اسباببازی یکی از کالاهای فرهنگی در سراسر جهان محسوب میشود اما در کشورمان نسبت به این کالای بسیار مهم فرهنگی بیتوجهیهایی صورت گرفته و به وفور شاهد قاچاق اسباببازیهای مختلف غربی در کشورمان هستیم که بیشتر آنها نیز در روح و روان فرزندان این مرز و بوم تأثیرات مخربی دارد.
برای جویا شدن از تولیدات و واردات اسباببازی در کشور با مجید قادری، مدیر مرکز سرگرمیهای سازنده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گفتوگو نشستیم.
مجید قادری، متولد سال ۱۳۴۱ در تهران است که از سال ۱۳۵۸ تاکنون در حوزههای فرهنگی و هنری مشغول به فعالیت بوده است. وی، فارغالتحصیل رشته طراحی صنعتی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است که از جمله فعالیتهای فرهنگی و هنری وی میتوان به خلق بیش از دهها پوستر، طرح جلد کتاب و تابلوی نقاشی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس که بسیاری از این آثار در حوزه هنری به چاپ و نشر رسیده است، اشاره کرد.
بخشی از آثار «مجید قادری» در کتاب «ده سال با طراحان انقلاب اسلامی» به صورت مستقل به چاپ رسیده است، همچنین این آثار در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی در معرض دید علاقمندان نیز قرار گرفته است.
طراحی و نظارت هنری بر خلق دومین تابلوی نصب شده در حسینیه جماران در زمان حیات پیرفرزانه و بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) از جمله آثار دهه اول انقلاب اسلامی «مجید قادری» است. در سال ۱۳۶۷ قادری به عنوان یکی از ده نفر هنرمند گرافیست برتر انقلاب اسلامی توفیق دریافت لوح تقدیر از حضرت امام خمینی (ره) را داشته است.
طراحی پروژههای عروسکهای ملی «سارا» و «دارا»، عروسک مبارک، عروسکهای بندانگشتی، عروسک عمو نوروز، جورچین معماری اسلامی و دهها سرگرمی خلاق و فکری. همچنین نظارت هنری بر تولید بیش از ۳۰ عنوان بازی رایانهای و نرم افزارهای چند رسانهای از جمله فعالیتهای هنری این هنرمند است.
قادری در سال ۱۳۸۲ به عنوان یکی از صد کارآفرین جمهوری اسلامی برگزیده شده است، همچنین پیشنهاد ایجاد شورای نظارت بر اسباب بازی در کشور، تدوین استاندارد ملی اسباببازی در کشور و بنیاد ملی بازیهای رایانهای به نهادهای ذیربط از جمله فعالیتهای دیگر مجید قادری به شمار میرود.
قادری، همزمان با خلق آثار هنری بنا بر ضرورت در دورههای مختلف، مسئولیتهای گوناگونی را بر عهده داشته است که از جمله انها میتوان به مدیریت واحد هنرهای تجسمی نهادهای انقلابی، عضو واحد گرافیک واحد تجسمی حوزه هنری، مدیر صفحه تجسمی مجله سوره، زمان حیات شهید آوینی، مدیریت مرکز سرگرمیهای سازنده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مدیر واحد گرافیک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نایب رئیس شورای نظارت بر اسباب بازی، عضو کمیسیون واحد پژوهش دبیرخانه شورای نظارت بر اسباب بازی، عضو کمیسیون واحد ثبت طرح و واردات اسباب بازی، مشاور فرهنگی و هنری مؤسسه رسانههای تصویری، مسئول هنری کمیته برنامهریزی کتب درسی دوره ابتدایی، داوری جشنوارههای بینالمللی عکاسی، کاریکاتور، نقاشی، هنرهای دستی، در دورهها و سالیان گوناگون، اشاره کرد. داوری جشنوارههای ملی رسانههای دیجیتال در بخش مالتی مدیا و بازیهای رایانهای از دیگر فعالیتهای این هنرمند به شمار میرود.
قادری از سال ۱۳۷۰ در دانشکدههای مختلف هنری تهران مشغول به تدریس و یا راهنمایی پروژههای متعدد دانشجویی بوده است که به طور مثال میتوان به آشنایی با مبانی هنر، طراحی پوستر، طراحی بستهبندی و طراحی اسباببازی، اشاره کرد.
متن ذیل گفتوگویی با مجید قادری، مدیر مرکز سرگرمیهای سازنده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است:
اسباببازیها در شخصیت کودکان تأثیر بسزایی دارند آیا شما تاکنون این تأثیرات را احصاء کردهاید؟
اسباببازی وسیلهای است که در ارتباط با نیاز فطری و بدیهی بازی کردن در کودک، معنی پیدا میکند یعنی همه کودکان باید به صورت طبیعی بازی کنند و بازیکردن زندگی کودک است و بازی کردن شرط سلامتی کودک است.
در این راستا باید گفت به هر میزان که اسباببازی در ایجاد فرآیند بازی نقش داشته باشد، تأثیر آن نیز عمیقتر است؛ یکسری از فعالیتها در حوزه بازی وابسته به اسباببازی نیست و همه قدیمیها آن را تجربه کردهاند. مانند بازیهای کلامی مثل مشاعره که شامل یکسری از قوانینی است که میان افراد شرط میشود و افراد با آن به بازی میپردازند مثال دیگر، بازی «هوپ هوپ» و یا «یک مرغ دارم روزی چند تا تخم میگذارد» این گروه از بازیها ضمن ایجاد نشاط باعث دانش افزایی و تمرکز حواس میشود بدون آنکه از اسباب بازی خبری باشد.
انتخاب اسباببازیها در روح و روان کودکان بسیار تأثیرگذار هستند
آیا بازی کلامی همانند اسباببازی در کودکان تأثیرگذار است؟
بله، حتی عمیقتر، چراکه یک حد واسط در این راستا کمتر شده است یعنی واسطه در بازی کلامی کمتر شده و ارتباط، انسانیتر شده است به نوعی دیگر تعامل از یک حد واسط عبور نمیکند و مستقیماً افراد با همدیگر در تعامل هستند. یکی ازعوامل ارزشگذاری راجع به اسباببازیها این است که هر چقدر در ایجاد جریان بازی مؤثرتر باشد به لحاظ تربیتی ارزشمندتر هستند.
برخیها معتقدند که انتقال مفاهیم و ارزشها از طریق اسباببازی یک توهم است، شما هم به این موضوع اعتقاد دارید؟
خیر، اسباب بازیها به ویژه عروسکها با شخصیت انسانی در روح و روان کودکان آنچنان تاثیری است که باعث انتخاب شغل و یا شیوه زندگی میشود این امر به خصوص در دختر بچهها بسیار مشهود است.
سومین تجارت جهانی به صنعت اسباببازی اختصاص دارد
در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
صنعت عروسکسازی بیش از ۵۰ درصد صنعت اسباببازی را در دنیا به خودش اختصاص داده است در جهت دیگر سومین تجارت جهانی صنعت اسباببازی است که این امر نشانگر اهمیت اسباببازی در میان مخاطبانش است.
عروسکها با شخصیت انسانی مهمترین و تأثیرگذارترین گروه عروسکها به شمار میروند
صنعت اسباببازی در فرآیند گردش مالی بسیار تأثیرگذار است با توجه به تنوعی که در صنعت اسباببازی وجود دارد ۵۰ درصد آن به ساخت و تولید عروسکها، اختصاص دارد که نشان میدهد در صنعت اسباببازی، عروسکها در چه جایگاه ویژهای قرار دارند، همچنین عروسکها با شخصیت انسانی مهمترین و تأثیرگذارترین گروه عروسکها به شمار میروند.
عروسکها به گروههای مختلفی تقسیم میشوند، از جمله آنها میتوان به شخصیتپردازی عروسک با شخصیت انسانی، حیوانی و تخیلی اشاره کرد. عروسکها در جریان سازی فرهنگی در چرخه تولید انیمیشن و سینما، سریال، کتاب، شعر و قصه، نقشی مکمل دارند.
نوزادان از ۳ ماهگی با عروسکها ارتباط برقرار میکنند
آیا اسباببازی در نوع نگرش کودکان نیز تأثیرگذار است؟
اسباب بازی و عروسکها باعث رشد عاطفی و رشد اجتماعی کودکان میشوند یعنی عروسکها در دورههای سنی مختلف نیز در کودکان تأثیرات مختلف دارند. نوزادان از ۳ ماهگی تا پایان نوجوانی اول با عروسکها ارتباط برقرار میکنند تاثیر میپذیرند. عروسکهای این دوره کودکی دارای استاندارهای بسیار بالایی هستند تا به کاربر مربوطه لطمه وارد نکنند، عروسکها موجب رشد عاطفی کودکان و شناخت آنها در ارتباط با ارتباطات اجتماعی میشوند.
در کنار عروسکها یک زیر شاخه بسیار مهمی در صنعت اسباب بازی، تحت عنوان «خانههای عروسکی» وجود دارد که به بهانه عروسک، خانه، لوازم زندگی و انواع و اقسام شخصیتهای جانبی تعریف میشوند که این امر در واقع یک نوع آموزش در ارتباط با شیوه زندگی محسوب میشود که موجب القای یک فرهنگ برای یک زندگی ایدهآل است.
فرهنگیترین کالا در صنعت اسباببازی، عروسک با شخصیت انسانی است
آیا عروسک میتواند فرهنگی را به کودک القا کند؟
قطعاً؛ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شعاری وجود دارد که اسباببازی یک کالای فرهنگی است و فرهنگیترین کالا در صنعت اسباببازی، عروسک با شخصیت انسانی است به دلیل اینکه عمیقترین تأثیرات را بر کودکان میگذارد.
درباره عروسکهای حیوانی نظیر خوک و سگ بگویید که آیا این عروسکها برای انتشار فرهنگ و یا نماد خاصی ساخته میشوند؟
عروسکها هم میتوانند جایگاه نمادین داشته باشند و هم جایگاهی واقعی، اگر عروسکی در جریان مجموعه تولیدات فرهنگی تعریف شده باشد آن عروسک میتواند تاثیر فرهنگی هم داشته باشد. شخصیتپردازی عروسک با شخصیتهای حیوانی خرس بالاترین آمار تولید را به خود اختصاص داده و سپس سگ و در مرحله بعدی حیوانات دیگر.
شخصیتپردازی بر روی شخصیت خرس بسیار بیشتر از سایر عروسکها است
دلیل اینکه شخصیت حیوانی خرس در دنیا بسیار ساخته میشود، چیست؟
ویژگی فیزیکی خرس به گونهای است که میتوان انواع و اقسام بازیهای فرمی را در سبکهای گوناگون با آن طراحی کرد.
خرس در ابتدا نمادی از قدرت در آمریکا بود
شخصیت «خرس» در ادبیات اروپا به ویژه ادبیات «کودک و نوجوان» نقش بسزایی را ایفا میکند؛ این شخصیت حیوانی در ادبیات آمریکا نیز نقش مهمی دارد، حتی در دورهای از تاریخ آمریکا نماد تصویری آنها خرس بوده سپس به عقاب سرسفید تبدیل شده است خرس نماد قدرت و توانایی است.
در هر صورت آن چیزی که موجود حیوانی را ولو اینکه بسیار چندشآور و زشت هم باشد به یک موجود دوست داشتنی و خواستنی تبدیل میکند، ادبیات مبتنی بر تخیل قوی کودکان است. سپس انیمیشن و سینما به این قضیه کمک میکند و در نهایت ساخت اسباببازی این مهم را در دنیای کودک تثبیت میکند.
عروسک بر روی دختران بسیار تأثیرگذار است
مطلبی که در این راستا حائز اهمیت است این است که عروسکها به خاطر تأثیرگذاری ویژهای دارند و به دلیل ارتباط حسی، لمسی و عاطفی که با کاربر دارند، هم در دامنه زندگی کودک و هم در جریان رشد کودک حتی تا بزرگسالی و میانسالی حضور و نقش بسزایی دارند. اکنون عروسکها به ارث میرسند، بسیاری از دختران جوان وقتی به خانه بخت میروند، عروسکهای دوره کودکیشان را به همراه جهیزیه خود به یادگار میبرند زیرا ارتباط عاطفی آنها با عروسکشان بسیار عمیق است.
عروسکها به ویژه عروسکهای انسانی نماد یک فرهنگ ونژاد هستند که در رنگ مو، چشم و حتی نوع آرایش و پوشش کاربر تأثیرگذارند و این فرهنگ با حسی نوستالژی، تا آخر عمر نیز با او همراه خواهد بود.
در حوزه عروسک و ارتباط آن با دختربچهها از نگاه آسیبشناسی و ضرورتهای ایجابی صحبتهای بسیاری شده است، اما متأسفانه ما هنوز به علت عدم توجه لازم، مصرف کننده عروسکهای وارداتی هستیم و از این موضع جامعه مصرف ما متحمل خسارتهای جبران ناپذیریست.
تأثیر اسباببازی در پسران به اندازه تأثیر آن در دختران است
باید گفت عروسک بر روی دختران بسیار تأثیرگذارتر از پسران است و آن نیز عمدتاً به جریان فرهنگی که در کشورمان وجود دارد، مربوط میشود چراکه در فرهنگ ما عروسکبازی را برای پسرها عیب میدانیم، اما در دنیا و به ویژه اروپا به این امر کمتر توجه میشود یعنی در شرق بازی پسران با عروسک یک عیب تلقی میشود اما در غرب اینگونه نیست.
یکی از مشکلات ما در نظام فرهنگی و تربیتی کودکان و نوجوانان این است که عروسکبازی را برای پسران عیب میدانیم، در صورتی که بازی پسرها با عروسک، یک کار بد محسوب نمیشود، یعنی عروسکبازی به همان اندازه که بر دختران تأثیرگذار است بر پسران نیز تأثیر میگذارد چرا که این امر موجب رشد عاطفی در آنها میشود.
یکی از دلایل خشن بودن پسران عدم بازی آنها با عروسک است
باید به طور قاطع این موضوع را بیان کنم که یکی از دلایل خشن بودن پسران ایرانی این است که در دوران کودکی عروسک بازی نمیکنند، در یک خانواده تک فرزند که پسر بچه آنها هم سن و سالی برای بازی ندارد و زمینهای برای عروسکبازی او نیز فراهم نشود، در واقع زمینه رشد عاطفی و حسی او را فراهم نکردهایم، و این موضوع نیز در آینده عاطفی او تأثیرگذار است.
چند سال اخیر تحقیقی را دیدم که مربوط به کشور امریکا بود در آن تحقیق، بچههایی که در دوران کودکی با عروسکهای شخصیت حیوانی ارتباط داشتند، در بزرگسالی، احساس عاطفیتری به حفظ محیط زیست و آن حیوان داشتند، چرا که شیرینترین دوره زندگی خود را با آن شخصیت عروسکی گذرانده و آن را در دوران کودکی خود حس و لمس کردهاند.
گروهی از عروسکهای انسانی از دسته و رسته عروسکها با شخصیت بزرگسال میباشند. نظیر عروسک (باربی) و یا (برتز)، تفاوت این عروسکها با عروسک معمولی این است که دختر بچههای دنیا همواره آینده خود را در این شخصیتها میبینند واین همان خطر و گرفتاری مهمی است که آنان را به علت غفلت و عدم آگاهی ما بزرگترها تهدید میکند. این عروسکها که محصول نظام فرهنگی آمریکایی و صهیونیستی است. مغایرتهای اخلاقی و فرهنگی این عروسکها با جوامعی همچون جامعه ما باعث ریزشهای اخلاقی و ارزشی دختران شده است.
شخصیت «باربی» معادل کمال در زیبایی شده است
چرا؟
به دلیل اینکه شخصیت و فرهنگ «باربی» درجامعه ما معادل کمال در زیبایی شده است و به همین دلیل همواره بنده نگرانیهای خود را در اشاعه فرهنگ بیگانه با ورود عروسکهای «باربی» در کشور بیان کردهام و معتقدم کودکان باید با عروسکهای همسن و سال خودشان بازی کنند.
عروسک «باربی»، نماد زندگی آمریکایی است نه اروپایی
عروسک «باربی» نماد شیوه زندگی آمریکایی است، حتی این عروسک نماد فرهنگ اروپا هم نیست، علیرغم اینکه آمریکا و اروپا از لحاظ فرهنگی و ارزشی با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند، اما اروپاییها نسبت به ساخت و توزیع این عروسک جبههگیری کردند و اقدام به ساخت و تولید شخصیتهای عروسکهای مختلفی مثل (سندی) کردند که در بازار رقابت با آمریکاییها با شکست مواجه شدند.
نظام فرهنگی و تبلیغاتی آمریکا موجب ایجاد یک جریان میشود
دلیل اینکه عروسکهای آمریکایی در بازارهای جهانی ترویج داده میشوند و یک دفعه گل میکنند، چیست؟
نظام فرهنگی و تبلیغاتی آمریکا یک امتیاز و توانایی بسیار منحصر به فرد در دنیا دارد یعنی هر زمان این کشور بخواهد اتفاق یا تصمیمی اتخاذ کند، به خوبی به یک جریان بینالمللی آن را تبدیل میکند، یعنی نه تنها تبدیل به یک جریان منطقهای و محلی در ایالت آمریکا میشود، بلکه میتواند آن را توسعه دهد و آنها را در خاورمیانه، اروپا ترویج و تبلیغ کند که به نوعی یک امتیاز نیز محسوب میشود، یعنی این تبلیغات نوعی تکنولوژی فرهنگی است که آمریکاییها دارند و ما فاقد آن هستیم.
جریان فرهنگی کشورهای خلیج فارس همان جریان فرهنگی آمریکا است
کشورهای دیگر که در نظام تعلیم و تربیت دنیای امروز مدعی نیستند، نمیتوانند زیاد بر روی آنها اعتراض کنند یعنی جریان فرهنگی کشورهای حوزه خلیج فارس همان جریان فرهنگی آمریکا است و امتیازی ندارند.
توصیه شما به والدین درباره استفاده از عروسکها چیست؟
بنده به همه والدین توصیه میکنم که برای تهیه عروسک برای کودکان خود کمی تأمل و دقت کنند، یعنی در دورهای که پسربچهها عاشق بازیهای رایانهای بودند، بنده خرید و تهیه آن را در منزل منع کردم و تنها فرزندانم در ایام تابستان و در زمان محدودی با سرگرمیهای مختلفی که بنده دراختیار آنها گذاشته بودم، بازی میکردند اکنون نیز تأثیرات مثبت آن را مشاهده میکنم.
با دستهبندی جنسیتی در ارتباط با صنعت اسباببازی، بالاترین آسیبهای روانی، تربیتی، اخلاقی و حتی جسمانی برای پسربچهها از طریق بازیهای رایانهای حاصل میشود، یعنی این بازی به یک معضل بینالمللی تبدیل شده است همانند دخانیات در دنیا؛ اما به دلیل آنکه بسیار سودآور است به آن دامن میزنند تا توسعه یابد از سویی دیگر برای بسیار مخرب بودن این بازیها، برایش قوانین و ضوابط تبیین میکنند.
اکنون در دنیا قریب به ۶ سال است که کلینیکهای ترک اعتیاد بازیهای رایانهای به وجود آمده است که اصلاً برخی از افراد حتی بنده از تأسیس این مراکز در غرب بیاطلاع بودیم.
این موضوع در حالی است که بنده به راحتی میتوانم بگویم که بسیاری از کودکان و نوجوانان و حتی جوانان ما در این حوزه معتاد به بازیهای رایانهای و رسانهای هستند و به نوعی یک بیمار تلقی میشوند یعنی با نگاه یک کارشناس یا روانشناس بیمار هستند و تجربههای شخصی بنده در این حوزه بسیار تلخ است.
۲۲ تأثیر مخرب در کاربر توسط بازیهای رایانهای
در بازیهای رایانهای که کودکان و نوجوانان به آن معتاد میشوند، اثرات منفی آن شاید به سهولت قابل مشاهده نباشد، اما کسی که معتاد به مواد مخدر میشود، آسیبهای جسمی آن محرز است.
سال ۷۸ ـ ۷۹ یک بیانیهای از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با موضوع «مضر بودن بازیهای یارانهای» به خبرگزاریهای سراسر کشور ارسال شد که انعکاس بسیار خوبی هم داشت و این امر در زمانی که اوج بازیهای رایانهای بود، صورت گرفت و به نوعی هنوز سیدی به وجود نیامده بود. متأسفانه بازی رایانهای ۲۲ تأثیر مخرب در کاربر خود ایجاد میکند که با توسعه سیدی اکنون این تأثیرات افزایش یافته است.
در مهندسی فرهنگی کشور جای صنعت اسباببازی بسیار خالی است
دلیل وارداتی بودن بیش از ۹۰ درصد اسباببازیها در کشور به چه امر مربوط میشود؟
بنده قریب به ۱۸ سال است که فریاد میزنم، اسباببازی در نظام فرهنگی کشور، یک کالای فرهنگی محسوب میشود، اما متأسفانه در مهندسی فرهنگی کشور جای تولید اسباببازی بسیار خالی است یعنی تا زمانی که صنعت اسباببازی را در کشور نداشته باشیم، مصرفکننده کالاهای فرهنگی سایر کشورها هستیم و از آنجایی که نمیتوانیم جریان بازی را از زندگی فرزندانمان جدا کنیم و مانع آن شویم، این موضوع که در کشور مصرفکننده کالاهای فرهنگی سایر کشورها هستیم، کاملاً واقعی است.
اسباببازی و واردات آن در سال ۵۸ به کشور ممنوع شد به دلیل آنکه آمریکا کشور را در محاصره اقتصادی قرار داد و هنوز در آن دوران نیز، دولتی تشکیل نشده بود و شورای انقلاب واردات اسباببازی و بسیاری از اقلامی که تجملاتی و غیرضروری بود، را ممنوع کرد.
رشد بازرگانی قاچاق اسباببازی از سال ۵۸ نسبت به چندین سال قبل از انقلاب ۲۴۰ برابر شده بود، یعنی قاچاق اسباببازی سریع توسعه پیدا کرد به نوعی که اسباببازی در دورهای که مردم انواع و اقسام گرفتاریهای جنگهای داخلی را از جمله جنگ با عراق و محاصره اقتصادی را متحمل شده بودند، با شیب بسیار و پر زاویه قاچاق اسباببازی نیز مواجه شدند به گونهای که این کالای فرهنگی از مغازهها به کیوسکهای روزنامهفروشیها رسید به دلیل آنکه خواهان آن زیاد بود که علت آن نیز به مسائل اجتماعی و فرهنگی آن زمان مربوط میشد چرا که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توجه به تعلیم و تربیت در میان مردم افزایش یافت و در نهایت اصطلاح فرزندسالاری نیز در جامعه رواج پیدا کرد.
هر صنعتی در ارتباط با کودکان سودآور خواهد بود
در هیچ دورهای از تاریخ، فرزندسالاری وجود نداشته است یعنی مردسالاری و زن سالاری در دورههایی از تاریخ وجود داشته اما فرزندسالاری وجود نداشته است. فرزندسالاری نتیجه نظام فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی است که خانوادهها اهمیت بسیاری به امر تعلیم و تربیت فرزندان خود دادند به همین منظور هر صنعتی که در کشور در ارتباط با کودک و نوجوان شکل میگرفت، سودآور شد چرا که همیشه مشتری برای آن وجود داشته است.
در حوزه پوشاک کودکان و نوجوانان صنف پوشاک وجود دارد که تولیدات آنها مبنی بر نیاز مخاطب و مدلهای روز بود، اما در حوزه اسباببازی زمینهای برای به وجود آمدن صنعت آن وجود نداشت، یعنی وجود چند کارگاه زیرپلهای محدود را نمیتوان پای صنعت اسباببازی گذاشت.
بنده بارها بنده گفتهام که صنعت اسباببازی صنعتی میان رشتهای میان فرهنگ و صنعت است که باید یک کارگروه خاص و با یک طرح و برنامه حمایتی بسیاری قوی با رویکردی که این صنعت به صورت خودکفا بر روی پای خود بایستد، تشکیل شود، اما هیچگاه این حرف بنده نتیجه نداد و حداقل نتیجه آن بود که شورای نظارت اسباببازی به وجود آمد که آن نیز در مسائل و مشکلات اجرایی هنوز نتوانسته این جریان را به وجود آورد.
این شورا از طریق شورای فرهنگی عمومی به شورای عالی انقلاب فرهنگی وصل میشود و مصوبات آن نیز همانند قانون است، به نوعی عامل اصلی ایجاد شورای نظارت بر اسباببازی بنده و دوستانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودیم.
همتی برای ایجاد صنعت اسباببازی در کشور نیست
شورای نظارت بر اسباببازی شورای بسیار قوی است و دبیرخانه این شورا نیز در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کارهای فکری و اجرایی میپردازد یعنی واردات و طرح ایدههای اسباببازی با این شورا است حتی بحث حمایت معنوی از تولیدکنندگان و طراحان اسباببازی با این شورا است که توانسته کارنامه خوبی را به خود اختصاص دهد. بنده پس از ۲۴ سال به ارائه وقت به صورت اختصاصی در حوزه اسباببازی، هنوز شاهد ایجاد صنعت اسباببازی نیستم یعنی این همت عالی در نظام فرهنگی و مهندسی کشور به وجود نیامده است.
انقلاب در صنعت اسباببازی ایران شعار است
آیا ایجاد صنعت اسباببازی در کشور پاسخگوی نیاز مخاطبان خواهد بود و انقلابی در این راستا صورت میگیرد؟
انقلاب در صنعت اسباببازی در ایران در حد شعار است، چراکه رویکردی به این صنعت در کشور وجود ندارد، معتقدم زمانی باید در حوزه صنعت اسباببازی به فعالیت بپردازیم که همانند حوزه صنایع نظامی به خودکفایی برسیم یعنی دنیا داوطلب این امر است که ایران ادوات نظامی خود را از آن کشورها خریداری کند حتی آنها حاضرند تا ادوات نظامی خود را با یک چهارم قیمت سایر کشورها به ایران ارائه دهند اما در کشور صدها برابر این هزینهها سرمایهگذاری میشود تا خودمان به ساخت این ادوات بپردازیم چراکه ساخت ادوات نظامی در کشور موجب مدیریت آن نیز میشود.
کشور طعم وابستگی به ادوات نظامی آمریکا، انگلیس و روسی را در هشت سال دفاع مقدس به خوبی لمس کرده است اما با ابتکار عمل توانستیم در این هماوردیها برگ برنده را در دست داشته باشیم.
معتقدم در حوزه فرهنگی نیز باید اینگونه باشد یعنی مقام معظم رهبری بعد از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، این مسئله را عنوان کردند که مسئله کاغذ و نشر یک بحث استراتژیک است که چرا باید سی سال از انقلاب اسلامی بگذرد و نوسانات ارز موجب شود که تمام بنگاههای فرهنگی کشور همانند برگریزان در حال حذف شدن باشند. اگر کاغذ ۱۰ برابر قیمت جهانی در ایران تولید شود بهتر از ورود آن به کشور است یعنی باید این صنعت خودکفا شود؛ در گذشته کشورهای غربی تلاش کردند تا IT جای کاغذ را بگیرد اما در حوزه مطبوعات و ادبیات هیچ وقت کتاب جایگاه خود را از دست نخواهد داد و جایگاه آن کاملاً جاودانه است.
بسیاری از گروههای اسباببازی متعلق به کشور اسرائیل است
درباره شکرستان و تولید عروسکهای آنکه میتوانست برای تولیدکننده این اثر، سودآور باشد توضیحاتی دهید؟
آقای صفوی، مدیر تولید «شکرستان» از بنده دعوت کرد در این راستا مشاورهای داشته باشیم همان موقع به او گفتم که وقتی کار شما آنقدر عالی، دلنشین و شیرین است به ساخت عروسکها و شخصیتهای داستانی شکرستان بپردازید و اتفاقاً او به انجام این کار پرداخت و بیتعارف یکراست به کشور چین سفر کرد و شخصیتهای این داستان کارتونی را تولید کرد و این محصولات را با مدل Mead in chin روانه بازار کرد.
شخصیت عروسکهای «شکرستان»، ایرانی هستند اما با درج سازنده یعنی «چین» تولید میشود، دلیل آن هم این است که صنعت عروسکسازی در ایران وجود ندارد به نوعی که بنده برخی اوقات فشارهای روانی را تحمل میکنم اما باز این سؤال مطرح میشود چرا این عروسکها در ایران تولید نمیشود؟
فعالیت ۱۱کارخانه ساخت عروسک باربی در چین
صنعت ساخت اسباببازی در کشورهایی همچون چین، تایوان و اسپانیا وجود دارد یعنی الان ۱۱ کارخانه ساخت عروسک «باربی» در چین به ساخت عروسک میپردازند یعنی بزرگترین کمپانیهای اروپایی و آمریکایی همانند «متل» که شخصیت عروسک «باربی» را نیز تولید میکند، کشورهایی مانند انگلیس است که شرکتهای مهم اسباببازیهای چوبی، عروسکی و پلاستیکی در آلمان، انگلیس و اسرائیل در چین تولید میشود به نوعی یکی از صنعتهای جدی در اسرائیل، صنعت تولید اسباببازی است یعنی در غرفههایی که در نمایشگاههای بینالمللی رفتهام اسرائیل دارای غرفههای بزرگ اسباببازی است.
اسرائیل تاکید دارد اسباببازیهایش را با اسم خودش معرفی میکند
بسیاری از گروههای اسباببازی متعلق به کشور اسرائیل است و آنها هم بسیار معتقد هستند که خود را یک شرکت چندملیتی نشان ندهند و حتماً بیان کنند این محصولات متعلق به کشور «اسرائیل» است.
وقتی مصریها تحت تأثیر عروسک «دارا» و «سارا» میخواستند عروسک «منصوره» را تولید کنند، اعلام کردند که در مقابل عروسکهای اسرائیلی که بازار آن در کشور مصر است، «منصوره» را تولید میکنیم که این موضوع به سالهای ۸۲ و ۸۳ مربوط میشود.
تولید عروسکهای محجبه در بوسنی و مصر با الهام از عروسکهای دارا و سارا
یعنی ساخت و تولید عروسک در مصر و بوسنی برگرفته از عروسکهای ایرانی است؟
در حوزه خلیج فارس، با الهام از عروسکهای «دارا» و «سارا» عروسک «لیلا» را تولید کردند، حتی زمانی که «بوسنی» از خاک و خون خارج شد، تحت تأثیر «دارا» و «سارا»، عروسکی به نام «امینای» لقب خانم فاطمه زهرا (س) که امینه است، تولیدکردند و بنده هم در همان زمان بسیار تلاش کردم تا نمونه آن را تهیه و در دفترم نگهداری کنم که در نهایت کشور بوسنی اعلام کرد که این عروسک را با تحت تأثیر قرار گرفتن عروسک «دارا» و «سارا» تولید کرده است.
عروسک «باربی» برای ایتالیاییها یک ضدارزش است
تأثیر ساخت و انتشار عروسکهای دارا و سارا در کشور چگونه بود؟
ساخت عروسک «دارا» و «سارا» در کشور موجب بیداری برخی از افراد شد به نوعی تلنگری محسوب میشد یعنی نشریهای در ایتالیا به نام ادمیره که وابسته به واتیکان و به شدت ضدانقلاب اسلامی است، وقتی بحث «دارا» و «سارا» پیش آمد یک خبر و تحلیل و در نهایت یک گزارش درباره این عروسکها منتشر کرده که در خبر نخست گفته بودند که ایرانیها دست به اقدام شایستهای زدند و تولید عروسک «دارا» و «سارا» برخلاف عروسک «باربی» که مروج برهنگی و بیحیاگری است، سراسر پوشش، عفت و حیا است. سیاستگذاران ایتالیایی در آن زمان گفتند که وقتی ما دارای صنعت اسباببازی هستیم چرا باید سالی ۲ میلیون عروسک «باربی» به این کشور ورود یابد که در واقع برای آنها نیز ضدارزش بود.
گزارش دوم به یک سال بعد از خبر اول اختصاص دارد که بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری درباره «تمدن اسلامی»، بحث تمدن اسلامی موجب تهیه گزارش شد و از عناوین تمدن اسلامی به سینمای ایران و سپس تولید عروسکهای «دارا» و «سارا» مدنظرشان قرار گرفت یعنی تولید عروسکهای ایرانی برای سایر کشورهای غربی حائز اهمیت بود.
Sorry. No data so far.