سه‌شنبه 11 دسامبر 12 | 14:25

لزوم تغییر نگاه به زندگی شهدا، به‌ ویژه شهدای نهضت علمی

حسین میرزایی

نشان دادن خانواده‌های محترم شهدا در هر مراسمی که چند تن از مسئولین نیز حضور دارند، به عنوان تکریم این عزیزان و خانواده‌های معززشان مدنظر قرار گرفته است. اما می‌بینیم دیگر در مجامع دانشگاهی، شاید جز یادی اندک و نهایتا نامگذاری یک طرح یا یک ساختمان به نامشان، کار دیگری صورت نمی‌پذیرد.


تریبون مستضعفین-حسین میرزایی (تحلیل‌گر و فعال رسانه‌ای)

مقدمه

یکی از نقاط کلیدی و تاثیرگذار در روند تغییر رفتار جوامع، تغییر الگوهایی می‌باشد که طیف‌های مختلف اجتماعی، یا از سر الزام و یا از علاقه، از آن‌ها پیروی می‌نمایند. گاه خود افراد به دنبال یافتن الگوی مطلوب خویش می‌باشند، گاه رسانه وی را معرفی می‌کند و گاهی نیز شأن و منزلت و کاریزمای شخصیتی وی چه در دوران حیات و پس از وی، موجب می‌شود تا عده‌ای اقدامات خود را با مطلوب‌های وی تطبیق دهند. یکی از بهترین الگوهایی که می‌شود یقین به پیروی و رسیدن به سرانجامی نیکو به واسطه‌ی آن‌ها داشت، شهدا هستند. بد نیست با توجه به خونین شدن برگه‌های موفقیت نظام مقتدر جمهوری اسلامی ایران به واسطه‌ی شهادت شهدایی نظیر شهید دکتر علیمحمدی، شهریاری، رضایی‌نژاد، احمدی روشن و نیز شهید عالیقدر حاج حسن طهرانی مقدم، نیکوست بررسی نماییم که کدامین رویکرد متضمن بقای این عزیزان در نزد همگان خصوصا نسل جوانان دانشجوی انقلابی به عنوان الگوی عملی خویش می‌باشد.

  اهمیت نگرش‌ها و رویکردها بر شیوه‌ی رفتار موضوعی است که نمی‌توان آن را انکار نمود. چنانچه گونه‌های مختلف رفتاری را نیز بررسی نماییم، به همین نتیجه دست پیدا می‌کنیم عمل وضعی یک فرد، از محل زندگی وی، خانواده و سطح فرهنگی و معیشتی، تحصیلات و عادات رفتاری وی نشأت گرفته است. به عبارت بهتر، آنچه امروز در جامعه خود مشاهده می‌نماییم، بروز درونیات افرادی است که کم و بیش هر کدام در قالبی متفاوت با دیگری زیسته‌اند و چنانچه در روزمره با تعرضاتی مواجه می‌شویم، خود ناشی از تفاوت در دیدگاه‌و نگرش‌های افراد است. به عبارت روشنتر، سبک زندگی افراد است که رفتار امروزین آن‌ها را در عرصه‌هایی که در آن‌ها به ایفای می‌پردازند، شکل می‌دهد. شاید از آن زمان ککه بشر خلق شده است، بنا به اینکه برای رسیدن به مقصود خلقت خویش به سئوال‌هایش پاسخ بگوید، به دنبال افرادی بوده است که بتوان به عنوان اسوه و الگو، طی مسیر خود را متناسب با گفته‌ها و عملکرد وی تطبیق داده و عمل نماید. بنابراین یافتن الگو، صرف نظر از اینکه الگو خوب باشد یا بد، تاثیر بسزایی در تغییر عادات و رفتار و عملکرد فرد در کوتاه مدت و بلندمدت دارد. یکی از کارهایی که خداوند متعال در راستای هدایت بشر مقدر نموده است، فرستادن انبیا و ائمه برای نشان دادن و راهنمایی مردمان هر دوره‌ای بوده است. هم‌چنین آنچه در سوره‌ی آغازین قرآن کریم از خواسته‌های بشر و به نوعی دعاهای وی مطرح گردیده است، درخواست هدایت از جانب خداست.  اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ. راه راست و متقنی که خود خداوند متعال در قرآن کریم 34 بار با کلماتی نظیر صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمً، هذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمً، صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ بدان اشاره داشته‌اند. اما این سئوال برای هر عقل خدابین و معادگرایی پیش می‌آید که چگونه می‌توان بدین راه رسید و شاخص مهم آن چیست؟

در سوره مبارکه فاتحة الکتاب، در آیه‌ی پایانی خداوند در باب کسانی که به صراط مستقیم هدایت می‌شوند، چنین می‌فرمایند:

صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ؛  راه كسانى [چون پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان كه به خاطر نشان دادن شايستگى]نعمتِ[ايمان و عمل خالص و اخلاق حسنه به آنان]عطاكردى ، آن [انسان‏هاى والائى] كه نه مورد خشم تواند و نه گمراه‏اند.

پس کسانی که بدان‌ها از جانب خداوند اعطای نعمت خاصه صورت پذیرفته است، همانانند که به راه راست هدایت گردیده‌اند و ما نیز به واسطه‌ی آن‌ها، از خداوند طلب می‌کنیم که ما را نیز در زمره‌ی آنان قرار بده. به اصطلاح بهتر از خداوند طلب الگو می‌کنیم در راستای دست یافتن بدان راه متقن و هدایت شدن. خداوند الگوهای راستین خویش را در آیه‌ی 69 سوره مبارکه نساء چنین به بشریت معرفی می‌کنند و شرط قرار گرفتن در زمره‌ی آنان را اطاعت از خدا و رسول عنوان می‌کنند:

 مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ؛ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا؛ و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند ، در زمره كسانى از پيامبران و صدّيقان و شهيدان و شايستگان خواهند بود كه خدا به آنان نعمت [ايمان و اخلاق و عمل صالح] داده ؛ و اينان نيكو رفيقانى هستند.[1]

پس چهار دسته نبیین، صدیقین، شهدا و صالحین هستند که خداوند آن‌ها را از نعمتی که در اینجا از آن نام می‌برد بهره‌مند ساخته است و شرط اینکه انسان بخواهد با دارا شدن از این نعمت به رستگاری دست یابد، اطاعت عملی از خدا و پیامبر است. پس قاعدتا کسانی که به مقام شهود و شهادت می‌رسند، این راه را طی نموده‌اند و به نوعی می‌توان گفت برای انسان‌هایی که می‌خواهند طی مسیر الی الله نمایند، این شهدا به مثابه‌ی ستاره‌هایی هستند که می‌شود با آن‌ها راه را پیدا نمود.

جمله‌ی معروفی از حضرت امام (ره) درباره وصیت‌نامه شهداست که فرمودند: « این وصیت‌نامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند، مطالعه کنید. ۵۰ سال عبادت کردید، خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیت‌نامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید»

و در جای دیگر مقام معظم رهبری از داشتن انس با این وصیت‌نامه‌ها سخن به میان می‌آورند. به راستی چه چیزی در این نقشه راهی که عمیقا بدان احتیاج داریم نهفته است که حضرت امام (ره) به افرادی که شاید 50 سال هم عبادت کرده‌اند و طبعا دارای منزلت عرفانی هستند، توصیه می‌کنند که این وصیت‌نامه‌ها را بخوانید. با ذکر چند نمونه از وصیت‌نامه‌های این عزیزان، سعی بر این داریم که نکات کلیدی آن‌ها را ضمن برداشت، برای ادامه بحث همراه نماییم.

وصيت‌نامه شهيد محمود دايه علي 

من محمود دايه علي وصيت نامه‌ی خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم، اي مردم مسلمان و مستضعف ايران اين انقلاب را به رهبري امام امت ادامه دهيد ما ملت ايران خيلي خون داده ايم كه اين انقلاب به پيروزي برسد نكند كه از رهنمودهاي امام سرپيچي كنيد و امام را تنها بگذاريد او نايب امام زمان (عج) است. …در زمان امام حسين (ع) امام را تنها گذاشتند حالا كه امام خميني راه او را مي رود ما نبايد اورا تنها بگذاريم...از برادرهايم مي‌خواهم كه بعد از من اسلحه را به دوش بگيرند و خون خودشان را به پاي درخت اسلام بريزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هركس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بيايد به خون تمام شهيدان خيانت كرده است.

  • وصيت‌نامه شهيد ولي الله چراغچي مسجدي 

قال الحسين (ع) “ان الحياه عقيده و الجهاد و ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين”

درود خدا به امام عزيزم كه ما را آگاهي بخشيد و در هر فرصت براي پاك كردن زنگار نيتها پرداخت تا فقط براي خدا باشيم و رحمت خدا بر شهداء باد كه به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را .

  • وصيت نامه شهيد محمود اعتصامي 

به مسايل معنوي و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشيد و از زنان و مردان جامعه مي خواهم به حدود الهي و فرامين اسلام و قرآن عمل نمايند.

  • وصيت نامه پرويز خياميان 

به نام خدائي كه به ما شعور داد تا خوب را از بد و زشت و پليد را از زيبا تميز داده و يكي را انتخاب كنيم. تقاضا دارم دخترم (صفورا) تا كلاس ششم ابتدايي فقط و فقط درس اسلامي خوانده و بعد قرآن ياد بگيرد و كاملاً اسلامي تربيت شود كه اين بزرگترين آرزوي من است. از همسرم و خانواده ام تقاضا دارم اگر در راه شهيد شدم در مرگ من گريه نكنند بلكه شادي بكنند تا روح من شاد گردد

  • وصيت نامه شهيد اكبر چاجي 

براي اسلام و انقلاب تبليغات زيادي بكنيد تا نداي اسلام و اسلام طلبي به اقصي نقاط جهان برسد، در اشاعه و گسترش فرهنگ اسلامي تلاش لازم را بنماييد و از هيچ كوششي دريغ نكنيد هميشه گوش به فرمان امام امت و مسئولين كشور باشيد“.

  • وصيت نامه شهيد سيد عباس جولايي 

برادرانم! به ريسمان الهي اعتصام كنيد و آن را رها نسازيد،… قرآن زياد بخوانيد و سعي كنيد زماني‌كه خداوند با شما صحبت مي كند ترجمه تحت اللفظي آن را بدانيد.

تقوا اساس كار است اگر تقوا نباشد اكثر عبادات به خاطر غير خدا مي شود، نماز را طوري بخوانيد كه بدانيد با خدا چه مي گوييد مبادا عباداتمان بندي باشد كه ما را از راه سعادت بازدار بدين واسطه كه فكر كنيم خيلي آدم خوبي هستيم عبادات ما بايد پله اي براي صعود ما به درجات و كلاسهاي بالاتر باشد.

  • وصيت نامه شهيد محمد علي توانگر 

خواهرم! شما با حجاب و برادرم!شما با براداشتن سلاح، از امام و جمهوري اسلامي كه حاصل خون بهاي شهيدان است دفاع كنيد.همچنان كه من با خونم نمي گذارم دشمن به همين آساني به ايران اسلامي تجاوز نمايد.”

  • وصيت نامه شهيد سيد محمد سادات 

در مراسم نماز جماعت و جمعه شركت فعال داشته باشيد و در نمازهايتان براي رزمندگان اسلام و امام امت و براي ظهور مهدي (عج) دعا كنيد[2]

هر آنچه در وصیت‌نامه‌ی این عزیزان می‌بینیم، در واقع همان بینش‌ها و نگرش‌هایی است که سخن از رسیدن به یک سرنوشت زیبا، یعنی رسیدن به لقاءالله در پرتو پیروی از امام امت است و وقتی توصیه‌های این عزیزان که مصداق واقعی وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿١٠﴾ أُولَٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿١١﴾[3] می‌باشند را می‌بینیم، همه آن‌ها به نوعی مربوط به سبک زندگی یک انسان پیشرو در این عرصه است. چنانچه وصیت‎‌نامه‌ی هر شهیدی از هر طبقه‌ای، دانشجو، طلبه، استاد، پاسدار، مردم عادی و … را مطالعه نماییم، با ارکان و لوازم مهم طی مسیر از منظر این شهدای گرانقدر آشنا می‌شویم.

شاید آنچه دلیل اصلی بیان حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در باب مطالعه وصیت‌نامه‌های شهدا بوده و هست، نگاه نافد آن‌ها در انتخاب مسیر که صحبت‌هایشان نیز حکایت از این موضوع دارد، می‌باشد و اینکه می‌توان این سبک زندگی را الگوی عملی خویش قرار دهیم.

آنچه در خصوص شهدای اخیری که در راه استقلال نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در عرصه‌ی علمی جان خویش را تقدیم نمودند در رسانه‌ها روی داد، بیشتر به یک موج رسانه‌ای می‌مانست که نسبت به سایر مسائل دیگر کشور نیز همان رویکرد را دنبال می‌کند. شاید این وظیفه اهل رسانه است که هست، ولی به نظر می‌رسد نشان دادن خانواده‌های محترم شهدا در هر مراسمی که چند تن از مسئولین نیز حضور دارند، به عنوان تکریم این عزیزان و خانواده‌های معززشان مدنظر قرار گرفته است. اما می‌بینیم دیگر در مجامع دانشگاهی، شاید جز یادی اندک و نهایتا نامگذاری یک طرح یا یک ساختمان به نامشان، کار دیگری صورت نمی‌پذیرد. در حالی‌که در بسیاری از وقایع مختلف و به خصوص وظایفی که هر ساله از جانب رهبر انقلاب بر دانشجویان محول می‌شود، این دانشجویان خلل عمده‌شان با تمسک جستن به سیره‌ی عملی همین شهدایی که در عصر ما و در جبهه‌ی ما، یعنی نهضت و جبهه‌ی علمی زیسته‌ و در امتحان الهی نمره‌ی قبولی گرفته‌اند، مرتفع خواهد شد و دیگر این سئوال را در پیش روی خود قرار نخواهند داد که چه باید کرد و تکلیف چیست.

نکته‌ی دیگری که لازم است بر آن صحه گذاشته شود، این است که یاد و خاطرات این شهیدان را در رسانه به نمایش گذارن، با این رویکرد که این عزیزان در کار چگونه بودند، در خانه و خانواده چگونه رفتار می‌کردند، دغدغه‌هایشان چه بود خوب است، نه اینکه صرفا به دنبال این برویم که مثلا این شهدا چه خاطرات شخصی داشته‌اند و مثلا هنگام تفریح چگونه بوده‌اند و چه می‌کرده‌اند و دوستانشان چطور افرادی بوده‌اند و از شیطنت‌هایشان بپرسیم. غرض این است ضریب گونه‌های رفتاری شهدایمان را می‌بایست بالاتر ببریم.

در ضمن با توجه به تاکیداتی که از جانب رهبر انقلاب مبنی بر تدوین سبک زندگی اسلامی صورت پذیرفته است و این‌که عده‌ای مثلا بیایند بر روی فرهنگ کار و تلاش و تحصیل کار کنند، چه مثال‌های عینی و بارزی نیکوتر از سیره و زندگی شهدا، خصوصا شهدای نهضت علمی می‌تواند در پیشگاه انظار محققین حوزوی و دانشگاهی و نیز دانشجویانی که دغدغه اصلاح و رشد امورات کشور را دارند، قرار داده شود؟

جمع‌بندی اینکه، تنها راه ثبات در پیروی از سیره شهدا و خصوصا شهدای نهضت علمی ایران عزیز اسلامی، نه تنها نشان دادن متعدد خاطرات و یاد آن‌هاست، بلکه در کنار این مهم، می‌بایست با مدون کردن سبک زندگی این شهدا، آن را در اختیار مردمی قرار بدهیم که تشنه‌ی این هستند که در خدمت به خون شهدا بر یکدیگر پیشی گرفته و بر سیره‌ی آن عزیزان پایبند باشند.

منابع:

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.