سال گذشته چند ماه پیش از سفر حسن روحانی به نیویورک، رسانههای حامی دولت و رسانههای غربی زمینه چینی وسیعی را برای دیدار روحانی با باراک اوباما تدارک دیدند که به اقدام شرم آور صحبت تلفنی رئیس جمهوری ایران و آمریکا منجر شد و رهبر عزیز انقلاب در مورد آنگفتند:«البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود». از سوی دیگر بنا به اذعان محمد جواد ظریف، طولانی شدن مذاکره وی و جان کری از دیگر اقدامات نابجای آن سفر بود (+)، البته دیدارهای طولانی و دوجانبه با وزیر امور خارجه یا تیم مذاکره کننده آمریکا، اکنون در حال تبدیل شدن به رویهای ثابت و عادی در اقدامات وزارت خارجه و دولت است تا جایی که کشتار وسیع در غزه توسط اسرائیل و با پشتیبانی مستقیم آمریکا هم نمیتواند آن را تعطیل کند.
طرحی این بار به منظور زمینهچینی برای دیدار دو جانبه حسن روحانی و باراک اوباما آغاز شده است. اجرای این طرح را چند هفته پیش ابراهیم اصغر زاده، از حامیان دولت در گفت گو با روزنامه «آرمان» رسانهای کرد، وی در اظهاراتش میگوید:
«آقای روحانی درسفر آینده خود به نیویورک و مجمع عمومی سازمان ملل میتواند با دنیا از درآشتیجویی و نیاز به صلح دموکراتیک در منطقه سخن بگوید و مخصوصا در دیدارتاریخی با اوباما و گفتوگو بر سر تأسیس دولت فلسطین میتواند تأثیر شگرفیدر آینده منطقه بگذارد».
به نظر میرسد مهمترین بخش صحبتهای روز دوشنبه حسن روحانی در جمع سفرا نیز که چندان به آن توجه نشد مربوط به عادی سازی روابط با مستکبرین عالم و در راس آنها رابطه با آمریکا و مخصوصاً زمینه چینی برای «اقدام نابجا»یی دیگر در سفر آتیاش به نیویورک باشد. روحانی در این باره می گوید: «دل ما می خواهد مسائل مان را با همه جهان با همه آنهایی که می خواهند با ما رفتار خوب داشته باشند، می خواهند با ما مخاصمه نداشته باشند حل کنیم؛ حتی آنهایی که با آنها سالیان دراز تنش داشتیم، اگر در برابر حقوق ملت سر فرود بیاورند، حتما ما تنش را کاهش خواهیم داد. حتی از این مرحله هم جلوتر خواهیم رفت و می توانیم به یک روابط عادی در آینده به این نقطه برسیم اگر اطمینان پیدا کنیم، منافع ما تضمین است.» با توجه به عزم جدی دولت برای عادی سازی رابطه با شیطان بزرگ از زبان حضرت امام نکاتی را به آقای روحانی یادآوری میکنیم:
خودتان و کشور و مردم اسلامی را در برابر امریکا اینقدر ذلیل و ناتوان نکنید. اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید. بحمدالله از برکت انقلاب اسلامی ایران دریچههای نور و امید به روی همه مسلمانان جهان باز شده است؛ و میرود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را بر سر همه مستکبران فرو ریزد. نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کیْ و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیستها و امریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیِمان را لکهدار نمایند. بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار میدهند؛ و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه میگویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است! که چه خوب است [به] این سؤال پاسخ داده شود که ملتهای جهان سوم و مسلمانان، و خصوصاً ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشتهاند که امروز بیاعتبار شدهاند!
آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین – علیهم السلام – را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ماضعیف؛ آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها؛ نه یک ایران با هویت ایرانی – اسلامی؛ بلکه ایرانی که شناسنامهاش را امریکا و شوروی صادر کند؛ ایرانی که ارابه سیاست امریکا یا شوروی را بکشد و امروز همه مصیبت و عزای امریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است، که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت میکند. کنترل و حذف سلاحهای مخرّب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه بود خواسته همه ملتهاست، ولی این نیز یک فریب قدیمی است. و این همان چیزی است که اخیراً از گفتههای سران امریکا و شوروی و نوشتههای سیاسیون آنها آشکار گردیده است که مراودات اخیر سران شرق و غرب به خاطر مهار بیشتر جهان سوم و در حقیقت جلوگیری از نفوذ پابرهنهها و محرومین در جهانِ مالکیتهای بیحد و مرز سرمایه داران است. ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامی – انسانی با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود؛ و آقایی و سروری محرومین و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود. مطمئن باشید قدرتهای شرق و غرب همان مظاهر بیمحتوای دنیای مادیاند که در برابر خلود و جاودانگی دنیای ارزشهای معنوی قابل ذکر نمیباشند. من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند. و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامه ریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است.(پیام در سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸)
من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمیرود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم که آنان به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی امریکای جهانخوار قناعت نمیکنند، در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چرا که از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوانخود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.
آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بی تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.
روحانیون و مردم عزیز حزب الله و خانوادههای محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟
و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفتهاند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم! (منشور روحانیت)
یک جریانی در کار است که آن جریان انسان را از این معنا میترساند کهبخواهد بهطور خزنده این کشور را باز هل بدهد طرف امریکا؛ بخواهند از اینراه پیش بروند. و این یک مسئلهای است که به قدری اهمیت دارد در نظر اسلام وباید آن قدر اهمیت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و دیگران که اگراحتمال این را بدهید، باید مقابلش بایستید، نه اینکه اول یقین کنید بهاینکه مسئله این طوری است. بعضی چیزهاست که اگر انسان احتمالش را بدهد، یکاحتمال صحیحی بدهد، باید دنبال کند او را و به آن اعتراض کند. شما اگراحتمال بدهید – یک احتمال درستی – که یک ماری الآن توی این اتاق [هست] پامیشوید میروید بیرون؛ احتراز از آن میکنید.(صحیفه امام، جلد ۱۴، صفحه ۴۳۸)
چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با امریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد.ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شدهاند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گونه گذشتی طرد خواهند کرد.مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت – ارواحنافداه – است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.من بار دیگر از مسئولین بالای نظام جمهوری اسلامی میخواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشای سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز در قدمهای اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.مگر بیش از این است که ما ظاهراً از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم؟ مگر بیش از این است که ما را در دنیا به خشونت و تحجر معرفی میکنند؟ مگرمحافل و منازل، عزت اسلام و مسلمین را پایکوب میکنند؟ مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههایدار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته میشوند؟ بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه اسلامی خود عمل کنیم. امروز بیشتر از هر زمانی کینه و دشمنی استکبار علیه اسلام ناب محمدی برملا شده است.امروز خداوند ما را مسئول کرده است، نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت.من باز میگویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان – به خیال خام خودشان – بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و باچشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند. (پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی)
دولت امریکا ما را [تهدید] کرده بود کهاگر چنانچه این اعدامها ادامه پیدا بکند، در روابط ایران با امریکا یک قدریخطر میافتد، ای الهی که به خطر بیفتد! ما روابط با امریکا را میخواهیمچه بکنیم. روابط ما با امریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یکغارت شده با یک غارتگر است. ما میخواهیم چه کنیم. آنها میل دارند که با ماروابط آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجی بهامریکا داریم. امریکا آن طرف دنیاست. آنها میخواهند که بازار داشته باشنداینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که، بناندارد که ظلم به دیگری بکند، مظلوم هم نخواهد شد. البته سنای امریکا ما رامحکوم میکند.(صحیفه امام، جلد ۷ – صفحه ۳۵۷)
آنهایی که در خواب هستند،آنهایی که باز هم خواب میبینند، آنهایی که خواب امریکا را میبینند خدابیدارشان کند، توجه بهشان بدهد که یک ملت ضعیف را، یک ملتی که حالامیخواهد بیرون بیا%:8.9D8
امام خمینی گفت ما صدام را هم ببخشیم فهد را نمی بخشیم! اما همینکه از دنیا رفت با همان فهد هم رابطه برقرار کردیم در حد مامان!