محمدرضا دهشیری- «سفارت آمریکا لانه جاسوسی است.» این نتیجه‌ای است که بعضی از اروپایی‌ها به ویژه آلمانها امروز بدان رسیده‌اند. جدای از اختلاف هوش اروپایی‌ها با ما که در پی بردن به این مهم 34 سال عقب ترند و ما در کمتر از 9 ماه پس از ییروزی انقلابمان و کمتر از 7 ماه پس از استقرار نظاممان، ماهیت حقیقی سفارت آمریکا را دریافتیم (و البته کشف خودمان بود نه اینکه مثل اروپایی‌ها کسی به ما تقلب برساند و افشا کند،) نکته‌ای مهمتر به چشم می‌آید و آن «مقایسه قدرت برخورد ملتها با لانه جاسوسی آمریکا در دنیا»ست. فرانسوی‌ها ذلیلانه در برابر شنود از زندگی خصوصی‌شان فقط نق می‌زنند. آلمانها مستأصل به بی‌عرضگی مرکل و انفعال وی در برابر جاسوسی آمریکایی‌ها، تنها نگاه می‌کنند. بسیاری از کشورهای عربی هم که مرده هایی‌اند بر دوش ایالات متحده که هر جا خواست چالشان می‌کند و هر وقت خواست بیرون‌شان می‌کشد و حتی جلوی این دولت و آن دولت یا این مذهب و آن مذهب علمشان می‌کند. خفت تحمیل شده بر قطر و عربستان را بنگرید.
بار دیگر به نکته مهم ذکر شده توجه کنید، «مقایسه قدرت برخورد ملتها با لانه جاسوسی آمریکا». لانه جاسوسی به معنای مکانی برای پیگیری اهداف زیاده‌خواهانه ، نقض مکرر قوانین بین‌المللی، دخالت علنی و پنهانی در امور داخلی کشور میزبان و عدم احترام به جهان به خاطر خوی استکباری.
جوانان ما در شرایط پرمناقشه سال‌های 57 و 58 شمسی، غفلت نکردند و درست رصد کردند. پس از اطمینان از تبدیل سفارت آمریکا به لانه جاسوسی ضعف نشان ندادند و با قدرت برخورد کردند طوری که حضرت امام (ره) این حرکت قدرتمندانه جوانان دانشجو را انقلاب دوم نامیدند. این توان و قدرت هم برآمده از توان و قدرت ذاتی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بود که علی رغم بر روی کار بودن دولتی منفعل و غافل از چهره واقعی استکبار جهانی، موجب بر هم زدن تعادل نامتعادل هژمونی دولت آمریکا شد. امروز که شاهد استیصال کشورهای مرعوب اروپایی و عرب هستیم، چنین ظرفیت عظیمی در نظام و انقلاب اسلامی‌مان بیشتر به چشممان می‌آید و به شکرگزاری در برابر خالق و قادر مطلق هستی فرا می‌خواندمان.
قدرت انقلاب صرفاً در رفتارها بروز نکرد بلکه در واژه‌سازی و خلق ادبیاتی متناسب با عقاید و رفتارها نیز ظهور کرد.
ما با فتح لانه جاسوسی شیطان بزرگ در 13 آبان 58 رسماً واژه وارداتی «امپریالیسم» را کنار زدیم و با نامیدن روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، عبارت استکبار جهانی را جایگزین آن کردیم.
امروز 34 سال از آن فتح بزرگ می‌گذرد و علی رغم ضعف‌ها و انفعال‌ها به واسطه برخی دولتمردان که هر از چند گاهی بر کرسی‌های نظام تکیه می‌زنند، شرایط جهانی به نفع ادبیات ما پیش رفته است.
بیداری اسلامی، افول قدرت‌های دست نشانده آمریکا، ضعف اسرائیل و شکست‌های پی در پی‌اش در تقابل‌های سیاسی و نظامی با ایران اسلامی و متحدان ایران، بدبینی دولتمردان اروپایی به آمریکا، چیرگی ایران اسلامی در منطقه و نفوذ قدرتمندانه‌اش در آمریکای لاتین نمونه هایی از تفوق‌هاست و بیانگر اینکه ما رسماً نقطه کانونی مبارزه با استکبار هستیم و در مواردی نیز بخشهایی از ادبیات این مبارزه را صادر کرده‌ایم. اکنون وقت آن رسیده است که بخش مهمی از ادبیات این مبارزه را به جهان پیشنهاد دهیم و روز 13 آبان (4 نوامبر) را روز «جهانی» مبارزه با استکبار بنامیم و آزادی خواهان جهان اعم از عرب و آفریقایی و اروپایی و آمریکای لاتین و مردم شرق آسیا را بدان دعوت کنیم.
شعار «مرگ بر آمریکا» می‌تواند حلقه وصل ملتها در این روز باشد و آتش زدن نماد رسمی استکبار جهانی یعنی پرچم آمریکا که الحمدلله در دنیای امروز فراگیر شده است، می‌تواند در این روز نشانه آرزوی جهانیان برای نابودی روحیه تکبرورزی و علوطلبی آمریکا باشد.
قطعاً پیگیری ارتقاء روز ملی مبارزه با استکبار جهانی به روز جهانی مبارزه با استکبار می‌تواند از طریق تشکیل یک ستاد مردمی و رایزنی با تشکل‌ها، گروه‌ها و افراد آزادی‌طلب در دنیا انجام گردد. پیشنهاد فتح یک به یک لانه‌های جاسوسی آمریکا در کشورهای دنیا به نخبگان و جوانان این کشورها از دیگر وظایف درازمدت این ستاد می‌تواند باشد.
ذلت امروز فرانسوی‌ها محصول ذلت دولتمردانشان است و گرنه آنها صاحب انقلاب کبیرند. استیصال آلمانها نیز. دیگر اروپاییان هم از این قاعده مستثنی نیستند. اعراب و آفریقاییها و اهالی آمریکای لاتین هم در بیداری اسلامی یا انتخاب رئیس جمهوران مخالف آمریکا، پیشاپیش به استقبال «روز جهانی مبارزه با استکبار» آمده‌اند. اهالی شرق آسیا نیز هنوز ذائقه‌هایشان از تنها بمباران هسته‌ای ـ‌بی‌شرفانه‌ترین نسل‌کشی در تاریخ چند هزارساله بشرـ تلخ است.
Sorry. No data so far.