جلیل محبی- پس از احراز صلاحیتها توسط شورای نگهبان، مرجع قانونی مندرج در اصل یکصدودهم قانون اساسی، فضای انتخاباتی شکل جدیدی به خود گرفته است. چینش موجود از دیدگاههای مختلفی قابل تحلیل، بررسی و دستهبندی است. آنچه در این میان اهمیت دارد، چند نکته اساسی است که بهعنوان مقدمه تحلیل باید به آنها عنایت داشت.
اول
اول اینکه گروههای افراطی در این میان کاندیدای مستقیم ندارند. از طرفی سران فتنه و حامیان جدی و علنی آنها که در جریان اغتشاشات سال 88 وسط میدان بوده یا به حمایت مادی و معنوی میپرداختند از گود رقابت خارج شده و باتوجه به ذیل اصل یکصدوپانزدهم قانون اساسی یعنی اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران صلاحیتشان مورد تأیید قرار نگرفته است. از سوی دیگر جریاناتی مانند جبهه پایداری نیز با توجه به اصراری که بر یک کاندیدای خاص داشتند, از معرفی کاندیدای جایگزینی که صفاتی مانند رجل سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر بودنش نیز مورد تأیید شورای نگهبان قانون اساسی قرار گیرد اجتناب نمودند و عملا کاندیدای مستقیم در انتخابات ندارند این جبهه ناگزیر باید از کاندیداهای مستقل حمایت نماید. ازاینرو این دو طیف عملا از ایفای نقش اساسی در معرفی کاندیدا به صحنه انتخابات محروماند. در این بین دولت نیز به امید وجود حکم حکومتی برای تأیید کاندیدای خاص خود از گردونه خارج گردید. پس با این اوصاف صحنه انتخابات عملا صحنهای رادیکال (دستکم تا این لحظه) محسوب نمیشود.
دوم
دوم اینکه کاندیداهای موجود بهوضوح همه سلایق سیاسی معتقد به نظام را نمایندگی میکنند و هیچ یک از جریانات مؤمن به قانون اساسی نمیتوانند مدعی نادیدهگرفته شدن توسط شورای نگهبان شوند، به جز جریان دولت که عملا با معرفی کاندیدای واحد فاقد صلاحیت برای سمت ریاستجمهوری راه را بر خود بست. به علاوه اینکه اگر جریان دولت را به حلقه انحرافی تعبیر کنیم، در اعتقاد ایشان به مبانی جمهوری اسلامی ایران تردید جدی وجود دارد.
سوم
سوم اینکه گفتمانهای غالب موجود در کشور نیز در گردونه انتخابات دارای نماینده هستند. صحنه انتخابات صحنهای یک یا دو قطبی نیست و همه افکار موجود در کشور را شامل میشود در زیر به تحلیل این گفتمانها میپردازیم. این نکته نیز قابل اشاره است که هفت کاندیدا از هشت فرد موجود در صحنه در داخل گفتمانهای زیر میگنجند و صرفا آقای غرضی، وزیر نفت و پست تلگراف و تلفن اسبق، از نمایندگی و رهبری گفتمانهای موجود بیبهره بوده و بعید است انگیزه کار جدی در عرصه انتخابات داشته باشد. مضافا اینکه مواضع ایشان درباره گفتمان امام و رهبری و فتنه هشتاد و هشت و حلقه انحرافی و مسائل و چالشهای داخلی و خارجی برای فضای عمومی جامعه شفاف نیست. لذا ایشان از منظر گفتمانی قابل تحلیل نمیباشند. گفتمانهای پیش گفته دارای نقاط برجسته هرگروه هستند و این بهمعنای بیبهره بودن آنها از برجستگیهای گفتمانهای دیگر نیست. همچنین باید اضافه نمود که تحلیلی که در ادامه میآید به دور از تقسیمبندیهای رایج و ائتلافهای صورتگرفته و جناحبندیهای مرسوم است و بیشتر به سابقه سیاسی کاندیداها و اطرافیان و حامیان آنها معطوف است.
گفتمانهای اساسی موجود که کاندیداهای حاضر در صحنه آنها را نمایندگی می کند به این ترتیب است: گفتمان کارآمدی گفتمان اعتدال گفتمان تساهل و سازش گفتمان ارزشهای اسلامی:
الف ) گفتمان کارآمدی
نگاه اصلی این گفتمان به شرایط و فضای عمومی داخلی است و نگاه به مسائل بینالمللی از جمله مذاکرات ایران و 1+5، بیداری اسلامی و مسأله سوریه از دریچهای فرعی صورت میگیرد. این جریان که به اقتصاد و مسائل معیشتی توجه ویژه دارد از عمق تئوریک برخوردار نبوده و بهدنبال رویکردی عملگرا برای پیشرفت مادی کشور است.
برنامههای این جریان که رویکردی مکانیکی برای ساخت کشور دارد بهصورت مستقیم متصل به ریشههای نظری نبوده و بدون توجه به عدم تناسب نظری از تکنوکراسی وحیانی سخن گفته یا بدون توجه به سیستم و نظام موجود در قانون اساسی از فدرالسیم اقتصادی دم میزند. هرچند باید اذعان نمود این گفتمان از محتوای تکنوکراسی لیبرال و فدرالیسم موجود در نظامهای مدرن دولت – ملت غافل بوده و در تحلیل درست، این گروه بهدنبال تجمیع بندهای الف و ب اصل سوم قانون اساسی در خصوص التفات توأمان به مباحث شرعی و پیشرفت مادی است.
ازآنجاکه گفتمان فوق گفتمانی پراگماتیستی است، در صورت پیروزی در انتخابات از همه گروههای موجود سیاسی (به جز جریانات تندی که در صدر این نوشتار به آن اشاره شد)برای تشکیل کابینه و پستهای کوچک و بزرگ استفاده خواهد کرد. این گروه را که در شعارهای اقتصادی پیشرو خواهد بود و پرچم مقابله با تورم، اشتغال، کمکردن نرخ بیکاری و تأکید بر زیرساختهای فنی و عمرانی را بلند خواهد کرد، بهوسیله آقایان دکتر محمد باقر قالیباف و دکتر محسن رضایی نمایندگی میشود.
ب) گفتمان اعتدال
ب. نگاه اصلی این گفتمان، برخلاف گفتمان سابق، به شرایط و فضای بینالمللی است و اصولا بهدنبال پیگیری مسائل دیپلماتیک بوده و دیدگاهی متفاوت به پرونده هستهای و مسائل منطقهای دارد و حل مشکلات داخلی (خصوصا معضلات اقتصادی، تحریمهای ارزی، اشتغال و تورم و مانند آنها) را در گرو رویکردی متفاوت به مسائل خارجی میداند. این گفتمان در عرصه بینالمللی (خصوصا مذاکرات هستهای با1+5) معتقد به تجارت دیپلماتیک، معادله دادن– ستاندن، احترام دوجانبه، کوتاهآمدن در مورد مسائل فرعی و تأکید به مسائل ویژه و اصلی، تعامل انفرادی با برخی از اعضای مذاکرات 1+5، مذاکرات پشت پرده و تصمیمگیری در فضای غیر رسانهای و برگزاری مذاکرات در فضایی برد_برد است و مذاکره برای مذاکره را قبول ندارد. این گفتمان هرچند در طول تاریخ انقلاب در دایره اصولگرایی (یا به تعبیر صحیحتر راست سنتی) تنفس کرده است، لکن در عمل تکنوکرات بوده و در صورت پیروزی رفتاری شبیه به کارگزاران خواهد داشت و از اعضای معتدل همه گروههای سیاسی از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب به غیر از حامیان جدی سران فتنه و گروههای تند اصولگرا از جمله جبهه پایداری استفاده خواهد کرد.
شعار اصلی این گروه تأکید بر حقوق ملت، اجرای قانون اساسی، حقوق شهروندی با رویکرد جمع شعارهای رقیق اسلامی و دینی با شعارهای حقوق بشری خواهد بود. این گفتمان را دکتر حسن روحانی و دکتر علی اکبر ولایتی نمایندگی میکنند.
ج) گفتمان تساهل و سازش
این گفتمان برخلاف گفتمانهای قبلی به صحنه داخلی و بینالمللی بهصورت برابر توجه دارد. در عرصه داخلی گفتمان تساهل و تسامح که در دوران اصلاحات پیگیری میشد را در دستور کار قرار دارد و بهدنبال بازکردن فضا برای بازگشت اصلاحطلبان به فضای سیاسی کشور بهعنوان هدف حداقلی و بهدستگرفتن قدرت بهعنوان یک هدف حداکثری است. شعار آزادی توسط این گروه بهصورت مبهم و بدون تعیین مصادیق تکرار میشود تا بتواند سبد رأی خود را با آراء گروههای جوان پر نماید. این گفتمان شعار بازگشت به قانون اساسی سر میهد، لکن در عمل اصول چهارم و اهداف اسلامی این میثاق ملی را برخلاف متن تأویل کرده و تفسیر به رأی میکند. مبنای اقتصادی این گفتمان توصیههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول است و توجه به زیرساختها بهصورت متعادل دنبال میشود. در عرصه بینالمللی نیز بهدنبال تنش زدایی (به معنای تسلیم) است و مذاکرات را با جهتی کاملا متفاوت دنبال میکند. هرچند امکان مطرحکردن شعارهای خلاف مصالح ملی و سیاستهای کلی نظام تا حدودی محتمل است، لکن ساختارشکنی و ارتباط با بیگانگان علیه مصالح کشور، آنگونهکه در دوران اخلاف این گفتمان دنبال میشد، بعید بهنظر میرسد. این گفتمان در صورت پیروزی از کلیه گروههای اصلاحطلب تغذیه خواهد نمود؛ ولی درعمل نمیتواند حمایتی کاربردی از سران فتنه نماید. گفتمان تساهل و سازش را دکتر محمدرضا عارف نمایندگی میکند.
د) گفتمان ارزشهای اسلامی:
در این گفتمان که روحیه بسیجی و انقلابی را دنبال میکند، مانند گفتمان قبل نگاهی دو سویه به داخل و مسائل بینالمللی دارد.
با نگاهی به صحنه انتخابات ریاستجمهوری و مواضع کاندیداها باید گفت که این گفتمان بهدنبال وحدت و همگرایی گروههای معتقد به مبانی و ارزشهای اصیل اسلامی و انقلابی است و تقابل جدی با خط سازش و تسامح خواهد داشت. رویکرد اصلی این گروه تمرکز بر مدار ولایت و پیگیری جدی منویات امام و رهبری و زندهنگهداشتن شعارهای اصیل موجود در قانون اساسی است. از منظر اقتصادی معتقد به اقتصاد مقاومتی و پیشرفت همراه با عدالت و توجه به گروههای ضعیف جامعه است. توجه به نگاه مقاومت در عرصه تحریمها در عین عنایت به پیشرفت کشور در دستور کار این گفتمان قرار دارد. از منظر بینالمللی حامی جدی بیداری اسلامی است و کمک به ملل مسلمان برای خیزش جدی در مقابل گفتمان سازش در برابر غرب را دنبال میکند. مذاکرات را عرصه تحمیل نظرات گروه مقابل میداند و معتقد است بهطور کاملا مستحکم و قوی باید در برابر زیادهخواهی غرب ایستاد. بهدنبال عزت بینالمللی کشور است و به تقاضاهای بدون وجه در مذاکرات بیتوجه است. شعار این گروه بر مدار پیشرفت اسلامی و دهه عدالت و پیشرفت میگردد و در صورت پیروزی از همه گروههای اصولگرا (از جبهه پایداری تا جمعیتهای ایثارگران و رهپویان و تا حدودی جبهه پیروان) در کابینه و پستها و مناصب سیاسی استفاده خواهد کرد. این گفتمان را دکتر غلامعلی حداد عادل و دکتر سعید جلیلی نمایندگی میکند.
Sorry. No data so far.