روز یکشنبه علی خلیلی جانباز ناهی از منکر ساعت 19 بر اثر بیماری طولانی پس از جراحات وارده، دعوت حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نایل شد. وی از مربیان موسسه بهشت تهران بود در 25 تیر ماه سال 1390 در حین بازگشت از هیئت به همراه چند نفر از دانش آموزان خود، به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. خلیلی توسط یک نفر از افراد شرور منطقه از ناحیه گردن و قسمت شاهرگ دچار جراحت شد و بیش از 15 دقیقه در خون خود میغلتید و امروز بدنش تشییع خواهد شد.
اتفاقی که به تواتر در کشور به وقوع پیوسته است. به طوری که بر اساس آمار بیش از 80 شهید امر به معروف و نهی از منکر در کشور به شهادت رسیده اند. این اتفاق ظاهراً موضوعی است که همانند حوادث دیگر در جامعه می توان به آن به صورت بک حادثه اجتماعی نگریست و از آن عبور کرد. اما بررسی زوایای پنهان چنین اتفاقاتی می تواند نگرشی جدید را به مقوله امر به معروف و نهی ازمنکر ایجاد کند که به طور مختصر در این مجال مورد بررسی قرار خواهیم داد:
1- “مبادا كسانى باشند كه اگر كسى امر به معروف و نهى از منكر كرد، از او حمايت نكنند، بلكه از مجرم حمايت كنند! البته خبرهايى از گوشه و كنار كشور، در بعضى از موارد به گوش من مىرسد… هر جا كه بدانم و احساس كنم و خبر اطمينان بخشى پيدا كنم كه آمربه معروف و ناهى از منكر، خداى نكرده مورد جفاى مأمور و مسئولى قرار گرفته، خودم وارد قضيه خواهم شد……” (رهبرمعظم انقلاب در جمع اقشار مختلف مردم در سال 71)
جملاتی که از نظر گذشت، رسالتی است که بر دوش مردم و مسئولین در قبال این فریضه می گذارد. رهبر معظم انقلاب این رسالت را تا حدی سنگین می داند که تأکید می کنند در صورت کوتاهی در این امر خودم به شخصه وارد خواهم شد.
در پیام نوروزی سال 93، رهبر معظم انقلاب موضوعات و دغدغه های فرهنگی را از دغدغه های اقتصادی مهمتر دانستند و مدیریت، عزم و حرکت جهادی را برای آن در سال 93 لازم دانستند. حرکت و فریضه فرهنگی امر به معروف و نهی از منکر دارای ابعاد گوناگونی است که برای عمیق تر و پررنگ ترشدن آن باید برنامه ریزی های اجرایی توسط مسئولین و متولیان فرهنگی جامعه صورت پذیرد.
2- کوتاهی کردن در انجام یک فریضه، اسباب خشکانده شدن ریشه های آن و در نهایت سوء استفاده را ایجاد می کند. اگر تذکر لسانی حیات داشته باشد می توان نسبت به اثرگذاری فرهنگ اسلامی در بافت جامعه امیدوار بود. در غیر اینصورت به مرور زمان قباحت آن گناه در جامعه از بین می رود. بسیاری از معضلات اجتماعی که در کشور مشاهده می شود به دلیل بی توجهی و کوتاهی است که شاید از ناحیه تک تک افراد جامعه سر بزند. جامعه ای را در نظر بگیرید که افراد آن نسبت به این امر ارزش و اهمیت قائل شوند. در این صورت آیا عاقلانه است که شرایط اجتماعی مشابهی را با جامعه عدم حیات این فریضه متصور بود؟ مجرم در صورتی که در جامعه احساس آرامش نکند کمترین تأثیرش علنی نکردن گناه در جامعه خواهد بود.
3- اجرا نشدن برخی از احکام قضایی از قبیل اعدام برای افرادی که موجب رعب و وحشت در جامعه می شوند، باعث تقویت یافتن منکرات در جامعه می شود. چرا که یکی از حکمت های اجرای احکام اسلامی در اجتماع، کاهش جرم و جنایت می باشد که با عدم اجرای این احکام توسط مراجع قضایی، تضعیف دیگری در اجرای امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود.
4- از نگاهی دیگر، سنگینی بار چنین اتفاقاتی شاید بردوش همه جامعه سنگینی کند. وقتی در قبال منکری سکوت صورت نپذیرد وجهه اجتماعی آن منکر از بین می رود. به عنوان مثال مزاحمت های نوامیس در کشور نشان از سکوتی دردناک در قبال این منکر در جامعه از سوی مردم می تواند باشد. همچنین است موارد دیگر و منکراتی که هر روزه در گوشه و کنار شهر دیده می شود و بی شک، بی توجهی مردم در رشد این نهال مؤثر خواهد بود و به مرور زمان این نهال به درخت تنومندی تبدیل خواهد شد که برای ریشه کن شدنش حتی خون علی خلیلی ها نیز نمی تواند کارساز باشد.
5- آموزش های اعتقادی به کودکان از خانواده و مدرسه و همچنین توجه نهادهای آموزشی و نظارتی بر قشر کودک و نوجوان شرایط ایجاد چنین اتفاقاتی را در جامعه کاهش خواهد داد. کودکی که بستر باورهایش اعتقادات دینی باشد،هیچگاه در آینده به خود اجازه نخواهد داد به نوامیس دیگران تجاوز کند یا منکرات دیگر را به آسانی مرتکب شود. لااقل در صورت وسوسه شدن با تذکری لسانی به راحتی از آن دست خواهد کشید. اما وقتی باورهای ذهنی در افراد به دلیل بسترهای آموزشی و فرهنگی و اجتماعی نادرست، به بیراهه می رود چنین حوادثی نیز بالطبع افزایش می یابد.
در پایان به منظور یادآوری نسبت به این فریضه بزرگ دینی چند روایات از نعصومین علیهم السلام را در زمینه امر به معروف و نهی از منکر خواهیم آورد:
حدیث (1) قال على علیه السلام :
وَماأعمالُ البِرِّ كُلُّها وَالجِهادُ فى سَبيلِ اللّهِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنكَرِ إِلاّ كَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ؛
همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطرهاى است در درياى عميق. (نهج البلاغه، حكمت 374)
حدیث (2) قال على علیه السلام:
إنَّ الأمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهىَ عَنِ المُنكَرِ لا يُقَرِّبانِ مِن أَجَلٍ وَلا يَنقُصانِ مِن رِزقٍ ، لكِن يُضاعِفانِ الثَّوابَ وَيُعظِمانِ الجرَ وَأفضَلُ مِنهُما كَلِمَـةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائِرٍ؛
امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك مىكنند و نه از روزى كم مىنمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ مىسازند و برتر از امر به معروف و نهى از منكر سخن عادلانهاى است نزد حاكمى ستمگر.(غررالحكم، ج2، ص611، ح3648)
حدیث (3) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
إذا لَم يَأمُروا بِمَعروفٍ وَلَم يَنهَوا عَن مُنكَرٍ وَلَم يَتَّبِعوا الأخيارَ مِن أهلِ بَيتى ، سَلَّطَ اللّهُ عَلَيهِم شِرارَهُم ، فَيَدعوا عِندَ ذلِكَ خِيارُهُم فَلا تُستَجابُ لَهُم؛
هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود .(امالى صدوق، ص254)
حدیث (4) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
لا يَأمُرُ بِالمَعروفِ وَلا يَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ : رَفيقٌ بِما يَأمُرُ بِهِ رَفيقٌ فيما يَنهى عَنهُ ، عَدلٌ فيما يَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فيما يَنهى عَنهُ، عالِمٌ بِما يَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما يَنهى عَنهُ؛
امر به معروف و نهى از منكر نكند مگر كسى كه سه خصلت در او باشد: در امر و نهى خود مدارا كند، در امر و نهى خود ميانهروى نمايد و به آنچه امر و نهى مىكند، دانا باشد .(بحارالأنوار، ج100، ص87، ح64)
حدیث (5) قال على علیه السلام :
مَن أمَرَ بِالمَعروفِ شَدَّ ظَهرُ المُؤمِنِ وَمَن نَهى عَنِ المُنكَرِ أَرغَمَ أَنفَ المُنافِقِ وَأَمِنَ كَيدَهُ؛
هر كس امر به معروف كند به مؤمن نيرو مى بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى ماند. (كافى،ج2، ص50، ح1)
حدیث (6) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَإذا لَم يَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ، وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ و َلَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الأرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛
تا زمانى كه مردم امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركتها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند و نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.(تهذيب الاحكام، ج6، ص181، ح22)
حدیث (7) قال الباقر علیه السلام :
أوحَى اللّهُ تَعالى إلى شُعَيبٍ النَّبِىِّ إِنّى مُعَذِّبٌ مِن قَومِكَ مِائَةَ أَلفٍ: أَربَعينَ أَلفا مِن شِرارِهِم وَسِتّينَ أَلفا مِن خيارِهِم فَقالَ: يارَبِّ هؤُلاءِ الشرارُ فَما بالُ الخيارِ؟! فَأَوحَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَيهِ: داهَنُوا أَهلَ المَعاصى فَلَم يَغضِبُوا لِغَضَبى؛
خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟ خداى عزوجل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.(كافى، ج5، ص56، ح1)
حدیث (8) قال رسول الله صلى الله عليه و آله :
مَن رَأى مِنكُم مُنكَرا فَليُغَيِّرهُ بِيَدِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِلِسانِهِ ، فَإن لَم يَستَطِع فَبِقَلبِهِ وَذلِكَ أضعَفُ الإيمانِ؛
هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغيير دهد، كه پائينترين درجه ايمان همين (تغيير قلبى) است.(نهج الفصاحه، ح3010)
رحمةالله علیه. رحمةالله علیه.
با علی محشور خواهد شد. ان شاءالله.