مدت مدیدی است که پدیده بدحجابی در کشور اسلامی ما سایه افکنده است و موافقان حجاب و عفت خواستار برخورد با این معضل اجتماعی هستند. در این چند سال افراد و نهادهای مختلف راهکارهای خود را برای مقابله با بدحجابی در جامعه به کار بردهاند، اما با وجود درگیر بودن 26 نهاد مرتبط با موضوع، حجاب و عفاف وضع نسبت به قبل تغییری نکرده است.
در این میان هجوم بیسابقه ساپورتها و مانتوهای بدننما با پشتوانه تهاجم فرهنگی کار را بسی دشوار کرده است تا جایی که برخی کارشناسان برخورد سلبی همراه با کار ایجابی و فرهنگی را علاج سندرم بدحجابی در جامعه میدانند و برخی دیگر اعتقاد دارند تا باورها و اندیشههای نوجوانان و جوانان نسبت به چرایی ضرورت عفاف و حجاب بازیابی نشود، کاری از پیش نمیرود.
بررسی جایگاه اجتماعی عفاف و حجاب در جامعه میتواند از مهمترین پارامترهای گسترش فرهنگ حیا در جامعه اسلامی باشد، به همین منظور بر آن شدیم با حجتالاسلام حمید احمدی جلفایی نویسنده کتابهای «صحیفه فاطمیه»، «حجاب برتر» و مدیر پژوهش «موسوعه حجاب و عفت» گفتوگویی در این زمینه داشته باشیم که در ادامه مشروح آن میآید:
با عنوان نخستین سؤال بفرمائید جایگاه اجتماعی حجاب تا چه اندازهای مهم است، چرا تأکید اسلام بر حجاب و عفت همانند سایر واجبات الهی بوده است؟ دلایل خاصی برای زمینه وجود دارد؟
-ابعاد اجتماعی هر موضوع فرهنگی مسئلهای نیست که بتوان در فرهنگ اسلامی و یا هر فرهنگ دیگری آن را نادیده گرفت، این در حالی است که بیشتر احکام اسلامی جنبه اجتماعی دارند، به گونهای که نزد محققان، دین اسلام به عنوان یک دین اجتماعی شناخته شده است که نسبت به ادیان دیگر به ابعاد اجتماعی موضوعات توجه فوقالعادهای دارد.
همان اندازه که اسلام به رفتارهای فردی انسان توجه دارد و شاید بیش از آن به انواع رفتارها و پیوندهای اجتماعی آنان در جوامع مختلف اهمیت نشان داده است، از اجتماعات بزرگتر تا اجتماعات کوچکتر مانند خانواده.
با این وجود در بیشتر موضوعات دینی اگر که به حکمتها و فلسفههای احکام توجه داشته باشید، میبینید یکی از مهمترین ابعاد که توسط شارع مقدس در تشریع یک مسئله در نظر گرفته شده، بعد اجتماعی آن است، بنابراین مسئله حجاب و عفت و یا برخی موضوعات فرهنگی دیگر نه تنها از این قاعده استثنا نیستند، بلکه در این مسائل، اسلام بیشتر از موضوعات دیگر به ابعاد اجتماعیاش توجه دارد، به گونهای میشود گفت که یکی از مهمترین حکمتها و فلسفهها مجموعه احکام عفاف و حجاب اسلامی همین ابعاد اجتماعی است.
اگر در بسیاری از دادهها مربوط به حجاب و عفت این مسئله را با دقت بیشتری نگاه کنید، به خوبی میتوان فهمید که علاوه بر ارتباط تنگاتنگ احکام مربوط به حجاب و عفت زن با مسئله ارزش زن و حفظ مقام متعالی آن، یک سری آسیبهای اجتماعی نظیر فساد، فحشا، گسترش شهوت محوری و شهوت مداری و… را نمیتوان در این زمینه نادیده گرفت.
چنانچه در برخی از دادههای دینی به صراحت به این نکته اشاره شده است، هر چقدر زمینه تولید و توسعه شهوت در جامعه زیاد شود و مسائل جنسی و شهواتی از محدوده خانه به سمت جامعه و کوچه و بازار کشیده شود، قطعاً پارامترهای اجتماعی و انسانی آن جامعه را تحت تأثیر قرار میگیرد و در نهایت جامعه را به سمت گسترش فساد، فحشا و سست عنصری سوق میدهد.
باز تأکید میکنم که مهمترین پارامتری که در آیات و روایات به عنوان حکمت اجتماعی برای حجاب و عفت ذکر شده است، مسئله فساد اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی است.
دشمنان چرا در حجاب سرمایهگذاری میکنند؟/ رویکرد تخریبی غربیها در به سخره کشیدن ارزشهای اسلامی
در این زمینه بیشتر توضیح میدهید؟ منظور از آسیبهای اجتماعی حجاب چیست؟
– ارتباط حجاب و عفت با فساد، فحشا و ناهنجاریهای اجتماعی تنها مسئلهای نیست که فقط ما ادعا کنیم -مطابق آیات و روایات اثرات آن بیان شده است- بلکه به تجربه هم اثبات شده است، به گونهای که اگر در گذشته جوامع و ممالک و تمدنها دقت کنیم، خواهیم دید که هر چقدر مسئله حجاب کمرنگتر شده و هر چقدر از موازین عفت، حجاب و پوشش هدفمند دور شدهاند، ارزشهای اجتماعی و اخلاقی آن جامعه به همان اندازه به سمت نابودی و تضعیف پیش رفته است.
هم اکنون در برخی جوامع با آن همه رشد در ابعاد مختلف اقتصادی و برخی پارامترهای اجتماعی، باز این مسئله قابل انکار نیست که هر چقدر آزادی جنسی و آزادی در پوشش بیشتر شود، آثار، تبعات و عواقب آن هم به همان میزان بیشتر شده و آمارهای به خوبی مؤید این مطلب است.
شاهد بهتر این مطلب آن است که در طول تهاجمهای فرهنگی که کشورهای استعمارگر علیه کشورهای در حال توسعه و یا توسعه نیافته، در مکالمهها و مراسلات آنها به وضوح دیده میشود که آنها از این عنصر همواره به عنوان یک اسلحه و ابزار در جهت تضعیف کشورهای اسلامی و قدرت سیاسی، اقتصادی و دینی جوامع استفاده کرده و به این مسئله اعتراف کردهاند و خود آنان در انواع سندهای باقیمانده از این نوع فعالیتهایشان به صراحت به این مسائل اعتراف کردهاند.
به عنوان نمونه ایران به عنوان یک کشور اسلامی در دورههایی از تاریخ همانند دوره قاجار و پهلوی تحت سیاستهای استعماری برخی کشورهای غربی و اروپایی به سر میبرد، برخی از اندیشمندانی که در داخل جبهه تهاجم ضد فرهنگ ایران بودند و به عنوان جاسوس و یا طراحان این سیاستها مطرح بودند، در نامهها و مراوداتی که داشتند به این نکته تصریح کردند که برای تضعیف همه پارامترهای توسعه، اقتصادی و اجتماعی این جوامع تا آنجا که میتوانیم باید فساد را در این جوامع توسعه دهیم.
به عنوان نمونه در نامهای تاریخی که «مستر همفر» در گزارشهایش در جاسوسی کشورهای اسلامی به اربابان خودش نوشته است، به این مسئله تأکید داشته که برای تضعیف و نفوذ بیشتر در فرهنگ و سیاستهای کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، افغانستان، ترکیه، فلسطین و مانند آنها باید تا میتوان برای توسعه فساد و همچنین از بین بردن موازین حجاب و عفت و پوشش اسلامی تلاش کرد، به گونهای که زنان هیچ محدودیتی در عرضه خود به مردان نامحرم نداشته باشند و زنان جوامع اسلامی را روز به روز به سمت بیحجابی و لخت مسلکی سوق بدهیم،همچنین دومین عنصر این است که باید سعی کرد مردان جوامع اسلامی را به سوی بیغیرتی و تضعیف روحیه غیرت هدایت کرد، این دو گزینه در نامههایی که جاسوسان و طراحان این قصه نوشتند، به خوبی در کتاب خاطرات آنها قابل مشاهده است.
هنگام ورود به جامعه اسلامی چه چیزی خودنمایی میکند
بنابراین مسئله حجاب و عفت نمودارترین موضوعی است که در فرهنگ جوامع اسلامی به چشم میآید، زیرا هنگام رؤیت فرهنگ جامعه یا همان فرهنگ کوچه و بازاری جامعه، عفاف و حیا پیش از هر موضوع دیگری محسوس است.
اثرات زیانبار و مخربی در رعایت نکردن حجاب و عفاف بر فرهنگ جامعه بار میشود از بیداری جنسی در سنین پایینتر در نوجوانان گرفته تا ناهنجاریهای جنسی، فرار از خانه، تضعیف کانون خانواده و افزایش طلاق! بنابراین نمیتوان از تأثیر فرهنگ پوشش و عفت زنان و روابط جنسی در میان زن و مرد در سایر پارامترهای اجتماعی یک جامعه غفلت کرد.
در خصوص اثرات اجتماعی حجاب و تبعات آن سخن گفتید، آیا بهتر نیست در بعد فرهنگی روی سیره معصومین(ع) و روایاتی که در حوزه حجاب و عفاف مطرح شده، کار شود؟ به طور مثال از عواقبی که در اثر رعایت نکردن حجاب گریبانگیر فرد میشود، مطابق با روایات سخن به میان آورد؟
-متأسفانه برخی محققان در این باره به وظایف خود عمل نکردند و بلکه در سالهای گذشته به یکسری شبهات حجاب و عفت دامن زدند، از جمله مسئله پوشش مو در اسلام را با یک سری مطالب تاریخی سست سعی کردند زیر سؤال ببرند، غافل از اینکه قرآن کریم و عترت به عنوان محور تشریعهای اسلامی نباید به فراموشی سپرده شود و در مقابل یک سری تحلیلهای سست و موارد تاریخی قرار گیرد.
هشدار پیامبر(ص) به زنان بدحجاب
به عنوان نمونه اگر در هر یک از ابعاد حجاب و عفت دست بگذاریم و به آیات و روایات اسلامی نگاه کنیم، میبینیم عواقب و عذابهای سختی برای خارج شدن از محدوده حجاب و عفت برای زنان مسلمان وجود دارد، نمونه عینی آن حدیث معراج است که در منابع اسلامی به آن اشاره شده است که حضرت فاطمه زهرا(س) از زبان پدر گرامیشان پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است که پیغمبر(ص) در معراج خویش گروهی از زنان را در برزخ مشاهده کردند که در عذاب هستند که چند طایفه از آنان به خاطر رعایت نکردن حجاب و عفاف و نوع ارتباط مردان اجنبی و خوش کلامی و شوخی با آنان مستحق عذاب الهی شدند.
به صراحت این روایت بیان میکند که وقتی زنی موی خویش را از نامحرم نپوشاند، چه عذاب سختی در انتظار اوست، زنانی با علم به اینکه شوهرشان راضی نیستند از خانه خارج شوند و در سطح جامعه خودشان را به نامحرمان عرضه میکنند و زنانی که بدون هیچ پردهای با نامحرمان ارتباط صمیمی و فساد انگیزی برقرار میکنند و در خندهها و صحبتهایشان با قشر نامحرم هیچ تقیدی را مراعات نمیکنند، در این روایت تصریح شده که چه عذاب سختی برای آنها در نظر گرفته شده است.
مجموعه روایاتی که در خصوص عواقب و عذاب بدحجابی و بیعفتی بیان شده است، آن قدر شناخته شده و معتبر است که دیگر نیازی به بررسی سندی نیست و در طول تاریخ این مسئله بین علما، محدثان و بزرگان دین به عنوان یک اصل مسلم شمرده شده است.
مسیحیت و یهودیت مجازاتهای جدیتری درباره بدحجابی داشتند
آیا حجاب و تأکید بر حفظ آن مختص به اسلام است؟
-نه تنها در دین اسلام، بلکه پشتوانه تأییدی از ادیان دیگر هم دارد، در «انجیل» و «تورات» – هر چند که بعد از قرنها تحریفاتی در این کتابها صورت گرفته است- در اصل عقاب و عذابی که در شریعت یهود و مسیح برای بیحجابی و بیعفتی ذکر شده است، اصلاً جای تردید نیست و بلکه نوع تهدیدها و مجازاتها در ادیان گذشته نسبت به دین مقدس اسلام بسیار شدیدتر بوده است.
آثار زیر سؤال بردن موازین عفت در اجتماع/پیشبینی ائمه(ع) درباره دورهای از بیدینی و باقیماندن پوستهای از اسلام
گاهی عدهای به بهانههای مختلف مسئله حجاب و عفاف را زیر سؤال میبرند، چه آسیبهایی میتواند در پی داشته باشد؟
-اصل مسلم این است که اگر حجاب و عفت هر روز با یک بهانهای زیر سؤال ببریم، در سایه آن سایر موضوعات واجب الهی سرنوشت آن را پیدا خواهند کرد، به طور مثال زنا حلال میشود، نماز نیز هر وقت شخص مایل بود بخواند و هر وقت مایل نبود نخواند، همین طور اگر مسائل دیگر اسلامی با دیده تسامح و تساهل نگریسته شود، دیگر از اسلام جز پوسته ظاهری چیزی باقی نمیماند.
این مسئله به صراحت از سوی اهل بیت(ع) نیز پیشبینی شده است که یک عدهای به ظاهر روشنفکر، احکام اسلامی را با یک سری توضیحات وارد عرصه شبهه میکنند و اذهان مردم را نسبت به دین سست میکنند، به گونهای که شعائر دینی کمرنگ میشود، این واقعیتی است که نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع اهل سنت هم آمده است.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «سیأتی الزمان علی امتی لایبقی من القرآن الا اسمه ولا من الاسلام الا رسمه»، زمانی میآید بر امت من که از قرآن باقی نماند مگر همان اسم آن و از دین اسلام چیزی باقی نمیماند مگر ظاهر آن.
مانند برخی کشورهای اسلامی دیگر که وقتی وارد آن کشور میشوید، چیزی از مظاهر و شعائر دین دیده نمیشود، ولی ادعای اسلم دارند، البته ما انکار نمیکنیم که شاید در بعضی کشورها برخی مظاهر و مصادیق اخلاق بیش از کشورهای دیگر مانند کشور خود ما پررنگتر دیده شود، ولی نباید این موضوعات را به یکدیگر ربط داد و مغالطه کرد.
باید در نظر داشته باشیم که اگر این موضوعات و شرایع دینی در جامعه کمرنگ شود، به مرور زمان دین اسلام ماهیت خود را از دست میدهد و از دین اسلام فقط یک اسم و از قرآن هم فقط یک قرائت باقی میماند.
هنگامی که کارنامه فرد محجبه و بدحجاب در وزنه ترازو قرار میگیرد، کدام یک سنگینتر است
یکی از شبهات قدیمی که مطرح میشود، این است که اگر دو شخص یکی محجبه و دیگری بدحجاب باشد، ممکن است فرد بدحجاب با کارهای خوبش به بهشت برود، مهم این است که دل پاک باشد و فرد محجبه با دروغ و تهمتهایی که میزند راه سختی دارد، بنابراین چه لزومی دارد که حجاب را رعایت کنیم؟!
– مردم جامعه ایران الحمدلله دارای سطح آگاهی و منطق بسیار بالا هستند، در واقع این مسئله شبیه یک ارزیابی یک دانشآموزی است که به کلاس میرود یا دانشجویی که در یک دانشگاه به تحصیل مشغول است.
وقتی دانشآموزی در یک درس نمره تک بیاورد، برای اینکه به کلاس بالاتر برود، مجبور است که نمره خود را به نحوی جبران کند، اگر چه در درسهای دیگر نمرههای خوبی را کسب کرده باشد و این دانشآموز با دانشآموز دیگر که در همه دروس نمرات بالاتری را کسب کرده است، فرق اساسی دارد.
نظیر این مسئله در ارتباط میان انواع ارزشها نیز وجود دارد، به هر یک از موضوعات دینی مانند کارنامه تحصیلی، در روز قیامت نمره خاصی داده میشود و در پایان بر حسب معدل کسب شده مشخص میشود که شخص بهشتی است یا جهنمی!
درست است که برخی پارامترها بر روی هم تأثیر میگذارند، به گونهای که اگر کسی نمازگزار واقعی باشد، کمتر به سمت فساد و فحشا پیش میرود و روح نماز در برخی پارامترهای دیگر نیز تأثیر میگذارد و در مرحله عمل به تفکیک این موضوعات از هم تأثیر میپذیرند.
و یا مثلاً ارتباط گرایش به بدحجابی و بیعفتی با مسائل اقتصادی و سطح زندگی مردم یا افزایش طلاق که محصول گسترش بدحجابی میتواند تلقی شود، همچنین نقش بداخلاقی پدران نسبت به دختران در فرار آنها از خانه دخیل است که همه این موارد در جای خود قابل اثبات است.
اما در مسئله حسابرسی روز قیامت، خداوند که کاملاً عادلانه و از روی منطق و حساب با بنده خویش برخورد میکند، باید در نظر داشت که هر یک از اعمال انسانی نمره خاص خودش را دارد، میزان پایبندی شخص به نماز نمره خود را دارد و ارتباطی به این ندارد که فرد محجبه باشد یا بدحجاب، البته به جز آن مواردی که در روایات گفته شده است، کسی که در عمل و بر یک گناه خاصی اصرار داشته باشد نمازش قبول نیست، ممکن است در نماز نمره پایین بگیرد.
همان گونه که شخص برای نماز در روز قیامت نمره دارد، میزان پایبندی فرد به حجاب و عفت هم دارای نمره هست، حال میخواهد اهل نماز باشد یا نباشد! و این نمرات در موضوعات مختلف ارتباطی با هم ندارند، جز در موارد خاصی که در همین دنیا به صورت تشریعی و یا طبیعی از یکدیگر تأثیرپذیر باشند.
راه مردود نشدن در قیامت/تقسیمبندی گناهان و چگونگی جبران آنها
چه کاری است که انسان به خودش سختی دهد؟! حالا حجاب را رعایت نکند، ولی نمازش را بخواند، قبول است…
-همان گونه که گفتیم در روز قیامت همه اعمال آدمی در معدل کل او تأثیر دارد، ممکن است در درس ریاضی فردی نمره 10 و در درس عربی نمره بالایی بگیرد، آیا این نمره بالای او موجب نمیشود که معدل کل او بالاتر رود، اما کسی در یک موضوعی نمره تک بگیرد و به اصطلاح رفوزه شود، همه نمرههای خوب او در مردود نشدنش تأثیری نخواهد داشت و در مورد کارنامه روز قیامت نیز مسئله چنین است و فرد اگر در یک مسئلهای نمره قبولی را کسب نکرد، دیگر اعمال خوب او در جبران آن چندان نقشی نخواهد داشت، اگر چه چنین نیست که ضعف موجود در هر موضوعی در روز قیامت به ورود انسان در آتش جهنم بیانجامد.
به هر حال همه موضوعات دینی تشریعی که خداوند برای بشر واجب کرده است، در روز قیامت بررسی خواهد شد و یک نمرهای به آن تعلق خواهد گرفت و مطابق آیات و روایات اسلامی عذاب و عقابی برای نمرات پایین وجود دارد، هر چند که این عذاب و عقاب میتواند دائمی نباشد.
گناهانی که یک فرد انجام میدهد به دو دسته تقسیم میشود، گناهانی که جنبه فردی دارد و به تعبیر بنده دودش فقط به چشم آن شخص میرود و عذاب آن زودتر رفع میشود و گناهش در روز قیامت زودتر بخشیده میشود و شخص گنهکار با توبه، استغفار و انابه همراه با انجام اعمال خوب میتواند بخشش الهی را به خود جذب کند.
ولی یک سری گناهان هستند که در دین اسلام تحت عنوان حقالناس مطرح میشود که دودش به سمت جامعه میرود و دیگران را به زحمت میاندازد و یا در گمراهی دیگران دخیل هست و چون جامعه را آلوده میکند، تبعات و عقاب شدیدتری دارد و گناهان مربوط به موضوع حجاب و عفاف از نوع دوم یعنی گناهان اجتماعی محسوب میشوند که کوتاهی در آن در گمراهی افراد دیگر اجتماع و فضای اجتماعی تأثیر ویژه دارد و به همان خاطر تخلف از برخی فرامین و دستورات الهی در این زمینه به راحتی شامل بخشودگی الهی نمیشود.
بنابراین تا پژوهشهای بنیادی در این زمینه انجام نشود و محققان و فقها در تشریع مباحث حجاب و عفت کوتاهی کنند و رسالههای لازم در مورد مسائل اجتماعی و تأثیرات اجتماعی حجاب نوشته نشود، هیچ گاه معضل بدحجابی حل نمیشود.
با این وجود باید باور کرد که حجاب و عفت یک موضوع اجتماعی است نه یک موضوع صرف فردی! یعنی رعایت موازین آن علاوه بر برکات فردی که برای شخص مجری دارد، برکات اجتماعی فراوانی خواهد داشت و به تبع آن عدم مراعات موازین حجاب و عفت، علاوه بر عواقب و آسیبهای فردی، آسیبهای اجتماعی فراوانی در پی خواهد داشت.
اثرات زیانبار بدحجابی بر خانوادهها/ ماجرای کارنامه وحشتناک فرد بدحجاب در روز قیامت
به همین جهت است که در مقوله حجاب و عفاف شریعت اسلامی یک مقدار هشدارهایی جدیتر و شدیدتری وضع کرده است و بخشش هم به مراتب سختتر است، زیرا که گاهی یک شخص بدحجاب میتواند موجب به هم زدن یک زندگی خانوادگی دیگری بشود، این ارتباط، ارتباطی است که جامعهشناسان، رفتارشناسان و آنهایی که با آمارهای اجتماعی در جوامع مختلف سر کار دارند، به خوبی قابل مشاهده است.
به بیان دیگر اینکه یک زن و یک دختر با بدحجابی خود و ظاهر شدن در جلوی شخص نامحرم با انواع برداشتن چراغ قرمزها و ارتباطهای غیر شرعی و نزدیک شدن غیر شرعی در دل نامحرم جا باز کند، موجب سلب مهر و محبت و پایبندی آن شخص به زندگی خویش میشود، به گونهای که به مرور زمان بهانهها و سوء تفاهمها در زندگی شخص نامحرم زیادتر میشود و محبت روز به روز به سمت تضعیف پیش میرود تا اینکه زمینه طلاق و جدایی فراهم میشود، قطعاً این شخص بدحجاب در گناه فروپاشی زندگی شریک است و در روز قیامت باید پاسخگو باشد.
برای همین تأکید داریم که باید ابعاد اجتماعی حجاب و عفت برای جامعه بازگو و تشریح شود که یک بدحجابی تا کجا میتواند پیش رود، اگر خانواده فرو پاشید و مرد به عشق دروغین آن دختر، همسر اول خود را رها کند و اگر جدا هم نشد حقوقش را کمتر مراعات کند و از مهرش کم بگذارد، در همه این کمکاریها آن دختر یا بانوی بدحجاب شریک است.
همچنین اگر خانوادهای به علت بدحجابی یک زن از هم پاشید، فرزندان در آن طلاق ظلم و جفا دیدند، تربیتشان دچار مشکل شد، در همه اینها آن زن بدحجاب شریک جرم و جفا خواهد بود و در روز قیامت یک زن بدحجاب خواهد دید بیحجابی او در چه تعدادی از زندگیها و در چه میزانی از گمراهیها و فسادها تأثیر گذاشته است، این یک بعد از اثرات بدحجابی در کانون خانواده است.
اتفاقاتی که در سایه بدحجابی گریبانگیر آقایان میشود
یکی از مهمترین اثرات مخرب بدحجابی در عرصه خانوادگی است، زیرا وقتی زنان در جامعه بدحجاب بگردند و موازین عفت جنسی را رعایت نکنند و در سطوح مختلف بهرههای جنسی رایگان به نامحرم عرضه کنند، قطعاً این مسئله منجر به کاهش سطح ازدواج و تشکیل خانواده میشود، در این میان بد نیست محققان آمارهای تشکیل خانوادهها و طلاق را در طول دورههای مختلف با تأکید بر پارامترهای حجاب و گسترش بدعفتیها گام به گام مطالعه کنند و ببینند در جامعه ما و برخی جوامع دیگر وقتی روز به روز برخی موازین حجاب و عفت سست میشود، چقدر طلاقها افزایش پیدا میکند و چقدر آمار تشکیل خانوادهها کم میشود.
این مسئله طبیعی است و برخی رفتارشناسان و روانشناسان تاریخی بر این موضوع تأکید کردهاند که هر چقدر لذت مرد از زن رایگان باشد و کم هزینهتر شود دو قضیه اتفاق میافتد:
1-آمار میل آمادگی مردان برای پذیرش انواع تعهدات و مسئولیتهای زندگی کمتر خواهد شد.
2_ مرد وقتی بدون هیچ زحمت بهره جنسی از جنس مخالف در ابعاد مختلف را دارد، زن ارزش خود را به صورت عمومی در دید مردان از دست میدهد و دیگر عشق و عاشقی و وفاداری در عرصه پیوندهای زناشویی معنای چندانی نخواهد داشت.
اسلام برخی احکام را برای زن و مرد متفاوت پایه گذاری کرده است، یکی از فلسفههای مهم همین است، به عنوان مثال اسلام بر گردن مرد، مهریه قرار داده است، این مهریه برای این است که به دست آوردن معشوق برای مرد سختتر شود و خود این سختی عشق را قوی میکند و موجب بالا رفتن ارزش زن میشود.
شهید مطهری در کتاب خود به برخی تبعات این موضوع اشاره کرده است، به نظر من یکی از فلسفههای حجاب و عفت همین است که اسلام میخواهد زن همواره در ارزش بماند و همچنین است بحث پیرامون برخی آسیبهای دیگر گسترش بیحجابی و بیعفتی در جامعه که علاوه بر شرع و عقل، تجربه جوامع مختلف نیز آنها را تأیید کرده است، از جمله بلوغ زودرس نوجوانان، تضعیف سطح تحصیل و اختراع و رشد علمی در جوامع، افزایش انواع اعتیادها، سستی عنصر ادب و احترام در میان اعضای خانواده، کاهش وفاداری در محدوده خانوادگی، فرار جوانان از خانواده، تنبلی در میان جوانان، ضعف در تربیت نسل نو، از بین رفتن نسبتهای اجتماعی، کاهش جمعیت و افزایش انواع ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی است که هر کدام در نوبه خود بحث مفصلی را میطلبد.
Sorry. No data so far.