در بیانیه شورای فرهنگ عمومی در تأکید بر اجرای صحیح مصوبه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب آمده است؛
«حجاب» از ارزنده ترین نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ایرانی اسلامی می باشد که پیشینه آن به قبل از ورود اسلام میرسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود می رسد.
فرهنگ «عفاف» نیز ریشه در تاریخ گذشته تمدن دارد به نحوی که کتیبه ها و نقش های باقی مانده از هزاران سال پیش گواهی می دهد که نیاکان پارسای این سرزمین پایبند به حفظ ارزش فطری و والای پاکدامنی بوده اند و گرچه در آثار مردمان هم عصرشان برهنگی دیده می شود اما تمدن ایرانی در ترکیب خلاقانه ای از آراستگی و پوشش مناسب از خود آثار جاودان تاریخی بر جا گذاشته است.
پوشش مناسب نقوش تاریخی ، نه به این معنا است که گذشتگان، با نگاه ظاهرگرایانه به پوشش بدن اکتفا کرده بودند بلکه نمادی است که خبر از وجود لایه های حجاب و حیا در روابط اجتماعی، گفتار و رفتار ، نگاه و حتی فکر و خیال هنرمندانه می دهد.
نمادین بودن پوشش زنان یکبار دیگر در انقلاب اسلامی ایران نیز مجال بروز و ظهور جهانی پیدا کرد و زنان و مادران با چادری که برای نماز طراحی شده بود از خانه بیرون آمدند و در صحنه اجتماعی با تظاهرات و مطالبات اجتماعی نقش جدیدی ایفا کردند. در عصر رسانه ها زن مسلمان چادر را رسانه پرقدرت شخصی خود ساخت و به عمل صامت بیان کرد که او با تکیه بر باور دینی خود برای خود نقش اجتماعی نیز قائل است.
خوشبختانه فضای سالم ارتباطات انسانی در جامعه پس از انقلاب اسلامی این اعتماد و امکان را برای زنان جامعه ایجاد کرد که به تدریج مسؤولیت های بیشتری را در تمشیت امور خود و جامعه بر عهده گیرند و در مقاطع حساسی چون دوران دفاع مقدس نقش بی بدیل خود را در همراهی و پشتیبانی از رزمندگان اسلام اثبات کردند.
امروز از بین همه ارزش های اجتماعی، سنت ها و آداب و رسوم و میراث فرهنگی غیرمادی و معنوی که از پدران و مادران و نیاکان به ما رسیده است «حجاب» در مفهومی متعالی، آرمانی، ارزشمند و ارزش آفرین در زندگی خانوادگی، اجتماعی و دینی ما بروز یافته است و هنر امروز ایرانیان مسلمان آنست که بر آراستگی مفهوم زیبا و دلپذیر حجاب بیفزایند آنچنان که فرزندان و دختران ما به پیروی از رفتار و عملکرد درست پدران و مادرانشان به داشتن چنین پوششی افتخار کنند.
فرهنگ و سیاست اگر چه از لوازم اداره جامعه امروز هستند اما هر دو مقتضیات خاص خود را دارند. با ناب ترین نیت ها اگر حوزه فرهنگ را ابزار رسیدن به اهداف سیاسی کنیم چنان است که از صدف مُشک و از آهو دُر طلب کرده باشیم، نه نفعی از سیاست عایدمان می شود و نه بهره ای از فرهنگ می بریم.
جفاست اگر این میراث فرهنگی با ارزش را در آشفته بازار تسویه حساب های سیاسی به میدان منازعات گروهی و جناحی بکشیم و با روش های غیر موجه، اظهارات تند و غیرکارشناسی یا دخالت های نابجا چوب حراج بر این میراث بزنیم و بر آن نمط قرآن بخوانیم که رونق مسلمانی را ببریم.
نهاد پاک و قدرتمند خانواده و دین باوران و دین مداران جامعه امروز نیز به درستی وظایف خود را انجام می دهند و متعهدانه و دلسوزانه هر جا که ضرورت اقتضاء کند نقش خود را در انتقال حکیمانه این میراث به نسل بعد ایفا می کنند.
البته دستگاه ها و نهادهای مختلف کشور هم وظیفه دارند که در حفظ و مراقبت از مرزهای ایمان و باور دینی مردم کوتاهی نکنند. خوشبختانه وظایف و مسؤولیت های کلیه دستگاه های قانونگذار و اجرایی در شورای فرهنگ عمومی تحت عنوان راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب بیان و ابلاغ شده است و همه دستگاه ها و نهادها به صورت مستمر و هدفمند موظف اند در انجام آن مشارکت داشته و به صورت منسجم و هماهنگ عمل نمایند تا شرایط مساعد اجتماعی برای حفظ این ارزش معنوی و فرهنگی و نهادینه شدن آن فرا هم آید.
یکی از مهمترین شاخص های فرهنگی یک جامعه این است که آحاد آن جامعه پایبند قوانین حاکم بر جامعه که براساس بنیان های دینی، فرهنگی و اجتماعی و به منظور روانی جریانات اجتماعی آن است، باشند و برعکس بی توجهی به قوانین و بدنبال منویات شخصی بودن افراد از نشانه های غیرمدنی بودن آن بشمار می آید، هر چند داعیه تمدن داشته باشند.
بدیهی است انسجام عمل نهادها و دستگاه های مختلف می تواند خود از نشانه های قانون باوری و قانون پذیری بوده، آحاد اجتماع را در عمل به قوانین متقن و مستحکم نماید.
Sorry. No data so far.