌های کره‌ای مهمان همیشگی آنتن صدا و سیما هستند و خواسته و ناخواسته مهمان خانه‌های‌ما. یانگوم، امپراطور دریا، جومونگ ۱ و ۲، تاجر بوسان و … و اکنون هم دونگ‌یی. حالا چرا کره به گزینه اول تامین برنامه تلویزیون تبدیل شده‌است، بدلیل ارزانی است یا اینکه تحریم‌ها به سریال‌ها هم رسیده است معلوم نیست!

پرده دوم
کره‌ای ها با یک شهرک سینمایی و چند دست لباس و چند بازیگری که آشنایی به هنرهای رزمی دارند و البته ده‌ها فیلمنامه کشدار، ده‌ها سریال هندیٍ‌کره‌ای ساخته‌اند که توانسته‌است ایران را مشتری ثابت بازار خود کند و تاریخ دروغ و راست خود را در حلقوم ما کنند، البته کارشناسان محترم صدا و سیما با افزودن واژه «افسانه» به اول نام بسیاری از این سریال ها توطئه های دشمن را نقش بر آب کرده‌اند.


پرده سوم

وقتی در سریال یوسف پیامبر (ع)، حضرت یوسف (ع) در یک مدیریت‌ دینی دست به سفر می‌زند همه به خاطر شباهت این کار با سفرهای استانی دولت وقت، سازندگان سریال را به تمسخر می‌گیرند، اما هنگامی که سریال‌های مذکور تمام تئوری‌های زندگی مدرن از بوروکراسی گرفته تا اصول علم نوین و حتی انگشت‌نگاری را در عهد بوق خودشان نشان می‌دهند نه تنها کسی اعتراض نمی‌کند بلکه همه با ذوق می‌نشینیم و داستان را قسمت به قسمت دنبال می‌کنیم، همیشه مرغ همسایه غاز است.


پرده چهارم

سریالی به نام مختارنامه کلید می‌خورد. برای فیلمبرداری این پروژه عظیم با هزینه‌های هنگفت از بودجه بیت المال شهرکی ساخته می‌شود، ده‌ها نفر نزدیک به پنج سال زحمت می‌کشند تا این سریال ویژه الف به پخش برسد. سریال در کمتر از یک سال پخش می‌شود، همه به به و چه چه می‌کنند، چندین مراسم تقدیر و تشکر برگزار می‌شود، کلی تعارف تکه پاره می‌شود، رزومه و گزارشکارهای مدیران فرهنگی به اندازه کافی قطور می‌شود، آن شهرک و آن هزینه‌هایی که از جیب بیت المال خرج شده‌است به فراموشی سپرده می‌شود و بعد از ۱۸ ماه مالک محترم زمین با بولدوزر سر زمین حاضر می‌شود تا زمینش را پس بگیرد، البته اگر کس دیگری بود و یک سال و نیم کرایه زمینش را نگرفته بود زود تر از این‌ها خودش با کلنگ دست به کار می‌شد.

پرده پنجم
سعید بیانانکی گفته بود: «چیزی نمانده شعر تر از چین بیاوریم» و حالا هر جا که نگاه کنی ردی از این چشم بادامی ها در زندگی روزمره می‌بینیم، کامپیوترها و لوازم برقی که کلهم ژاپنی‌اند، تلویزیون هم که قبلا هفته‌ای یکبار سریال کره‌ای پخش می‌کرد اکنون هرشب چشم بادامی نشان می‌دهد، مابقی چیزها هم که کمپلت چینی است، ما اعتراضی نداریم، فقط خواهشا چند مدیر فرهنگی چشم بادامی هم وارد کنید.

 

  1. علی
    18 اکتبر 2012

    سلام
    متن خیلی ضعیفی بود. هرچند سوژه هم خیلی ضعیف است اما می شد خیلی بهتر از اینها نوشت.
    متن سبک و ضعیفی بود. کاش به جای قیاس های پیش پا افتاده در نوشته هامون دست به تحلیل های مهمتر بزنیم.
    به حاشیه هایی بپردازیم که مهمتر از متن است، مثل ویژگی و خصوصیت اصلی اینگونه فیلم ها که همیشه زنی تحت ظلم قرار می گیرد و در نگاه خانواده ایرانی چه می توان گفت و…

  2. محمد ثقفی
    9 نوامبر 2012

    اشاره نویسنده حتما به این بیت سعید بیابانکی است:

    صلا اداره کردن کشور که سخت نیست
    تا وقت هست یک نفر از چین بیاوریم

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.