تلاش برای پیوستن به کنوانسیون برن یا همان قانون کپی رایت جهانی هر از گاهی است که اوج میگیرد و این روند در دولتهای مختلف تکرار شده است. وزیر ارشاد دولت یازدهم هم یکی از مدیران ارشد این دولت است که به این موضوع اشاره کرده و لزوم پیوستن به این قانون را متذکر شده. در مجلس شورای اسلامی هم میتوان صداهایی را شنید که حکایت از نگاه مثبت برخی نمایندگان برای عضویت در این کنوانسیون دارد.
آخرین نمونه از این اظهار نظرها را میتوان در سخنان معاون پارلمانی وزارت ارشاد دید که از در حال بررسی بودن این امر در کمیسیون اصلی لوایح دولت خبر داده و گفته است این لایحه پس از تصویب تقدیم مجلس میشود.
درباره کنوانسیون برن و رم بحثهای مختلفی وجود دارد و از نظرگاههای گوناگونی میتوان به آن نگریست. اما شاید بد نباشد بدون اینکه وارد جزئیات این کنوانسیون یا تعهداتی که اعضا در قبال آن متعهد میشوند، شویم چند نکته اساسی که غالباً مغفول مانده است را مرور کنیم. توجه به این نکات میتواند مبنای خوبی برای ورود به بحثهای عمیقتر و جزئیتر باشد.
ماجرا فراتر از رمان و فیلم سینمایی است
«کپی رایت» عبارتی است که بیشتر از کنوانسیون برن و رم و موافقتنامه تریپس و متعلقات آنها در میان عامه مردم شناخته شده است. حتی باید اذعان کرد که قاطبه نخبگان فرهنگی ما هم چنین نگاهی به ماجرا دارند. از آن بدتر اینکه با شنیدن قانون کپی رایت چیزی که در ذهن عامه مردم و حتی مدیران خطور میکند ماجرای ترجمه آثار هنری مانند رمان و فیلم و… است. یعنی گویا این معاهده فقط قرار است ترجمه آثار هنری را مدیریت و نظاممند کند و حداکثر الزامی که برای کشور دارد پرداخت حق رایت آثار هنری به نویسندگان و فیلم سازان خارجی است. در گفتگوی معاون وزیر ارشاد با خبرگزاری نسیم هم این مسئله مشاهده میشود. یعنی وی تنها به همین یکی دو مورد اشاره کرده است و از سایر الزامات در سایر حوزهها سخن نگفته است.
حال آنکه پیوستن یه این قانون همه عرصههای علمی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی و… کشور را تحت الشعاع قرار میدهد. به این نکته دقت کنید:
اگر ایران به این کنوانسیون بپیوندد هزینه راه اندازی هر دستگاه یارانه با نرم افزارهای سادهای چون آفیس و… به بیش از ده میلیون تومان خواهد رسید. حال اگر فرض کنیم مردم این هزینه را بپردازند آیا خود دولت امکان دارد فقط برای رایانههای اداراتش این مقدار هزینه کند؟ تازه این پیش پا افتادهترین هزینه ناشی از این مسئله است و باز هم این هزینههای مالی در برابر سایر تبعات موضوع چیزی نیست!
چراکه موضوع محدود به آثار تولید شده نیست و حتی «ایده» را هم در بر میگیرد. کمی در معنای ایده دقیق شوید! حال ببنید چه ساحاتی از ابعاد مختلف کشور متاثر از این امر خواهد بود و تا چه حد از میزان رشد و تکاپوی علمی کشور کاسته خواهد شد.
بنابراین اولین نکته در ورود به بحث قانون جهانی کپی رایت این است که توجه داشته باشیم داریم درباره چه چیزی صحبت میکنیم. محدود کردن این قانون به چاپ و نشر کتاب و یا تکثیر و نمایش فیلمهای سینمایی تلاشی سادهاندیشانه در تقلیل موضوع است.
برای حل مشکلات حقوق مولف در داخل راههای داخلی وجود دارد
نکته دومی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که نباید به اشتباه پیوستن به قانون جهانی کپی رایت را یگانه راه حل برای حل مشکلات ناشی از رعایت نشدن حقوق مولف در داخل کشور دانست.
انتشار بدون منبع اخبار در رسانههای داخلی، چاپ تمام یا بخشی از کتابها بدون اجازه مولف، تکثیر و کپی غیر قانونی فیلمها و فروش آنها در حاشیه پیاده رو و مسائلی از این دست آسیبهایی است که بازار فرهنگ و هنر کشور را رنج میدهد و متاسفانه چنین پنداشته شده که پیوستن به کنوانسیونهای بین المللی در این حوزه میتواند راهکار رفع این رنج باشد.
حال آنکه مشکلاتی از این دست را میتوان با قوانین سفت و سخت داخلی و از آن مهمتر با اجرای سفت و سخت این قوانین برطرف کرد و این امر نیازی به کنوانسیونهای جهانی ندارد.
آمریکا و روسیه صد سال دیرتر پیوستند
پیوستن به این مجموعه کنوانسیونها یکی از شروط عضویت دائم در سازمان تجارت جهانی است. اما هیچ دقت کردهایم که خیلی از کشورهای مدعی در این زمینه خود چه زمانی به عضویت آن درآمدهاند؟
کنوانسیون برن در سال 1887 میلادی بوجود آمده و روند عضویت کشورها در آن آغاز شده است. اما حتماً برای شما هم جالب خواهد بود که بدانید کشورهایی همچون آمریکا یا روسیه چه زمانی به عضویت این کنوانسیون در آمدهاند. آمریکا در سال 1989 و روسیه در 1995 عضو کنوانسیون برن شدهاند!
یعنی کشوری مثل آمریکا تا صد سال از عضویت در این معاهده امتناع میکرد و روسیه نیز از آن بیشتر. واقعاً به این فکر کردهایم چرا؟ در واقع این کشورها تا وقتی که فکر میکردند هنوز در سایر کشورها میتوان دانش و ایدهای پیدا کرد تن به این کنوانسیون نمیدادند ولی زمانی که احساس کردند خود به قله علمی دست یافتهاند دیگر تمام تلاش خود را برای جلوگیری از انتشار علوم انجام دادند. کشورهایی چون یونان، مراکش، لهستان، کرواسی، رمانی، زامبیا و… دهها سال زودتر از آمریکا به این کنوانسیون پیوسته بودند اما آمریکا همچنان ضرورتی برای عضویت در آن ندیده بود!
علاوه بر این دقت در مسیر رشد خیلی از کشورها نشان میدهد که آنها نیز در ابتدا از روشهایی چون مهندسی معکوس و بازطراحی شروع کردند و بعد خود صاحب دانش شدند.
شاید تفکر در همین یک مسئله بتواند به خوبی روشن کند که چرا ما که اکنون یکی از بیشترین سرعتهای رشد علمی را در دنیا دارا هستیم نباید در این این مقطع برای پیوستن به این معاهده دست از پا نشناسیم.
فهرست کشورهای عضو در معاهده برن همراه با تاریخ عضویت آنها
ما کجا هستیم آنها کجا
نکته چهارم این است که آیا نسبت ما با کشورهایی چون آمریکا مانند نسبت کشورهایی چون چاد، سنگال، قرقیزستان و… با این کشور است؟ تامل در این تفاوت میتواند روشنگر این شبهه باشد که چرا عضویت قریب به اتفاق کشورهای دنیا در این معاهده و عدم عضویت ایران چیز عجیب و بدی نیست.
کشورهای دیگر مانند ایران در تقابل با تمدن غرب نیستند و بنابراین میتوانند تمام احتیاجات علمی، فرهنگی و نظامی خود را از طریق آن کشورها برآورده کرده و به تدریج در آن تمدن هضم شوند. اما آیا ما چنین خیالی داریم و حتی آیا چنین امکانی برای ما وجود دارد؟
برای مثال مگر تحریم دارو بر اساس معاهدههای بین المللی ممنوع نیست؟ آیا کشورهای غربی به این دست معاهدهها عمل کردند، یا اینکه در نهایت رذالت حتی مانع ورود دارو به کشور شدند؟ بنابراین چرا باید ما با پیوستن به یک معاهده عملاً دست و پای خودمان در استفاده از دانش بشری را ببندیم؟ مخصوصاً که طرف غربی نشان داده است حاضر است از هر راهی برای محدود کردن ما استفاده کند و حتی از طرق قانونی و معقول هم اجازه ورود فناوری به کشور را ندهد.
یعنی حتی اگر ما بعد از پیوستن به این معاهده حاضر باشیم و بتوانیم هزینه لازم برای ورود تکنولوژی و دانش به کشورمان را پرداخت کنیم، باز هم معلوم نیست طرف دیگر ماجرا راضی به در اختیار قرار دادن این امکانات شود.
اگر مینویسیم دانش بشری به آن جهت است که به اعتراف خود غربیها اگر یافتههای علمی مسلمانان و دانش ناشی از تلاش دانشمندان ایرانی نبود چیزی به عنوان علم جدید که غربیها به آن مینازند وجود نداشت. بنابراین چطور آنها اجازه داشتند با تاراج دستاوردهای علمی ما پایههای بنای علم خود را بنا کنند اما حالا که به تفوق علمی دست پیدا کردهاند بقیه باید تا ابد جیرهخوار علمی آنها باشند؟!
بررسی پیوستن ایران به کنوانسیون برن و متعلقات آن نیاز به بحثی عمیق و همه جانبه دارد که در آینده بیشتر به آن خواهیم پرداخت، اما به نظر میرسد که تامل در همین چند نکته کلی میتواند روشنگر میزان ضرر و سود ایران از این پیوستن باشد. عدم جامع نگری درباره این معاهده، خلط کردن مسئله کپی رایت در داخل و خارج، تامل نکردن در زمان و نحوه پیوستن خود کشورهای غربی به این کنوانسیون و امتیازهایی که در قبال این امر گرفتهاند و در نهایت عدم درک درست از جایگاه ایران و نسبتش با دنیای غرب میتواند باعث اقدامات نسنجیده در این حوزه شود و کشور را دچار خسارتهای تاریخی کند.
اوّل از همه باید بسترهاش آماده بشه، الآن چهقدره میخوان سیستمعاملِ بومی بسازند و هنوز هیچ کاری نکردند؟ چهقدر دزدی شد و چند بار شکست خوردند؟ این کار حالا حالاها نشدنیه!