به گزارش تریبون مستضعفین چند روز پیش خبری در رسانههای داخلی به نقل از پایگاه خبری المصریون منتشر شد و با سرعت در شبکههای اجتماعی و گروههای ایمیلی به اشتراک گذاشته شد مبنی بر اینکه محمد مرسی رییس جمهوری مصر از ورود علیاکبر صالحی به غزه از طریق گذرگاه رفح جلوگیری کرده است.
با اندکی جستوجو و دسترسی به منبع اصلی خبر نقل شده در پایگاه خبری المصریون به راحتی میتوان دریافت که خبر مذکور بدون هیچگونه ارجاع به یک منبع موثق و نقل قابل استناد تنظیم شده و در هیچ کجای مطلب هیچ سخنی گفته نشده که خبر این رد کردن خواسته صالحی توسط مرسی چگونه به این پایگاه خبری رسیده است.
خبر کاملاً مبتدی تنظیم شده است و نه از طریق اطلاعرسانی توسط رییس دفترهای یکی از این دو شخصیت و نه مصاحبه آنها و نه حتی دریافت شنود مکالمه منتشر نشده است؛ تنها چیزی که بعنوان منبع در این خبر ذکر شده تأکید بر واژه «صرفاً بر اساس شنیدههاست.»
جالب توجه اینکه این خبر دقیقاً در بحبوحه جنگ غزه و در اوج مجاهدتهای ملت مقاوم فلسطین و در روزهایی که نقشآفرینی ایران و موشکهای فجر۵ در کنار برخی مواضع تحسینبرانگیز مرسی در مصر برای گشایش گذرگاه رفح و تهدید اسرائیل در صدر رسانهها قرار گرفته بود بهعنوان یک حاشیه پررنگتر از متن طبق رویه اخبار از این دست در این چند وقت اخیر به سرعت در سایتهای داخلی ترجمه و منتشر شد.
همزمانی اینگونه اخبار حاشیهای با اتفاقاتی چون تشکر فرماندهان ارشد حماس از ایران و اذعان به در کنار هم بودن ایران و حماس و مصر در برابر رژیم صهیونیستی قدری تامل برانگیز بود.
چندی پیش نیز بعد از انتشار عکس همسر و دختر مرسی با حجاب کامل اسلامی و حمله همزمان جریانات سکولار به مرسی و اهانت به حجاب همسر وی، خبری در رسانه های عربی منتشر شد و طبق معمول به سرعت در رسانه های داخلی ترجمه شد با عنوان ازدواج مرسی با زیباترین دختر مصر که موج منفی ای را علیه وی ایجاد کرد. البته این خبر هم پس از چندی کذب بودنش مشخص شد. در حالی که همزمان انتشار تصویری از همسر محجبهی مرسی، توهین یکی از فعالان حقوق زنان در مصر که همسر وی را شایسته مرسی ندانسته بود، نیز شنیده شد.
تأسفبرانگیز اینکه اینگونه اخبار همچون ترجمه غلط سخنان مرسی در صدا و سیما و مصاحبه فارس با مرسی (که از اساس تکذیب شد) و در یک چنین شرایط حساسی در منطقه موجبات آبروریزی رسانههای منتسب به جمهوری اسلامی را فراهم کرده است، معمولاً در سایتها و خبرگزاریهای رسمی چون فارس و العالم و دیپلماسی ایرانی منتشر میشود.
چندی پیش نیز هفتهنامه نه دی در تحلیلی با عنوان «از محمد المرسی اردوغان جدیدی نسازید» با ارايه یک سری اطلاعات غلط از آمریکایی بودن مرسی و نفوذ دادن وی در بدنه اخوان و انقلابیون پرده برداشته بود! در این تحلیل همچنین از ائتلاف اخوان المسلمین با آمریکا و عربستان برای مهندسی انتخابات مصر و فریب مردم مصر و ادعاهای عجیب و غریب دیگری سخن گفته بود که هر خوانندهای که کمترین اطلاعاتی از اخوان المسلمین و جریانهای انتخاباتی مصر و احزاب فعال این کشور داشت را به تعجب وا میداشت.
به نظر میرسد موج سازی این اخبار دروغین و بدون سند و در کنارش تحلیلهای افراطی که بعضا تا مهره آمریکا بودن و فراماسون خواندن مرسی و اخوان المسلمین نیز پیش میرود با سخنرانی مرسی در اجلاس عدم تعهد در ایران شدت گرفت.
صرف نظر از موضع طبیعی اخوان المسلمین در مورد سوریه که پیش از این نیز بارها اعلام شده و جای بحث فراوانی دارد و توطئهی بزرگنمایی آن توسط رسانههای غربی و سلفی برای به حاشیه راندن هزاران نقطه اشتراک انقلابی اسلامی ایران با نزدیکترین جریان فکری فراگیر در اهل تسنن (اخوان المسلمین) و مواضع ستودنی آن در هنگام جنگ ۳۳ روزه در حمایت از حزب الله و جنگ ۲۲ روزه و درگیریهای اخیر، آنچه در انعکاس این سخنرانی رخ داد مواردی چون بزرگنمایی سلام دادن طبیعی یک رییس جمهور اهل تسنن به خلفا در آغاز سخنرانی مانند آنچه رییس جمهور در قبال امام زمان(عج) انجام میدهد بود که افکار عمومی حساس ایرانی را با تحلیلهای شیعه و سنی به قدری بهخود مشغول کرد.
نکته جالب توجه اینکه رسانههای داخلی منعکس کننده این اخبار ناگزیر و به راحتی از کنار خبر حضور مرسی در مقام حضرت زینب(س) برای اقامهی نماز و ابراز ارادت به اهلبیت علیهمالسلام گذشتند.
این روزها از این دست موارد در رسانههای داخلی در رابطه با اخوان المسلمین و حماس موارد بسیاری منتشر شده و هجمههایی مانند آنچه با انتشار گسترده عکس دست دادن مرسی با یک خانم از انحراف انقلاب مصر میگوید فراوان دیده میشود که یک موج بدبینی نسبت به اتفاقات تاریخ ساز رخ داده در منطقه ایجاد کرده است.
موج سازیهای گسترده چون اخباری مانند جنجالی که در مورد نامه مرسی به شیمون پرز با زیرکی اسراییلیها رسانهای شد و متاسفانه اخبار داخلی و جهان اسلام را نیز تحت تاثیر قرار میدهد را میتوان ناشی از جریان اخوانهراسی دانست که علیه اخوان و حماس در رسانه های عربی به راه افتاده و متاسفانه با گسیل ترجمههای این اخبار به رسانه های داخلی این فضای بدبینی را ایجاد کرده است. جالب اینجاست که این اخبار یا تکذیب میشوند و یا به قدری از سند و منبع قابل خدشه منتشر شدهاند که ارزش تکذیبیه دادن را هم ندارند.
لازم به ذکر است تریبون مستضعفین چندی پیش نیز در مطلب کوتاهی با عنوان «تحلیل اخوان در چنبره خبر خوانان» به جهتگیریهای کنونی رخ داده و موج سیاهنمایی بوجودآمده علیه اخوانالمسلمین و انقلابهای منطقه در فضای رسانهای کنونی انتقاد کرده بود.
خب نامه به شیمون پرز موثق بود یا نه بالاخره؟