حالا همهٔ چشمها به کاندیدای وزارت امور خارجه آمریکا است. «سوزان رایس»، نمایندهٔ دائمی آمریکا در سازمان ملل و معتمد باراک اوباما، مدتی است که به عنوان اصلیترین گزینهٔ انتخاب برای وزارت امورخارجهٔ آمریکا مطرح شده است. گزینهای که البته کم موافق و مخالف ندارد. اوباما میگوید رایس قابلیتهای زیادی دارد و کاخ سفید قدردان زحمات او است. اما محافظه کاران پیشنهاد دیگری برای رئیس جمهور دارند؛ آنها ترجیح میدهند فردی مانند جان کری این پست را تحویل بگیرد. چرا که معتقدند گافهای دیپلماتیک رایس، برای امریکا گران تمام خواهد شد.
همیشه پای یک زن در میان است
یک زن برای وزارت امور خارجه. تصمیمی که اوباما میخواهد در دوره دوم ریاست جمهوریاش هم آن را عملی کند. سنتی که سالهاست در کاخ سفید دنبال میشود. پیش از اینها با حضور «مادلین آلبرایت» و «کاندولیزا رایس» و حالا سوزان رایس که میخواهد دومین وزیر زن امورخارجه در دولت اوباما باشد. ۴ سال پیش و زمانی که اوباما به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد، اصلیترین رقیب انتخاباتیاش یعنی «هیلاری کلینتون» را به کاخ سفید برد تا وزارت امورخارجه کابینهاش را به او بسپارد. وزیری که البته قرار نیست در دور دوم حضور اوباما در کاخ سفید همراه او باشد. اما اوباما قصد دارد سوزان رایس را به جای خانم وزیر بگمارد. اتفاقی که خود هیلاری هم مانند همراهان جمهوری خواهش با آن اصلا موافق نیست: «سوزان رایس به اندازه کافی رفتارش دوستانه نیست و به همین دلیل برای جانشینی من و تکیه زدن بر صندلی وزارت خارجه آمریکا مناسب نیست! به اعتقاد من جان کری برای این شغل مناسبتر است. البته حق انتخاب با اوباما است؛ ولی اگر من جای او بودم سکان وزارت خارجه را به خانم رایس نمیسپردم.» اما سوزان رایس کیست و دلیل مخالفت جمهوری خواهان با او چیست؟
گاف بزرگ خانم دیپلمات
رایس، ۴۸ ساله واهل واشینگتون است. پدرش ایمت رایس استاد اقتصاد دانشگاه کرنل و دومین سیاهپوست بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) و مادرش لوییس دیکسون فیت، یک کارشناس آموزشی و محقق موسسه بروکینگر بود.
او دانش آموخته دانشگاه استنفورد و آکسفورد است. بعد از پایان تحصیلات در سال ۱۹۹۰ رایس به عنوان مشاور مدیریت بین الملل در کمپانی مکینزی در کانادا شروع به کار کرد. او در سال ۱۹۹۲ با ایان کامرون تهیه کننده خبر در شبکه سی بیسی ازدواج کرد آنها دو فرزند دارند که هم اکنون در واشنکتن زندگی میکنند. آنها تا سال ۱۹۹۳ در کانادا زندگی میکردند تا زمانی که سوزان با کمک مادلین آلبرایت وارد وزارت امور خارجه شد و به واشینگتن نقل مکان کرد و از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ عضو شورای امنیت دولت کلینتون بود، همچنین مدیر گروه سازمانهای بین المللی و دستیار ویژه رئیس جمهور در امور آفریقا بود. رایس این دوران کاری را سختترین تجربهٔ زندگیش میداند، او در این دوران به رواندا سفر کرد و شاهد صدها جسد در یک کلیسا در پی یک نسل کشی بود. رایس میگوید «این وحشتناکترین چیزی بود که در زندگیم دیدم. چنین تجربهای به من یاد داد که حتی اگر کسی با تو همصدا نشد باید واقعیت را فریاد بزنی و هرچقدر میتوانی برایش تلاش کنی» بازدید از رواندا باعث شد او به عنوان دستیار رئیس جمهور در امور آفریقا بیشتر به دنبال فعالیتهای صلح طلبانه برود. در سال ۱۹۹۷ با پیشنهاد آلبرایت او یکی از معاونان وزیر در امور آفریقا شد. رایس جوانتریین شخصی است که تا کنون به این منصب رسیده است. بسیاری از سیاستمداران آمریکا به خاطر کم تجربگی و جوانی، مخالف اعطای این تصدی به او بودند. اما رایس در این منصب جدید بسیار موفق بود. در این دوران او با فعالیتهای القاعده آشنا شد و در بمب گذاریهای ۱۹۹۸ در کنیا و تانزانیا با گروههای تروریستی درگیر بود.
بسیاری سوزان را با کاندولیزا رایس مقایسه میکنند. هر دوی این زنان سیاستمدار آمریکایی، سیاهپوست هستند و مناصب دولتی مشابهی داشتند اما این دو زن با وجود تشابه اسمی هیچ نسبی با هم ندارند. سوزان رایس عضو حزب دموکرات است و کاندولیزا یک جمهوری خواه است. دموکراتها میگویند «اگر جمهوری خواهها رایس خودشان را دارند ماهم رایس دموکرات خودمان را داریم.»
پس از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان سوزان رایس از فعالیتهای دولتی فاصله گرفت و به حوزه تحقیقات دانشگاهی پیوست. او در سال ۲۰۰۸ بار دیگر وارد فعالیتهای دولتی شد و به عنوان مشاور سیاست خارجی اوباما فعالیت میکرد و سرانجام به عنوان نماینده دایم آمریکا در سازمان ملل انتخاب شد. او اولین زن سیاهپوستی است که به این مقام دست یافته است.
رویارویی با فقر کتابی است که او در سال ۲۰۱۰ به چاپ رساند. در این کتاب او به خطرات پیش روی امنیت ملی آمریکا، تروریسم، گسترش تسلیحات، بحران اقتصادی جهان، بیماری، مواد مخدر و تغییرات آب و هوایی اشاره کرده است.
یکی از مهمترین فعالیتهای او در تنظیم سند استراتژی امنیتی ۲۰۱۰ ایالات متحده است، برای اولین بار در متن این سند، موضوع ایران به چشم میخورد. هدف از مطرح شدن ایران در این سند تلاش برای منزوی کردن و فشار بیشتر به ایران بود. پیش از آغاز تحریمها رایس مدافع مذاکرهٔ مستقیم با ایران بود و مسئولیت این کار به عهدهٔ او گذاشته شده بود. اما با آغاز تحریمها رایس خواستار اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران شد. او معتقد است اقدامات شدیدتر میتواند برنامهٔ هستهای ایران را آهستهتر کند.
سخنان رایس به عنوان نماینده آمریکا در شورای امنیت تاثیر مهمی در تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ علیه ایران داشت.
سوزان رایس و همسرش علاقه زیادی به سرمایه گذاری در شرکتهای بزرگ دارند. آنها سهامی در شرکت شل از بزرگترین شرکتهای نفتی خریداری کردهاند که تا سال گذشته با وجود تحریمها با ایران همکاری میکرد. همچنین آنها سهامدار شرکت نفتی انی هستند که با ایران فعالیت تجاری داشت. این موضوع نیز میتواند یکی از چالشهای پیش روی رایس برای رسیدن به بالاترین مقام دیپلماتیک آمریکا باشد. جان مک کین از رایس بخاطر بده بستان مالی رایس با ایران به شدت انتقاد میکند.
گاف بنغازی
جمهوری خواهان سوزان رایس را متهم به اظهار نظر نادرست دربارهٔ حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲ در شهر بنغازی میکنند. حادثهای که در پی حمایت دولت امریکا از انتشار فیلم موهن درباره پیامبر اسلام (ص) رخ داد و با یورش معترضان لیبیایی به کنسولگری امریکا در بنغازی، سفیر امریکا را به کشتن داد. اما جمهوری خواهان که رقیب دموکراتشان را بر مسند ریاست جمهوری در کاخ سفید میبینند، تصمیم اوباما برای سپردن وزارت خارجه به سوزان رایس را بهانه خوبی برای مخالفت با سیاستهای دولت میدانند. مک کین، لیندسی گراهام سوزان کولینز و سناتورهای دیگر جمهوری خواه با اینکه فردی مانند رایس در مناصب مهم دولتی وارد شود، به شدت مخالفت میکنند.
اظهارنظری که گران تمام شد
۵ روز پس از حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی سوزان رایس برای دفاع از باراک اوباما گفته بود که این حمله یک تظاهرات برنامه ریزی نشده ضد آمریکایی در اعتراض به فیلم ضد اسلامی بود که از کنترل خارج شد و باعث مرگ سفیر آمریکا در لیبی و سه آمریکایی دیگر شد. درست فردای این اظهار نظر، مخالفتها با سوزان رایس آغاز شدند. از نظر جمهوری خواهان او مرتکب یک اشتباه بزرگ سیاسی شده است. او با پنهان کردن یک اقدام تروریستی واقعی در آستانهٔ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سعی کرده است تا به حمایت از سخنان اوباما مبنی بر نابودی القاعده و شبکههای تروریستی پس از مرگ بن لادن بپردازد. سناتور گراهام، جمهوری خواه تندرو به رئیس جمهور پیشنهاد داده تا افراد شایسته تری را برای این پست در نظر بگیرد. بسیاری از نمایندگان جمهوری خواه در کنگره میگویند سوزان رایس صلاحیت این سمت را ندارد و قابل اعتماد نیست. اما سوزان رایس تلاش میکند تا از خودش دفاع کند، او میگوید: «اظهار نظر من دربارهٔ حادثهٔ بنغازی بر اساس اطلاعاتی بود که جامعهٔ اطلاعاتی در اختیارم گذاشته بود. ما فکر میکردیم بعد از چند روز اطلاعات کاملی از این موضوع در دست داریم.»
چرا اظهار نظر رایس تا این اندازه مهم است؟
آمریکا تلاش میکند تا حادثهٔ بنغازی را به گردن تروریستهای القاعده بیندازد، زمانی که رایس میگوید این حادثه تروریستی و با برنامه ریزی قبلی نبوده است در واقع تنها متهم اصلی حادثهٔ بنغازی را دولت آمریکا میداند که در کشورش فیلمی ضد اسلامی ساخته میشود و در آن به مقدسات مسلمانان توهین میشود و احساسات آنها را جریحه دار میکند. این مسالهای است که سناتورهای جمهوری خواه قصد دارند به اثبات برسانند. محافظه کاران میگویند کسی که اطلاعات درستی دربارهٔ حوادث مهم بین المللی ندارد، نباید در بالاترین مقام دیپلماتیک آمریکا قرار بگیرد. محافظه کاران همچنین او را بسیار به اوباما وابسته میبینند و معتقدند رایس چشم بسته دنباله روی اوباماست و چنین شخصیتی نمیتواند محافظ امنیت آمریکا باشد. اکنون سوزان رایس، فرصت بزرگی برای قدرت نمایی هر دو جناح چپ و راست است؛ اگر او رای بیاورد دموکراتها میتوانند دوباره قدرت نمایی کنند و اگر سناتورهای جمهوری خواه، انتقادهایشان را پیش ببرند، شاید بتوانند شکست دوباره در انتخابات ریاست جمهوری را جبران کنند.
اگر چه سوزان رایس میتواند رای دموکراتها که بیشترین رای سنا را در اختیار دارند به دست بیاورد اما پا فشاری اوباما برای این انتخاب با وجود مخالفتهای جمهوری خواهان بدون هزینه نخواهد بود. او اکنون نیاز به همراهی جمهوری خواهان برای تایید بودجه کشور و اصلاحات مورد نظرش دارد. آیا او از این گزینه منصرف میشود؟
Sorry. No data so far.