دوشنبه 06 ژانویه 14 | 11:17

دلال‌هاي عموسام در ايران

این دو در تمام این سال‌ها از این اندیشکده به آن بنیاد با سلام و صلوات ترانسفر شدند تا به قول خودشان به حل و فصل «پرونده کشور بحرانی ایران» بر سر میز مشاورت با فراماسون‌های تراز اول جهانی سر و سامان ببخشند! بدون اینکه به قول رفقای پرنفوذشان در مجمع و وزارت امور خارجه، پیش از این در ایامی که در کشور پست و سمت رسمی قابل توجه داشته‌اند خدمتی به دشمن ارائه داده باشند! یعنی آمریکا دشمن رسمی کشور در سی و چند سال گذشته برای برخی مقامات ایرانی از تهران امن‌تر و باصفا‌تر شده است!


پيام صادق‌نژاد: یکی از پیش‌آگهی‌های وقوع فتنه سبز افزایش سفر جاسوسان و عناصر دستگاه‌های اطلاعاتی غرب به کشور، همزمان با بازگشت مجموعه‌ای از عناصر مشکوک و رابطان ایرانی مقیم خارج، از ابتدای سال 88 بود. حتی تعداد پروازهای لندن به تهران و سایر پروازهای اروپایی با مسافران آمریکایی در مقاطع زمانی خاصی به صورت یک طرفه افزایش یافت!

حال تحولات این روزهای عرصه سیاست خارجی کشور هر فرد آشنا به تاریخی را که هنوز حوادث پیش از فتنه 88 را به باد فراموشی نسپرده قویا به تفکر وامی‌دارد. از بازگشت آن دیپلمات سابق با آن پرونده پر و پیمان امنیتی تا آمدن آن دیگری با پرونده مفتوح اقتصادی و سیاسی در وزارت امور خارجه. هر دوی این آقایان سال‌های پیش، پس از خروج از کشور برخلاف بسیاری از پاپتی‌های فتنه و گریختگان از کشور به امید پناهندگی، در برترین جایگاه‌های مشورتی دولت آمریکا با اختصاص بیشترین امکانات از جمله اقامت و گرین‌کارت و حقوق مکفی و کرسی استادی پذیرفته شدند. این دو در تمام این سال‌ها از این اندیشکده به آن بنیاد با سلام و صلوات ترانسفر شدند تا به قول خودشان به حل و فصل «پرونده کشور بحرانی ایران» بر سر میز مشاورت با فراماسون‌های تراز اول جهانی سر و سامان ببخشند! بدون اینکه به قول رفقای پرنفوذشان در مجمع و وزارت امور خارجه، پیش از این در ایامی که در کشور پست و سمت رسمی قابل توجه داشته‌اند خدمتی به دشمن ارائه داده باشند! یعنی آمریکا دشمن رسمی کشور در سی و چند سال گذشته برای برخی مقامات ایرانی از تهران امن‌تر و باصفا‌تر شده است!

امروز آنچه مهم است نه نقش این دو در امضای اجرای داوطلبانه NPT بدون دریافت کوچک‌ترین امتیازی از غرب بی‌اجازه شورای امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی است و نه صحبت‌های دیپلمات نفتی پیش از امضای CTBT که می‌گفت: «هرچيزي را كه مي‌خواهيد‌ براي تهران جا بيندازيد، بگوييد آمريكا با آن مخالف است تا سريعا تصويب شود!» برای ما اصلا شباهت این جمله با سیاست وزیر محترم امور خارجه در جاانداختن به ضرب چوب و چماق این موضوع که «هر وقت اسرائیل اخم کرد یعنی ما خیلی برده‌ایم» هم اهمیت ندارد. ما به دنبال «ضرورت» فداکاری امثال این آقایان از خارج رسیده در چنین پازلی هستیم! صحبت از پرده‌ای است که سریع‌القلم مغرور با آن ژست بورژوایی را وادار به انتحار سیاسی یکجانبه برای حذف «لبوفروشان و تاکسیرانان» و در یک کلام «مردم» از منافع ملی‌شان می‌کند. حجاریان را که دست‌کم هزار بار از سوراخ افراطی‌گری گزیده شده مجدد با واکر به عرصه قمه‌کشی سیاسی بازمی‌گرداند و بی‌بی‌سی را حریصانه همچون توله‌سگی مطیع به حمایت از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وادار می‌کند! آیا یک مدیر سالم امنیت نخوانده در این کشور پیدا می‌شود که حجم سنگین جنگ روانی آشکار مدیریت شده توسط گری سیک در روزنامه‌ها و شبنامه‌های زنجیره‌ای را ببیند و به این بدمستی تکرارشونده مشکوک نشود؟

ما تا زمانی که در مسیر پیگیری مطالبات جدی انقلاب در کوچه پس‌کوچه‌های دله دزدی‌های اقتصادی برخی آقایان و کثافتکاری‌های سیاسی– اخلاقی‌شان با ماموریت «جریان‌سازی انحرافی» گم و گور شویم چشممان از تماشای یکجای پازل مدیریت واحد صحنه دور می‌ماند. به قول بزرگ انقلاب «بت بزرگمان می‌شود فلانی!» بت بزرگ آمریکاست آقاجان که همه مفسدان سیاسی– اقتصادی– فرهنگی را روی انگشت خود می‌چرخاند، نه فلان فردی که از درک بدیهیات سیاست به هر علتی غافل مانده و نمی‌خواهد بفهمد دوستی با گرگ قطعا بدعاقبت است.

برادر انقلابی عزیز! خواهر حزب‌اللهی گرامی! نگاه کن ببین مقدمات طرح صلح خاورمیانه به محوریت نجات صهیونیسم از دیپلماسی انقلابی امام خمینی از زیر کت شیک و چند هزار دلاری چه کسانی در ویترین كشور بیرون زده! ببین چطور کسانی که مدعی ضربه زدن به نتانیاهو هستند از فرش قرمز پهن کردن به افتخار تاریا کرونبرگ و هیات پارلمان اروپا که تدارکاتچی رسمی صهیونیست‌ها در «جهان» محسوب می‌شوند، شرمنده نیستند! ما که هر چه فکر کردیم نفهمیدیم چطور ناگهان وزیر امور خارجه سکوت استراتژیک در برابر بی‌احترامی هیات صهیونیستی پارلمان اروپا را برگزیدند و کل ماجرا را زیر سبیلی رد کردند! انگار بین صهیونیست‌ها هم عده‌ای «خوب» هستند و گروهی «بد!» فرضا «دست‌راستی‌ها» همان صهیونیست‌های بی‌تربیت هستند که بشدت از دست وزیر امور خارجه و دیپلمات‌های ما عصبانی‌اند و «دست‌چپی‌ها» همان 120 دموکرات صهیونیست خوبی که در کنگره به قانون افزایش تحریم‌ها علیه ایران رای منفی می‌دهند! حالا شما قضاوت کنید. احتمالا این صهیونیست‌های جهانی خوب همان‌ها نیستند که به خاطر گل رویشان باید از «دیپلماسی رسمی» کشور به قول آقای سریع‌القلم دست بکشیم؟! تحلیل غلط را باید به دیوار کوبید اگرنه دو روز بعد همان تحلیلگر با توسل به پروپاگاندای امنیتی خود رسما اعلام می‌کند «هرکس باور ندارد جوي آب باغ وزارت امور خارجه نهنگ دارد، صهیونیست است».

روزی که منطق «حفظ منافع ملی» به بهانه مشورت با سفارت انگلیس و سفیر آمریکا در افغانستان و هیات خلع سلاح ایران در موسسات پاگواش و پلوشرز از دکترین سیاست خارجی کشور ما حذف شد ناباورانه برای همه مفاهیم بنیادین روابط بین‌الملل تفسیری هرمنوتیکی مخصوص ترویج در سطحی‌ترین شکل ممکن در جامعه ایرانی ابداع شد. هر آنچه برای دیگران مایه قدرت است از جمله «ایدئولوژی» و تفکر ملی و خودباوری فرهنگی تعبیر به «ضدیت با جهان» و «رفتار غیرمنطقی» و «جنگ‌طلبی» شد! در مقابل تئوری‌های برآمده از تز «نظم نوین جهانی» جریان صهیونیستی را «دیپلماسی ایرانی» و جاسوسی رسمی را به نام «تعامل مثبت» با دشمن به ملت قالب کردند! به گمان‌شان فتنه در عرصه سیاست خارجی را بدون گذشتن از خیابان‌های تهران از راهروهای سازمان‌های ماسونی جهانی به سرانجام خواهند رساند. همگی به هوش باشید! پس از فتنه تعویض دکترین سیاست خارجی ملی هر آن که ژست اندیشمندانه به خود بگیرد و از اطلاع داشتن از توطئه پیش رو خبر دهد در خیانت دخیل نباشد سهیم حتما هست! تئوری‌پردازی در پستوی خانه کار ترسوهاست… ژنرال‌ها می‌جنگند!

برچسب‌ها: ،

ثبت نظر

نام:
رایانامه: (اختیاری)

متن:

پربازدیدترین

Sorry. No data so far.

پربحث‌ترین

Sorry. No data so far.