مدتی است در گوشه و کنار شهر از شبکه تلویزیونی تازهای نام برده میشود که ظاهرا مخاطبانی را هم در جامعه ما به خود جلب کرده است. این شبکه همان شبکه «فارسیوان» است که ساعات قابل توجهی از شبانه روز را به پخش مجموعههای تلویزیونی دوبله شده به زبان فارسی میپردازد. این مجموعهها بعد از پخش اولیه بارها تکرار هم میشود.
عده ای از مردم و نهادهای جامعه نسبت به وجود این شبکه مواضع متفاوتی گرفته و از جمله آن که گروهی آن را مخرب و مزاحم دانستهاند. اما عدهای هم معتقدند که عملکرد درست رسانه ملی می تواند جلوی «شوک» احتمالی عملکرد چنین شبکههائی را بگیرد. هر چه هست به نظر نمیرسد کسی نسبت به این شبکه بیتفاوت مانده باشد.
ابتدا بد نیست نگاهی به طبیعت مجموعههائی بپردازیم که در این شبکه پخش میشود. داستان برخی از مجموعه های شبکه «فارسیوان» که حساسیت ها را برانگیخته است عمدتا حکایت روابط پنهانی انسانهائی است که در جائی مثل امریکای لاتین یا شرق دور، که روابط زن و مرد به گونه ای متفاوت از بقیه دنیا تعریف میشود، رخ میدهد. در حقیقت این مجموعه ها برای بینندگان آن سرزمینها تهیه شده و بخشی از زندگی آدم هائی را روایت میکند که روابطی پر از جنجال و ابهام دارند به حدی که در حتی در همان جوامع نیز روابطی مذموم و نا به هنجار میباشد. هنوز این باور وجود ندارد که این مجموعه ها صرفا برای مخاطبان کشوری مثل کشور ما تهیه شده باشد.
پخش این گونه مجموعهها از دهها سال پیش ابتدا از ایالات متحده امریکا آغاز شد. در اصطلاح انگلیسی به این مجموعه ها «سوپ اوپرا» میگویند. شاید مجموعه «پیتون پلیس» اولین مجموعه از این دست بود که از سال 1964 در 514 قسمت برای مدت پنج سال ابتدا از شبکه ای.بی.سی. امریکا و سپس بسیاری شبکه های تلویزیونی کشورهای دیگر پخش شد. این مجموعه مورد علاقه سالخوردگان منزوی و انسان های تنها، خسته از جنگ و افسرده آن دهه امریکا بود که در غیاب جوانان پوچ گرای آن دهه که به «هیپیسم» رو کرده، به گوشه ای خزیده و یا برای «مدیتیشن» راهی هند و چین شده بودند، به تماشای این مجموعه مینشستند. این بینندگان در عین حال از فضای سیاسی و پر تنش رسانهای دهه 1960 امریکا روگردان شده و به پخش چنین مجموعههای آرامی که نقش مخدر را ایفا میکردند، گرایش پیدا کرده بودند.
بعد از پیتون پلیس نوبت به سریال های دیگری رسید که مشهورترین آن ها «داینستی» و بالاخره «دالاس» بود. قسمت های اول مجموعه دالاس از سال 1978 تا 1991 یعنی حدود سیزده سال جامعه امریکا را به خود متوجه کرد و بینندگانی پیدا کرد. ظاهرا قسمت دوم آن هم هنوز در حال پخش است.
در حقیقت معروفترین و پر هزینهترین نمونه از این «ژانر» مجموعه ها در امریکا ساخته شده است. نمونه های کم ارزش تری هم در اروپا و استرالیا ساخته شده و خلاصه نسخه های مبتذل تر، ارزان تر، پوک تر و بی مایهتری از آن هم در کشورهای فاقد زیرساخت، بنیه و هنر نمایشی قابل تامل مثلا برخی کشورهای امریکای لاتین یا شرق دور ساخته شده است.
مجموعه های تلویزیونی موسوم به «سوپ اوپرا» از اواسط دهه 1990 در امریکا جذابیت خود را از دست دادند. به گونه ای که مجموعه «جوان و بی قرار» که در سال 1994 بالغ بر 6/8 در صد بیننده داشت در سال 2009 کمتر از 7/3 در صد بیننده پیدا کرد. و از سال 1999 دیگر هیچ مجموعه ای از این دست در امریکا نمایش داده نشده است.
این مجموعه ها در ابتدا به این بهانه اولیه که بخشی از جامعه امریکا مانند سناتورها، ثروتمندان و سیاستمداران امریکائی فاسدند اقدام به نشان دادن عریان آن فسادها میکردند. در گونه امریکای لاتینی و شرق دوری آن هم همین توجه توجیه گرایانه وجود دارد. در حقیقت بیننده با تماشای این مجموعه ها که در ساده ترین شکل و کم هزینه ترین صورت ممکن تهیه می شوند به بهانه این که می خواهد از فساد پشت پرده این گروه ها باخبر شود به تماشای این مجموعه ها می نشیند.
شبکه فارسیوان به قولی سعی در پر کردن خلائی دارد که در سیاست های تلویزیونی در کشورما به وجود آمده است. از آن جا که نمایش سکس به صورت بی پرده یا پوشیده و روابط نامشروع از فهرست برنامه های تلویزیون کشور ما حذف شده است فارسیوان می کوشد برنامههائی پخش کند که این بخش حذف شده را نمایش دهد. به قول یک روزنامه امریکائی «شبکه تلویزیونی فارسیوان چیزی را نمایش می دهد که تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مایل به نمایش آن نیست.» البته مجموعه های فعلی تلویزیون فارسیوان سعی دارد در این مرحله سکس را نامحسوس و نامرئی و بی اشکال بودن روابط نامشروع را پیچیده و غیر مستقیم مطرح و القا کند.
به خاطر داریم زمانی که دستگاه پخش ویدئو در کشور ما جزو وسائل نامطلوب تعریف شده بود عدهای در بازار سیاه و به صورت پنهانی به خرید دستگاه پخش ویدئو میپرداختند و چون هیچ فیلم ویدئویی به درد بخور و مفیدی هم در اختیار نداشتند نوارهای ویدئویی مبتذل، مستهجن و زشت وارداتی و بسیار بدتر از سریال های شبکه فارسیوان ساخته شده در همین گونه کشورهای یاد شده را به صورت قاچاق میخریدند و می دیدند.
یعنی نمونه هائی بدتر از «فارسیوان» را در ویدئوی خانگی می دیدند. اما عمر این پنهان کاری زیاد به درازا نکشید. چرا که این افراد خیلی زود متوجه تاثیر نامطلوب این برنامه های ضبط شده ویدئویی روی کودکان و نوجوانان خانواده و بر هم خوردن توازن ارتباطی بزرگسالان خانواده و حتی همسران شدند و این عادت ناپسند را ترک کردند. بد نیست بدانیم که تماشای فیلم های مستهجن و حاوی سکس عریان حتی در کشورهای اروپائی و در امریکا هم عملی زشت و حاکی از بیماری فرد تماشا کننده تلقی می شود.
خوشبختانه با تولید برنامه های ویدئوئی مفید و متنوع از سوی سازمان های مختلف حتی از سوی بخش خصوصی و تحت نظارت نهادهای فرهنگی کشور و در دسترس بودن فراوان آن امروز به ندرت می توان کسی را یافت که از آن نوع نوارهای ویدئویی مستهجن را حتی در خانه نگهداری کند تا چه رسد به دیدن آن.
بعد از واقعه ویدئو، همین حکایت در مورد شبکه های تلویزیونی ماهواره ای تکرار شد. زمانی که تولید برنامه های تلویزیونی داخلی در حجم و کیفیت مورد نیاز نبود عطش برای دیدن برخی برنامه های تلویزیونی ماهواره ای نامناسب در بین بعضی از افراد خاص کم نبود.
البته این هم ناگفته نماند که همه برنامه تلویزیونی ماهوارهای بد نیست. برخی از برنامه های پخش شده در شبکه های معتبر ماهواره ای مفید هم هست. همان طور که یکی دو دهه پیش هم بسیاری ویدئوهای مفید و دیدنی وجود داشت ولی تماشای ویدئو در جامعه ما به طور کلی نفی میشد. در غیاب رابطه منطقی جامعه با شبکههای تلویزیونی ماهوارهای طبعا برنامه های نامناسب این گونه شبکهها به خصوص برنامههائی که به زبان فارسی پخش شود، بیننده بیشتری پیدا میکند و جامعه از تماشای برنامه های خوب ماهواره ای هم محروم می ماند.
مدت ها است که در برخی کشورها بر اساس قراردادهایی رسمی برنامه های خوب ماهواره ای اجازه پخش داخلی پیدا میکنند و نیاز جامعه به دیدن برنامههای تلویزیونی بیشتر تامین میگردد. درست همان کاری که واحدهای تامین برنامه صدا و سیما در مقیاسی محدود به هنگام خرید، ترجمه، دوبله و پخش برنامه های خارجی انجام میدهند.
تجربه نشان داده است هرگاه که تولیدات جذاب، سالم و مانوس تلویزیونی در داخل کشور افزایش داشته است، حجم بینندگانی که با شبکه های ماهواره ای قطع ارتباط و به سمت تلویزیون خودمان رو می کنند رو به افزایش می گذارد.
مقابله با آثار مخرب شبکه های تلویزیونی فرامرزی مثل فارسیوان فقط با حذف این شبکهها موثر نیست. اگر شبکه های داخلی پر بارتر، متنوع تر و جامع تر عمل کنند دیگر کسی به فارسیوان و یا شبکه های بسیار بهتر از آن هم نیازی نخواهد داشت.
این مطالب موید این است که کاری اکنون شما درمورد اینترنت مکنید درست نیست یعنی باید تولید داخلی صداوسیما افزاش کیفی وکمی داشته باشد تامردم جذب شبکههای داخلی شوند