از نيم قرن پيش تاكنون، تشكيل رژيم جعلي اسرائيل به معضلي پايدار در خاورميانه تبديل شده است.
با آن كه اكثر اروپاييان و شمار رو به رشدي از آمريكاييان، اسرائيل را بزرگترين تهديد عليه صلح و ثبات در جهان ميدانند، دولت آمريكا همچنان به حمايت بيچون و چراي خود از آن ادامه ميدهد. چنين حمايتي موضوعاتي نظير حمايت از جنگهاي خشونتبار اسرائيل بر ضد كشورهاي عربي در سالهاي 1967، 1973و 1982، جنگ آمريكا با عراق در سالهاي 1991 و 2003، حمايت از حمله اسرائيل به لبنان و غزه و تهديد مستمر نظامي ايران و سوريه از سال 2001 تاكنون را دربرميگيرد. تجربه نشان داده است كه علل اين حمايت چيزي جز قدرت لابي يهود در شكلدهي به سياست ايالات متحده آمريكا نيست.
به عقيده نويسنده اين اثر، نفوذ فوقالعاده لابي طرفدار اسرائيل در سياست آمريكا بيشتر به خاورميانه مربوط ميشود. اين نفوذ در ميان بالاترين سطوح حكومتي، جامعه تجاري، جامعه دانشگاهي و مذهبي (بهخصوص بنيادگرايان مسيحي و صهيونيستهاي مسيحي) و رسانههاي جمعي بسيار گسترده و عميق است.
به نظر نويسنده، اساس قدرت لابي صهيونيستي ريشه در نسبت بالاي خانوادههاي يهودي در مرفهترين و با نفوذترين خانوادهها در آمريكا دارد. در اين ميان، لابي يهود و نظريهپردازانش برتري فكري خود را نيز از طريق اعمال فشار و جلب حمايت افكار عمومي به دست آوردهاند. بنابراين اكنون زمان ايجاد جنبشي براي تصريح در آزادي مباحثه، مناظره و نقد محور لابي اسرائيل و شكلدهي به سياست دموكراتيك خارجي فارغ از جنگهاي سلطه جويانه وميانجيگرايانه به نفع منافع اسرائيل است.
اين اثر در چهار بخش با عنوانهاي «قدرت صهيونيسم در آمريكا»، «اسرائيل و جنگ خاورميانه»، «كارشناسان تروريسم يا تروريستهاي كارشناس» و «گفتمانها» تدوين شده است.
در بخشي از اين اثر آمده است: «عليرغم حمايت بيچون و چراي ايالات متحده از اسرائيل، چنين حمايتي موضوعاتي چون: آغاز جنگي تجاوزكارانه توسط ايالات متحده بر ضد عراق و اقدام نظامي عليه ايران، كسب حمايت آمريكا براي مستعمرهسازي در فلسطين و آوارهسازي گسترده فلسطينيها را نيز شامل ميشود. رهبران اسرائيل از ديرباز به قدرت لابي يهود در شكلدهي به سياست ايالات متحده اعتقاد داشتند و بدون شك آمريكا به آنان اجازه ميداد تا به درخواستهاي گاه و بيگاه رئيس جمهور مبني بر توقف قتلعام، ترور، تخريب منازل، مجازاتهاي دسته جمعي و ساير اقدامات مرتبط با نسلكشي فلسطينيها اعتنايي نكنند. همانطور كه آريل شارون، نخست وزير پيشين رژيم غاصب، درمورد تاثيرپذيري پرزيدنت بوش از وي با غرور گفت “ما ايالات متحده را تحت كنترل داريم.” هنوز بسياري از شاهدان ترقيخواه به رغم آگاهي از عطاي بودجههاي هنگفت، پيوسته و بيسابقه ايالات متحده به اسرائيل، يا چنين مسائلي را از تكذيب ميكنند و يا استدلالهايي ويژهاي براي كتمان وجود هرگونه ارتباطي ميان رژيم اسرائيل يا لابي يهود و سياست خاورميانهاي ايالات متحده به كار ميبرند.»
از ديگر مباحث اثر ميتوان به حاميان مالي اسرائيل، آرايش قدرت صهيونيستي در ايالات متحده، اوراق قرضه اسرائيل، صهيونيستها و شكنجه در عراق، تهديد هستهاي ساختگي ايران، آمادهسازي جنگي اسرائيل، فراتر از توهين به مقدسات، جنگ تمام عيار و مقاومت، اصلاح سياست خاورميانهاي آمريكا و محاكمه آيپك اشاره كرد.
بررسي نفوذ فوقالعاده لابي طرفدار اسرائيل در سياست آمريكا در خاورميانه طي كتابي با عنوان «نفوذ اسرائيل در آمريكا» به قلم «جيمز پتراس» با ترجمه غديرنبيزاده از سوي موسسه مطالعات و تحقيقات بينالمللي ابرار معاصر تهران چاپ و منتشر شده است.
Sorry. No data so far.