چهارشنبه 01 ژانویه 14 | 11:03
مهدی کلهر:

صداوسیما زیرپوستی دولت احمدی‌نژاد را تخریب می‌کرد

تلویزیون آنچه در برنامه های دولت اتفاق می افتاد را روایت می کرد و در عین حال انتقاد هایش را می کرد. حتی این را به شما بگویم که در دوران دولت نهم و دهم در برنامه های فکاهی مثل صبح جمعه رادیو یا خنده بازار تلویزیون کم انتقاد به دولت می شد و اتفاقا خوب هم بود چون ما را متوجه اشتباهاتمان می کرد.


مهدی کلهر مشاور محمود احمدی نژاد که تا میانه های دولت دهم همراه وی بود، هنوز هم چهره خبر سازی است. چه وقتی از شکست پروژه های مسکن مهر یا خوشحالی احمدی نژاد از انتخاب روحانی سخن گفت و چه حالا که می گوید دولت در ایران باید شبکه تلویزیونی داشته باشد.

حرفهایش درباره شکست خوردن پروژه مسکن مهر در روزهای پرکاری نیکزاد وزیر وقت مسکن حرفهای تلخی بود که فقط طرح شد، اما حالا که دولت جدید دلیل  بخش زیادی از تورم را پولهای می داند که به مسکن مهر تزریق شد، نقدش بیشتر به چشم می آید.

کلهر در آخرین شماره روزنامه خبر -در دور نخست انتشار- از ایده تلویزیون دولت حرف زد. متوقف شدن روند انتشار روزنامه مجال نداد این ایده را بررسی کنیم، اما حالا که دولت عوض شده او بیش از پیش به نیاز  کشور برای وجود شبکه ای تلویزیونی مختص دولت  وحتی دو قوه دیگر، تاکید می کند.شبکه ای که می گوید نباید فکر کرد که بلندگوی تبلیغ صرف دولت، مجلس، یا قوه قضائیه باشد و باید فضای سیاسی را رصد هم بکند.

تاکید می کند که تلویزیون در خدمت دولت احمدی نژاد نبوده و حتی در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد، نقدهایی را به دولت وارد می کرد.کلهر که در سالهای ابتدایی انقلاب و دوران 6 ساله حضورش در دولت احمدی نژاد عضو شورای نظارت بر صداو سیما بوده بود در این گفت وگو، تاکید می کند حاضر است درباره ضرورت شبکه تلویزیونی دولت  مناظره کند.

***

مهدی کلهردر آخرین گفت وگوی با شما در روزنامه خبر، از ایده «تلویزیون دولت»سخن گفتید. این ایده، نمونه ای هم در کشور های دیگر دارد؟

در خود انگلیس بی بی سی چند شبکه دارد که هر کدام سخنگوی طیفی از جریان های سیاسی جامعه هستند. در بلوک شرق، تلویزیون هایی هست که در واقع سخنگوی هیات دولت هستند. در چین  بین فونیکس و شبکه های اصلی چین، تفاوتهایی دیده می شود. در ترکیه هم به همین صورت است و همه شبکه های ترک، دولتی نیستند.تلفیقی از دولتی و خصوصی هستند.از مجموع  خروجی این شبکه ها، بیننده دریافت می کند که حرف درست کدام است و اطلاعات صحیح کدام است. بالاخره هر دولتی که بر سرکار است، نیازمند این است که یک سری ازاطلاعات و اخبارش – با ظرافتی که خصوصا در مسائل سیاسی وجود دارد-بیان کند.

قوه مقننه یک حرف هایی دارد و گروه هایی هستند که می خواهند این مسائل را دنبال کنند. یک  گروه هستند که علاقمند به موضوع تقنین در کشور هستند.بنابراین مایلند از ریز موضع گیری نمایندگان مجلس با خبر باشند. الان حداکثر کاری که ما می کنیم این است که یک برنامه یک ساعته در تلویزیون برای مجلس داریم.

در حالی که جامعه ما به مرحله ای رسیده که نیاز دارد همچنان که یک شبکه مخصوص فکاهی وخنده ایجاد می کنید،یک شبکه هم مخصوص قانون گذاری باشد، یک شبکه ویژه دولت.من تصور می کنم برنامه تبلیغی درباره دولت، کافی نیست.نسل ما نسبت آگاهی اش به کارهای عمرانی قبل از انقلاب ، بیشتر از نسل فعلی است. در حالی که عمران و آبادانی قبل  و بعد از انقلاب نسبتش یک دربرابر 10 میلیون است. خدا شاهد است اگر نصف کارهایی عمرانی که الان در روستاهایی ما انجام می شود، دوران پهلوی انجام می شد، به تیتر یک روزنامه ها وتلویزیون تبدیل می شد.

امروز 10 تا 20 برابر کار عمرانی در کشور صورت می گیرد ولی مردم از این سازندگی ها بی اطلاع هستند.  تصور می کنم این گزارش آگهی هایی که برخی اوقات در تلویزیون درباره کارهای دولت پخش می شود و خبر هایی که درباره توسعه عمرانی در بخش های خبری می بینیم، واقعا در مقابل کارهایی که باید بشود، هیچ است.

 تا اینجا بحث شما می گوئید ما باید شبکه ای داشته باشیم که سه قوه کشوربتوانند اقدام هایی را که انجام می دهند به مردم و مخاطبانشان اطلاع رسانی کنند. درست است؟

من حتی می گویم  ما می توانیم سه شبکه داشته باشیم. امروز واقعا حجم کاردر قوه قضائیه بالا است.واقعا مسائل حقوقی که امروز در جامعه هست،متنوع است و نسبتش آگاهی مردم، با آن فاحش است.مردم از خیلی از موارد اطلاع ندارند وحقوق خودشان را نمی دانند.جامعه ای که هیچ مشکلی ندارد و خواب است، طبیعی است که دادگاه هایش تعطیل است. الان در جامعه ما این همه مساله است. مثلا مردم می خواهند در مورد پول هایی که همراه اول از آنها گرفته،اعتراض کنند. خوب این اعتراض را باید به کجا ببرند؟ کسی می داند؟

طبیعی است که در شرایط امروز این آگاهی رسانی بایدتوسط شبکه های تلویزیونی صورت بگیرد.من فکر می کنم هیچ اشکالی ندارد که هر سه قوه درکنار این 21 شبکه ای که الان داریم، هر کدام یک شبکه داشته باشند.

یعنی ما سه شبکه مختص قوای سه گانه داشته باشیم؟

 بله، خاصیت این شبکه ها چیست؟ هم تبلیغ رفتار های دولت و هم رصد شرایط. مثلا شبکه مجلس می تواندعملکرد نماینده ها را کنترل می کند.وقتی مردم یک شهر به یک نماینده رای می دهد، نظارتی بر رفتار آن نماینده نیست. بعد آن نماینده به لایحه ای رای می دهد که ضد منافع مردمی  است که به او رای داده اند.شما ببینید ریزش هایی که در هر دوره مجلس رخ می دهد مقدار زیادی اش به این بر می گردد که مردم متوجه شده اند که کسی را به مجلس فرستادند که ازحقوق آنها دفاع نکرده است. الان تلویزیون در عرضه نیازها و اطلاعات زمانه ما ،الکن است.

 امروز بولتن داخلی یک وزارتخانه برای اطلاع رسانی کفایت نمی کند.آن هم در شرایطی که سایت برخی ادارات دولتی ما 6 ماه است صفحه اولش تغییر نکرده است، تلویزیونی که هم دولت را تبلیغ کند و هم رصد کند بسیار ضروری است.امروز قوه مجریه حداقل به یک شبکه نیاز دارد.

یکی از قالب های خوب برای این شبکه ها ، تهیه کارهای مستندگونه از اقدام های دولت است. قالب های دیگر هم است و صرفا نباید به خبر کفایت کرد. اما صداو سیما بیشتر در کار خبر و برنامه سازی ،دانشجو تربیت می کند، درحالی که در این حوزه هم نیاز است ما کار کنیم.چون ما هر روزتوسعه بیشتری پیدا می کنیم و نیازمند این هستیم که اطلاع رسانی به معنای واقعی به مردم داشته باشیم.منظورم از این اطلاع رسانی پروپاگاندا(تبلیغات سیاسی) نیست.در 6- 7 سالی که در کنار دولت بودم، در سفرهای استانی دیدم که ما در سدخاکی تجربه ای انجام می دهیم.اینکه می گویم دولت باید شبکه تلویزیونی داشته باشد، به این دلیل است که ویترین است و بار اجرایی کشور با این قوه است. ما پیشرفت هایی  در نانوتکنولوژی داشتیم، ولی بازتاب آن در خبر تلویزیون حداکثر 5 دقیقه است.

در همه دولتها این نگاه بوده است که ما باید اقدام هایی را که انجام می دهیم از طریق رسانه خصوصا تلویزیون اطلاع رسانی کنیم.

 این کم بها ترین بخش است.

 شما می گوئید یک شبکه به دولت اختصاص یابد، اما ما شبکه های موضوعی در کشور داریم که می تواند در حوزه های تخصصی اقدام های انجام شده توسط دولت را پوشش دهد.

اگر دولت یک شبکه داشته باشید مشخص استکه این شبکه مشتری خاص خود را دارد. مگر شبکه های موضوعی فعلی ما این گونه نیست؟ ممکن است پرداختن به این مسائل در شبکه دولتی خسته کننده باشد، اما کسانی که مساله شان این است که این مباحث را دنبال می کنند. شبکه های موضوعی اتفاقا به همین دلیل موفق است. درمیان رادیو های ما شبکه معارف و ورزش موفق است. شما بگوئید دولت برای ارائه اقدام های عمرانی خود یک شبکه برای راه و ساختمان راه بیندازد؟اگر بتواند بکند، حرفی ندارم.

خوب ممکن است دولتی پیدا شود که  اقداماتش منجز به تنش شود؟

 راهکارش این است که شورای نظارت بر صداو سیما برای این شبکه ها آئین نامه و دستور العمل بنویسد. این کار در ابتدا ممکن است با آزمون و خطا هم همراه باشد، اما این راهی است که ما باید برویم.قانون اساسی ما مشخص کرده است که صداو سیما باید زیر نظر سه قوه باشد.تلویزیون تبلیغات  را نصفه و نیمه انجام می دهد. در برخی دولتها رابطه صداوسیما با دولتی خوب بوده است،برایش مایه گذاشته، اما  این مشکل را حل نمی کند. چون جامعه متحرک وشتابان رو به جلو ، در تمام عرصه ها نیازمند فرهنگ سازی و اطلاع رسانی است. الان این شبکه های ما برای این سرعت ناکارآمد هستند.من حاضرم با هر کس اهل رسانه باشد، در این باره مناظره کنم.

اشاره کردید به رابطه صداو سیما و دولت ها. صداو سیما در دولت نهم و دهم حامی این دولت بود.البته این حمایت هم نوسان داشت.شما در دهه اول انقلاب و 6 سال در دوران دولت نهم و دهم عضو این شورا بودید می توانید بگوئید عملکرد صداوسیما با دولتها مختلف چگونه بوده است؟

دوره آقای هاشمی، من هم عضو شورای سیاست گذاری صداو سیما بودم.این شورا بعد از شورای سرپرستی صداو سیما تشکیل شد. در آن زمان در حد خبر به اقدام های  دولت پرداخته می شد. دلیلش این است که صداو سیما نوع تربیتش بیشتر سرگرمی، سریال سازی و برنامه سازی است و از مستند سازی  غفلت کرده است.در دوران قبل از انقلاب مهمترین گروه مستند ساز کشور در وزارت نفت حضور داشت.الان هم  هست منتها الان تنها کاری که انجام نمی شود ، کارهایی است که باید انجام شود.24 نفر ازمهمترین مستند سازهای ما با امکانات آن موقع برنامه هایی ساختند که در تاریخ مستند این کشور ماندگار شد. امروز هم کارها جسته و گریخته انجام می شود، اما این  مستند ها تک بیت است، ما نیازمند قصیده مستند سازی هستیم که توسعه و پیشرفت کشور را نشان دهد. این جریان باید استمرار داشته باشد.بنده در این 6 تا 7 سال که با دولت نهم و دهم بودم، خیلی از پروژه های رادیدم. دریاچه ارومیه یک نمونه است.بنده پل روی ارومیه را چند بار رفتم. این دریاچه مسائل بسیاری دارد که ربطی به  دولت ندارد. خیلی هایش مربوط به تغییرات آب و هوایی کره زمین است.یا مثلا ریز گرده هایی که از عراق می آید، همه به دولت بر می گردد؟ کسی سوال نمی کند که این ریز گردها کجا تولید می شود؟

نگفتید تفاوت رفتار صداو سیما با دولتهای مختلف چطور بود؟

صداو سیما در زمان آقای هاشمی در خدمت دولت سازندگی بود. در دوره آقای خاتمی هم در مجموع نظرش به آقای خاتمی مثبت بود.

اما صداو سیما اتفاقا در آن دوران نقش اصلی را در نگرش منفی بدنه مذهبی جامعه به دولت وقت داشت. پخش بخش هایی از کنفرانس برلین تقریبا یک بخش از قدرت را  در تقابل با دولت قرار داد .

 این مورد که شما می گوید تک است، اماحرکت کلی  تلویزیون به نفع آقای خاتمی بود. در این دوره  ما مشکلی در جامعه نداشتیم که جریانی علیه آقای خاتمی تحریک شده صداو سیما باشد. حتی وقتی هم آقای خاتمی رئیس جمهور نبود، صداو سیما از ایشان دعوت کرد و از آقای خاتمی تجلیل کرد. این اتفاق معنی دار بود.

 این اتفاق  برای آقای احمدی  نژاد هم افتاد؟

آن مراسم خیلی خلاصه تر بود.حتی در ابتدایی که آقای احمدی نژاد آمد، صدا و سیما زیر پوستی در برخی برنامه هایشان دولت را تخریب می کردند.در حالی که خبر سازی دولت نهم و دهم بی سابقه بود. یک زمان خود بنده شاهد بودم که آقای دکتراحمدی نژاد از شیراز به تهران آمد و در مراسم روز ارتش شرکت کرد.بعد دوباره به  استان فارس رفت. بعد هرمزگان، بوشهر بعد هم به تهران بازگشت.وقتی در24 ساعت  رئیس جمهور 4 استان می رود و در هر استان یک برنامه خبری دارد، بالاخره تلویزیون باید خبر این حضور را که بدهد یا نه؟

معتقدم صداو سیما در دوره آقای احمدی نژاد  از مجموعه سوژه های خبر ساز که در بخشی عمرانی،اقتصادی و سیاسی، بود عقب می افتاد. این هم به دلیل تحرکش بود. اگر آقای روحانی هم تحرکش را شروع کند، صداو سیما همین سرویس را می دهد.

می گوئید صداو سیما در خدمت دولت احمدی ن‍ژاد نبوده است؟

مواقعی بود که صداو سیما  اتفاقا منتقد دولت بود. من این را قبول ندارم که صداو سیما ویژه از دولت آقای احمدی نژاد حمایت کرد.تلویزیون آنچه در برنامه های دولت اتفاق می افتاد را روایت می کرد و در عین حال انتقاد هایش را  می کرد. حتی این را به شما بگویم که در دوران دولت نهم و دهم در برنامه های فکاهی مثل صبح جمعه رادیو یا خنده بازار تلویزیون کم  انتقاد به دولت می شد و اتفاقا خوب هم بود. چون ما را متوجه اشتباهاتمان می کرد.

 از میانه دولت دهم حجم انتقاد ها از دولت بالا رفت. شما که همراه دولت بودید، باعث گلایه مندی وزرا می شد؟

مواردی بود. بالاخره کسی که در وزارتخانه اش کار می کند و بعد با انتقاد روبرو می شود، ناراحتی اش طبیعی است.مثلا در آن دوران در 3 ماه، 6 داروی جدید که دارو سازی دنیا را تحت تاثیر قرار داد، در دولت رونمایی شد،ولی این اتفاق مهم را فقط با پخش خبر پوشش دادن کفایت نمی کند.این فرهنگ سازی در لایه های مختلف سنی اجتماع لازم دارد.

 این شیوه آسیب تبلیغاتی بودن این برنامه ها و دل زدگی مخاطبان را به همراه ندارد؟

وقتی یک شبکه  موضوعش مشخص است،مخاطب خودش را خواهد داشت و تکلیفش هم روشن است. شبکه رادیویی ورزش و معارف تکلیفش با مخاطب روشن  است،اگر  شبکه ای در اختیار دولت باشد تا توضیح دهد چرا فلان لایحه  را به مجلس فرستاده و این کار با چه هدف گذاری انجام شده است، مطمئنا اقناع هم به وجود می آید.

اواخر دولت دهم آقای احمدی نژاد قصد گفت وگوی رودرو با مردم را در چند مورد داشت ، اما آن برنامه ها لغوشد. راه اندازی شبکه دولت یا هر قوه وتریبون دادن ممکن است به افزایش التهابات سیاسی در جامعه بینجامد ؟

این مساله راه حل دارد.حتما یک  آیین نامه باید در این زمینه تدوین شود. مثلا یکی از بند های این آیین نامه می تواند این باشد که جدال سیاسی با دیگر قوا در این شبکه ممنوع است. این چارچوب ها، فضا را شفاف می کند. این امر باید در سه قوه اتفاق بیفتد  تا مردم آگاهی های سیاسی تخصصی شان همطراز با رشد اقتصادی، علمی و صنعتی بالا برود الان رسانه های ما کوتاه تر از آن هستند که فرهنگ جمهوری را به مردم  منتقل کنند.  مردم باید ابتدا فرهنگ آزادی، استقلال و جمهوری را دریافت بکنند.

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.