ولایتمداری حقیقی به معنای شناخت منظومه فکری رهبری و حرکت در مدار آن
تریبون مستضعفین- مالک شریعتی (عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی)
در سه دوره هشت ساله گذشته که اکنون در پایان بیست و چهارمین سال آن هستیم، متاسفانه روسای جمهوری که بر سر کار آمدند، هر یک به نوعی با رهبری نظام زاویه داشتند. هاشمی و کارگزارانش بیشتر در اشرافیگری، تجمل و مدل توسعه اقتصادی سرمایه داری و ضد عدالت اجتماعی اش متضاد با نظر ولی فقیه عمل کردند. خاتمی و جریان اصلاحات در سیاستهای فرهنگی و خارجی به مر نظرات رهبری عمل نکردند و در اواخر با تز حاکمیت دوگانه و نیز تعطیلی کامل فعالیتهای هسته ای کشور را دچار چالش نمودند. احمدی نژاد و حلقه پیرامونی اندک ولی قدرتمندش نیز امیدهای ولایتمداری کامل را در امت حزب الله ناامید کردند. ماجراهای ادغام سازمان حج در میراث فرهنگی، دوستی با مردم اسرائیل، ورود زنان به ورزشگاهها، معاون اولی مشایی و خانه نشینی 11 روزه موارد آشکاری از این فاصله در دوره اخیر بود.
اکنون باید به سراغ کسی رفت که بیش از دیگران بتوان به سرباز ولایت بودنش اعتماد کرد. کسی که اولا به حکم علنی رهبری گردن نهد ـ که این حداقل انتظار است ـ ثانیا به دستور خصوصی ولی فقیه هم عمل کند و نیازی به علنی کردن نباشد و شبیه ماجرای لغو معاون اولی مشایی تکرار نشود و ثالثا با تسلطش به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، پیش بینی کند که آیا کار و موضعش مطابق خواست ایشان هست یا نه. کسی که عملکرد گذشته اش در جبهه و جنگ، در دانشگاه و بسیج دانشجویی، در نمایندگی مجلس و نیز عملکرد سیاسی اش همواره از سر تکلیف بوده و در این راه مخالفت دشمنان آگاه و ملامت دوستان ناآگاه را به جان خریده است.
نمونه نخست
روزی که تجمع دانشجویی در اعتراض به مجلس هشتم برای وقف دانشگاه آزاد برگزار شد، او که خود جدی ترین مخالف جاسبی بود ـ هم در مجلس هفتم با تحقیق و تفحص مقابله عملی کرده بود و هم در مجلس هشتم در برابر تصمیم غلط وقف ایستاده بود ـ با حضور در جمع دانشجویان ضمن تایید اصل اعتراض دانشجویی، نسبت به برخی تندروی ها در جمع و هتک حرمت کلیت مجلس تذکر داد: «اگر مقابل غده سرطاني كه 30 سال بر اريكههاي مختلف ريشه دوانده و شرايطي را در اين كشور تحميل كرده نايستيم با مشكل مواجه خواهيم شد و اين امر محل اعتراض اصلي جمع حاضر است… اگر تعبير از اين تجمع اين باشد كه مجلس شوراي اسلامي مقابل مقام معظم رهبري است امري بسيار نادرست است. حركت شما دانشجويان مشخص است و ما هم معترض و مخالف اين مصوبه بوديم ولي به عنوان نماينده مردم تهران اعلام ميكنم اگر مجلس نظر رهبري را در خصوص دانشگاه آزاد بداند مطمئنا طبق آن عمل خواهد كرد.»
دو ماه بعد رهبر معظم انقلاب در افطاری دانشجویی خود مشابه همین تذکر را به جمع دانشجویی دادند:«جمعيت زيادى آمدند در مقابل مجلس جمع شدند، شعارهائى هم دادند، شعارهايشان هم بد نبود، يك گروهى هم آن وسط شعارهاى تند دادند. البته من نمي گويم آنها آدمهاى بدىاند، نابابىاند؛ نه، بالاخره تندى كردند، جوانى كردند؛ اما اگر شما هم معتقديد كه اين شعارها افراطى بود، زيادى بود، حقش نبود، قبول كنيد»
نمونه دوم
در قضیه اشغال سفارت انگلیس هم مشابه این مساله اتفاق افتاد. وقتی دانشجویان داخل سفارت شدند، در همان روز برخی دانشجویان از مقابل سفارت به او تلفن زدند تا از اقدامشان حمایت کند و در جمعشان حاضر شود ولی او همانجا به آنها گفت اشتباه کردید داخل شدید و سریع خارج شوید و بعد هم در موضع گیری رسانه ای اصل تجمع مقابل سفارت را خودجوش و انقلابی خواند، اما داخل شدن به سفارت را تقبیح نمود: «دانشجویان باید به اعتراضات خود به صورت جدی ادامه دهند و با بیانی رسا مراودات سلطه جویانه انگلستان را تبیین کنند، ضمن آنکه معتقدم دانشجویان باید مسیری را برای اعتراض انتخاب کنند که شأن نظام اسلامی و چارچوبهای آن شکسته نشود و بهانهای به دست بدخواهان نیفتد.»
چندماه بعد مقام معظم رهبری ـ که در زمان واقعه هم نظر خود را از طریق مسوولان ناجا به دانشجویان رسانده بودند و متاسفانه برخی نپذیرفته و آن را نظر شخصی آن مسوول دانسته بودند ـ بازهم در افطاری دانشجویی خود به همین مساله تصریح فرمودند: «در قضیه اخیر اشغال آن سفارت خبیث، احساسات جوانان درست بود، ولی رفتنشان درست نبود… با وجود مواضع کاملاً روشن نظام در این زمینه، نباید با کار دیپلماسی سنتی و متعارف مخالفت شود… من اجتماعات دانشجوئي را تائيد مي كنم اما با تندروي در اين اجتماعات مخالفم»
نمونه سوم ـ ماجرای یکشنبه استیضاح وزیر کار در مجلس
دکتر زاکانی که در روز حادثه ـ به دلیل مرخصی قبلی و سفر دهه فجر ـ در مجلس حاضر نبود و اتفاقات را از رادیو دنبال می کرد، در یکی از نخستین موضع گیری ها نسبت به ماجرا به چند نکته در تحلیل خود تاکید کرد و آن را در سرمقاله 21 بهمن ماه نشریه پنجره هم نوشت:
1. اصل استیضاح نادرست بود: «در شرایطی که به مصلحت نبودن استیضاح در ماههای پایانی دولت دهم اثبات شده و این سخن رهبری مصداق پیدا کرده که گاهی اصرار بر یک امر حق و قانونی هم میتواند کمککننده به خواست دشمن باشد، چه اصراری به آوردن رئیسجمهوری به مجلس بود؟»
2. مسببین این حرکت به ویژه رئیس جمهور باید از مردم عذر خواهی کنند و تلاش نمایند تا مسیر تفاهم و همکاری برای رفع مشکلات مردم را فراهم کنند.
3. در دیدار بسیج دانشجویی کل کشور 27 بهمن ماه: «آقای لاریجانی هم در سخنانش خوب شروع کرد اما در ادامه مقابله به مثل کرد و کار او هم اشتباه بود.»
مقام معظم رهبری در تاریخ 29 بهمن 91 در تبیین ماجرا این چند نکته را بیان فرمودند:
1. اصل استیضاح اشتباه بود و توهین ها در مجلس هم خلاف بود.
2. اقدام رئیس جمهور کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق و حقوق اساسی مردم بود. (پس ایشان سهم اصلی تقصیر را به احمدی نژاد دادند)
3. دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت. (یعنی بخشی از سخنان لاریجانی درست و بخشی نادرست بوده و سهم کمتری از تقصیر متوجه اوست.)
جالب است برای مقایسه سایر تحلیل ها را هم ببینیم. برخی مدافع کامل احمدی نژاد و برخی مدافع تام لاریجانی شدند. برخی نیز به هر دو سهم تقصیر مساوی دادند و برخی هم آن را نشانه دمکراسی در کشور دانستند!
نمونه چهارم ـ عدم مبارزه واقعی مسوولان سه قوه با مفاسد اقتصادی
دکتر زاکانی در چند سخنرانی و مصاحبه خود از جمله در نشست خبری اردبیل در 16 بهمن ماه تاکید کرده بود که هاشمی، خاتمی و احمدینژاد در عمل اهتمامی به مبارزه با فساد نداشتند و این دولت هم تنها شعار مبارزه داده است. این درحالی بود که بسیاری از جمله طرفداران دولت، احمدی نژاد را مبارز واقعی با مفاسد اقتصادی می نامیدند.
مقام معظم رهبری در تاریخ 29 بهمن 91 در دیدار مردم آذربایجان اینگونه از مسوولان قوا گلایه کردند: «چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم مکرر می گویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمی شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متأثر می کند»
این بیانات که در واکنش به اقدام احمدی نژاد در مجلس بیان می شد، نشان داد که حتی او نیز در این امر فقط شعار داده است و اقدام عملی نکرده است.
نمونه پنجم ـ ضرورت اهتمام مسوولین به گفتمان سازی در مقوله پیشرفت اسلامی
اگر کسی مجموعه سخنرانی ها و مصاحبه های دکتر زاکانی را در چند ماه اخیر خصوصا در ایام الله دهه فجر پیگیری نماید، خواهد دید که شاه بیت اکثر آنها تاکید وی بر اهمیت گفتمان پیشرفت اسلامی و تبیین چیستی و چگونگی تحقق آن بوده است. به عنوان نمونه، شعار آخرین کنگره جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در آذرماه 91، “پیشرفت اسلامی از مسیر مقاومت مدبرانه” انتخاب گردید و چند هفته قبل نیز گفتمان منتخب جمعیت رهپویان برای انتخابات ریاست جمهوری از سوی وی “گفتمان پیشرفت اسلامی” عنوان شد. همچنین چند شماره اخیر نشریه پنجره به مدیرمسوولی او نیز به طور ویژه ای “گفتمان پیشرفت اسلامی” را ترویج کرده است.
مقام معظم رهبری چند روز قبل در دیدار اعضای شورای عالی مركز طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بر ضرورت گفتمان سازی پیشرفت اسلامی تاکید نمودند: «لازمه تحقق الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمان سازی آن در جامعه است.»
نمونه ششم ـ سهم دادن به تصمیمات داخلی در کنار تحریم خارجی و قابل حل بودن مشکلات اقتصادی
دکتر زاکانی در چندین سخنرانی و مصاحبه خود به ویژه در ایام دهه مبارک فجر، گفته بود که تحریم را تنها عامل مشکلات اقتصادی دانستن، آدرس غلط دادن به مردم است و باید سوء تدبیر مسوولان را نیز در کنار آن دید البته تاکید کرده بود که با تدبیر درست مسوولان همه مشکلات قابل حل است.
زاکانی 11 بهمن در قزوین: «بخشی از مشکلات ناشی از تحریم هاست اما بخش عمده آن به مسائل داخلی ارتباط دارد که سودجویی های اقتصادی، بی تدبیری و زیر ساخت های غلط و عدم تفاهم برخی مسئولان از دیگر عوامل آن است.»
زاکانی 13 بهمن در سخنرانی پیش از خطبه های همدان: «برخی برای ایجاد مشکلات اقتصادی در کشور آدرس غلط به مردم می دهند و آن را ناشی از تحریم ها می دانند در حالیکه تحریم ها بر جامعه ما اثر داشته اما بی تدبیری مسئولان در برخی امور و عدم تفاهم آنها علت بروز برخی از مشکلات است و اگر این مشکل حل شود بسیاری از مشکلات نیز رفع خواهد شد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی 17 اسفند در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تاکید فرمودند: «برخی از این مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها است و برخی هم مربوط به مدیریت ها و سیاست های اقتصادی است اما نکته مهم این است که این مشکلات قابل حل هستند.»
ادامه دارد
اقا اینا همه خوبه که گفتی. واقعا دکتر زاکانی از بزرگان انقلاب ما هستند و من هم قبول دارم 62 ماه حضور درجبهه با سن 15 سالگی کار مهمی است ولی اقایان واقع بین باشید واقع بین باشید اینها برای ریاست جمهوری کافی نیست اگر به این خوب گفتن ها باشد که فلانی فلانی از همه بهترند…..
با ملاک های یک رئیس جمهور این متن کاملا بیگانه بود و کسانی هستند که بتوانند رزومه ای در این باب مفصلتر پر کنند.