با اینکه تلاش دانشجویان این رشته ها بیش از هم صنف های خود می باشد به همان میزان نیز آینده فارغ التحصیلانش در کشورمان نامشخص است. ناامیدی، عدم اشتغال، ملموس نبودن نتایج تحقیقات علمی و… را می توان از مولفه های این آینده مبهم برشمرد. با این حال از اهمیت این رشته ها به عنوان زیر ساختارهای نظام علمی کشور نمیتوان غافل بود.
اهمیت علوم پایه
در تاریخ علم مسلمانان، علوم پایه شامل رشته های شیمی، فیزیک، ریاضی و آمار، زیست شناسی و علوم زمین از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.پایه نظری، بنیان و ارکان تمامی شاخه های دانش بشری و رشته های دانشگاهی، همین رشته های علوم پایه هستند.
بسیاری از دانشگاههای کشورهای توسعه یافته سالانه در این حوزه سرمایه گذاریهای زیادی را به عمل می آورند وبا بهره جویی از علوم پایه، زمینه های توسعه را در قلمرو صنعتی، علمی و فنی به وجود آورده اند و اکنون بسیاری از این کشورها سرآمد کشورهایی محسوب میشوند که در تولیدعلم شاخص هستند.
نکته قابل توجه اینجاست که دنیای توسعه یافته و دانشگاههای معتبر جهان بهترین ها را در دانشگاههای خود در این رشته ها بکار می گیرند اما در کشور ما به علت نداشتن بازار کار خوب، انزوای این رشته ها ودلایلی از این دست، شرکت کنندگان برتر (رتبه های یک تا دستکم سه هزار) در کنکور سراسری، عمدتا رشته هایی غیر از علوم پایه را انتخاب میکنند چراکه فارغ التحصیلان این رشته ها نمی توانند به کسب کار و جایگاه هم شان این رشته ها در کشور بیندیشند.
بی توجهی به چه علت؟!
در بررسی ریشههای کم توجهی به علوم پایه در کشور، به موارد زیادی می توان اشاره کرد که عمدتا به نگاه سنتی حاکم بر عرصه علم و دانش کشور بر می گردد؛ همان دیدگاهی که رشته های فنی و مهندسی و پزشکی را نسبت به علوم پایه ارجحیت بخشیده است و علت اصلی آن نیز نظام آموزش عالی نوین کشور است که بر پایه سیاست های استعماری در اوایل قرن بیستم میلادی با الگو گیری از نظام آموزشی غرب، بنا نهاده شد.
دانشگاههای معتبر کشورهای غربی و بازار کار این کشورها با جذب فارغ التحصیلان رشته های مهندسی و فنی کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، عملا به رواج این دیدگاه در جامعه دامن زده اند. قابل انکار هم نیست که دولت های غربی برای از دست ندادن انحصار در تولیدات علمی، کشورهای درحال توسعه را از ورود به این عرصه، با شیوه ها و ترفندهای مختلف، بازدارند.
دلایل بسیار دیگری نیز در خصوص بی توجهی به علوم پایه در کشور وجود دارد، از جمله جاذبه کم، سنگین و دشوار بودن دروس رشته های علوم پایه و عدم تعریف صحیح و مناسب از رشته های علوم پایه در مرحله پیش از دانشگاه برای جوانان، عدم ارزش گذاری واقعی برای رشته های علوم پایه با توجه به دشواریها و سختیهای آنها، فقدان موسسات کافی پژوهشی علوم پایه در کشور، وجود خلاء ساختاری جهت جذب نخبگان علوم پایه، وجود ارزش های غلط در جامعه علمی مانند: اعتبار قایل شدن به بعضی رشته های علمی و توجه و بهای زیاد برای آنها در مقایسه با رشته های علوم پایه، عدم رشد هماهنگ بین رشته های علمی مورد نیاز کشور و به روز کردن پایه های علمی و تجهیزات تخصصی و نیز عدم تخصیص بخشی از بودجه های پژوهشی دستگاههای اجرایی برای پژوهش های بنیادی مربوطه و… .
بهبود وضعیت علوم پایه = احیای نهضت تولید علم
از نظرقاطبه کارشناسان و نخبگان علمی کشور عدم توجه به اهمیت و جایگاه علوم پایه، لطمات جبران ناپذیری را به پروسه نهضت تولید علم کشور وارد خواهد کرد.
با این حال می توان اولین گام جهت بهبود وضعیت رشته های علوم پایه در دانشگاهها را قرار دادن این رشته ها در جایگاه واقعی خود در نظام آموزشی دانست و درمرحله بعدی، نیازمند اصلاحات جدی در شیوه ها و روش های تدریس و تکنیک های آموزشی و نیز استفاده از ابزار و تجهیزات آزمایشگاهی و درنهایت به روز کردن تدریس در این رشته ها می باشیم.
اقدام بعدی، میتواند ترکیب و برنامه ریزی واحدهای درسی و خاتمه دادن به شیوه های سنتی اداره کلاس ها در رشته های علوم پایه باشد بطوری که کلاس های خشک، کسل کننده و کم تنوع را به کلاس هایی با نشاط و پر تحرک تبدیل نماییم. رقابتی کردن دانشجویان این رشته، بهویژه در حوزه های نوآوری، ابتکار، ابداع ، درقالب مسابقات دانشجویی از دیگر راهکارهاست تا به نوعی انگیزه سازی هم صورت گرفته باشد.
برپایی اردوهای آموزشی برای رشته های علوم پایه در مناطق توریستی و تفریحی مانند مناطق آزاد و حمایت مالی از پروژههای تحقیقاتی و پژوهشی رشته های علوم پایه نیز می تواند در ایجاد نشاط و انگیزه در دانشجویان این رشته ها موثر واقع شود. در کنار همه این برنامه ها، نظام آموزشی کشور می بایست دانشجویان و دانش آموختگان رشته های علوم پایه را در بخش صنعت بکار گرفته وبیش از گذشته حضور آنان را مغتنم شمارند.
از گام های اساسی دیگر در راستای قرار گرفتن رشته های علوم پایه در جایگاه واقعی خود، بازتعریف این رشته ها و مشخص کردن انتظارات جامعه علمی از دانشجویان این رشته است. از جمله اینکه دانشجو بداند به دنبال چیست و جامعه از او چه انتظاراتی دارد و اینکه قرار است با تولید علم، در چه جایگاهی خدمت کند. علاوه بر حمایت مالی از پروژه های تحقیقاتی در چارچوب علوم پایه، بازتعریف ارتباط این رشته ها با بخش های صنعتی و مراکز پژوهشی نیز یک ضرورت اساسی به نظر می رسد.
در آخر باید گفت در چارچوب ایده والای “نهضت تولید علم” که از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مطرح شده است، دستگاههای ذیربط بویژه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، موظفند برنامه های خود را با هدف فرهنگ سازی و تغییر دیدگاهها در قبال رشته های علوم پایه، در همین راستا تدوین و اجرایی کنند.
Sorry. No data so far.