دکتر علیاکبر ولایتی را همه به عنوان پزشکی آرام، دیپلماتی محافظهکار و در عین حال سرسخت و سیاستمداری معتدل میشناسند. پاسخهایش کاملا دیپلماتیک بود و این برای هر خبرنگاری خیلی خوشایند نیست.
مصاحبه را پس از ماهها پیگیری، با روی خوش پذیرفت اما نیمساعت بیشتر وقت نداشت گویا میخواست به دعای عرفه برسد. در بدو ورود به دفتر ریاستش در بیمارستان از ما پرسید «با همین روپوش پزشکیام بنشینم یا کت بپوشم؟» گفتیم ترجیح میدهیم با شخصیت سیاسیتان به گفتوگو بنشینیم.
گفتوگو را این گونه آغاز کردیم:
شاهد مرحله جدیدی در بیداری اسلامی هستیم که میتوان آن را انقلاب در انقلاب تعبیر کرد؛ انقلابی که به دنبال اصلاح نقاط ضعف روند آغازین است، چرا که بیداری اسلامی در تونس و مصر و یمن به تعبیر مقام معظم رهبری در پیام ایشان به کنگره عظیم حج، سبب برخی «سوءاستفادهها» و «غفلتها» شده که از آن جمله میتوان به حرکت اخیر محمد مرسی، رئیسجمهور مصر در ارسال نامه به شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی اشاره کرد؛ شما مرحله دوم بیداری اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سقوط حکومتهای وابسته به غرب و روی کار آمدن حکومتهای مردمی در کشورهای اسلامی با ادعای اقدامات در چارچوب ارزشهای اسلامی، کاملاً قابل پیشبینی بود، پس از این اقدام، دولتهای استعمارگر و سلطهجو همچون آمریکا و اسرائیل دو چیز را از دست دادند، نخست؛ آدمهای گوشبهفرمان حاکم بر برخی کشورهای عربی را از دست دادند و دوم اینکه گروه جدیدی روی کار آمدند که بر خلاف ادعای غرب، به دنبال احیای ارزشهای اسلامی در کشورهای عربی هستند که اگر این اتفاق بیفتد و حکومتها تابع اسلام و منافع مسلمین شوند دیگر جایی برای آمریکا و اسرائیل به عنوان عناصر سلطهجو و فرصتطلب در منطقه باقی نمیماند؛ البته ممکن است کشوری با آمریکا، انگلیس و فرانسه رابطه داشته باشد اما رابطهای با حقوق برابر، احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر؛ در غیر این صورت، نهتنها به نفع مسلمانان بلکه به نفع هیچ ملتی نیست که تحت سلطه قرار گیرد. غرب بهخوبی میداند که اگر اجازه دهد که حکومتهای مردمی با احیای ارزشهای اسلامی به انقلاب خود ادامه دهند ضربههای اساسی و چندجانبهای را میخورند که زحمات استعمارگرایانهشان را به هدر میدهد.
مصر، تونس و لیبی در مقابل مسیر انحرافی
یعنی معتقدید این «غفلتها» و «سوء استفادهها» برنامهریزیشده است؟
با توجه به مطالبی که عنوان کردم انتظار نداریم که غرب ساکت بنشیند و تحت فشار قرار دادن مرسی و اعلام وفاداری وی به کمپدیوید و همچنین درخواست باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در کنگره برای بخشیدهشدن یک میلیارد بدهی مصر نشانههایی از این است که آنها ساکت نیستند؛ به عبارت دیگر، این اقدامات به عنوان شمشیر دموکلس بالای سر محمد مرسی است که یا اگر وی حرفهای ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی بزند بخشیده نمیشود و فشارها بر روی مصر بیشتر میشود و یا اینکه کشورهای متحد با آمریکا کمکهای مالی را که به حسنی مبارک میکردند قطع میکنند؛ اینها نمونههایی از فشارها بر مرسی و حکومتهای بعد بنعلی و قذافی است و همه حکومتها نمیتوانند در برابر این فشارها ایستادگی لازم را داشته باشند.
البته اقدامات مرسی هم درست نبود و برخی از متفکران مصر و بزرگان اخوانالمسلمین نسبت به تسامح در برابر اسرائیل واکنش نشان دادند. امیدواریم مقاومت ملت مصر، مانع از آن شود که انقلابها در مصر، تونس و لیبی به مسیر انحرافی کشیده شود.
شما به برخی اقدامات اوباما اشاره کردید، پیشبینی شما از فضای پس از انتخابات آمریکا چیست؟
به نظر میرسد که تا کنون، آرای اوباما جلوتر از رقیب انتخاباتیاش است چرا که رقیب او در مناظرهها و مصاحبهها رفتارهای ناشیانهای داشته و این نشان میدهد که از حداقل ظرفیت لازم برای رقابت با اوباما برخوردار نیست. آمارها هم حاکی از این است که اگر وضع به همین شکل ادامه یابد احتمال پیروزی اوباما بیشتر از رقیبش خواهد بود مگر اینکه حادثه مهمی در حوزه سیاسی و تبلیغاتی به ضرر اوباما پدید آید.
آیا میتوان گفت که اگر هر یک از این دو گفتمانی که در آمریکا مطرح است روی کار بیاید در سیاست خارجی ما نتیجهای متفاوت حاصل خواهد شد یا خیر؟
آمریکا، آمریکاست و ما در طی ۳۴ سالی که از انقلاب میگذرد انواع رؤسای جمهور آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه را آزمودهایم. ما احتیاجی به محبت آنها نداریم و اگر امروز ایران جلوی آمریکا ایستاده به خاطر اقتدار جمهوری اسلامی است و همین اقتدار آنها را مجبور به عقبنشینی کرده است.
منطق ما در برابر آمریکا روشن است، آنها میگویند ما کار هستهای صلحآمیز نکنیم اما این حق ایران است و ما به هیچ وجه زیر بار نمیرویم چرا که اگر به فرض هم ما به طور موقت از حق خود صرفنظر کنیم آنها بهانه دیگری را مطرح میکنند.
آیا موضوع تعلیق یا عقبنشینی ممکن است پذیرفته شود؟
این، ذهنیت ما نیست چرا که در یک دوره، ایران داوطلبانه و بنا به پیشنهاد غرب، غنیسازی را متوقف کرد اما آنها به هیچ یک از وعدههای خود عمل نکردند و روز به روز جلوتر آمدند، به همین جهت و با همین اتمام حجت، غنیسازی باز گشت. تجربه تلخی بود اما یک خاصیت بزرگ داشت و آن این بود که برای چندمین بار به خودمان ثابت شد که اگر عقبنشینی کنیم آنها دست از ادعاهای خود برنمیدارند، ضمن اینکه همه آنهایی که در داخل کشور با حسن نیت خواستار تسامح طرف ایرانی بودند فهمیدند که برخورد آمریکا با ما تغییری نکرد.
برخی پیشنهاد سازش در مذاکرات و نرمش در برابر سیاستهای آمریکا را مطرح میکنند. آیا میتوان با این سیاست از این پیچ تاریخی که مقام معظم رهبری از آن یاد کردند عبور کرد؟
آنهایی که این پیشنهاد را میدهند راهحلی را ارائه نکردهاند. سؤال من اینجاست که جمهوری اسلامی تا کجا و تا کی باید با ملایمت برخورد کند؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر به عنوان مثال، ایران به بخشی از خواستههای غرب پاسخ مثبت دهد آنها به به ادعاها و قولهای خود وفادار بمانند؟ آیا آنها این اقدام را تفسیر به ضعف و ترس جمهوری اسلامی نمیکنند؟
با این اوصاف، سرنوشت مذاکرات هیئت مذاکرهکننده هستهای کشورمان با گروه ۱+۵ به کجا میانجامد؟
سرنوشت مذاکرات، به رفتار و راه و روش طرف مقابل بستگی دارد. ما در مذاکرات تجربه زیادی داریم، ما در مذاکره برابر صدام ایستادیم و اعلام کردیم که حتی یک وجب از مرز خود عقبنشینی نمیکنیم، ضمن اینکه نیمی از اروندرود هم برای ماست. در واقع، آنها میخواستند تمام اروندرود را بگیرند و موضوع اختلاف هم همین بود اما ما بر خواسته خود پای فشردیم و در نهایت، روزی صدام با ارسال آخرین نامه، همه چیز را پذیرفت.
منشأ فشار داخلی بر مذاکرهکنندگان هستهای
با توجه به سابقه طولانی شما در بحث مذاکره، آن زمان فشارهای زیادی از داخل بر شما بود که مذاکرات هرچه زودتر به نتیجه برسد؛ آیا در حال حاضر هم فشاری از داخل بر تیم مذاکرهکننده هستهای هست؟
من وسیله اندازهگیری ندارم که میزان فشارهای گذشته را با حال مقایسه کنم اما آن زمان، از داخل، من را به سرسختی متهم میکردند و حتی بعضی با زبان بیزبانی خواستار تسامح در برابر صدام بودند. اکنون هم این فشارها وجود دارد، همان طور که برخی خواستار انعطاف در مذاکرات هستند. ما نمیتوانیم از بحث هستهای بهراحتی بگذریم چرا که جزء منافع مهم ملی ماست و با دانش و هزینههای فراوان به دست آمده است. چهبسا کشورهایی همین هزینهها را میکنند اما به فناوری هستهای نمیرسند. ما نباید این دستاورد هستهای را دستکم بگیریم.
ایران یکی از ۲۰ کشوری است که در دنیا از این فناوری عظیم برخوردار است. میدانیم کشوری که فناوری هستهای دارد ناگزیر در نزدیک به ۵۰۰ رشته علمی که به این فناوری متصل است از پیشرفتهای علمی و فناوریهای پیچیده برخوردار خواهد بود. انرژی هستهای فقط به این معنا نیست که از اورانیوم ۳. ۵ درصد غنیشده، برق تولید کنیم. به هر حال، نفت و گاز روزی به پایان میرسد و آن روز، تنها منبع هستهای برای ما میماند و غرب با علم به این موضوع، میخواهد این امکانات را در اختیار داشته باشد تا در زمان مقرر به شرط اطاعت از دستورات، به صورت قطرهچکانی ما را از این انرژی بهرهمند کند.
برخی بر این باورند که اگر نرمشی از سوی ایران صورت گیرد تحریمها پایان میپذیرد و بسیاری از مشکلات اقتصادی مردم برطرف میشود، این القائات تا چه میزان اثرگذار است؟
کسانی که این ادعا را دارندشناختی ازفضای بینالمللی ندارند چرا که اگر این فضا را میشناختند اینگونه سخن نمیگفتند. حرص و طمع غرب تمامی ندارد؛ غرب، سیریناپذیر است و من کشوری را در دنیا نمیشناسم که بابت خواستههای ناحق قدرتهای غربی عقب نشسته باشد و آنها به وعدهشان در دادن امتیازات وعدهدادهشده عمل کرده باشند.
بنابر ادعای آمریکا، تحریمهای فعلی در مقایسه با تحریمهای زمان جنگ، بسیار سنگینتر است و اینگونه تحریم تاکنون سابقه نداشته؛ ارزیابی شما به عنوان شخصی که از ابتدای انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس تا امروز مسؤولیتهای مهمی داشتهاید، چیست؟
این ادعا به هیچ عنوان درست نیست؛ ما در زمان جنگ، گاهی نفت خود را به صورت تکمحموله روی آب میفروختیم و با ما قرارداد خرید نفت نمیبستند و هر وسیلهای را که احتمال میدادند کاربرد دوگانه داشته باشد به ما نمیفروختند و صنعت خودروسازی ما در زمان جنگ، کیفیت و کمیت امروز را نداشت.
تفاوت تحریمهای دوره جنگ و تحریمهای امروز
نمونه خاصی از این قبیل تحریمها به خاطر دارید؟
بله؛ مثلاً زمانی که ما درخواست خرید وانت را از ژاپن کردیم گفتند که ممکن است وانت را برای حمل و نقل افراد و ابزارها در جنگ مورد استفاده قرار دهید و به ما نمیفروختند. تحریمهای مربوط به قطعات یدکی هواپیما پابرجا بود و حتی مواد صنعتی و شیمیایی را با این بهانه که ممکن است ما با آن سلاح شیمیایی درست کنیم به ما نمیفروختند. پیش از انقلاب، آلمانیها تعهد کرده بودند کارخانهای در قزوین بسازند که در حال حاضر هم با نام «شیمیکشاورز» وجود دارد که مربوط به تولید مواد شیمیایی دفع آفات نباتی بود و باز به بهانه امکان تولید سلاح شیمیایی آن کارخانه را نیمهکاره رها کردند اما پس از مدتی، همین آلمانیها سلاح شیمیایی ساختهشده، گاز سارین و مشتقات گاز خردل را به صدام فروختند؛ بنابراین مشخص است که تحریمها چقدر سنگین بود.
برخی میگویند تحریمهای امروز از آن زمان سنگینتر است اما آن زمان، ما علاوه بر تحریمها جنگ را هم تجربه میکردیم و هر لحظه در هر نقطهای که کسی زندگی میکرد بهویژه در نیمه غربی کشور، نگران انفجار یک موشک بودیم، هر لحظه دهها شهید و مجروح داشتیم و بخش قابل توجهی از بودجه را صرف جنگ میکردیم.
عدهای معتقدند که بحث غنیسازی هستهای، جزء دستاوردهای دولت نهم و دهم است؛ آیا شما این حرف را قبول دارید؟
بحث شروع فعالیتهای هستهای از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری آغاز شده و تاکنون هم ادامه داشته، منتها در دولت نهم، توسعه بیشتری یافت. البته اگر بخواهیم از یک شخصیت محوری در جریانات هستهای صحبت کنیم باید از شخص مقام معظم رهبری نام ببریم چرا که اگر تدابیر ایشان نبود فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، خیلی وقت پیش متوقف میشد.
رفع مشکلات موجود اولویت دولت باشد
برخی رسانهها به نقل از شما مطالبی را عنوان کردند مبنی بر اینکه شما در بحث ورود به ریاست جمهوری یازدهم، روزی سه ساعت فکر میکنید و به بررسی اوضاع اجتماعی مشغول هستید که آیا ورود پیدا کنید یا خیر. آیا این موضوع صحت دارد؟
من، نه چنین مصاحبهای کردهام و نه گفتهام که روزی سه ساعت فکر میکنم. اصلاً چنین چیزی صحت ندارد و لذا اعتنایی نمیکنم و اگر همه به توصیه رهبر انقلاب مبنی بر عدم ورود زودهنگام به بحث انتخابات اهتمام کنند حتماً به نفع کشور خواهد بود، چرا که اگر این فضا داغ شود و هر کسی یک حرف موافق یا مخالف بزند، امور جاری کشور، تحتالشعاع این امور قرار میگیرد و تبدیل به موضوع اول میشود در حالی که رفع مشکلات موجود باید اولویت دولتمردان باشد. تا زمان انتخابات خیلی زمان باقی است و نباید با ورود نابهنگام و زودرس، به بحثهای انتخاباتی بپردازیم.
نامزدی در انتخابات از سوی گفتمان وحدت ملی
برخی شما را کاندیدای مقبول دولت وحدت ملی معرفی کردهاند. آیا تأیید میکنید؟
من هم راجع به این موضوع مطالبی را در برخی سایتها خواندم اما نه کسی با من در این رابطه صحبتی داشته و نه من با کسی حرفی زدهام. اگر در آینده بخواهم راجع به این موضوع تصمیمی بگیرم در همان آینده هم اظهارنظر خواهم کرد.
با توجه به سخنان رهبر انقلاب مبنی بر اینکه برخی از کشتی نظام پیاده شدهاند، نظر شما درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
کسی که میخواهد در مجلس و یا جایگاهی مهمتر همچون ریاست جمهوری قرار گیرد باید به اسلام، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد داشته باشد و مهمتر از همه به اصل ولایت فقیه معتقد باشد، چرا که ولایت فقیه، ستون فقرات نظام است و نمیشود کسی برای ریاست جمهوری اعلام آمادگی کند که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. بنابراین هرکسی تا زمانی که رو در روی نظام قرار نگرفته و مبانی و اصول حکومت جمهوری اسلامی را قبول کرده از هر جناح و گروهی که هست میتواند در انتخابات شرکت کند.
صحت و سقم خبر مذاکره مستقیم با آمریکا
آیا جمهوری اسلامی ایران، تصمیمی بر مذاکره مستقیم با آمریکا دارد؟
تا آنجا که من از تصمیمات نظام اطلاع دارم چنین چیزی صحت ندارد.
در برخی خبرهای منتشرشده از سوی رسانههای غربی ادعا شده است که شما مذاکرات مستقیمی با طرف آمریکایی داشتهاید..
از پایه و اساس دروغ است.
خبرگزاری رویترز، عکسی از شما در اجلاس سران جنبش عدم تعهد منتشر کرد که شما را در حال صحبت درگوشی با محمد مرسی نشان میداد؛ آنجا به مرسی چه میگفتید؟
اگر قرار بود علنی شود که درگوشی حرف نمیزدیم! چیز خاصی نبود. احوالپرسی میکردیم.
Sorry. No data so far.