تریبون مستضعفین- «مراقب قبر و قیامت خود باشند و خدای ناکرده چنان نباشد که از روی جوانی ، سخنانی بگویند که سی سال بعد مانند آقای باقی، پشیمان شوند و در پی آن باشند که از مرحوم آیة الله حلبی، حلالیت بطلبند.»
عبارت بالا بخشی از نوشته آقای دکتر نادر فضلی در بخش نظرات گزارش «مستندی از دردسرهای دینداری بیدردسر مدرسه علوی و انجمن حجتیه» است. دکتر فضلی که از مدرسین باسابقه مدرسه علوی و همچنین اساتید و مؤلفین بهنام انجمن حجتیه است، پس از انتشار گزارش یادشده که به بهانه اکران «پوستین وارونه» در سومین جشنواره مردمی فیلم عمار به بررسی محتوای این مستند پرداخته بود، در بخش نظرات یادداشتی مفصل نوشت و انتقادات و سؤالاتی را خطاب به منتقدان انجمن حجتیه نوشت.
ایشان در ابتدا خود را چنین معرفی کرده است:
بنده افتخار داشته ام که از سنّ پانزده سالگی عضو کوچکی از انجمن حجتیّه مهدویّه باشم و شاگردی بس ناچیز و کوچک از صدها شاگردان حضرت آیة الله شیخ محمود حلبی رضوان الله تعالی علیه به شمار بیایم. بر این امر می بالم و کلاه گوشه ام را به آسمان میسایم.
از سوی دیگر، مفتخر بوده ام که سی سال نیز معلم مدرسه ی علوی بوده ام. یکی دیگر از سعادتهایم نیز شاگردی مرحوم مبرور حضرت حجة الاسلام علامه ی کرباسچیان -رضوان الله تعالی علیه- بوده است.
ایشان تلویحا انتقادات وارد به انجمن را «غیرمستند» و «خلاف واقع» دانسته و در پاسخ به کنارهگیری انجمن از مبارزات پیش از انقلاب و همچنین داستان اخراج یک معلم از مدرسه علوی تنها به دلیل آوردن نام امام در کلاس درس نوشته است:
مستندساز محترم خوب است تاریخ قبل از انقلاب ایران را تورّقی بکند تا بداند که در آن روزگار اگر کسی می خواست کار فرهنگی بکند نمیتوانست علناً با نظام شاه در بیفتد. ممکن است از ایشان بپرسید مرحوم شهید بهشتی و شهید باهنر چگونه توانسته بودند کتابهای درسی دینی را در نظام شاه بنویسند؟ گویا ایشان –شاید به سبب کم سالی و جوانی و نیز نخواندن تاریخ- نمی داند که حتی در رساله های توضیح المسائل حاشیه دار [که فتاوای مراجع عظام تقلید را منعکس می کرد] نام امام خمینی به عنوان یکی از مراجع با حرف «خ» نمایانده میشد و طبعا در مدرسهای که به هر حال زیر نظر آموزش و پرورش زمان شاه فعالیت فرهنگی داشت، نام بردن از امام خمینی کاری بود که کیان مدرسه را به خطر میانداخت و دیگر امثال آقای اکبری آهنگری آن طلبهی خوش سیما، و نیز آقای ثقفی [که گویا عمو یا برادر بزرگترش شاگرد خود من هم بوده است] تربیت نمیشدند که اینک قمه را علیه مدرسهی علوی از رو ببندند و حق شاگردی را به خوبی ادا کنند!؟
دکتر فضلی در ادامه، از این که در مستند پوستین وارونه به انجمنیها تریبونی داده نشده است انتقاد کرد و در واکنش به بخشی از مستند که به بررسی کارنامه شهدای جنگ که سابقه حضور در انجمن حجتیه را داشتهاند و تقابل اندیشه سیاسی آنها با آیتالله حلبی میپرداخت، نوشت:
جست وجوی آقای اکبری برای یافتن شهید مورد ادّعای حضرت آیة الله حلبی -قدس سره- که بر جذابیت مستند افزوده، کاملاً پیداست که جست وجوی جهتداری بوده است؛ چون میتوانسته با مراجعه به افراد مطّلع و نیز خواندن برخی از وصیتنامهها مانند وصیتنامهی شهید چمران [که البته انجمنی نبوده ولی از مرحوم حلبی به نیکی یاد کرده] یا وصیتنامهی شهید مصطفی ابراهیمی مجد همرزم شهید چمران که همهی خانوادهاش انجمنی بوده و هماینک نیز هستند، و نیز مراجعه به خود بنده که دهها نفر از شاگردان خودم شهید شده اند، به راحتی از این حقیقت آگاه میشده و شاید چون به این ترتیب مستند مذکور جذابیّت خودش را از دست میداده، آقای اکبری این طلبهی جوان خوشسیما و حقیقتطلب، دوباره مجبور میشده هزینه ی بس سنگینتری [البته در قبر و قیامت] بابت تهمتهای ناروا، بپردازد.
وی همچنین مدعی شد مدرسه علوی و انجمن حجتیه «دو گروه فرهنگی کاملا مستقل» هستند که «هیچ ارتباط ارگانیک و سازمانی با یک دیگر ندارند».
این مؤلف انجمن حجتیه همچنین منتقدین مصاحبهشونده در این مستند را «عدهای مخالف و بریده و سرخورده و ناراحت و عصبانی» خواند که «اولیهترین اصول اسلامی را رعایت نکرده و به راحتی و بی هیچ استنادی، تهمت زدن به مسلمانان را افتخار خویش میشمارند.»
این نقد دکتر فضلی واکنش حجتالاسلام رضا اکبری آهنگر را در پی داشت. وی راوی مستد پوستین وارونه است و سابقه تحصیل در مدرسه علوی و همچنین تحقیقاتی پیرامون انجمن حجتیه را دارد. حجةالاسلام اکبری دکتر فضلی را به گفتوگویی مکتوب پیرامون انجمن حجتیه خواند. وی در یادداشتش نوشت:
جناب آقای فضلی، از شما دعوت میکنم حال که فرصتی پیش آمده و شما نیز شجاعانه پا به عرصه ی دفاع از انجمن گذاشته اید، به شرکت در این مناظره ی مکتوب پاسخ مثبت دهید تا شاید با بحثی مستند و منطقی، به اتّفاق خطّ بطلانی بکشیم بر گوشه ای از این درد که «سی سال است که صدها صفحه در روزنامه ها و سایت های حتی به ظاهر مذهبی، ده ها تهمت ناروا به انجمن و انجمنی زده اند و می زنند.»
وی سؤال آغازین این گفتوگو را چنین عنوان کرد:
از شما که افتخار شاگردی مرحوم آقای حلبی را داشته اید، این سئوال کوتاه، روشن و صریح را می پرسم که : «آیا مرحوم آقای حلبی نهضت حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) را قبول داشتند یا خیر؟»
اما این دعوت حجةالاسلام اکبری تلویحا با پاسخ منفی دکتر فضلی مواجه شد. ایشان بار دیگر تلویحا منتقدین را به افترا و تهمت زدن متهم کرد و در بخشی از پاسخش در قسمت نظرات نوشت:
به قول معروف «الفضل للمتقدم» گویا بنده در پی منقولات جناب آقای ثقفی و جناب آقای اکبری سئوالاتی را مطرح کرده بودم. لطفا ایشان یا هر عزیز دیگر به آن سئوالها، مستند و مستدلّ پاسخ بدهند تا سپس بنده هم به سئولات آقایان پاسخ عرض کنم.
حجةالاسلام اکبری نیز یادداشتی را در پاسخ به سؤالات دکتر فضلی نگاشت و به طور خاص به موضوع ادعای تجلیل شهید چمران از آیتالله حلبی پرداخت. وی در بخشی از یادداشت «آیا شهید چمران از مؤسس انجمن حجتیه تقدیر کرده است؟» نوشت:
انجمن حجتیّه به بهانه ی شهادت شهید ابراهیمی مجد، در صفحه ی ۵۹ ویژهنامه مرزبانان مطلبی با عنوان «شهیدی در آستانه ی هفته ی جنگ» به چاپ رسانید. امّا نحوه ی چاپ این مطلب عمداً یا سهواً به گونه ای بود که کمی بی دقّتی خواننده باعث می شد تا اینگونه تصوّر نماید که مطلب در مورد شهید مصطفی چمران است نه شهید مصطفی ابراهیمی مجد. چرا که در طول این مطلب چند صفحه ای، فقط با عبارت مصطفی از شهید یاد شده بود و حتّی یکبار نیز به فامیلی وی اشاره نشده بود.
نویسنده جهت اطمینان، صحّت وجود وصیّتنامه ای از شهید چمران که در آن به نیکی از آقای حلبی یاد کرده باشد را در یکی از نمایشگاه ها از جناب آقای مهندس مهدی چمران(برادر دکتر چمران) جویا شدم. ایشان وجود چنین نوشتاری را تکذیب نمودند.
دکتر فضلی در نظری که ذیل این نوشته نگاشت، ضمن پذیرش اشتباهش پیرامون دکتر چمران، اسامی دیگری از شهدایی که مدعی شد انجمنی بوده اند را ذکر کرد و برخی از سؤالات خود را با بیانی دیگر تکرار کرد:
۱. آیا مستندساز با کسانی که خود انجمنی بوده و اینک نیز هستند، مصاحبه ای کرده است؟
۲. آیا مستندساز محترم و نیز آقای اکبری راجع به شهدای انجمنی تحقیقی کرده است؟
۳. آیا مستندساز محترم و آقای اکبری به کتاب های نوشته شده توسط وابستگان به انجمن و جزوات درسی مراجعه ای داشته اند و بر آن اساس نقد و نظری دارند؟
۴. مستندات تهمت های پرشماری که به انجمن زده شده و می شود، کدام است؟
۵. هیاهوهای مبتذل و آشوب های سیاسی چه ربطی به انجمن دارد؟ تهمت های زده شده در این باره چه مستندی دارد؟
وی همچنین تلویحا از ادامهی گفتوگوی رسانهای با حجةالاسلام اکبری سرباز زد و آمادگی خود را برای گفتوگو به صورت «شخصی» اعلام کرد.
گفتنیست که تریبون مستضعفین آمادگی دارد تا با فعالین، اساتید و مؤلفین انجمن حجتیه پیرامون فعالیتها و دیدگاههای این انجمن از گذشته تا کنون به گفتوگو بنشیند و پاسخهای آنان به انتقادات را منتشر نماید.
بنده فكر ميكنم اگر كسي مطلبي را در مورد شما يا جرياني كه شما از آن جانب داري ميكنيد به زبان آورد و از نظر شما اشتباه بود، اتهامي بود، به صرف اينكه او را متهم به تهمت كنيد مشكل حل كه نميشود هيچ پيچيده تر هم خواهد شد به تخاصم منجر ميشود.
فكر ميكنم بهترين راه حل اين است كه دوستانه دلايلي برايش بياوري تا قانع شود. شايد هم شما قانع شديد كه اشتباه ميكرده ايد.
در صدر اسلام هم وقتي عده اي نادانسته به حضرات اهل بيت سلام الله عليهم اتهامي وارد ميكرده اند، آن بزرگواران از ابتدا به افراد نميگفتند جواب تهمتت بماند براي روز قيامت!
اگر طرف واقعا از روي دشمني اتهام وارد كند البته حسابش جداست(حالا آقايان انجمن واقعا فكر ميكنند ما از روي دشمني اين سوالات را مطرح ميكنيم؟ مگر اصلا ما را ميشناسند؟ اگر اينگونه بود كه از ابتدا جناب آقاي فضلي اقدام به پاسخ نميكردند البته هنوز هم نميدانم چرا دوستان ايشان و خودشان اينهمه از لفظ تهمت استفاده كرده اند؟)
به هر حال فكر ميكنم ادامه اين مباحث با سعه صدر بيشتر منجر به خير و نزديكي قلوب به يكديگر خواهد شد.
دوستان و برادرانی که دلسوز انقلاب و شیعه هستند، چه تکلیفی را در خود احساس کردند که چنین موضوعی را که آن هم در این مقطع کنونی هیچ نفعی به جامعه مظلوم شیعه نمی رساند مطرح کرده اند؟! هیچ فکر کرده اید که چرا از شخص رهبر انقلاب تنها و تنها یک مورد اظهار نظر رسمی و علنی در مورد انجمن وجود دارد و در آن یکی هم فرموده بودند که بنده بزرگ جلوه دادن این موضوع را از توطئه های دشمنان می دانم؟!!! می ترسم ناخواسته و از روی کم اطلاعی، دوستان نیز آب به آسیاب دشمن بریزند
بر خلاف نوشته بالا ، موضوع سخن شهید چمران جزو سوالات مورد درخواست دکتر فضلی نبود ! در واقع جناب اکبری هیچکدام از ادعاهای خود را که مورد سوال دکتر فضلی قرار گرفته بود پاسخ ندادند و این البته از جانب کسی که حقیقت طلبانه مستندی مفصل درباره جمعیتی با سابقه میسازد در نوع خود جالب توجه است .
جالب است که مضمون سوالات دکتر فضلی در واقع درخواست مراعات اصول اولیه و بدیهی ساخت یک فیلم یا گزارش مستند است. اگر جناب اکبری در تنظیم مستند خود بدیهیات ذکر شده در نوشته دکتر فضلی را مراعات کرده اند که در اینصورت با روی گشاده و خاطر آسوده و سینه ستبر اعلام میکنند و اگر نه پس آیا آن فیلم، براستی مستند بوده است؟
بنده منتظر یک جواب درست و حسابی از بزرگواران حامی انجمن بودم.
چه اگر میفرمودند که انجمن هم حامی نهضت امام(ره) و انقلاب اسلامی بوده و در صدد تقویت پایههای نظام اسلامی و حرکت به یک نظام اسلامی کامل است، دستبوس حضرات بوده و عرض میکردم که این فرمایشات را به صراحت بفرمایید و دانشآموزان و دوستانتان را ترغیب به ادامهی کار خود بفرمایید.
اگر هم که نظر این بوده که نهضت امام(ره) از ابتدا باطل بوده، خب چرا میفرمایید تهمت؟! خب یا تقیه بفرمایید و یا به مبارزه با ظلم اقدام کنید.
چرا نظر مرا تاييد نفرموديد ؟ مشكلش چه بود؟ من هم عرض كردم اگر دنبال جواب هستيد اول به سوالات اقاي فضلي جواب داده شود بعد اقاي اكبري. مگر اول و دوم دارد؟! ضمنا در مورد سوال اقاي اكبري وبلاگي به نام مرزبانان (انجمن حجتيه مهدويه) را معرفي كردم كه امثال اين سوالات را جواب داده است. اكر تريبون هستيد اين نظر را حذف نكنيد
بسمه تعالی
انجمن همیشه مدافع وطرف دار اسلام ناب محمدی بوده وهست حالا این می خواهد نهضت امام خمینی باشد یا هر چیز دیگری و از طرفی اعتقادش به مبارزه ،فرهنگی بوده و هست اگر فرهنگ را اسلامی کنیم آن هم از نوع نابش آن وقت زمینه ای برای طاغوت و فساد و رانت و … باقی نخواهد ماند
دوستان سایت و خوانندگان توجه داشته باشند برخی از حامیان انجمن گله دارند که سایت شروع کرده به سانسور
دیگر تهمت ها به انجمن دارد از حد می گذرد
به اين شخصي كه گزارش را نگاشته بگوييد دوباره گفت و گو ها را بخواند…
این روز ها تهمت هایی به انجمن میزنند که انگار نمی خواهند حقیقت را بپذیرند مثل بعضی سنی ها که با این همه دلیل هنوز واقعیت را قبول نمی کنند. من کسانی از انجمن را دیده ام که وقتی نگاهی به چهره هایشان میکنم شرمنده میشوم خود را شیعه بخوانم . فقط ای کاش میگذاشتند کلاسهای انجمن در همه کشور دایر بماند وبا زور آنرا تعطیل نمی کردند
مباحث را که مشاهده می کنم متوجه می شوم که یکی از مسیر ها ی جدا شده از انقلاب انجمن است و گواه آن سخنان حضرت امام رضوان الله تعالی علیه است . اگر قرار باشد به عنوان یک انتخاب راهی را برگزینم ، ترجیح می دهم به کسی اقتدا کنم که در عمل بهتر خود را ثابت کرده است . پیروزی انقلاب اسلامی و تاثیرات مثبت آن در جامعه اسلامی و تاثیر آن بر کل جریانات منحرف از جمله فرقه ضاله بهائیت بر کسی پوشیده نیست و اگر کسانی توان درک ندارند ، حداقل از زبان محققین قدرتمند غربی استفاده کنند تا بفهمند کجای تاریخ ایستادهایم . نهایت این که فارغ از گرایش های متعصبانه ای که به واسطه آن گروهی اعتقاد دارند انجمن حجتیه فرقه است ، می توان پی برد که انتخاب راه امام صواب و برای اثبات حقانیت بیش از انقلابیون ، غربی ها مدرک به دست داده اند.
سلام به نظر من اینجور مسائل نقش قبر کردن است. همه انسانها نقاط مثبت و منفی دارند و هیچکس کامل نیست. مستند پوستین وارونه اگر جریان مدرسه علوی را با انجمن حجتیه یکسو نگریسته قطعا اشتباه کرده است. بسیاری از کسانی که همین امروز در مسند دولت هستند دست پروردگان مدرسه علوی هستند. جناب علامه هم که دارای سوابق بلند و نام نیک در نر خاص و عامند. اما رویکرد انجمن حجتیه در یک بازه زمانی خاص با جریان انقلاب اسلامی تضاد پیدا کرد. از آنجا بنا بر تعالیم دین جامعه نیازمند حاکم است و حکم او باید نافذ باشد، مسائلی را ایجاب می کرد, مرحوم امام مقابل آنها ایستاد، شاید اگر وضعیت کشور آن شرایط نابسامان جنگ تحمیلی و مخالفتها و ضرورتها را نداشت، ایشان به گونه دیگری عمل می کردند ولی ذکر این نکته ضرورت دارد که علمای اعلام هیچیک مصون از اشتباه و خطا نیستند بنابراین وجوبی ندارد ما از همه افکار و اعمال آنها حمایت یا مخالفت کنیم. آیت الله حلبی ممکن است در برهه ای از زمان دچار اشتباه شده باشند, بهعنوان یک انسان ممکن لخطا هستند مانند سایر علما، در همان ساله به خاطر داریم که برخی از مراجع بزرگ هم مقابل رإی امام در تشکیل حکومت نظر مخالف داشتند؛دلیلی ندارد تمام خدمات یک عالم به دلیل یک اشتباه زیر س<ال برود، بنابراین بهنظر بنده نیازی به اینگونه نقش قبرها نیست و باید وحدت جامعه را بیشتر کرد و از تفرقه و اختلاف جلوگیری کرد.
بنظر بنده كامل ترين جواب را پيام داد.
خدا آقاي حلبي رو بيامرزه
براي شادي روحش صلوات