اگر سری به بازار لوازمالتحریر و نوشتافزار بزنیم آنچه بیش از همه نگاه ما را به خود جلب خواهد کرد زرق و برق کالاهای خارجی است که در بازارهای ما جایگاه محکمی برای خود کسب کردهاند. هر چند تولیدکنندگان داخلی لوازمالتحریر توانستهاند ذائقه و علاقه بچهها را شناسایی کنند و در این عرصه تا حدی موفق بودهاند اما در میان محصولات فروشگاهها اقبال زیادی به کالاهای داخلی نشان داده نمیشود چون ردپایی از اجناس داخلی دیده نمیشود.
حتی در فروشگاههای دولتی که وابسته به ارگانهای مختلف مانند نیروهای مسلح هستند جای تصاویر بومی خالی است و با این نگاه که به با توجه به ذائقه مخاطب اجناس ارائه میشوند ارزشها و باورها نادیده انگاشته شدهاند.
بنابر گزارش اتحادیه فروشندگان نوشتافزار و لوازم مهندسی ساخت و تولید بیش از 80 درصد کالاهای موجود در این بخش که در بازار کشور ما یافت میشود وارداتی هستند و وزارت کشور نیز اعلام کرده است که حدود 60 درصد نوشتافزار بازار وارداتی هستند که از این 60 درصد فقط 5 درصد آنها محصولات وارداتی قاچاق هستند و بقیه آنها از مبادی رسمی وارد میشوند. این آمارها این سئوال را در ذهن بوجود آورد که دولت چگونه در برابر تأکید بر کالای ایرانی و حمایت از کار ایرانی اقدامی انجام نمیدهد.
تولید ارزان، لوکس و خلاقانه از ویژگیهای منحصر به فرد کالاهای خارجی است که بازار ما را در اختیار خود گرفتهاند و این در حالی است که طبق آمار غیررسمی حدود 80 درصد نوشتافزار وارداتی با تصاویر مبتذل، مجوز ترخیص میگیرند و در بازار توزیع میشود. چین هم که بازار مصرف ما را به دست دارد رقیب بلامنازع در نوشتافزار است و کشورهایی مانند تایوان، کره و مالزی در ادامه این مسیر قرار میگیرند.
کالای زیبا و ارزان و ضربه بر پیکره تولیدکننده داخلی
با توجه به قیمت تمام شده کالای ایرانی رقابت تولیدکنندگان داخلی با تولیدکنندگان خارجی در بسیاری موارد امکانپذیر نیست و محصول ما در مقایسه با محصول خارجی قیمت گزافی دارد و همین امر خود مشوق خوبی برای استفاده و روآوردن به کالاهای خارجی است.
اغلب طرحها و نقوشی هم که به نوشتافزارها خودنمایی میکنند شخصیتهای کارتونی هستند که به گونهای جذاب در دستهای کودکان جای میگیرند این در حالیست که طبق قانون تولید نوشتافزار و اسباببازی نباید ترویج دهنده فرهنگ غرب و مغایرت با فرهنگ اسلامی- ایرانی باشد و ترس و اضطراب، خشونت، یاس و ناامیدی، افسردگی و عذاب وجدان، استعمال مواد مخدر و دخانیات و …، ترویج کند همچنین نباید ناهنجاریهای اجتماعی، ترویج مرام و مسلک و فرقههای غیر قانونی و خرافی، نماد و نشانههای گروههای مبتذل و فراماسونری و شیطان پرستی، شخصیتهای رسانهای غربی مانند بازیگران هالیوودی و …، پرچم و نمادهای دولتهای استکباری امریکا، انگلیس و رژیم اشغالگر قدس را ترویج کند و همچنین ارزشهای دینی (شامل اهانت به دین، تحریف دین و …) را دربرداشته باشد و دارای محرکهای جنسی (رفتار، پوشش و رابطه جنسی) باشد اما حتی 90 درصد طرحهای منقوش نوشتافزار تولید داخل هم بدون مجوز هستند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که داعیهدار مباحث فرهنگی در کشور است نظارتی بر آنها صورت نمیگیرد.
در این میان خانوادهها بدون توجه به اثربخشی مهمی که این محصولات و کالاهای در صفحه ذهن کودکان دارند به همراه فرزندان خود راهی بازار شده و از این محصولات لوکس و پررنگ و نقش خریداری میکنند و ذهنهای کودکان ایران با تمدنی 2 هزار و پانصد ساله که پشتوانه غنی مبانی دین بزرگ اسلام را به همراه دارد به تسخیر تصاویر مبتذل در میآِیند.
این که تولیدکنندگان خارجی اینگونه اهداف و نفوذ نرم در جامعه را در پیش بگیرند امر عجیبی نیست و خیلی طبیعی به نظر میرسد اما اینکه سیستمهای نظارت و فرهنگی به راه چارهای نمیاندیشند، توجیهپذیر نیست.
گردش مالی سالانه صنعت نوشتافزار
حدود 15 میلیون نفر دانش آموزش در کشور بطور میانگین سالانه هر یک به میزان 15 هزار تومان فقط مداد، مداد تراش و پاک کن خریداری میکنند که گردش مالی این سه قلم 225میلیارد تومان برآورد میشود. همچنین مصرف 4 میلیون دانشجو، سازمانها و سایر اقشار نیز باید افزوده شود که براساس گزارشهای غیر رسمی گردش مالی این بخش بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
طبق آخرین گزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت هم اکنون 423 واحد تولید انواع نوشت افزار در کشور با اشتغال 7هزار و 850 نفر وجود دارد. سرمایه گذاری صورت گرفته در این واحدها نیز به بیش از 144 میلیارد تومان میرسد. ظرفیت تولید خودکار نیز به بالای 295 میلیون عدد میرسد و از 180 تولید کننده دفترچه، 15 تولید کننده نبض بازار دفتر و دفترچه را در دست دارند. تولید داخلی مداد 30 تا 35 درصد نیاز کشور است و چهار کارخانه با ظرفیت اسمی تولید 5 میلیون قراص و تولید واقعی 5/1 میلیون قراص (هر قراص برابر با 144 مداد) در این عرصه فعالیت میکنند و پاککنسازی هم در حد دو کارگاه کوچک است که تولید آنها به هیچ عنوان نیاز داخلی را جواب نمیدهد.
نگاهی تیتروار به مشکلات در این عرصه
*عدم اجرای آییننامهها و قوانین مربوط
*تشکیل نشدن و یا ناکارآمدی برخی شوراها و نهادهای قانونی مربوط
* ضعف هماهنگی و نظارت دستگاههای ذیربط بر تولید، توزیع و واردات محصولات فر هنگی
*ورود، توزیع و مصرف محصولات با نمادهای غیر منطبق با فرهنگ اسلامی- ایرانی
*ورود افراد فاقد مجوزهای لازم در عرصه تولید و توزیع و واردات
*نبود ساختار و تعاملات اثر بخش با ذینفعان
*عدم ورود طراحان معتقد به این عرصه
*نبود ساز و کارهای ترویج و پشتیبانی از طرحها و محصولات با نمادهای اسلامی- ایرانی
*نداشتن پژوهشهای نظری و کاربردی سازمان یافته در این حوزه
*نبود فناوری بومی و سازوکارهای حمایت از سرمایهگذاری و تقویت سرمایههای انسانی .
* نهادهای دولتی سفارشی در عرصه تولیدات داخلی ندارند
در این میان چندین تولیدکننده هم 150 میلیون دفتر در کشور نیاز داریم که تقریبا سوژه 100 درصد آنها به جز چند مورد مثل دارا و سارا و ثنا و ثمین موسسه خیبر، غربی است. دراین میان دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی هم در بخشی از فعالیتهای خود دفترهای تحریر «ایام» را تولید میکند.
سعید حسینی مسئول تولید دفترهای تحریر «ایام» درباره مراحل تولید این دفترها گفت: برای تولید این دفترها ابتدا فراخوان دادیم و نزدیک به 300 گرافیست را پیدا کردیم و نهایتا به جمعی حدود 30 نفره رسیدیم و سفارش کار دادیم. البته همه موضوعات ما تولید نشد.
وی ادامه داد: در بحث تولید شرکتها پای کار این دفترها نیامدهاند چرا که آنها روش خاص خودشان را دارند و بیشتر چاپخانه هم دارند و بیشتر کارهایشان برای دفتر تحریر را قبل از آغاز سال انجام دادهاند و الان کاغذ هم گران شده و وضعیت اصلا خوب نیست. به همه نهادها که تقریبا 200 ـ 250 نهاد بود نامه زدیم که از جمله آنها سپاههای استانی، ارشادهای استانی، استانداریها، تولیدکنندگان، شهرداریها، فرهنگسراها، دانشگاهها و … بودند تا پای کار بیایند و سفارش بدهند که البته تا الان به سفارش نرسیده است.
حسینی با بیان اینکه بخشهای غیردولتی سفارش دادهاند، اظهار داشت: جامعه تعلیمات اسلامی یزد یکی از این مراکز غیردولتی است که 36 هزار سفارش داده و همچنین تشکلهای مردمی مختلفی در سراسر کشور سفارش دادند.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود درباره نظارت بر تولیدات گفت: ارشاد دفتری در زمینه نظارت دارد اما نظارت بر کارها خیلی ضعیف است. مثلا ما سررسید چاپ کردیم بعد از دو سه ماه به چاپخانهای که کار کرده بودیم رفته بودند و کار ما را دیده بودند و زنگ زدند که آیا مجوز گرفتهاید یا نه؟
وی افزود: تنها در این زمینه شورای فرهنگ عمومی را داریم که دارای شورای نظارت بر اسباببازی است که آن هم نظارتش به قول معروف «پسا نظارت» و ضعیف است چرا که اکثر اسباببازیهای ما قاچاق است.
میز مدیریت را کنار بگذاریم و به فکر وظایف مدیریتی باشیم
در این میان هر روزه نیازهای جدیدی از سوی طراحان نوشتافزار و تولیدکنندگان لوازمالتحریر برای بچهها تعریف میشود که چه بسا تأمین این نیازها ضرورتی نداشته باشند اما زرق و برقی که همراه کالاهای آنها میشود و اشتیاق کودکان که گویا پایانی آنها نیست همیشه این بازار را داغ نگاه میدارد و نگاهی دقیق و موشکافانه میطلبد تا در میان دلمشغولیهای مدیریتی و پشت میز پشتیها ضربه نخوریم. چرا باید سیاستهای ما شکل تدافعی به خود بگیرد و سیاستهای ما در برابر هجمهها باشد نه اینکه خود الگوسازی کنیم؟
Sorry. No data so far.