ابراهیم رزاقی کارشناس اقتصادی، به چالش های پیش روی اقتصاد دانش بنیان اشاره می کند و می گوید: اولین موضوعی که در این زمینه به ذهن خطور می کند ایسنت که چرا دانشجویان ما بعد از فارغ التحصیلی بیکار می شوند و نمی توانند شغلی به دست آورند؟
وی می گوید: پاسخ این سوال را می توان در عدم توجه به شرکت های دانش بنیان و نقش آنها در اقتصاد یافت. نگاهی به خروجی دانشگاه های کشور نشان میدهد که بخش فنی درصد قابل توجه ای از این خروجی را به خود اختصاص می دهد اما این بخش برای به ثمر نشستن و به نتیجه رسیده به فضای پژوهشی نیاز دارد که این فضای پژوهشی در پژوهشگاه ها و شرکت های که به دانش تکیه کرده اند یافت می شود اما متاسفانه این فضا در کشور به اندازه کافی وجود ندارد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران می افزاید: موضوع دیگر که مانع از به نتیجه رسیده اقتصاد دانش بنیان در کشور می شود عدم حمایت دولت از نخبگان و مخترعان است. نگاهی به آمار مخترعان و نخبگان خارج شده از کشور نشان می دهد که به شدت باید نگران این موضوع بود که چرا سرمایه های ایرانی به این سرعت به سمت خارج هدایت می شوند. نگاهی به خواسته های این افراد نشان می دهد که رفتن به جایی که برای نوآوری های آنها ارزش قائل شوند مهمترین دلیل خروج آنها است حال اگر حمایت کافی از آنها صورت گیرد به شدت بر ارزش افزوده تولید کشور که خواسته همه اقتصاد دانان است افزوده می شود.
رزاقی گفت: اقتصاد دانش بنیان همان تولید با ارزش افزوده بالا و تکنولوژی بالا است بنابراین برای اینکه به این دو هدف برسیم ناچاریم از مبتکران و مخترعات و نخبگان حمایت کنیم اما مشاهده می شود که دولت ها از واردکنندگان حمایت بیشتری می کنند.
این کارشناس اقتصادی می گوید: دلار ارزان آفت دیگر اقتصاد دانش بنیان است. واردکنندگان با دلار ارزان کالاها را ارزان وارد می کنند و این موضوع سبب می شود تولیدکننده داخلی نیز کمیت را بر کیفیت ترجیح داده و به سمت سود آوری برود این سود آوری پژوهش را که اصلی ترین راه کیفی کردن محصولات است بدون اقبال می گذارد.
وی دلار ارزان را یارانه دولت به تولیدکنندگان خارجی عنوان می کند و می گوید: دلار ارزان واردات را ارزان می کند این در حالی است که باید این یارانه در اختیار پژوهشگران داخلی قرار بگیرد اما نگاه ویژه دولت ها به مصرف گرایی و اشباع کردن بازار به وسیله کالای خارجی سبب شده است که توانی برای حمایت از تحقیق و پژوهش در تولیدکنندگان داخلی باقی نمایند.
از دید رزاقی عدم تجاری سازی مشکل اصلی اقتصاد دانش بنیان و شرکت های دانش بنیان است. وی معتقد است نوآوری و اختراع به وفور در اقتصاد کشور وجود دارد و پژوهشگران در این زمینه عملکرد بسیار خوبی داتشه اند اما این اختراعات زمانی که به مرحله تجاری سازی می رسند با استقبال مواجه نمی شود چرا که همان موضوع دلار ارزان سبب شده است که تولیدکنندگان به نوآوری و پژوهش بها نداده و برای رقابت با جنس خارجی ارزان به فکر پایین آوردن هزینه باشند و به صورت طبیعی این بودجه پژوهش و تحقیق است که کاهش می یابد.
رزاقی معتقد است تجاری سازی باید با حمایت دولت روی دهد اما نگاه لیبرالی دولت ها در ایران سبب شده است که در بخش هایی که هزینه زا است حضور پررنگ نداشته باشد در حالی که در کشورهایی که داعیه ی سرمایه داری و لیبرالی دارند حمایت از پژوهش های نوین و اختراعات و همچنین شرکت های دانش بنیان همواره در صدر قرار دارد چرا که اقتصادی که بر پایه دانش باشد ارزش افزوده فراوانی دارد و در نهایت هزینه ها را نیز کاهش می دهد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران می گوید خروج نخبگان ایرانی و جذب آنها توسط کشورهای اروپایی و آمریکا می تواند دلیلی بر این مدعا باشد که دولت های غربی هیچ بیمی از دخالت در اقتصاد ندارند و آنگونه که در کتاب ها و مقالات عنوان می کنند رفتار نمی کنند در حالی که ما بر آن تاکید می کنیم.
بنام خدا باسلام اقای رزاقی نگفتند که قیمت واقعی دلار به چه میزان است وهریکصد تومان افزایش نرخ دلار به چه میران موجب افزایش تورم میشود. واین تورم موجود کشور که با افزایش نرخ ارز به 2برابر بوجود امده چه مقدار ازاین امر ناشی شده است. تشکر
براي كاهش تورم راهكارهاي متعددي هست
راهكار بلند مدتِ آن، اين است كه قيمت دلار بالا نگه داشته شود و نسبت صادرات و واردات به هم بخورد و ميزان واردات كمتر شده و صادرات به صرفه تر باشد. در چنين حالتي ، درست است كه قيمت كالاهاي وارداتي افزايش مي يابد ولي كاهاي صادراتي با افزايش كيفيت، بازار خوبي در داخل و خارج مي يابد. همچنين از آنجا كه مواد اوليه كالاهائي كه مواد اوليه شان از خارج تامين ميشود هم با افزايش قيمت مواجه اند، كشور به سمت توليد آن مواد اوليه در داخل(اگر معدني نباشند) ميرود و با افزايش فرصت هاي كار و سرمايه گذاري به بهبود وضعيت سرمايه و كار هم مي انجامد.
اما راهكار كوتاه مدت آن، پائين نگه داشتن قيمت دلار است كه نتيجه آن افزايش واردات، كاهش فرصت هاي شغلي، كم كيفيت شدت توليد داخل با هدف عدم كاهش قدرت رقابت و ….. است.
بنام خدا اقای اصفهانی باسلام اگر پس از پایان جنگ فیمت دلار در قیمت 175 تومان نگه داشته شده بود الان وضعیت کشور چگونه بود. و با بیش از 15 برابر شدن قیمت دلار (1500درصد) حه میزان منجر به افزایش صادرات شده وچه میزان به هزینه های تولید افزوده شده است . شما صادرات کشور منهای نفت خام ومشتقات نفتی(فراورده های نفتی وگازی وپتروشیمی و…) رابا واردات مقایسه نمایید واین بلاهایی راکه با گران شدن دلار وتورم حاصل ازان نصیب مردم شده است ندیده اید ویا خود صادر کننده اید ومنافع عده ای رابر عموم ترجیح داده ا ید. شما بگویید که گران شدن دلار بخصوص در 2سال اخیر چه مسائلی برای جامعه ما رقم زده است . تشکر
بالا و پائين شدن ارزش پول ملي در كشورها هميشه مطلقا خوب يا مطلقا بد نيست.
در چند سال اخير كشور چين ارزش پول ملي خود را عمدا پائين تر آورد تا با تلاش اروپاو آمريكا براي جلوگيري از واردات بي رويه از چين مقابله كند. مصرف كنندگان در كشورهاي مذكور، با توجه به به صرفه تر بودن واردات نسبت به مصرف توليدات داخل، به سمت واردات ميرفتند. اين كار براي چيني ها خيلي مفيد واقع شد از دو لحاظ 1) رشد اقتصادي و توليد نا خالص داخلي شان را زياد كدند. 2) با عدم كاهش واردات در عين بحران اقتصادي جهاني، موفق شدند فضاي كسب و كار خودشان را با توجه به جمعيت يك ميليارد و سيصد ميليوني سر پا نگه داردند.
نمونه ديگر آن آمريكائي ها هستند كه با چاپ مكرر دلار، ارزش پول ملي خودشان را نسبت به طلا كاهش دادند تا از بحران اقتصاد جهاني به سلامت عبور كنند.
اصلا فلسفه مستقل بودند بانك هاي مركزي نسبت به دولت ها همين است.
بانك هاي مركزي نسبت به ارزش پول ملي حساس هستند ولي دولت ها مسئول تدوام چرخه اقتصاد هستند.
لذا تصميم براي كاهش ارزش پول ملي به خصوص در شرائط بحران يا جنگ تصميم معقولي است. هر چند با تبعات داخلي همراه است.
بنام خدا باسلام شما چین را مثال زدید نگاه کنید به مازاد بسیار تولیدات چین نسبت به مصرف ان کشور .شما صادرات غیرنفتی منهای مشتقات نفتی ومیعانات گازی ونفتی وپتروشیمی ومواد خام مارا با واردات نگاه نماییدو قیمت دلار را پس از پایان جنگ با فعلی مقایسه نمایید قیمت دلار چند برابر شده صادرات غیر نفتی ما چند برابر گردیده ارزش یوان چین را نسبت به دلار در 30سال گذشته در نموداری ترسیم نمایید و ببینید جه مقدارارزش پول ان کاهش داشته شما ببینید درایران بیشتر ماشین الات تولیدی از خارج میاید ونیاز به ارز دارد چه مقدار این عامل به گران شدن تولید وهزینه های ان مربوط است قیمت واقعی ذلار با محاسبات علم اقتصاد (تورم -تولید ناخالصداخلی – درامدهای ارزی – بدهی خارجی – ذخایر ارزی و طلب های خارجی صادرات نفتی وغیر) بدست اورید وببینید که جند درصد نرخ دلار را به طور تصنعی بالا نگه داشته اند .وفقط هم در اول به نفغ درامدهای دولت ودر ثانی به نفع صادر کنندگان ولی در اصل به ضرر کل اقتصاد کشور اگر گفته شما صحیح باشد همه کشورها هم سعی نمایند ارزش پول ملی خود را کاهش دهند ایا دردنیا اینطور است مقایسه ما با جین وامریکا قیاس مع الفارق است . تشکر
جناب صادقلو، شما تصویر کامل را در نظر نمیگیرید. درست است که کاهش ارزش ریال در مقابل دلار در طول سی سال بسیار بیشتر از کاهش ارزش یوان چین در مقابل دلار بوده. ولی دلیل این کاهش شدید ارزش ریال تلاش دولت برای ثابت نگه داشتن قیمت ارز بوده. دولت با عرضه دلار دولتی ارزان، بازار خرید و فروش ارز در بخش خصوصی را رونق بخشیده و به همین دلیل با افزایش قیمت دلار در بخش خصوصی قیمتی دولتی دلار به دنبال قیمت آزاد افزایش یافته. بجای اینکه ارز صرف تولید و توسعه شود و اقتصاد و اشتغال را رونق دهد، بازار دلالی و سفته بازی رونق پیدا کرده.
بسمه تعالی سلام برشما مقصود دلار ارزان یعنی چند؟ 1000 تومان کمتر از 1000 تومان؟1226تومان؟2000تومان؟2برابر1226تومان؟ 3برابر1000 تومان ؟پس ازپایان جنگ تا کنون چند برابر دلار گران شده و پول ملی بی ارزش؟ چه مقدار به صادرات افزوده شده وچه مقدار به تولید ملی کمک شده است ؟هیچ موقع کاهش ارزش پول ملی به تولید کمک ننموده ونخواهد کرد.وکشور چین هم نگاه به مازاد تولیدش در مقابل مصرفش بیندازید وصادرات با وارداتش مقایسه شود ودر طول 3دهه گذشته قیمت دلار رابا یوان چین مقایسه وبصورت نمودار منتشر نمایید. همرا ه با مقایسه ریال ایران! باسپاس
معلومه که خیلی پاچه خوار و بی سوادی کسی که دماسنج اقتصاد یک مملکت رو به قمارخانه تشبیه کنه واقها حیف اسم دکتر که روشه حیف