شنبه 16 فوریه 13 | 10:12

اوباما مدل آمريكايی استالين است

اگر کسی آمریکا را به پرسش بگیرد، منجر به حمله عصبی می‌شود و متهم به ضد آمریکایی یا «نفرت از آمریکا». جالب اینجاست که این مفاهیم در جوامع دمکراتیک وجود ندارد، فقط در جوامع تمامیت خواه هستند که وجود دارند چون در آنجا‌ها مفروض و بدیهی پنداشته می‌شوند.


سیطره آمریکا رو به زوال است. ما در عراق شکست سختی از مردم خوردیم. نوام چامسکی منتقد و تحلیلگر آمریکایی با بیان این مطلب در مصاحبه با روزنامه گاردین اظهار داشت: به تجاوز آمریکا به عراق نگاه کنید. همه (مگر ایدئولوگ‌های خشکه باور) قبول دارند که عشق ما به دموکراسی نبود که دست مایه تجاوز به عراق شد، بلکه چون عراق دومین یا سومین منبع نفت در جهان است و چون درست در مرکز منطقه انرژی خیز قرار دارد. اگر این حرف را بزنید، می‌گویند دارید نظریه توطئه می‌پرورانید. ایالات متحده در عراق شکست سختی از ملی گرایی عراقی خورد؛ این ملی گرایی عمدتاً در قالب مقاومت‌های غیر خشن ظاهر شد. ایالات متحده می‌توانست شورشیان را بکشد، اما از پس نیم میلیون آدمی که در خیابان‌ها تظاهرات می‌کردند برنمی آمد. عراق، قدم به قدم، توانست کنترلی را که توسط نیروهای اشغال گر ایجاد شده بود در هم بشکند.

خبرنگار به چامسکی می‌گوید: به نوشته نیویورک تایمز «گیجی سیاست‌ها در قبال بهار عربی نشان می‌دهد که انگیزه‌های ایالات متحده چه قدر متناقض شده‌اند، انگیزه‌هایی مثل حمایت از تغییرات دموکراتیک، تمایل به ثبات، احتیاط نسبت به اسلامگراهایی که بدل به نیروهای بالقوه سیاسی شده‌اند.» شما در این باره چه فکر می‌کنید؟

چامسکی در پاسخ اظهار می‌کند: دو تا از این‌ها درست هستند. ایالات متحده به دنبال ثبات است. اما باید به یاد داشت که منظور از ثبات چیست. ثبات به معنی هم نوایی با نظم ایالات متحده است. خب، برای مثال، یکی از اتهام‌هایی که به ایران می‌زنند این است که عراق و افغانستان را ناآرام می‌کند. چه طور؟ با گسترش دادن نفوذ خود در کشورهای همسایه. از سویی دیگر، ما وقتی به این کشور‌ها تجاوز می‌کنیم و ویرانشان می‌کنیم، داریم «ثبات دهی»شان می‌کنیم.

وی خاطرنشان کرد: تمایل ما به دمکراسی در‌‌ همان سطحی است که ژوزف استالین از تعهد روسیه به آزادی و دموکراسی و برابری برای جهان می‌گفت.

وی با بیان اینکه «با توجه به گزارش‌های موجود، تمایل آمریکا به دموکراسی جوک بدی خواهد بود» می‌گوید یکی از دانش پژوهان اصلی در زمینه آنچه «ترویج دمکراسی» نامیده می‌شود تامس کاروترس است که بسیار محافظه کار و عمیقاً یک نئو-ریگانی قلمداد می‌شود و نه یک لیبرال دوآتشه. وی در دولت ریگان کار می‌کرد و چندین کتاب نوشت که اصول «ترویج دموکراسی» را مورد بررسی قرار می‌دهند. وی می‌گوید این‌‌ همان آرمان ریشه دار آمریکایی است، اما تاریخ جالب و خنده داری دارد. تاریخ‌اش این است که همه دولت‌های ایالات متحده «اسکیزوفرنیک» بوده‌اند. آن‌ها فقط در صورتی از دموکراسی دفاع کرده‌اند که با منافع اقتصادی و استراتژیک مشخصی در هماهنگی باشد. وی این [گرایش] را یک جور آسیب‌شناسی غریبی می‌داند که انگار ایالات متحده نیازمند درمان روانی یا چیزی در همین مایه هاست.

چامسکی گفت: اگر اسرائیل به لبنان تجاوز می‌کند و هزار نفر را می‌کشد و نیمی از کشور را ویران می‌کند اشکالی ندارد. جالب است. باراک اوباما قبل از اینکه رئیس جمهور شود سناتور بود. در مقام سناتوری کار چندانی نکرد، اما در طول تجاوز اسرائیل به لبنان در سال ۲۰۰۶ وی از لایحه‌ای حمایت کرده بود که می‌گفت ایالات متحده مانع از اقدامات نظامی اسرائیل نشود تا اینکه [اسرائیلی‌ها] به اهدافشان دست یافتند و [همچنین این لایحه می‌خواست] ایران و سوریه را سانسور کنند چون این دو کشور داشتند از مقاومتی حمایت می‌کردند که علیه ویران سازی جنوب لبنان به دست اسرائیل (پنج بار در ظرف این ۲۵ سال) بود.

چامسکی معتقد است: اگر کسی آمریکا را به پرسش بگیرد، منجر به حمله عصبی می‌شود و متهم به ضد آمریکایی یا «نفرت از آمریکا». جالب اینجاست که این مفاهیم در جوامع دمکراتیک وجود ندارد، فقط در جوامع تمامیت خواه هستند که وجود دارند چون در آنجا‌ها مفروض و بدیهی پنداشته می‌شوند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.