دوشنبه 06 سپتامبر 10 | 00:17

کتاب خوب باشد، مخاطب می‌خواند

اتفاقی که در مورد کتاب «دا» افتاد و استقبالی که جامعه ایرانی به آن نشان داد شاید بتواند تا مدتها مورد بررسی قرار گیرد و از آن برای ارائه راهکارهای عملی و در عین حال اجرایی برای حوزه کتاب استفاده کرد.


«انسان بر چیزی که از آن منع می شود، حریص تر است.»
این حدیث امام علی (ع) از آن جمله حدیثهاییست که مثل سایر گفتارهای این بزرگوار مظلوم واقع شده است. این حدیث را مثل احادیث دیگر میشود در برنامه ریزی ها و کارهای اجرایی سرلوحه کار قرار داد ولی چرا این کار صورت نمی گیرد، خدا می داند ولا غیر!
نگاهی به بازار کتاب بیندازیم. درست که باید یک حداقلهایی داشته و هرکتابی اجازه انتشار نداشته باشد ولی تلاش بیهوده ای که در جهت جلوگیری از انتشار و خوانده نشدن یک سری از کتابها میشود، شاید نه تنها اثرگذاری لازم را ندارد بلکه مخاطب خاص و بعضا عام را نیز ترغیب به خواندن این گونه از کتابها می کند. هیچ گاه نمی توان جلوی خوانده شدن یک کتاب را گرفت پس چه بهتر که این هزینه و وقت در جایی دیگر صرف شود.
آتش اگر دیده بشود میشود آن را کنترل و در صورت نیاز مهار کرد ولی به زیر خاکستر رفتنش، آن را خطرناک تر و غیرقابل پیش بینی می کند.
امروز در پیاده روها شاهد فروش کتابهایی هستیم که خلاف چهارچوبهای فرهنگی و بعضا شرعی هستند و اکثر آنها بصورت غیرمجاز در چاپخانه های به اصطلاح زیرزمینی چاپ میشوند. در میان بسیاری از این کتابها، کتابهایی را می بینیم که نویسنده آن شاید نظراتی خلاف قوانین، شرع و عرف حاکم بر جامعه ما داشته باشد ولی این لزوماً به معنای بی محتوا و سخیف بودن این کتابها نیست.
روح کنجکاو و تشنه ی مخاطب کتاب، او را به سمت و سوی خواندن این کتابها می کشاند و از این گریزی نیست ولی اگر آثاری به همان نسبت قوی و در عین حال همسو با تفکرات همان مخاطب به او ارائه شود آیا او و امثال او منعی برای مطالعه خواهند داشت؟
هرچند که چاپ کتابهایی در نقد این کتابهای به اصلاح غیرمجاز، حرکتی منفعلانه تفسیر می شود ولی وقتی مخاطب هر دو کتاب را با هم بخواند، از لحاظ فکری اسیر و بنده تفکرات نویسنده کتاب نمی شود و با قضاوت و دیدی باز به مطالعه می پردازد.
تغییر ذائقه و سطح سلیقه مخاطبین کاری دشوار و دراز مدت است ولی دور از دسترس نیست. اتفاقی که در مورد کتاب «دا» افتاد و استقبالی که جامعه ایرانی به آن نشان داد شاید بتواند تا مدتها مورد بررسی قرار گیرد و از آن برای ارائه راهکارهای عملی و در عین حال اجرایی برای حوزه کتاب استفاده کرد.
نکته مهم دیگر این است که باید به یک فاصله زمانی مشخص امثال رمان «دا» روانه بازار کتاب شود تا ارتباط مستمر با این مخاطبی که علاقمند به مطالعه ان هم مطالعه ارزشمند شده است، حفظ شود. و الا که یک عده را مشتاق کتاب و کتابخوانی کرده ایم و برای انها خوراک خوب مهیا نکرده ایم. این می شود که همین یک عده هم جذب زردخوانی می شوند.
علاوه بر مسئولین، بخش عمده ای از کار بر عهده خود مردم است که یکدیگر را ترغیب به خواندن کتابهای خوب کنند. تبلیغ رودررو و دهان به دهان از ابزارهای مفید تبلیغاتیست که در جامعه ایرانی جواب می دهد. مطمئن باشید بعد از مدتی خواهید دید که کتابفروشیهای گوشه خیابان که شاید فقط دغدغه امرار معاش دارند و برای آنها محتوای کتابی که عرضه می کنند تفاوتی ندارد، به فروش کتابهای ارزشمند رو خواهند آورد.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.