جمعه 23 نوامبر 12 | 08:00

داستان: سقا

محمد غفاری

پرچم‌ها باد را به حرکت وا می‌داشتند. «یا حسین» قرمز که از همه بزرگ‌تر بود را ابوالفضل پسر علی آقا بلند کرده بود و زمین و زمان زیر آن می‌چرخید. همه چیز آماده بود. جمیعیت هم نسبت به همیشه بهتر آمده بودند. بچه‌ها دور طبل زن‌ها حلقه زده و چشمانشان را دوخته بودند به حرکت چوب‌هایی که آرزوی در دست گرفتنش را داشتند.


تریبون مستضعفین- محمد غفاری

خیابان زیر قدم‌های پابرهنه‌‌اش حرکت می‌کرد و لب‌هایش را می‌رساند به قطره‌های کنجکاوی که بر اثر سرعت حرکت بیرون می‌ریختند. تندتر گام بر می‌داشت. ساعت سه عصر بود و داشت دیر می‌شد. به حاج حسین قول داده بود قبل از همه خودش را برساند اما آنقدر راه‌ها شلوغ بود که مجبور شد مسیرش را تغییر دهد. شاید می‌خواست از راه میان بُر بیاید اما فکر این همه شلوغی و راه بندان را نمی‌کرد.

پرچم‌ها باد را به حرکت وا می‌داشتند. «یا حسین» قرمز که از همه بزرگ‌تر بود را ابوالفضل پسر علی آقا بلند کرده بود و زمین و زمان زیر آن می‌چرخید. همه چیز آماده بود. جمیعیت هم نسبت به همیشه بهتر آمده بودند. بچه‌ها دور طبل زن‌ها حلقه زده و چشمانشان را دوخته بودند به حرکت چوب‌هایی که آرزوی در دست گرفتنش را داشتند.

قدم‌هایش تندتر شده بود و نزدیک کوچه مسجد بود. گوش زمان موسیقی طبل‌ها را در حافظه همیشگی‌اش ذخیره می‌کرد. خاطره‌انگیزترین صدا دستش را گرفته بود و به سمت مسجد می‌برد. پرچم قرمز را دید که آسمان را نگاه داشته بود. از این کوچه به سمت دسته حرکت می‌کرد و از آن کوچه دسته به او نزدیک می‌شد. صدایی از پشت سر متوفقش کرد
ـ آقا
برگشت و صدا را دنبال کرد. جوان به سمتش آمد. تشنگی از سر و رویش می‌ریخت.
ـ میشه به من آب بدین؟
با دست چپش لیوان را گرفت و با دست راست مشک را بلند کرد و قطره‌های آب در لیوان می‌درخشید.
منتظر شد تا آب را بنوشد و لیوان را بگیرد. باید خودش را سریع‌تر به دسته می‌رساند. صدای طبل نزدیک‌تر شده بود. حتی صدای مداح را هم می‌شنید. آسمان روی موج پرچم‌ها حرکت می‌کرد. سقا برگشت. لبخند حاج حسین را دید.

  1. منصور
    23 نوامبر 2012

    سلام

    مداح و ذاکر اهل بیت حاج جلیل خادم صادق هم اکنون بر روی تخت بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) شیراز بستری است ودر درد و رنج بسیاربه سر میبرد.

    در این روزها و شب های عزیز دست به دامان سید و سالار شهیدان و اهل حرم و شهدای کربلا ، بسیار دعا فرمائید…………………………..

    لطفا درجهت گسترش این اقدام معنوی پس از خواندن سوره حمد به سایر مومنین و مومنات اطلاع رسانی نمائید.
    اجرتان با خدای شهیدان

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.