کارگردان یوسف پیامبر در برنامه راز که به موضوع سینمای اسلامی پرداخته بود گفت: علاقه به فیلم سازی برای یک فیلم ساز اسلامی کافی نیست برای اینکه فیلم ساز معلم جامعه است و باید صاحبان خرد در جایگاه فیلم سازی قرار گیرند؛ فیلم سازان در جایگاه تربیت و ارشاد جامعه هستند. فیلم ساز یعنی کسی که فرهنگ سازی می کند بنابراین فرهنگسازی کار آدم بی ایمان و شناخت نیست؛ پس فیلمساز باید شناخت به مذهب داشته باشد، عامل به مذهب باشد و اهل خودسازی و تربیت خودش باشد.
غیر از قصه های قرآنی حرفی برای گفتن در این عالم نیست
سلحشور در آغاز برنامه درباره روند کاری خود گفت: من با قصه های قرآن از بچه گی اخت بودم و تعریف این قصه ها در مسجد برای بچه ها باعثروی آوردن من به این امر در سینما و تلویزیون شد. چرا که غیر از این قصه ها حرفی برای گفتن در این عالم نیست و هرچه پیشتر می روم اشتیاقم بیشتر و تکلیفم جدی تر می شود. من با ماهیت سینما و تلویزیون بیگانه نبودم. زمان شاه ما تصویرهای بدی از سینما شاهد بودیم و چون من در هیئت بزرگ شده بودم با این دید به سینما نگاه می کردم. ابتدا سینما را مقوله ای می دانستم که هیچ سنخیتی با مذهب ندارد. اما با مشاهده اولین تئاتری که به اسم «حجر بن عدی» در محله ما به اجرا در آمد و تأثیری که بر مردم گذاشت متوجه شدم که سینما می تواند در خدمت دین باشد؛ اما چگونگی آن مهم بود.
سلحشور در ادامه با اشاره به اینکه سینمای آن دوره نمی توانست این خدمت را به دین انجام دهد گفت: سینما بایستی در ماهیتش تغییری اساسی به وجود می آمد تا بتواند در خدمت اسلام و انقلاب درآید و از آن زمان تا کنون تمام عمرمن صرف این بوده است؛ اینکه چگونه می توان فیلم و سریال سازی را در خدمت دین و اعتقادات قرار داد تا وسیله ای برای هدایت جامعه و خود هنرمند شود. من سال ۶۰ اولین سناریوی قرآنی را به نام «عذیر نبی» نوشتم. و اولین کارگردانی من «ایوب پیامبر» بود ولی در تمام این مدت ذهن من مشغول این بود که ماهیت فیلم سازی اسلامی چیست؟
کارگردان یوسف پیامبر با بیان اینکه آنچه در دنیا به عنوان فیلم سازی مطرح است با باورهای ما یکی نیست افزود: یک عده پدیده ای را به وجود آورده و قوانین و اصول خاصی برای آن تعریف کرده اند و آن را به تمام دنیا تحمیل می کنند در حالی که این پدیده را خودمان طراحی نکرده ایم و آنها فیلم سازی را برای ما تعربف کرده اند و ما در زمین آنها بازی می کنیم. آنها به ما گفته اند که نقش انسان چیست و جایگاه ارزشها و ضد ارزشها کجاست؟ و ما برای آنها بازی می کنیم و با تولید هر فیلم در جمهوری اسلامی به لیست غرب در این حوزه افزوده می شود. ما تا به امروز نتوانسته ایم برای خود تعریف خاصی داشته باشیم و براساس اعتقادات و ارزشهای خود کار کنیم. همه کارهایی که من انجام داده ام در راستای این پرسش بوده که آیا ما می توانیم برای خود تعریف خاص و اصول و قواعد ویژه ای داشته باشیم تا براساس آن فیلم سازی اسلامی را بوجود آوریم؟ حال اگر فرمول این کار بدست آید در ادامه قالب و محتوای آن نیز قابل حصول خواهد بود.
سلحشور با اشاره به این نکته که حقیقت باید ظرف مخصوص خود را داشته باشد اینگونه ادامه داد: آیا ما هم مجاز هستیم که از همان قالب مالیخولیایی غرب که از آن به سینما نگاه می کند استفاده کنیم، به اسم اینکه تکنیک است؟ آیا می توانیم از همان دروغ و دغلهایی که شهید آوینی هم به آن خیلی حساس بود استفاده کنیم و حرف از حقیقت بزنیم یا اینکه برای حقیقت قالب مناسب خودش را باید داشته باشیم؟ ما در حوزه مستند پیشرفت خوبی داریم چراکه مستند با حقیفت رابطه مستقیم دارد، مستند دروغ نیست و چیزی به آن اضافه نمی شود. در ضمن ضعف رقبای ما در این زمینه نیز در پیشرفت ما موثر بوده و عرصه را در اختیار نیروهای سالم و صالح قرار داده است.
دلیل انتخاب قصه یوسف(ع)، نیاز جامعه به عفاف و پاکدامنی و الگوی مدیریتی بود
کارگردان «مردان آنجلس» گفت: ما حتی در حوزه اخبار و گزارشات نیز وضع خوبی داریم برای اینکه در این حوزه ها با حقیقت سروکار داریم و به طور کلی زمانی که با دروغ سروکار داشته باشیم ما توانایی نداریم، یعنی در عرصه دروغ ما نمی توانیم فعالیت کنیم، چرا که با روح و ذات مسلمان یکی نیست ومن تا کنون دنبال این امر بودم و یوسف پیامبر هم دقیقاٌ در این قالب کار شده است. دلیل این کار هم این است که ما فکر می کنیم که قرآن مناسبترین قالب را انتخاب کرده است و اگر قالب دیگری انتخاب کنید در حقیقت زبان دیگری انتخاب کرده اید. زبان این قالب از صفر تا صد است یعنی از نقطه ای شروع و در نقطه ای دیگر پایان می یابد.
فرج الله سلحشور در پاسخ به این سؤال طالب زاده که چرا «یوسف پیامبر» را برای این برهه از زمان انتخاب کردید و چه ویژگی داشت، اینگونه پاسخ گفت: ابتدا قرار بود کار حضرت موسی انجام شود اما بنا به دلایلی دوستان تشخیص دادند که ما توان این کار را نداریم و خواستند که تا کار حضرت موسی را انجام دهند که نشد و بنده بعد از یوسف پیامبر باز به این پروژه برگشتم. ازنظر من همه قصه های قرآنی از لحاظ زیبایی، ظرافت، جذابیت و بکر بودن یکی هستند؛ اما حسن بزرگ قصه یوسف کامل بودن قصه است؛ یعنی از ابتدا تا انتهای قصه وجود دارد. دلیل انتخاب یوسف، هم کامل بودن قصه و هم نیاز جامعه به عفاف و پاکدامنی و الگوی مدیریتی بود که در جامعه احساس نیاز می شد.
در بخشی دیگر از برنامه دیشب راز طالب زاده تیزر فیلم هالیوودی «نوح» را پخش کرد. این فیلم با بازی راسل کورو در نقش نوح آغاز به کار کرده است. این فیلم با مخالفت ۹۷ درصدی مخاطبان در نظرسنجی مواجه شده و دلیل این مخالفت را طالب زاده در کفرآمیز بودن فیلم دانست. سلحشور نیز درباره این فیلم افزود: مردم آنچه را که با فطرتشان همسو باشد می پذیرند و آنچه که در تضاد با فطرت باشد مسلماٌ رد خواهند کرد حتی اگر کافر باشند. استقبال از سریال یوسف نشان می دهد که قصه های قرآن مطابق با فطرت است، چونکه واقعی است و دروغی در آن نیست. قصه واقعی مخاطب را به فکر وامی دارد و هیچ وقت هم تکراری نمی شود که مصداق بارز آن عاشورا و زندگی انبیاء و ائمه است که با فطرت ما یکی است.
در سینمای امروز از صد فیلم در سال، دو سه فیلم آن هم با اغماض آثار خوبی هستند
سلحشور همچنین درباره کاری که تحت عنوان «قصه های تبیان یا قصه های خدا» و زیر نظر او برای تلویزیون ساخته می شود گفت: از اول انقلاب تلاشهای زیادی برای اینکه فیلم سازی ما در راستای اسلام و انفلاب قرار گیرد، صورت پذیرفته است. مراکز زیادی مانند حوزه هنری، روایت فتح و… هم برای این کار تأسیس شده و ارزشمندترین کارهای جمهوری اسلامی هم برای این مراکز است. اما اکنون فیلم سازی ما نسبت به دهه۶۰ تقریباٌ نود درصد به عقب برگشته است. در دهه۶۰، شصت هفتاد درصد آثار دلسوز برای اسلام و انقلاب و ارزشها بود اما اکنون از صد فیلم در سال، دو سه فیلم آن هم با اغماض آثار خوبی هستند. به نظر من علت اصلی اینکه این وضع به وجود آمده و از این مراکز افرادی مانند مخملباف و… بیرون آمده اند این است که ما برای فیلم سازی در کشور اصول و مبانی نداریم؛ درست آنچه که غرب برخلاف ما دارد اصولی مانند انسان محوری، مادی گرایی، توهم، و دروغ، درام و قصه زیبا. این چیزی است که ما در مؤسسه به آن رسیدیم و برای بچه هایی که کار می کنند هم سناریو نویسی و هم کارگردانی آموزش می دهیم که بیشتر بر محور مستند داستانی می چرخد. در مقابل پنج اصل غرب ما هم خدا محوری، معنا گرایی، حقیقت، عبرت و قصه زیبا را داریم که هریک دربرابر تک تک اصول انها قرار می گیرد اما تعریف ما از زیبایی متفاوت با تعریف آنهاست. قصه ها باید راه ورسم زندگی، دین، و درس برای ما بیاموزد وگرنه به هیچ دردی نمی خورد.
می توان مردم را خنداند و سرگرم کرد ولی به فکر هم واداشت
سلحشور با بیان اینکه سرگرمی منافاتی با سازندگی ندارد افزود: گاهی اینگواه تلقی می شود که مرم نیاز به سرگرمی و تفریح دارند اما من معتقدم که می توان مردم را خنداند سرگرم کرد ولی به فکر واداشت واین دو منافاتی با هم ندارند. علاقه به فیلم سازی برای یک فیلم ساز اسلامی کافی نیست چراکه فیلم ساز معلم جامعه است و باید صاحبان خرد در جایگاه فیلم سازی قرار گیرند چراکه در جایگاه تربیت و ارشاد جامعه هستند. فیلم ساز یعنی کسی که فرهنگ سازی می کند بنابراین فرهنگ سازی کار آدم بی ایمان و شناخت نیست؛ پس فیلم ساز باید شناخت به مذهب داشته باشد، عامل به مذهب باشد و اهل خودسازی و تربیت خودش باشد. اما اگر به این نتیجه رسیدیم که آنچه که غرب می گوید وحی منزل است دیگر وحی خدا را باید بوسید و گذاشت کنار که متأسفانه اکنون مسئولین ما دچار این وضع شده اند و هنگامی که فیلمی جایزه می گیرد آن را حلوا حلوا می کنند و روی سرشان می برند در حالی که اگر خودی ها ازسینمای مذهبی حرف می زنند قابل قبول نیست واین تسلیم در برابر تهاجم فرهنگی است.
کارگردان «ایوب پیامبر» در ادامه با انتقاد از دولت و مجلس گفت: ما متأسفانه از طرف خودی ها هم مقاومت دیده ایم. دولت و مجلس جمهوری اسلامی حتی یکبار هم بابت فیلمهایی که ما ساختیم و در کشور و خارج از آن مورد استقبال قرار گرفت، از ما تشکر نکرده است. ما باید به آثار ارزشی بها دهیم و تشویق کنیم تا بقبه هم مشتاق کار دراین زمینه باشند.
تنها کشوری هستیم که به فیلم ساز بودجه می دهیم تا به انقلاب و اسلام فحش دهد
سلحشور در بخشی دیگر از برنامه راز به تهاجم فرهنگی غرب اشاره کرد و افزود: غرب یا منطق نداشته، یا محتوای نداشته و یا حرفهای بی اساس و با ابزاری به نام سینما و فیلم توانسته دنیا را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ اما ما با داشتن قرآن و اهل بیت نتوانسته ایم مؤثر باشیم. هرچند باید توجه داشت که ما توان فیلم سازی اسلامی را داریم ولی آنچه کم داریم بودجه است. برخی از کارهای اندک ما نشان داده که می توانیم تأثیرگذار باشیم هرچند امکاناتی که در اختیار غرب قرار دارد قابل مقایسه با ما نیست. لازم است برای امور فرهنگ و هنر توجه بیشتری کنیم همانطور که به امور اقتصادی توجه فراوانی داریم. عین همان حرکتی که در اقتصاد صورت گرفته باید در فرهنگ هم انجام شود چراکه اهمیت فرهنگ بیشتر از اقتصاداست. ما بودجه را در راههای غیر فرهنگی خرج می کنیم؛ تنها کشوری هستیم که به فیلم ساز بودجه می دهیم تا به انقلاب و اسلام فحش دهد و بعد تشکر هم می کنیم. اما ما نباید به بهانه فیلم سازی اسلامی همه هنرمندان را سر ببریم. برنامه ریزی، طرح مبانی و اصول فیلم سازی اسلامی، مدیریت و بودجه گذاشتن راهکار این مسئله است.
در پایان سلحشور در پاسخ سوال طالب زاده مبنی بر اینکه آیا بهتر نیست خود هنرمندان و گروهها به صورت خود جوش مسیر را اصلاح کنند، با حالتی طعنه آمیز گفت: بله این یک حرکت لاکپشتی است که انشأالله دوهزار سال دیگر جواب می دهد.
Sorry. No data so far.