هنگامی که حضرت ابوالفضل(ع) لب آب رسید و مشک را پر کرد، به یاد لبهاى تشنه امامش یا شاید به یاد فریادهاى العطش کودکان افتاد و دلش نیامد که آب را بنوشد.
شاید به همین دلیل باشد که آب از روی حضرت عباس(ع) شرم دارد و ملتمسانه بر گرد قبرش میچرخد، در کتاب «کرامات الصالحین» صفحه 286 حکایتی نقل شده است که گویای این مطلب است:
وقتی آب حرم حضرت عباس(ع) را احاطه میکند
آیتالله حاج سید عباس کاشانی حائری در ماه ربیعالاول 1407 قمری، برای گروهی از فضلای حوزه علمیه قم، اینگونه نقل کردهاند:
روزی در بیت آیتالله العظمی سید محسن حکیم (از مراجع تقلید در نجف اشرف) بودم، که کلیدار آستان قدس حضرت ابوالفضل(ع) تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس حضرت ابوالفضل(ع) را آب گرفته است و بیم آن میرود که ویران شود و به حرم مطهر و گنبد و منارهها نیز آسیب کلی وارد شود، بنابراین شما کاری کنید و نسبت به تعمیر آن سرداب مطهر اقدام کنید.
آیتالله حکیم گفت: من جمعه به آنجا خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم، انجام خواهم داد. آنگاه گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب، همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) رفتیم.
آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفتند و ما نیز به دنبال ایشان بودیم، اما آیتالله حکیم همین که چند پله پایین رفتند، نشستند و با صدای بسیار بلندی که تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه کردند، همه ما شگفتزده و هراسان شدیم که چه شده است؟ من گردن کشیدم و در سرداب نگاه کردم، دیدم شگفتا، منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت.
منظره این بود که دیدم قبر شریف حضرت ابوالفضل(ع) در میان آب، مثل جایی که از هر سو به وسیله دیوار بتونی بسیار محکم حفاظت شود، در وسط آب قرار دارد. اما آب آن را نمیگیرد! درست همانند قبر سالارش، حضرت امام حسین(ع) که متوکل بر آن آب بست، اما آب به سوی قبر پیش روی نکرد و آنجا را «حائر حسینی» نامیدند.
Sorry. No data so far.