حجتالاسلام حمید پارسانیا، رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، درباره هشدار رهبر انقلاب مبنی بر گسترش سکولاریسم پنهان در جامعه اظهار داشت: افرادى که به لحاظ عملى گرایش دنیوى دارند و به لحاظ نظرى نیز در اندیشه و باور خود سکولار هستند. در تعقیب اغراض دنیوى و یا سیاسى خود تا هنگامى که الزامات فرهنگى آنها را به پوشش گرفتن از تفاسیر معنوى و دینى ترغیب نکند زمینه و انگیزهاى براى این کار ندارند.
وی افزود: اگر هم از ناحیه فرهنگ عمومى ناگزیر از آن شوند، استفاده از تفاسیر آرام و پنهان سکولار را به توجیهات معنوى ترجیح مىدهند زیرا این نوعى از تفاسیر ضمن آنکه آنها را از خطرات مقابله با فرهنگ عمومى مصون مىدارد. ریشه باور معنوى را در حوزه فرهنگ عمومى خشکانده و زمینه تحول فرهنگ را به سوى انگارههاى سکولار و دنیوى فراهم مىآورد.
پارسانیا با بیان اینکه جریانى که استحاله فرهنگ دینى را در دستور کار خود قرار داده باشد از روش فوق براى تغییر فرهنگ استفاده خواهد کرد، گفت: زیرا این روش ضمن آنکه مانع از مقابله مستقیم با فرهنگ عمومى مىشود، از پوششهاى معنوى و دینى که هویت معنوى فرهنگ را به رسمیت مىشناسد دورى گزیده و با ترویج پنهان و آرام باورهاى سکولار امکان تحول فرهنگ را در عمیقترین لایههاى معرفتى آن فراهم مىآورد.
وی گفت: مفاهیم کلیدى و محورى هر فرهنگ و تمدن به سهولت قابل انتقال و قابل ترجمه در حوزههاى فرهنگى رقیب نیست، دشوارى ترجمه این مفاهیم به معادل یابى الفاظ محدود نمىشود.
نویسنده کتاب «سکولاریسم، مبانی معرفتی و سیمای اجتماعی سکولاریسم و معنویت» ادامه داد: دشواری ترجمه ریشه در دو امر دارد: نخست؛ بار معنایى این مفاهیم و بیگانه و نامأنوس بودن معناى آنها براى فرهنگى که ترجمه در آن واقع مىشود و دوم؛ اثر مخرب و ساختار شکنانه برخى از این مفاهیم و معانى براى فرهنگهاى رقیب و در نتیجه موضعگیرى فرهنگ رقیب در قبال آنهاست.
شیفتگان سکولاریسم با ترجمه پوششی مانع از برانگیختن احساس مردم میشدند
وی ادامه داد: موضعگیرى در قبال مفاهیم فرهنگى رقیب موجب مىشود تا برخى عوامل و انگیزههاى اجتماعى و سیاسى مانع از تبیین شفاف آنها شود، زیرا کسانى که در متن فرهنگ رقیب، شیفتگى نسبت به آن مفاهیم دارند، در هنگام انتقال آن مفاهیم با رویکردى ترویجى و تبلیغى از ترجمههایى پوشش مىگیرند که با ابهام خود مانع از برانگیخته شدن حساسیتهاى اجتماعى و فرهنگى شود، و بلکه در صورت امکان در اثر ابهام و عوامل عارضى مورد استقبال عموم قرار گیرند.
سکولاریسم اصالت را به امور دنیوی و اینجهانی میدهد
نویسنده کتاب «جامعهشناسی معرفت و علم» گفت: با صرف نظر از معادلهایى که براى سکولاریزم و مشتقات مربوط به آن به کار برده مىشود، در معناى سکولاریزم مىتوان گفت این لفظ ناظر به نوعى هستىشناسى است که اصالت را به امور دنیوى و این جهانى مىدهد، و این نوع از هستىشناسى که با انسانشناسى و معرفتشناسى مناسب با خود هماهنگ است در قبال نوع دیگرى از هستىشناسى است که صورتى معنوى و دینى دارد.
هستیشناسی معنوی ناظر به عالم غیب است
وی ادامه داد: در هستىشناسى معنوى اصالت به هستى متعالى و قدسى داده مىشود، در این نگاه ساحتى از هستى که از آن با عنوان غیب یاد مىشود، بر این جهان و عالم محیط بوده و نسبت به آن معنا بخش و تعیین کننده است، به گونهاى که غفلت از آن هستى معنوى مانع از شناخت حقیقت این جهان مىشود.
نگاه معنوى صور گوناگونى مىتواند داشته باشد
پارسانیا افزود: این نگاه با حفظ رویکرد معنوى و دینى خود یا نسبت به زندگى دنیا فعال و سازنده است و یا آنکه رویکرد منفى و زاهدانه نسبت به دنیا دارد. این رویکرد دوگانه را در مقایسه بین رهبانیت مسیحى که عزلت و گوشهگیرى است و رهبانیت اسلام که به تعبیر پیامبر خاتم جهاد در راه خداوند است، مىتوان دید.
وی ادامه داد: نگاه معنوى یا موضعى مثبت نسبت به مراتب مختلف عقل و عقلانیت دارد، و یا آنکه در تقابل با آن قرار مىگیرد، این دوگانگى نیز در مقایسه ادیانى که ایمان را در تقابل با عقل قرار مىدهند با اسلام که عقل را به مصداق «ما عبد به الرحمان» با ایمان قرین مىداند، مىتوان مشاهده کرد.
نویسنده کتاب «هستی و هبوط» ادامه داد: نگاه معنوى مىتواند چهرهاى توحیدى و یا اساطیرى داشته باشد، این تقابل از مقایسه ادیان توحیدى با ادیان مشرکانه که به الهههاى متعدد قائلند، روشن مىشود.
وی با اشاره به گزارههای مانند معنویت مىتواند صورتى صادق و یا کاذب داشته باشد، صدق و کذب علمى و عملى، معنویت صادق و کاذب به دو معنا مىتواند به کار رود، گفت: صدق و کذب با معیار علمى و عقلى در این معنا معنویت صادق، معنویتى است که مطابق با واقع باشد، و براهین عقلى و یا مکاشفات رحمانى صدق آن را تأیید کند،
پارسانیا ادامه داد: توحید که موافق برهان است، و معنویت کاذب اعتقاد به حقایق فوق طبیعى و لکن به گونهاى خلاف واقع است، این نوع معنویت که با عقاید خرافى درآمیخته است، موافق برهان عقلى و نقلى و مکاشفات صحیح نمىباشد. مانند باورهاى مشرکانه و اساطیرى.
وی ادامه داد: فرد منافق نیز از معنویت کاذب به معناى دوم آن برخوردار است زیرا او به رغم آنکه به لحاظ رفتارى گرایش دنیوى دارد. در بعد نظرى رفتار خود را براى دیگران توجیه معنوى مىکند. در فاسق بین رفتار با اعتقاد فرد فاصله است و در منافق بین رفتار و انگیزه فرد با باور اعتقادى که اظهار مىدارد اختلاف است. بین رفتار و اعتقاد باطنى منافق اختلافى نیست او در باطن خود باورى معنوى ندارد تا آنکه آن معنویت از طریق رفتارش تکذیب شود.
نویسنده کتاب «حقیقت و دموکراسی» گفت: صدق و کذبى که از سنجش نظر و عمل یا از مقایسه ظاهر و باطن افراد به دست مىآید معنایى نسبى دارد. یعنى هر کس که رفتار او مطابق باور معنوىاش باشد و به بیان دیگر در رفتار خود اخلاص داشته باشد و یا آنکه باور و رفتارش با معنویتى که اظهار مىدارد. هماهنگ باشد معنویتش صادق است و هر کس با رفتار خود عقاید خویش را تکذیب نماید و یا اندیشه و عملش برخلاف تظاهر معنوى و دینىاش باشد، معنویتش کاذب است. این معناى از صدق و کذب ناظر به حقیقت اعتقاد فرد و مطابقت آن با متن واقع و جهان خارج نیست.
سکولاریسم صور مختلفی دارد
وی ادامه داد: سکولاریسمگاه به صورت یک تئورى نظرى است وگاه در قالب یک گرایشى عملى است، گرایش عملى سکولاریزم فرایند سکولاریزاسیون و دنیوى شدن را به دنبال مىآورد، دو بعد نظرى و عملى سکولاریزمگاه با یکدیگر همراهاند وگاه بین آنها فاصله مىافتد. گرایش عملى سکولاریزم، هرگاه با اعتقاد و یا بیان و توجیه نظرى معنوى قرین باشد، نوعى معنویت کاذب را به دنبال مىآورد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: چهره نظرى سکولاریزمگاه عریان و آشکار است، نظیر فلسفههاى ماتریالیستى که به صراحت، متافیزیک و حقایق معنوى را انکار مىکنند وگاه پنهان و آرام است و آشکارا در مقام انکار و نفى معنویت قرار نمىگیرد.
وی گفت: صورت آرام و پنهان سکولاریزم یا با سکوت از کنار گزارههاى معنوى و دینى عبور مىکند، مانند پوزیتویستهاى حلقه وین که به لحاظ معرفت شناختى گزارههاى دینى را مهمل و بدون معنا دانسته و نفى و یا اثبات آنها را جایز نمىدانند، این گروه تبیین این جهان را با صرف نظر از عالم معنا انجام مىدهند، بدون آنکه به صراحت به نفى آن بپردازند، و یا اینکه با رویکردى دنیوى به توجیه، تبیین و در عین حال دفاع از گزارهها و پدیدههاى معنوى مىپردازند، مانند کسانى که با روشهاى پراگماتیستى و یا تفسیرهاى کارکردگرایانه از مفید بودن و کارکردهاى مثبت اجتماعى دیانت خبر مىدهند.
سکولارها معنویت را حاصل فعالیت ذهنی آدمی میدانند
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: تفسیر و توجیه سکولار و دنیوى دیانت و معنویت از جهات مختلف صور گوناگونى دارد به لحاظ خاستگاه، برخى از آنها دین و معنویت را حاصل فعالیت ذهنى آدمى براى تبیین نظرى جهان در مرحلهاى از مراحل تکوین معرفت بشرى مىدانند و بعضى دیگر تفسیرهاى احساسى و روانکاوانه از معنویت ارائه مىدهند. و برخى از تفاسیر نیز رویکردى اجتماعى در تبیین و توجیه معنویت دارند.
سکولارها دین را به قلمروی فردی کاهش میدهند
وی ادامه داد: از جهت منطقه حضور و قلمرو برخى دین را محدود به قلمرو فردى و درونى افراد دانسته و در حد پدیدهاى شخصى و روانى آن را به رسمیت مىشناسند. و بعضى دیگر قلمرو دین را در امور اجتماعى و سیاسى جستجو کرده، و آن را در قالب نوعى ایدئولوژى که به تفسیر و توجیه معیشت و رفتار و ساختار اجتماعى، مىپردازد، مىنگرند.
پارسانیا گفت: این گروه تعینات مختلف دینى را در قالب تعیّنات اجتماعى مىبینند. رویکردهاى ایدئولوژیک به دین و معنویت نیز صورتهاى رادیکال و یا محافظهکارانه، چپ و راست، سوسیالیستى و یا لیبرالیستى و … مىتواند داشته باشد.
وی ادامه داد: تفسیر روانکاوانه فروید نوعى رویکرد روانى و بیشتر فردى به دین است، و تبیین دورکیم و یا مارکس از دیانت، تبیین اجتماعى و ایدئولوژیک است.
توجیه معنویت و دین سکولار، نوعى معنویت کاذب است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: کذب علمى این نوع معنویت بر مبناى هستی شناسى دینى و تفسیر معنوى جهان در صورتى است که بیان فوائد و کارکردهاى دنیوى دیانت با تقلیل گرایى و تنزل حقیقت دین به همین افق محدود شود.
عدم باور به متافیزیک معنویت را تقلیل میدهند
وی گفت: کسانى که متافیزیک را ممتنع دانسته و یا گزارههاى متافیزیکى و معنوى را به لحاظ معرفتى مهمل مىدانند، در تفسیرهاى روانى و یا کارگرایانه خود ناگزیر به چنین تقلیلى گرفتار مىشوند.
پارسانیا ادامه داد: کذب عملى تفاسیر سکولار از دیانت بیشتر توسط ارباب سیاست محقق مىگردد، آنان با نگرش سکولار و دنیوى خود هنگامى که به کارکردهاى اجتماعى و مفید دین آشنا مىشوند، براى تحقق بخشیدن به اغراض سیاسى و دنیوى خود، از دیانت به عنوان یک پوشش مفید و کارآمد بهره مىبرند.
استفاده ابزاری از دین نوعی دیگر از معنویت کاذب است
وی گفت: افراد براى پوشش دینى دادن به رفتار دنیوى خودگاه از تفاسیر آرام و پنهان سکولار نسبت به دین استفاده مىکنند وگاه نیز از تفاسیر معنوى و دینى بهره مىبرند. استفاده از تبیینهاى معنوى و دینى براى توجیه رفتار توسط کسانى که به لحاظ نظرى و عملى معتقد و عامل به نگاه و آرمانهاى معنوى نیستند، نوعى دیگر از معنویت کاذب است.
پارسانیا ادامه داد: براى تفسیر و توجیه سکولار از دین و براى معنویت کاذب زمینهها و انگیزههاى مختلفى وجود دارد برخى از آنها فردى و بعضى اجتماعى، و بعضى علمى و برخى عملى است.
وی گفت: دیدگاههاى معرفت شناختى که با رویکرد پوزیتیویستى و یا شکاکانه معرفت عقلى را تاب نیاورده و ارزش جهان شناختى معرفت شهودى و وحیانى را نمىپذیرند. به دلایل منطقى اگر هم به صورت عریان در تقابل با نگاه معنوى و دینى قرار نگیرند چارهاى جز ارائه تفسیر سکولار از معنویت و دین ندارند.
عضو شورای انقلاب فرهنگی ادامه داد: افرادى که به لحاظ شخصى تربیت و علقه معنوى و دینى دارند. هنگامى که به لحاظ معرفت شناختى از دفاع عقلانى دین باز مىمانند به انگیزههاى روانى – فردى به سوى تفسیرهاى سکولار از دین گرایش خواهند داشت که به لحاظ نظرى صورتى عریان و آشکار ندارد، و تفاسیرى را دنبال مىکنند که با توجیه دنیوى از حضور دیانت دفاع مىکند.
وی گفت: در شرایطى که معنویت و دیانت در حوزه فرهنگ عمومى فعال و پرتحرک باشد زمینه بسط معنویت کاذب به معناى تفسیر و توجیه رفتارهاى دنیوى بر اساس آرمانها و یا منطق دینى، از ناحیه کسانى پدید مىآید که به لحاظ عملى رویکرد دنیوى و سکولار دارند، اعم از اینکه به لحاظ نظرى باور دینى داشته و یا در بعد نظرى نیز سکولار باشند.
پارسانیا سپس با اشاره به شرایط تاریخی، گفت: به لحاظ تاریخى اعتقاد و نگاه معنوى به عالم و آدم مقدّم بر نگاه دنیوى و سکولار است، مقطعى از تاریخ گذشته بشر را نمىتوان یافت که نگاه دینى و معنوى بر حوزه فرهنگ و زندگى او غلبه نداشته باشد، حضور نگاه معنوى را در تاریخ گذشته بشرى در ادبیات و همچنین در آثار تمدنى به جاى مانده از آنها مىتوان دید.
نگاه سکولارانه در طول تاریخ وجود داشت اما در دوران مدرن غلبه تمدنی یافت
وی ادامه داد: نگاه سکولار به عالم و آدم گرچه در گذشته تاریخ نیز حضور داشته است و لکن در هیچ یک از دورههاى پیشین از بعد فرهنگى و تمدنى غلبه نیافته است، غلبه و رسمیّت این نگاه مختص به دنیاى مدرن است.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: باور، اعتقاد و گرایش دنیوى در یک فرایند تدریجى که از آن با عنوان سکولاریزاسیون یاد مىشود، در فرهنگ و تمدن غرب از رنسانس به بعد گسترش یافت و به تدریج با تسخیر سازمانها و نهادهاى اجتماعى تا مرحله تدوین اعلامیه جهانى حقوق بشر استمرار یافت. این نگاه اینک از طریق امکانات و ظرفیتهاى موجود در تمدن غرب داعیه جهانى دارد.
غلبه سکولاریسم نگاه معنوی را خشکاند توجیهات معنوی سکولار را بسط داد
وی ادامه داد: غلبه سکولاریزم در دوران مدرن به موازات حذف اصل نگاه معنوى و دینى از قلمرو فرهنگ عمومى و علمى، زمینه توجیهات معنوى کاذب و دروغین را نیز خشکاند، و از این پس به جاى تفسیر دینى رفتارهاى سکولار تفسیر دنیوى و سکولار اندیشههاى دینى بسط و گسترش یافت.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مقاومت سکولاریزم در برابر حرکتهاى معنوى و دینى صورتهاى مختلف عملى و نظرى خواهد داشت، اقتدار و سیاست و غرب با همه اهرمهاى اقتصادى، نظامى و ابزارها و امکانات در این میدان عمل خواهد کرد، و در این مسیر از فعالیتهاى نظرى که در حوزه علوم انسانى سکولار شکل مىگیرد استفاده کرده و به نوبه خود با استفاده از صنعت فرهنگ در جهت تقویت اینگونه علوم و نظریات عمل مىکند.
Sorry. No data so far.